سنبل ناظری

دانشیار

تاریخ به‌روزرسانی: 1403/10/01

سنبل ناظری

کشاورزی / بیوتکنولوژی کشاورزی

رساله های دکتری

  1. بررسی in silicoمتابولیسم ترپنوئید ها با نگرش بر مسیر بیوسنتز تاکسول
    1397
    گیاهان با تولید متابولیتهای ثانویه، منبع بزرگی از عوامل موثر دارویی را ایجاد مینمایند. تاکسول )پاکلیتاکسول( یک متابولیت ثانویه مهم در درخت سرخدار است، که عنوان یک ترکیب دارویی بسیار موثر در درمان طیف وسیعی از سرطانها کاربرد دارد. به دلیل کمیاب بودن منابع تولید تاکسول، هزینۀ تولید این ماده بسیار بالا است. بهینه سازی ژنهای دخیل در مسیر بیوسنتز تاکسول، یکی از بهترین راهها برای افزایش تولید تاکسول میباشد. در این راستا، شناسایی دقیق ژنها و 01 – دی (TS) ضروری میباشد و مطالعات تکاملی می توانند اطلاعات فراوانی در این زمینه فراهم آورند. تاکسادین سنتاز دو ژن مهم در مسیر بیوسنتز تاکسول هستند. در مطالعۀ حاضر، (DBAT) استیل ترانسفراز O -01β -III استیلباکاتین الگوی تکاملی واگرایی توالی در این دو ژن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بررسیهای فیلوژنتیک مشخص شد که با تبارنمای گونه سازگار نیستد، و در هردو ژن، اشتراک آللها در بین گونهها و DBAT و TS تبارنمای مرتبط با ژنهای به طور DBAT و TS جایگزینی موازی اسیدهایآمینه مشاهده شد. بررسی اثر انتخاب طبیعی مشخص نمود که هر دو ژن کلی تحت تاثیر انتخاب طبیعی منفی قرار دارند، اما با استفاده از مدلهای حداکثر احتمال، تاثیر انتخاب طبیعی مثبت در میتواند نشاندهندۀ عملکرد TS برخی ازجایگاههای اسیدآمینه مشخص شد. وجود این جایگاهها در ناحیۀ انتهای آمینی مهم این ناحیه باشد. آنزیم ژرانیل ژرانیل دی فسفات سنتاز یکی دیگر از آنزیمهای مهم در مسیر بیوسنتز تاکسول میباشد. این آنزیم یک پیش مادۀ مهم برای تولید بسیاری از ترپنوئیدها است. در تحقیق حاضر با شناسایی هومولوگ های خانوادۀ ژرانیلژرانیل دیفسفات سنتاز، روند تکاملی این خانواده با استفاده از آنالیزهای فیلوژنتیک مورد مطالعه قرارگرفت. همچنین، الگوی فرایندهای مضاعف شدن و از دست دادن ژن در طی تکامل گیاهان، با استفاده ازمعیار بهینه سازی مبتنی بر پارسیمونی بررسی شد. نتایج مشخص نمود که خانوادۀ ژرانیلژرانیل دیفسفات سنتاز یک خانوادۀ در حال گسترش است. اغلب این فرایندهای گسترش در اثر پدیدۀ مضاعف شدن کل ژنوم ایجاد شده اند. با این وجود، فرایندهای تکثیر تکراری ژن ها در پدیده هایی که منجر به گسترش در یک تبار خاص شده است، بیشتر به وقوع پیوسته است. همچنین بررسی تنوع جایابی پروتئین در داخل سلول و بررسی الگوی بیانی ژنها مشخص نمود که فر

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. بررسی تولید بیوسرفکتانت در محیط کشت میکروارگانیسم های تجزیه کننده نفت
    1402
    چکیده: آلودگی نفتی یک مشکل جدی در محیط زیست است و می تواند تاثیرات زیان باری بر اکوسیستم های طبیعی، سلامت جوامع انسانی، زیست جانوران و جوانه زنی و رشد گیاهان داشته باشد. روش های مختلفی برای حذف آلودگی نفتی در آب، خاک و هوا وجود دارد. امروزه، روش های زیستی (میکروارگانیسم زیست پالا) با تولید متابولیت هایی مانند بیوسرفکتانت ها، توانایی حذف ترکیبات آلوده کننده محیطی را دارند. سرفکتانت ها، با کاهش کشش سطحی بین آب و هیدروکربن ها و تشکیل میکروامولسیون، هیدروکربن های نامحلول را در خود حل می کنند. اهمیت این ترکیبات را در مقایسه با سرفکتانت های سنتزی می توان در عدم سمیت، سازگاری با محیط زیست، فعالیت در محدوده وسیعی از دما و pH برشمرد. در این پژوهش توانایی تولید بیوسرفکتانت توسط هشت میکروارگانیسم زیست پالا، با استفاده از روش گسترش نفت، همولیز خون، فروپاشی قطره و فعالیت امولسیون کنندگی، در محیط کشت نوترینت براث، در سه غلظت نفت و سه زمان مختلف بررسی گردید. جهت بررسی آن بر گیاه، از محلول بیوسرفکتانت میکروارگانیسم های منتخب در روش های غربال گری، بر جوانه زنی بذر گیاه گندم در دو غلظت نفت، استفاده گردید. نتایج نشان داد باکتری انتروباکتر کلواکه (B19) توانایی همولیز خون را پس از 24 ساعت داشت. میکروارگانیسم های انتروباکتر (B5)، سودوموناس (B7)، کاندیدا (B9) و انتروباکتر کلواکه (B19) توانایی برهم زدن لایه نفتی در سطح آب و فروپاشی قطره را داشته و فعالیت امولسیون کنندگی قابل توجهی در مقایسه با SDS (کنترل مثبت) داشتند. به نظر می رسد طبق نتایج این تحقیق بیوسرفکتانت تولید شده توسط باکتری انتروباکتر (B5) رامنولیپید باشد. محلول بیوسرفکتانت میکروارگانیسم های مورد بررسی، بر جوانه زنی بذر گندم، مانع از جوانه زنی بذور نشدند و تفاوت معنی داری بین تیمارها مشاهده نشد. نتایج نشان داد که بیوسرفکتانت، توسط برخی از میکروارگانیسم های زیست پالای این تحقیق، تولید می شود و بیوسرفکتانت های تولید شده ویژگی های متفاوتی از نظر ساختار یا ویژگی همولیزی داشتند. همچنین بیوسرفکتانت تولید شده توسط این میکروارگانیسم ها اثر منفی بر رشد گیاه گندم نداشتند.
  2. بررسی خواص سایتوتوکسیک عصاره باکتری سودوموناس آئروژینوزا بر برخی باکتری های پاتوژن و بذور علف های هرز
    1402
    چکیده: مشکلاتی در استفاده از عوامل سایتوتوکسیک مانند علف کش ها یا آنتی بیوتیک ها بر علیه میکروارگانیسم های بیماری زا (گیاهی و انسانی) وجود دارد. به طور مثال با ایجاد مقاومت باکتری ها به آنتی بیوتیک ها، تاثیرگذاری این ترکیبات کاهش می یابد. استفاده از علف کش های صنعتی نیز می تواند اثرات جبران ناپذیر بر محیط زیست بگذارد. مطالعات نشان داده است که برخی از میکروارگانیسم ها، توانایی تولید ترکیبات متنوع با خواص ضد میکروبی علیه پاتوژن ها و همچنین خاصیت علف کشی دارند. سودوموناس آئروژینوزا، ترکیباتی مانند رنگ دانه تولید می کند که خواص سایتوتوکسیک دارند. در این پژوهش سه سویه باکتری سودوموناس آئروژینوزا (سودوموناس آئروژینوزا ATCC27853 و دو سویه سودوموناس بیمارستانی)، جهت بررسی تولید رنگ دانه انتخاب شدند. شناسایی مولکولی با استفاده از پرایمرهای 16sDNA انجام شد. اثر تیمارهای مختلف محیط کشت، دما و pH، بر تولید رنگ دانه توسط سه سویه باکتری سودوموناس آئروژینوزا بررسی گردید. اثر عصاره رنگی باکتری های سودوموناس آئروژینوزا بر کنترل جوانه زنی بذور علف های هرز بابونه، تاج خروس و ترشک و همچنین خواص ضد باکتریایی آن، جهت ممانعت از رشد چند باکتری پاتوژن انسانی و گیاهی، بررسی شد. طبق نتایج همردیفی در پایگاه NCBI و رسم درخت خویشاوندی، توالی هر دو سویه سودوموناس آئروژینوزا با کد دستیابی OR617081و OR623762 در این پایگاه ثبت گردید. بیشترین میزان تولید رنگ توسط سویه ها در محیط های مایع کینگ ب و پپتون، pH خنثی و دمای 36 درجه سلسیوس حاصل شد. عصاره رنگی خالص هر سه سویه باعث ممانعت کامل از جوانه زنی بذر ترشک شد. عصاره رنگی هر سه سویه باعث کاهش قابل توجه جوانه زنی بذر بابونه و ممانعت کامل از جوانه زنی بذر تاج خروس شد. در بررسی خواص ضد میکروبی، بیش ترین میزان ممانعت از رشد برای میکروارگانیسم بیماری زای گیاهی پکتوباکتریوم آتروسپتیکوم (B3)، توسط عصاره رنگی باکتری سودوموناس آئروژینوزا (H2)، مشاهده گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که عصاره رنگی سویه های سودوموناس آئروژینوزا دارای ویژگی های مختلف سایتوتوکسیک بوده و می توان به عنوان یک کاندید علف کش و آنتی بیوتیک مورد مطالعه و استفاده قرار گیرد.
  3. تجزیه و تحلیل بیان برخی از ژنهای جنینزایی سوماتیک در کالوسهای حاصل از کشت بساک ژنوتیپهای مختلف خیار (Cucumis sativus L.)
    1402
    خیار با نام علمی Cucumis sativus L. یکی از مهمترین محصولات باغبانی است که استفاده از بذور هیبرید در کاشت آن موجب افزایش بهرهوری این محصول میشود. تولید بذور هیبرید یکی از اهداف اصلاحی مهم در گیاه خیار است. جهت تولید بذور هیبرید نیاز به لاینهای خالص به عنوان والد است. با استفاده از روشهای آندروژنز مانند کشت بساک میتوان در کوتاهترین زمان به گیاهان هاپلوئید و به دنبال آن به گیاهان دابل هاپلوئید دست یافت و به این ترتیب در زمان کوتاهی به لاینهای خالص رسید و بذور هیبرید تولید کرد. استفاده از روش آندروژنز تا حد زیادی به دلیل درک ضعیف مکانیسمهایی که سلولهای میکروسپور را وارد مسیر جنینزایی میکنند، مختل شده است. تجزیه و تحلیل تغییرات بیوشیمیایی و مولکولی در طول القای آندروژنز، جهت درک مکانیسمهای دخیل در برنامهریزی مجدد میکروسپورها به سمت جنینزایی، یکی از اهداف اصلی مطالعات در این زمینه است. در این مطالعه بیان برخی از ژنهای مسئول جنینزایی سوماتیکی در طی فرآیند القای آندروژنز در کشت بساک ژنوتیپهای مختلف خیار مورد بررسی قرار گرفت. ژنهای مورد بررسی شامل SERK ، AGL15 و WUS و ژنوتیپهای مورد بررسی شامل ( 704 ) DONSKOJ175 (روسیه)، ( 238 ) Spangbjerg (دانمارک)، ( 656 ) NIMBUS (هلند)، ( 697 ) MSU61116 (آمریکا)، ( 619 ) CUS619 (ترکیه)، ( 503 ) pepino (کوبا) و ( 462 ) Tetri kitri (گرجستان) بود. اندازهگیری میزان بیان نسبی ژنها با استفاده از روش Real Time PCR انجام شد. نتایج نشان داد بیشترین میزان بیان ژن SERK در ژنوتیپ (NLD) 656 ( 66 / 4 ) و پس از آن در ژنوتیپ (CUB) 503 ( 98 / 0 ) بود. در سایر ژنوتیپها، بدون اختلاف معنیدار، بیان ژن SERK کمترین میزان را داشت. بالاترین مقدار بیان ژن AGL15 بدون اختلاف معنیدار در ژنوتیپهای (NLD) 656 ( 0105 / 0 ) و (CUB) 503 ( 0102 / 0 ) بود و ژنوتیپ (TUR) 619 کمترین مقدار بیان این ژن ( 0 ) را داشته است. بالاترین مقدار بیان ژن WUS در ژنوتیپ (NLD) 656 ( 33 / 0 ) بود و بعد از آن ژنوتیپ (SUN) 704 بیشترین مقدار بیان این ژن ( 05 / 0 ) را داشت. کمترین میزان بیان ژن WUS بدون اختلاف معنیدار در ژنوتیپهای (USA) 697 ، (TUR) 619 و (DNK) 238 (به ترتیب 0005 / 0 ، 0004 / 0 و 0003 / 0 ) مشاهده شد. همچنین بررسی اثر ژنوتیپ بر میانگین تعداد جنین به ازای هر بساک نشان داد که بالاترین میزان این صفت در ژنوتیپ (NLD) 656 (با میانگین 38 / 1 جنین به ازای هر بساک) و پس از آن در ژنوتیپ (CUB) 503 (با میانگین 2 / 1 جنین به ازای هر بساک) و بعد از آن در ژنوتیپ (SUN) 704 (با میانگین 03 / 1 جنین به ازای هر بساک) بود. سایر ژنوتیپهای مورد بررسی، بدون اختلاف معنیدار، کمترین مقدار این صفت را نشان دادند. نتایج آزمون همبستگی نشان دهنده همبستگی مثبت و معنیدار در سطح 01 / 0 درصد بین میزان بیان ژنهای SERK ، AGL15 و WUS با میانگین تعداد جنین به ازای هر بساک بود. به طور کلی میتوان گفت ژنوتیپهای (NLD) 656 ، (CUB) 503 و (SUN) 704 ژنوتیپهای مناسب جهت تکثیر گیاهان خیار از طریق کشت بساک است که از آنها میتوان در تولید بذور هیبرید و سایر مطالعات اصلاحی استفاده کرد.
  4. بررسی آنزیم های تجزیه کننده لاکاز، سلولاز، پکتیناز و پروتئاز در باکتری های تجزیه کننده نفت و توانایی همزیستی آن ها با گیاه گندم
    1402
    چکیده: نفت خام به عنوان یکی از منابع اصلی انرژی در جهان محسوب می شود و آلودگی خاک توسط نفت یکی از مشکلات جدی و شایع است. در دنیا سالانه حدود شش میلیون تن نفت خام وارد محیط زیست می شود. نفت خام حاوی ترکیبات هیدروکربنی و فلزات سنگین است که می-تواند بر خواص بیولوژیکی، شیمیایی و فیزیکی خاک تاثیر منفی داشته باشد. ورود این ترکیبات به طبیعت به علت سمی بودن، ایجاد جهش و سرطان زائی برای موجودات زنده و همچنین پایداری بالا و انباشته شدن آن ها باعث اختلال در عملکرد طبیعی خاک از جمله عملکرد محصولات کشاورزی و تغییر در ویژگی های خاک می گردد. روش های مکانیکی و شیمیایی که جهت حذف آلودگی های نفتی از خاک به کار می روند کارایی محدود داشته و پر هزینه می باشند. ولی با استفاده از میکروارگانیسم ها می توان ترکیبات نفتی را به آب و کربن دی اکسید (شرایط هوازی) و یا متان (شرایط بی هوازی) تبدیل نمود و از خاک خارج کرد. زیست پالایی ترکیبات نفتی در محیط های آلوده موثرتر و از نظر اقتصادی به صرفه تر از روش های دیگر می باشد. مطالعات نشان داده است که باکتری ها شاخص ترین عوامل تجزیه هیدروکربن ها در محیط هستند، آلودگی محیط زیست توسط این میکروارگانیسم کاهش می یابد. ظرفیت بالای آنزیمی به میکروارگانیسم ها این اجازه را می دهد که هیدروکربن های پیچیده را تجزیه کنند. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات میکروارگانیسم های تجزیه کننده نفت بر رشد گیاه گندم تحت تنشِ حضور غلظت های مختلف نفت سفید (صفر و 3 درصد) می باشد. این میکروارگانیسم ها شامل 4 سویه باکتری و یک مخمر بودند. برای این منظور آزمایشی در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1401 در آزمایشگاه بیوتکنولوژی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا اجرا گردید. در این پژوهش خاک آلوده به نفت توسط میکروارگانیسم های تجزیه کننده نفت تلقیح شد. پس از گذشت 30 روز گیاهان از سطح خاک برداشت و برخی ویژگی های فیزیولوژی و شاخص های بیوشیمیایی گیاهان اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثر نوع باکتری بر شاخص های درصد جوانه زنی، طول ریشه، وزن تر ریشه، وزن تر ساقه، وزن خشک ساقه، وزن خشک ریشه، کلروفیل a، فنل، فلاونوئید، آنتی اکسیدان، قند کل ، پروتئین معنی دار شد و برای طول ساقه، کلروفیل b و کاروتنوئید معنی دار نشد. کاهش رشد گیاه در اثر سمیت نفت سفید در گیاه مشاهده شد. ه
  5. اثر باکتری های تجزیه کننده نفت بر رشد گیاه کنجد در خاک آلوده به نفت
    1401
    یکی از عمده‎ترین و شایع ترین مشکلات کشاورزی تنش‎های غیر زیستی می باشد. از مهمترین این تنش ها آلودگی‎های نفتی و مشتقات آن یعنی هیدروکربن‎های نفتی می باشد که به دلیل نشت نفت در حین اکتشاف، تولید، حمل و نقل و ذخیره سازی آن‎ها رخ می دهد. روش‎ها و فناوری‎های متعددی برای پاکسازی زمین‎های کشاورزی آلوده به نفت بکار برده می شود که اغلب پرهزینه هستند و نفت و مشتقات آن را به طور ناقص تجزیه می‎کنند. از مقرون به صرفه‎ترین و سریع‎ترین روش‎های تجزیه آلاینده های نفتی، تجزیه زیستی با کمک میکروارگانیسم های تجزیه کننده نفت و مشتقات آن است. در این پژوهش، 5 میکروارگانیسم به روش مولکولی با استخراج DNA و توالی یابی ژن 16S RNAو ژن ITS شناسایی شدند. توالی آن‎ها در پایگاه اطلاعاتی NCBI ثبت شد و تنوع ژنتیکی و درخت فیلوژنتیکی آن ها با استفاده از نرم افزار مگا نسخه7 رسم گردید. این میکروارگانیسم ها شامل چهار سویه باکتری (Methylorubrum sp. ، Rhodococcus sp.، Pseudomonadota bacterium، Enterobacter sp.) و یک مخمر(Candida sp.) بودند. میزان رشد و تجزیه مواد نفتی توسط این میکروارگانیسم ها در غلظت های مختلف نفت سفید (2 ، 5 ، 10 ، 20 ، 30 و 50 درصد) مورد بررسی قرار گرفت. این میکروارگانیسم ها در تمامی غلظت ها رشد کردند که بیشترین میزان رشد مربوط به میکروارگانیسم های Pseudomonadota bacterium و Enterobacter sp. وکمترین نیز مربوط به میکروارگانیسم Methylorubrum sp.بود. میکروارگانیسم Candida spنیز رشد متوسطی داشت. با توجه به اهمیت گیاه زراعی کنجد و حساس بودن این گیاه به نفت و مشتقات آن، به منظور بررسی خواص فیزیکوشیمیایی این گیاه در حضور میکروارگانیسم های بدست آمده و غلظت های مختلف نفت سفید (2، 5، 20، 30 و 50 درصد) مجموع آزمایشاتی در 5 تکرار به صورت طرح کاملا تصادفی در قالب فاکتوریل انجام شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که برهمکنش باکتری و نفت سفید برای وزن تر ریشه، وزن خشک ریشه، طول ریشه، وزن خشک ساقه و طول ساقه، کلروفیل a، b، کل و کاروتنوئید، فنل کل، فلاونوئید کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی معنی دار نشد. اما این برهمکنش برای وزن تر ساقه در سطح 1 درصد معنی دار شد. مقایسه میانگین نشان داد که میزان وزن تر ریشه کنجد در غلظت 2 درصد معنی دار شد و همچنین میکروارگانیسم های Rhodococcus sp، Candida sp باعث افزایش وزن تر ری
  6. بررسی اثر میکروارگانیسمهای تجزیهکننده نفت روی رشد اولیه گیاه کلزا در خاک آلوده به نفت سفید
    1401
    امروزه نفت یکی از ضروری ترین منابع انرژی می باشد که آلودگی هیدروکربن های آن به یکی از آلودگی هازیست محیطی خطرناک در جهان تبدیل شده است. ایران کشور نفت خیزی می باشد که سالانه در طی حمل ونقل و تصفیه و ذخیره سازی نفت، مقدار زیادی آلودگی نفتی وارد خاک ها و آب های آن می گردد. آلاینده های نفتی برای حفظ وزنده مانی انسان، حیوان، گیاه و میکروارگانیسم ها مضر می باشد. روش های فیزیکی و شیمیایی مختلفی برای پاک سازی این آلاینده ها از محیط وجود دارد؛ اما زیست پالایی روشی ساده تر، کم خطرتر و مقرون به صرفه تر در مقایسه با سایر روش ها می باشد. امروزه باکتری ها و مخمرها تجزیه کننده نفت مختلفی شناسایی شده اند که از مهم ترین عوامل زیست پالایی آلاینده های نفتی شناخته می شوند. گیاه کلزا به عنوان گیاه ارزشمند و اقتصادی مهمی در جهان شناخته شده است که نسبت به آلاینده های نفتی محیط حساس می باشد. در طی پژوهش حاضر نقش پنج گونه میکروارگانیسم تجزیه کننده نفت بر روی جوانه زنی و رشد گیاه کلزا در محیط حاوی دو و پنج درصد نفت بررسی گردید. دراین پژوهش صفات مورفولوژی مانند طول و وزن اندام هوایی و ریشه، صفات بیوشیمیایی مانند رنگ دانه های فتوسنتزی، فنل، فلاونوئید و ظرفیت آنتی اکسیدانی همچنین صفات مربوط به جوانه زنی یعنی درصد جوانه زنی، طول اندام هوایی و ریشه، شاخص بلند شدن هیپوکوتیل و ریشه اندازه گیری گردید. نتایج حاکی از آن بود که حضور نفت دو و پنج درصد، برای رشد کلزا بسیار سمی بوده و مانع از جوانه زنی و رشد گیاه شد. حضور میکروارگانیسم ها در خاک اثر مطلوبی بر اکثر صفات فیزولوژیک گیاه کلزا داشته و منجر به افزایش رشد گیاه کلزا گردید. همچنین حضور میکروارگانیسم ها در خاک آلوده به نفت از اثرات سمی نفت بر رشد گیاه جلوگیری کرده و منجر شد گیاه توانایی مقابله با آلاینده را تا حدودی پیداکرده و بتواند در شرایط سخت تنش رشد کند و حتی در برخی از صفات عملکردی مانند گیاه شاهد(کشت شده درخاک غیر آلوده) داشته باشد. نتیاج گاز کروماتوگرافی نشان داد ایزوله مینتایج توالی یابی با استفاده از پرایمرهای نواحی 16Srna و 18sRNA نشان داد سه گونه از این میکروارگانیسم ها مربوط به باکتری هایRhodococcus، Luteimonas،Enterobacter و دو گونه مربوط به مخمر Candida هستند.
  7. مطالعه القاء آندروژنز از طریق کشت بساک در فلفل همدانی و فلفل دلمه‎ای (Capsicum annuum)
    1401
    فلفل به عنوان یکی از اعضای مهم خانواده ی سولاناسه شناخته می شود. در این تحقیق کشت بساک چهار ژنوتیپ هیبرید فلفل دلمه ای، Maxibell، Padron، Westland و Vergasa و چهار ژنوتیپ فلفل غیردلمه ای بومی استان همدان به نام های بیور یک، بیوردو، بیور سه و فلفل شمشیری انجام گرفت. دو روش کشت بساک داماس و همکاران و سیبی و همکاران مقایسه شدند. این دو روش از لحاظ نوع محیط کشت و شرایط باززایی و نگهداری جنین باهم تفاوت داشتند. در هر روش اثر منبع کربن مورد بررسی قرار گرفت. منبع کربن شامل گلوکز( 10، 20و 30 گرم در لیتر) و همچنین ساکارز( 30 گرم در لیتر) بودند که محیط کشت 30 گرم در لیتر ساکارز به عنوان شاهد انتخاب شد. در روش داماس و همکارن از سه نوع محیط کشت C، R و MS استفاده شد. که محیط کشت C برای کالوس زایی و محیط کشت R برای باززایی و محیط کشت MS برای رشد گیاهچه باززایی شده استفاده شد. در روش سیبی و همکاران از یک محیط دو فازی مایع و جامد استفاده شد. محیط مایع، محیط Nisch and Nisch بدون آگار بود و محیط کشت جامد، محیط کشت Nisch and Nisch حاوی 8 گرم در لیتر آگار و 5 درصد کربن فعال و بدون هورمون بود. ژنوتیپ Vergasa بهترین عملکرد را به طور کل در هر دو روش داشت و این ژنوتیپ بهترین باززایی گیاه را در محیط کشت حاوی 20 گرم در لیتر گلوکز (05/6 درصد)، نشان داد. بهترین باززایی برای فلفل همدانی در محیط کشت 30 گرم در لیتر گلوکز مربوط به ژنوتیپ یک (5/4 درصد) و دو (00/4 درصد) بودند. به طور کل روش سیبی و همکاران نتیجه بهتری را نشان داد به طوری که از 68 گیاه باززایی شده 38 عدد آن مربوط به روش سیبی و همکاران بود. درصد گیاهان هاپلوئید باززایی شده در روش داماس و همکاران 40 درصد و در روش سیبی و همکاران 52 درصد بود. همچنین در روش سیبی و همکاران از هورمون استفاده نشد ولی با این اوصاف نتایج بهتری نسبت به روش داماس و همکاران نشان داد.
  8. بررسی اثر دما و کلرید سدیم بر رنگ تولید شده در کشت باکتری های مولد رنگ
    1400
    چکیده: رنگ های مورد استفاده در صنایع مختلف را می توان به دو گروه رنگ های طبیعی و رنگ های مصنوعی تقسیم کرد. رنگدانه های طبیعی به عنوان متابولیت ثانویه توسط برخی میکروارگانیسم ها، گیاهان و جانوران تولید می شوند و به دلیل سلامتی در کاربرد آن ها با رنگ های سنتزی در حال جایگزینی هستند. تولید رنگدانه از میکروارگانیسم ها به دلایلی از جمله رشد سریع و آسان میکروب، سهولت استخراج و تنوع گسترده رنگ، نسبت به سایر منابع زیستی دارای مزایای بیشتری است. در این تحقیق اثر عوامل محیطی دما، pH و کلرید سدیم بر رنگ تولید شده در کشت باکتری های مولد رنگ بررسی شد. نمونه برداری از منابع مختلف خاک و اندام های مختلف نمونه های گیاهی (برگ، ساقه میوه و ریشه)، جمع آوری شده از استان همدان و برخی استان های جنوبی و غربی ایران، انجام شد. نمونه ها در محیط کشت نوترینت آگار کشت داده شدند و باکتری های مولد رنگدانه جدا و خالص شدند. تولید رنگ توسط جدایه ها در محیط کشت های مایع نوترینت براث، لوریا برتانی براث و پپتون براث بررسی گردید. اثر دما (هشت، 28 و 40 درجه سلسیوس)، غلظت های مختلف کلرید سدیم (صفر، 1/0 و یک مول) و pH (2/5، 2/7 و 2/9) بر تولید رنگ در محیط کشت مایع آزمایش شد. ژن rRNA S16 برای شناسایی مولکولی میکروارگانیسم استفاده شد. اسپکتوروفتومتری جهت تعیین طیف رنگ های تولید شده انجام شد. عصاره باکتری توسط GC-MS بررسی گردید. حضور آنزیم های خارج سلولی (آمیلاز، پروتئاز و لیپاز) در جدایه ها آزمایش شد. نتایج نشان داد از 48 جدایه دارای کلنی رنگی، 10 جدایه در واکشت های بعدی توانایی تولید رنگدانه را حفظ کردند. از 10 جدایه، شش جدایه آمیلاز مثبت و چهار جدایه پروتئاز مثبت بودند، فعالیت آنزیمی لیپاز مشاهده نشد. این 10 جدایه کوکسی یا باسیل بوده و دارای کلنی-های مدور با طیف رنگی از زرد، نارنجی، گلبهی تا قهوه ای بودند. از 48 جدایه، فقط یک جدایه در محیط کشت مایع پپتون توانایی تولید رنگ داشت. مطالعات مولکولی نشان داد که این جدایه سودوموناس آئروجینوزا است. این باکتری در محیط کشت مایع پپتون تولید رنگ قهوه ای مایل به قرمز کرد. در تیمارهای دمایی رنگ های آبی و قهوه ای مایل به قرمز، و در تیمارهای کلرید سدیم رنگ های سبز و قهوه ای مایل به قرمز تولید شدند. در تیمارهای pH تنها رنگ قهوه ای مایل به قرمز مشاهده شد. بنظر می رسد، تیماره
  9. بررسی اثر برخی ویژگی های بیوشیمیایی و pH در تجزیه نفت توسط باکتری های زیست پالا
    1399
    چکیده: امروزه نفت خام به عنوان یکی از منابع اصلی انرژی محسوب می گردد. ورود ترکیبات نفتی به محیط زیست به صورت مداوم در طی تولید، تصفیه، حمل و نقل و ذخیره سازی، خطر قابل توجهی در اکوسیستم های دریایی و زمینی ایجاد کرده است. ورود این ترکیبات به طبیعت، به سبب سمی بودن، ایجاد جهش و سرطان زایی برای موجودات زنده و همچنین پایداری زیاد و انباشته شدن تدریجی آن ها در خاک باعث اختلال در عملکرد طبیعی خاک از جمله کاهش عملکرد محصولات کشاورزی و تغییر در ویژگی های خاک می گردد. زیست پالایی ترکیبات نفتی در محیط های آلوده موثرتر، قوی تر و از نظر اقتصادی مقرون به صرفه تر از روش های دیگر می باشد. مطالعات نشان داده است که باکتری ها شاخص ترین عوامل تجزیه هیدروکربن ها در محیط هستند، هر چند عوامل محیطی مانند pH می تواند در زنده مانی یا عملکرد آن ها اثر بگذارد. هدف از این مطالعه، جداسازی باکتری های تجزیه کننده نفت خام از منابع مختلف و بررسی اثر pH در رشد آن ها بود. در تابستان و پاییز 1398، نمونه های باکتری از منابع مختلف خاک و آب از استان همدان، شهرستان های اطراف همدان، استان خوزستان، استان های غربی ایران، و همچنین اندام های مختلف نمونه های گیاهی (برگ، ساقه، میوه و ریشه) جمع آوری گردید. نمونه ها در محیط حاوی یک دهم درصد نفت سفید کشت داده شدند. پس از خالص سازی، رشد باکتری در غلظت های بالاتر نفت سفید بررسی شدند. همچنین اثر pH (اسیدی، خنثی و قلیایی) در رشد میکروارگانیسم ها در محیط حاوی یک درصد نفت بررسی گردید. حضورآنزیم های خارج سلولی (لیپاز، آمیلاز، پروتئاز و کاتالاز) در این باکتری ها بررسی شدند. جدایه های باکتری از نظر ریخت شناسی بررسی گردیدند. نتایج نشان داد که از 63 نمونه جدا شده اولیه، 10 جدایه قادر به رشد در محیط حاوی نفت یک درصد به عنوان تنها منبع کربن بودند. در بین pHهای بررسی شده، pH 7 مناسب تر از pHهای قلیایی و اسیدی برای رشد جدایه ها بود، گرچه در pHهای قلیایی و اسیدی نیز جدایه ها رشد قابل توجهی داشتند. بررسی میزان رشد جدایه B1 درpH های مختلف طی مدت زمان سه روز نیز نشان داد که در زمان 48 ساعت بیشترین میزان رشد را داشت و بعد از آن کاهش رشد مشاهده شد . تولید آنزیم های خارج سلولی در 10 جدایه باکتری بررسی شد و نتایج نشان داد که سه جدایه لیپاز مثبت، دو جدایه آمیلاز مثبت، یک جدایه پروتئاز مثب
  10. جدا سازیی وبررسیی برخیی خواص بییوشییمییایییی اندوفییت هایی درختچه گز
    1398
    اندوفییت ها مییکروارگانییسم هایییی هستند که بخشیی ییا تمام چرخه زندگیی خود را درون گییاه زندگیی میی کنند، بدون ایینکه هییچ گونه آسییب ظاهریی به گییاه وارد کنند. تحقییقات نشان مییدهد که قارچ هایی اندوفییت منابع بسییار باارزشیی برایی تولیید ترکییبات ضد مییکروبیی، تولیید متابولییت هایی گوناگون از قبییل متابولییت هایی ثانوییه و آنزییم ها جهت استفاده در کشاورزیی،صنعت و پزشکیی میی باشند. در ایین پژوهش نمونه برداریی در پاییییز 97 97 از درختچه هایی سالم گز،از قسمت هایی مختلف بافت گییاه مانند:رییشه ،ساقه ،برگ و طوقه، همچنیین از خاک کنار طوقه صورت گرفت. در مجموع 30 جداییه قارچیی از قسمت هایی مختلف درختچه گز جداسازیی شد وییک باکتریی رنگیی نییز از خاک کنار طوقه بدست آمد. همه جداییه هایی قارچیی به روش مورفولوژییکیی شناسایییی شدند. با استفاده از اتانول، عصاره گییریی از قارچ ها انجام گرفت. سه تست آنزییمیی آمییلاز، پروتئاز و سلولاز رویی جداییه هایی قارچیی صورت گرفت. نتاییج نشان داد که 12 درصد از جداییه هایی قارچیی دارایی فعالییت آمییلاز در محییط PDA و نشاسته آگار بودند. 28 درصد دارایی آنزییم خارج سلولیی پروتئاز و 25 درصد در محییط PDA و سلولوز آگار، دارایی فعالییت آنزییم سلولاز بودند. عصاره سهدو جداییه قارچیی اندوفییتیی خاصییت ضدباکترییایییی در برابر باکترییهایی بییمارییزایی انسانیی داشتند.
  11. جداسازی و شناسایی مخمرهای پروبیوتیک از منابع مختلف
    1398
    میکروارگانیسم های پروبیوتیک با قرار گرفتن در محیط روده میتوانند تعادل میکروبی را افزایش دهند تا سودمندی آنها افزایش یابد و از فعالیت میکروارگانیسمهای غیر مفید و بیماریزا جلوگیری شود. مخمرها گروهی از پروبیوتیکهای یوکاریوت هستند که کمتر از باکتریها مورد مطالعه قرار گرفتند. مخمرهای پروبیوتیک دارای خصوصیات منحصر به فردی مانند اندازه بزرگتر نسبت به باکتریها، عدم حساسیت به مواد ضدباکتریایی، تحمل شرایط نامطلوب دستگاه گوارش و بیان انواع مختلف پروتئین های درمانی سازگار با یوکاریوتی هستند. مخمرهای پروبیوتیک به عنوان یک عامل درمانی برای درمان برخی از انواع اختلالات روده، آلرژیها، عدم تحمل لاکتوز، کاهش سطح کلسترول سرم و متعادل کردن فلور روده به طور گسترده استفاده میشوند. با توجه به اهمیت مخمرهای پروبیوتیک، اولین قدم جداسازی سویههای مخمری با خصوصیات پروبیوتیک میباشد. در تحقیق حاضر، نمونهبرداری از منابع مختلف غذایی، حیوانی و انسانی انجام شد. ویژگیهای پروبیوتیکی آنها در غلظتهای مختلف اکسگال ) 3 / 0 ، 5 / 0 و 1 درصد(، نمک NaCl ( 2 ، 4 و 6 درصد(، pH های مختلف اسیدی و قلیایی ) 2 ، 4 ، 8 / 5 ، 9 و 11 (، دمای بالای 37 درجه سلسیوس بررسی شدند. سویههای مخمر از نظر فعالیت آنزیمی از جمله آنزیمهای آمیلاز، پروتئاز، پکتیناز، سلولاز، لیپاز، اوره آز، کاتالاز، سیتراتاز و همولیزین بررسی شدند. خاصیت ضد باکتریایی علیه باکتری های بیماری زا اشرشیا کولی، شیگلا سونی، کلبسیلا پنومونیه، پروتئوس میرابیلیس، سالمونلا تیفی موریوم و استافیلوکوکوس اورئوس بررسی شدند. سویههای مخمر منتخب Clavispora lusitaniae MGK01 جدا شده از کیوی و Meyerozyma guilliermondii MGP02 جدا شده از پرتقال توسط آزمایشهای ریخت شناسی، بیوشیمیایی و مولکولی تایید شدند و توالی 18s rRNA آنها در بانک ژن ثبت گردیدند.
  12. جداسازی قارچهای پنی سیلیوم تولید کننده رنگ از گیاه و خاک
    1398
    پنی سیلیوم جنسی از رده هیفومایست ها (گروهی از قارچ های ناقص) می باشد. این قارچ با دارا بودن؟؟ گونه شناخته شده دارای گسترش جهانی در تمام دنیا می باشد. گونه های مختلف پنی سیلیوم به دلیل گستردگی در طبیعت و نقش مهمی که در زندگی انسان دارند، از اهمیت خاصی برخوردارند. این میکروارگانیسم ها، توانایی تولید متابولیت هایی با اهمیت، مانند آنزیم ها، رنگ ها و همچنین ترکیبات آنتی باکتریایی را دارند. هدف از این مطالعه، جداسازی قارچ های پنی سیلیوم تولید کننده رنگ از منابع مختلف بویژه گیاه و خاک بود. در این پژوهش، 70 نمونه گیاهی از اندام های مختلف (برگ، ساقه، میوه و ریشه) از استان های ایلام، همدان، البرز و گیلان در فصل پاییز و خاک شهر همدان جمع آوری گردید. همچنین نمونه برداری قارچ های پنی سیلیوم مولد رنگ از منابع دیگر مانند غذایی و حیوانی نیز صورت گرفت. قارچ های مولد رنگ در محیط شناسایی شدند. اثر نور (شرایط روشنایی و تاریکی)، منبع کربن (سوکروز و گلوکز)، pH (اسیدی، خنثی و قلیایی) و نمک (NaCl، 50 یا 100 میلی گرم در لیتر) در تولید رنگ بررسی شد. حضورآنزیم های خارج سلولی (آمیلاز، پروتئاز و سلولاز) بررسی شدند. جدایه قارچی از نظر مورفولوژیکی بررسی گردیدند. شناسایی ملکولی توسط پرایمر بتا-توبولین صورت گرفت. نتایج نشان داد که از 70 نمونه مورد بررسی، 31 جدایه قارچی پنی سیلیوم جدا گردید که از این 31 جدایه قارچی، 18 جدایه قارچی پنی سیلیوم قادر به تولید رنگ در محیط بودند.از 18 جدایه قارچی، پنج نمونه شناسایی گردیدند. تولید آنزیم های خارج سلولی در 18 جدایه قارچی بررسی شد و نتایج نشان داد که چهار پرگنه آمیلاز مثبت،12 پرگنه پروتئاز مثبت و 10 پرگنه سلولاز مثبت بودند. بررسی اثر عوامل خارجی درتولید رنگ نشان داد که شرائط تاریکی مناسب تر از شرائط روشنایی بود. در بین pHهای بررسی شده، pH 8/5 برای تولید رنگ مناسب تر بود، دو جدایه توانایی تولید رنگ در pH 9 و 4 را داشتند. منبع کربن در تولید رنگ قارچ اثر گذاشت، بطوری که دو جدایه در محیط حاوی گلوکز، و سه جدایه در محیط سوکروز رنگ بیشتری تولید کردند. این قارچها در محیط حاوی 100 میلیگرم در لیتر نمک قادر به تولید رنگ بودند. نتایج بررسی مورفولوژی نشان داد که از پنج جدایه، چهار جدایه متعلق به جنس تلارومایسس و یک جدایه متعلق به جنس پنی سیلیوم بودند. بررسی مولکولی در جدا
  13. جداسازی و بررسی بیوشیمیایی اندوفیت های گیاه فرفیون و سلمه تره
    1396
    چکیده اندوفیت های گیاهی به دلایلی مانند اثر بر رشد گیاه و تولید فرآوده های مختلف به ویژه فرآوده هایی با خاصیت دارویی، از اهمیت بالایی برخوردار هستند. مطالعات نشان داده است که اندوفیت ها قادر به تولید متابولیت های مشابه با میزبان هستند. این مطلب می تواند در تولید متابولیت های با ارزش گیاهی دستاورد مهمی باشد. قسمت های مختلف گیاه فرفیون و سلمه تره در تابستان هزار و سیصد و نود و پنج، از دو منطقه در استان همدان جمع آوری شدند. نمونه برداری از شش بافت مختلف؛ گل، برگ، جوانه، ریشه، طوقه و ساقه صورت گرفت. از دو گیاه جمع آوری شده، هفده اندوفیت باکتریایی و سی و یک اندوفیت قارچ جداسازی شدند. برای تعدادی از جدایه های قارچ شناسایی مورفولوژیک صورت گرفت. آزمایشات بیوشیمیایی از قبیل حضور آنزیم های خارج سلولی (آمیلاز، لیپاز، پروتئاز، سلولاز، پکتیناز، زایلاناز، لاکاز)، حضور کیفی برخی متابولیت های ثانویه، تولید کیفی و کمی تاکسول، و تاثیر عصاره اندوفیت بر جوانه زنی بذر چند گیاه بررسی شدند. نتایج نشان داد هفتاد و هفت درصد از جدایه های قارچی و شصت و شش درصد از جدایه-های باکتریایی دارای آنزیم خارجی پروتئاز، چهل پنج درصد سلولاز و سی و پنج درصد پکتیناز بودند. عصاره اندوفیت ها اثر منفی بر جوانه زنی بذور گیاهی نشان داد. در برخی از عصاره ی اندوفیت های باکتریایی، حضور آلکالوئید ها و ترپن ها دیده شد. تولید تاکسول در عصاره هشت جدایه از اندوفیت های باکتریایی و عصاره ی گیاه فرفیون به روش اچ پی ال سی تایید گردید. بیشترین مقدار تولید تاکسول در جدایه آده با مقدار بیست و دو میکروگرم در میلی لیتر گزارش شد. بررسی های مولکولی چهار جدایه باکتری آده، آسی و پنج، ب سیزده و ب پانزده انجام شد.
  14. جداسازی و بررسی خواص بیوشیمیایی و ضد میکروبی اندوفیت های گیاه سماق
    1396
    چکیده: سماق گیاهی دارویی است، که خواص دارویی، ضد میکروبی و آنتی اکسیدانی آن به اثبات رسیده است. اندوفیت ها میکروارگانیسم هایی هستند که درون بافت های گیاهی بدون ایجاد آسیب ظاهری به گیاه، زندگی می کنند. این میکروارگانیسم ها، توانایی تولید متابولیت های با اهمیت، مانند آنزیم ها و رنگ ها و همچنین ترکیبات آنتی باکتریال را دارند. اهداف این مطالعه، جداسازی قارچ های اندوفیت گیاه سماق و بررسی ترکیبات بیوشیمیایی و خواص ضد میکروبی آنها می باشد. در این پژوهش سماق از ارتفاعات و مناطق پوششی شهر سرکان، واقع در شهرستان تویسرکان در فصل تابستان جمع آوری گردید. از اندام های مختلف سماق، نمونه برداری انجام شد و قارچ های اندوفیت آن جداسازی گردید. تولید آنزیم های خارج سلولی به صورت کیفی بررسی شد. تولید رنگ و اثر pH و غلظت های مختلف نمک بر روی تولید آن بررسی گردید. حضور ترکیبات آنتی باکتریال در کشت هفت باکتری بیماری زای انسانی و گیاهی بررسی شد و همچنین حضور متابولیت های ثانویه در محیط کشت قارچ نیز مورد بررسی قرار گرفت. 44 جدایه از قسمت های مختلف گیاه سماق جداسازی شدند و از نظر مورفولوژیکی بررسی گردیدند. همچنین سه جدایه با استفاده از پرایمر های ITS از نظر مولکولی شناسایی شدند. بیشتر این قارچ ها توانایی تولید آنزیم های پروتئاز، کاتالاز و سلولاز را دارا بودند. تولید رنگ در محیط کشت یازده جدایه قارچی مشاهده شد که تغییرات pH و غلظت نمک بر میزان رنگ تولیدی موثر بود. تنها یک عصاره قارچی حاوی ترکیبات ضد باکتریایی بر علیه باکتری Basiluos sabtilis بود. متابولیت های ثانویه فلاون و کینون در اکثر محیط کشت قارچ ها مشاهده گردید.
  15. بررسی خواص بیوشیمیایی و ضدمیکروبی اندوفیت های جدا شده از درخت
    1396
    اندوفیت ها میکروارگانیسم هایی هستند که درون بافت های گیاهان بدون ایجاد آسیب ظاهری به گیاه زندگی می کنند. تحقیقات نشان می دهد که قارچ های اندوفیت منابع بسیار با ارزشی برای تولید ترکیبات ضد میکروبی، تولید متابولیت های گوناگون از قبیل متابولیت های ثانویه وآنزیم ها جهت استفاده درکشاورزی، صنعت وپزشکی می باشند. در این پژوهش نمونه برداری درتابستان و پاییز نودوپنج از درختان سالم سنجد، از چهاربافت مختلف: برگ، میوه، سرشاخه و تنه شهر همدان صورت گرفت. درمجموع چهل و هفت جدایه قارچی ازبافت های مختلف گیاه سنجد جداسازی شد. پنج جدایه قارچ اندوفیت با روش های مرفولوژیکی ومولکولی (بااستفاده از پرایمر های اختصاصی) شناسایی شدند. مقایسه توالی ها در بانک اطلاعات ژنی انجام شد.از حلال اتیل استات برای عصاره گیری قارچ های اندوفیت استفاده شد وخواص فیتوشیمیایی وضد باکتری آن ها بررسی گردید. نتایج نشان دادکه پنجاه درصد از جدایه های قارچی دارای فعالیت آمیلازدر محیط و نشاسته آگار بودند، پنجاه درصد دارای آنزیم خارج سلولی پروتئازی، هفت دارای فعالیت سلولازی، نه در صد دارای فعالیت پکتینازی، هفت درصد دارای فعالیت کاتالازبودند وفعالیتآنزیم لیپاز درآزمایشات به اثبات نرسید. عصاره اتیل استاتی قارچ های اندوفیت دو جدایه خاصیت ضد باکتریایی در برابر باکتری های بیماری زای انسانی و گیاهی داشتند. دربیشتر عصاره های قارچ اندوفیت فلاونوئیدها و فلاون ورزین ها حضور داشتند .
  16. جداسازی و بررسی خواص آنتی اکسیدانی و آنتی باکتریایی اندوفیت های جدا شده ازگیاه گردو
    1395
    اندوفیت میکروارگانیسم هایی هستند که بخشی یا تمام چرخه زندگی خود را بدون ایجاد علائم بیماری در داخل گیاهان میزبان سپری می کنند . این میکروارگانیسم ها منبعی غنی از آنزیم ها ، ترکیبات ضد میکروبی و متابولیت های فعال زیستی هستند. در سال های اخیر اندوفیت های گیاهی به دلایل مختلف از جمله تاثیر بر رشد گیاه و تولید فرآوده های مختلف مورد توجه قرار گرفته اند. در این پژوهش نمونه برداری در پاییز 94 و بهار 95 از درختان سالم گردو، از پنج بافت مختلف؛ گل، برگ، جوانه، پوست و ساقه صورت گرفت. از بافت های جمع آوری شده، 90 اندوفیت باکتریایی و 45 قارج جداسازی شدند. آزمایشات بیوشیمیایی شامل حضور آنزیم های خارج سلولی(آمیلاز، لیپاز، پروتئاز، سلولاز و پکتیناز)، ترکیبات آنتی اکسیدانی ( متابولیت هایی مانند فنل و فلاونوئید)، فعالیت زیست پالایی (نفت، بنزین، گازوئیل، روغن ترمز، روغن موتور و روغن سوخته) و نیز خاصیت انتی باکتریایی(پاتوژن انسانی، حیوانی و گیاهی) و تاثیر عصاره قارچ ها بر روی جوانه زنی بذر چند گیاه بررسی شد. نتایج نشان داد که 62 درصد از قارچ ها اندوفیت گردو دارای آنزیم خارج سلولی آمیلاز و سلولاز، 22درصد پروتئاز و لیپاز، 55 درصد پکتیناز بودند. 4/64 درصد قارچ ها توانایی رشد در نفت و گازوئیل را داشتند، که از این بین 1/31 درصد توانایی تجزیه نفت و 20 درصد توانایی تجزیه گازوئیل را داشتند. 71 درصد از اندوفیت ها در روغن سوخته رشد کردند، اما تنها 44/24 توانایی تجزیه آن را داشتند. 48 درصد از اندوفیت ها توانایی رشد در محیط حاوی یک درصد بنزین را داشتند. عصاره اتیل استاتی قارچ های 6A، 13A، 5A، 11A و 18A فعالیت آنتی باکتریایی داشتند. در تمامی عصاره قارچ های اندوفیت بررسی شده استروئید و فلاونوئید حضور داشت و متابولیت های دیگر از جمله کوینون، کومارین، فلاونون، ترپن، فنول و تانن، دی ترپن و آلکالوئید در برخی از عصاره ها وجود داشت. همچنین شناسایی اولیه سه قارچ 1A، 2A و 13A انجام شد
  17. بررسی بیان ژن TpGAS در مسیر بیوسنتزی پارتنولید و تاثیر پارتنولید بر روی لاین های سلولی مختلف
    1395
    براساس یافته های بالینی، بیش از 60% بیماران مبتلا به سرطان از گیاهان به عنوان مکمل در درمان خود استفاده می کنند. گیاه بابونه کبیر، Tanacetum parthenium به دلیل وجود ترکیب موثره مهمی به نام پارتنولید دارای خاصیت ضدسرطانی است. در مطالعه حاضر، اثر ضدسرطانی پارتنولید خالص شده از بابونه کبیر بر روی لاین های سلولی سرطان سینه بررسی شد. پارتنولید با استفاده از دو تکنیک کروماتوگرافی ستونی و HPLC preparative خالص شد. میزان مهارکنندگی آن بر روی سلول های سرطانی سینه با تکنیک MTT مطالعه گردید. نحوه القای مرگ سلولی از طریق میکروسکوپ الکترنی نگاره، آنالیز سیکل سلولی و تست Annexin بررسی شد. بیان ژن Caspase 8 در مسیر خارجی آپاپتوز و p21، p53، bid، puma،Bax و Bim از ژن های دخیل در سرطان و مسیر داخلی آپاپتوز به صورت کمی توسط Real-time RT-PCR مورد سنجش قرار گرفت. پروتئین های تغییر یافته تحت اثر تیمار پارتنولید با استفاده از روش الکتروفورز دوبعدی و تکنیک MALDI-TOF شناسایی شد. در این مطالعه برای اولین بار تاثیر پارتنولید بر روی ژن Bim و پروتئین های مهمی چون وایمنتین و فاکتور طویل سازی الفا-1 مطالعه شد. بارگذاری پارتنولید بر روی نانوذرات سیلیکا عامل دارشده باعث افزایش آبدوستی این ترکیب شده ولیکن خاصیت ضدسرطانی آن را کاهش داد. بررسی بیان دو ژن کلیدی مسیر بیوسنتز پارتنولید به نام های TpGAS و TpPTS در 4 بافت گل، ساقه، برگ و ریشه مویین گیاه بابونه کبیر انجام شد. این دو ژن در بافت گل دارای بیشترین بیان بوده که با الگوی استخراج پارتنولید مطابقت دارد. با توجه به نتایج این مطالعه پارتنولید علاوه بر القای آپاپتوز، منجر به توقف تهاجم و متاستاز در سلول-های سرطانی می شود. بنابراین استفاده از آن به عنوان دارو یا مکمل دارویی در درمان سرطان پیشنهاد می گردد
  18. جداسازی و شناسایی لاکتوباسیل های دارای پتانسیل پروبیوتیکی از لبنیات سنتی شهرستان بوکان و بررسی توانایی آن ها در حذف برخی سموم کشاورزی در شرایط آزمایشگاهی
    1395
    چکیده: پروبیوتیک ها میکروارگانیسم های غیر بیماری زا و مفیدی هستند که شناسایی آنها در محصولات لبنی سنتی نه تنها می تواند منجر به جداسازی باکتری های پروبیوتیکی با خصوصیات ویژه شود، بلکه می تواند دیدگاه مناسبی برای تولید انبوه محصولات لبنی سنتی که به طور طبیعی حاوی باکتری های پروبیوتیکی هستند، عرضه کند. هدف از این پژوهش، جداسازی و شناسایی باکتری های پروبیوتیک از فلور موجود در محصولات لبنی سنتی (ماست، پنیر، لورک، سیراج و کشک) شهرستان بوکان می باشد. از 80 سویه جدا شده، 26 سویه توسط روش های فنوتیپی (مورفولوژی، رنگ آمیزی گرم، تست های بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی مانند رشد در دماها و غلظت های مختلف نمک) شناسایی شدند و پتانسیل پروبیوتیکی آنها (مقاومت به اسید معده و نمک های صفراوی) ارزیابی شد. در بین ایزوله های مورد بررسی، ایزوله L12 مقاوم ترین ایزوله به نمک های صفراوی با ضریب بازدارندگی نزدیک صفر و ایزوله L24 ضعیف ترین ایزوله (ضریب بازدارندگی نزدیک یک) از نظر رشد در حضور غلظت 3/0 درصد نمک های صفراوی بودند. به منظور تایید نتایج بیوشیمیایی و شناسایی دقیق ایزوله ها، جفت آغازگرهای اختصاصی، ژن 16s rRNA باکتری های لاکتوباسیلوس تکثیر داده شده و با استفاده از انزیم های اندونوکلئازهای برشی (روش ARDRA) و مقایسه های بیوانفورماتیک تنوع گونه ای باکتری های جداسازی شده بررسی گردید. شش ایزوله متفاوت در الگوی باندی حاصل از هضم آنزیم های برشی، تعیین توالی شدند و توالی های به دست آمده با داده های ثبت شده در NCBI مقایسه شدند. در نهایت، دو ایزوله به عنوان لاکتوباسیلوس پاراکازئی، یک ایزوله لاکتوباسیلوس فرمنتوم، یک ایزوله لاکتوباسیلوس پلانتاروم، یک ایزوله لاکتوباسیلوس کازئی و یک ایزوله به عنوان لاکتوباسیلوس هلوتیکوس شناسایی گردیدند. اثر تیمار باکتری های لاکتوباسیلوس بر زنده مانی رده سلولی huvec در حضور سم دیازینون با استفاده از آزمون MTT بررسی گردید. سویه L12 (لاکتوباسیلوس پلانتاروم) سبب مهار اثر سم شده و درصد زنده مانی سلول های huvec را در حضور باکتری تا 40 درصد افزایش داد. در نهایت، تاثیر سم بر سلول های huvec (آپوپتوز یا نکروز) با استفاده از آزمون قطعه قطعه شدن DNA و رنگ آمیزی هسته سلول (DAPI) بررسی گردید، که اثر مهاری این سویه تایید شد.
  19. بررسی متابولیت ثانویه و خواص انتی باکتریال دانه گیاه اسفرزه بر باکتری های بیماری زای حیوانی و گیاهی
    1394
    عصاره گیاه اسفرزه با استفاده از حلال های مختلف بدست امده و پس از تغلیظ خواص انتی باکتریایی ان بر روی تعدادی از باکتری های بیماری زای گیاهی و جانوری بررسی گردید. مطالعات نشان داد که این عصاره قادر به ممانعت از رشد باکتری های مورد ازمایش بود. همچنین حضور برخی متابولیت ثانویه مانند ترکیبات فنلی و فلاونوئید در این عصاره تایید گردید
  20. بررسی خواص ضد باکتریایی و ترکیبات موثره عصاره بره موم، رزین و اندوفیت های درخت صنوبر بر رشد باکتری های بیماری زا و شناسایی اندوفیت های جدا شده
    1394
    بره موم ماده صمغی است که زنبور عسل با استفاده از رزین جمع آوری شده از جوانه منابع گیاهی متنوع و اختلاط با موم، آن را تولید می کند. زنبور عسل از این ماده برای بستن سوراخ های شانه عسل، صاف کردن دیواره خارجی و حفاظت از دریچه پرواز در برابر مهاجمان استفاده می-کند. ماده رزینی جدا شده از جوانه های صنوبر، بالزام نامیده می شود که در محافظت گیاه نقش دارد. اندوفیت ها میکروارگانیسم هایی هستند که درون بافت های گیاهان بدون ایجاد آسیب ظاهری به گیاه زندگی می کنند. تحقیقات نشان می دهد که قارچ های اندوفیت منابع بسیار ارزشمندی برای تولید ترکیبات ضد باکتری می باشند. اهداف این مطالعه، بررسی ترکیبات شیمیایی و خاصیت ضد باکتریایی رزین درخت صنوبر، بره موم (تولید شده توسط زنبور عسل) آن و هم چنین جداسازی و شناسایی قارچ های اندوفیت درخت صنوبری بودند. در این پژوهش، بره موم از کندوهای مستقر در منطقه با پوشش غالب درخت صنوبر گونه Populus deltoides جمع آوری گردید. برای جمع آوری رزین، جوانه-های تازه تشکیل شده صنوبر در بهار جمع آوری شد. از اندام های مختلف درخت صنوبر نمونه برداری و قارچ های اندوفیت جداسازی گردید. 30 جدایه قارچ اندوفیت با روش های مورفولوژیکی و مولکولی (با استفاده از پرایمرهای ITS و بتا توبولین) شناسایی و برای اولین بار از روی این میزبان گزارش شد. حلال های مختلف برای عصاره گیری بره موم، رزین و قارچ های اندوفیت استفاده شد و خواص بیوشیمیایی و ضد باکتریایی آن ها بررسی گردید. نتایج نشان داد که این عصاره ها (به ویژه عصاره اتیل استات) دارای ترکیباتی با خاصیت ضد باکتریایی در برابر باکتری-های بیماری زا انسانی و گیاهی می باشند و اینکه باکتری های بیماری زا گیاهی در برابر عصاره ها حساس تر بودند. نتایج آزمون های فیتوشیمیایی حضور آلکالوئید ها، استروئیدها، ترپنوئیدها، فلاونوئیدها، فلاون ها، کینون ها، رزین ها و ترپن ها در عصاره های مختلف بره موم، بالزام و قارچ های اندوفیت را نشان دادند.
  21. اثر ضد میکروبی عصاره های آبی و الکلی اندام های مختلف (برگ، ساقه، گل) و بررسی تنوع ژنتیکی سیاه گینه
    1393
    به علت مقاومت به میکروارگانیسم ها در برابر سموم و انتی بیوتکیک ها استفاده از گیاهان دارویی جهت دستیابی به ترکیبات جدید و غلبه بر باکتری های بیماری زا ضروری بنظر میرسد. گیاه سیاه گینه از استان همدان در سال 1392 جمع آوری شده و عصاره های مختلف آبی، اتانل و متانولی اندام های مختلف آن تهیه شد. تمام عصاره ها بر باکتری های بیماری زای گیاهی و انسانی اثر ضد باکتری داشتند. ترکیبات موثره این بافت بررسی شده و ترکیباتی مانند تیمول، یوگنول و بوتریک اسید در آنها یافت شدند که دارای خواص انتی باکتریال هستند. تنوع ژنتیکی جنس های این گیاه و دافنه جمع اوری شده از 10 استان ایران به روش ISSR بررسی شد
  22. اثر ضد باکتری عصاره آبی و الکلی بذور گیاهان چشوم، بنه و بلوط ایرانی علیه باکتری های بیماری زای گیاهی
    1393
    گیاه چشوم چمع آوری و عصاره آبی و الکی بافت های مختلف آن تهیه شد. اثر ضد باکتریایی این عصاره ها بر علیه باکتری های بیماری زای گیاهی بررسی شد. این مطالعات نشان داد که این گیاه می تواند از رشد میکروارگانیزم های گیاهی جلوگیری کند
  23. اثر ضد میکروبی، آنتی اکسیدانی عصاره اندام های مختلف و شناسایی فیتوشیمیایی برخی متابولیت های ثانویه بالنگ Citrus medica و پومولو Citrus grandis
    1392