دانشکده - دانشکده کشاورزی
استادیار
تاریخ بهروزرسانی: 1404/09/06
مهرداد پویا
کشاورزی / ترویج و آموزش کشاورزی
رساله های دکتری
-
طراحی الگوی مشارکت بهره برداران در مدیریت پایدار منابع آب (حوضه آبخیز غرب جازموریان زیر حوضه جیرفت)
1403بهرهبرداران به عنوان اصلیترین ذینفعان منابع آب، نقش مهمی در مدیریت و حفاظت از این منابع دارند. ایجاد یک الگوی مشارکت موثر میتواند به افزایش آگاهی و مسئولیتپذیری آنها در مدیریت منابع آب منجر شود. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مشارکت بهرهبرداران در مدیریت پایدار منابع آب (حوضه آبخیز غرب جازموریان زیرحوضه جیرفت) بهصورت آمیخته (کیفی- کمی) بوده و طی سه فاز اصلی انجام شد. در ابتدا دادههای ثانویه و مبانی نظری تحقیق گردآوری شد. سپس در فاز اول بر اساس مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین علتها، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و اقدامات و پیامدهای مشارکت در مدیریت پایدار آب مشخص شد و در نهایت بر اساس این مدل به طراحی الگوی مشارکت بهره-برداران در مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی پرداخته شد. در فاز دوم از روش کمی بهره گرفته شد. ابزار جمعآوری دادهها دو پرسشنامه بود که پایایی هر دو پرسشنامه پس از رواسازی توسط گروه متخصصین، به وسیله آزمون آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و میزان آلفا برای قسمتهای مختلف هر دو پرسشنامه نشاندهنده پایایی مناسب ابزار سنجش تحقیق بود. دادهها در این فاز از 380 کشاورز و 60 کارشناس جمعآوری گردید. پرسشنامه کشاورزان بر اساس نردبان مشارکت طراحی شده بود که میزان مشارکت بهرهبرداران در مدیریت پایدار منابع آب را مورد بررسی قرار داد، نتایج نشان داد که سطح مشارکت بهرهبرداران در مدیریت منابع آب ضعیف است و افزایش مشارکت میتواند به بهبود رفتار پایدار در مصرف آب منجر شود. در پرسشنامه کارشناسان به سنجش سطح پایداری منابع آب کشاورزی در محدوده مورد مطالعه پرداخته شد که بر اساس نتایج پایداری در سطح نسبتا پایین بود. سپس در ادامه این پرسشنامه با استفاده از مدل DPSIR به تحلیل ریشهها و علل ناپایداری در مدیریت منابع آب پرداخته شد که نتایج حاصل از تحلیل روابط بین متغیرهای این بخش از پژوهش با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری بر اساس الگوریتم PLS نشان داد که 37 درصد از واریانس مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی توسط عوامل مورد بررسی (وضعیت، فشار، نیروی محرکه و پاسخ) تبیین میشود که از بین این عوامل، مولفه فشار با ضریب تاثیر 64/0- بیشترین تاثیر و اهمیت را بر روی مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی داشت. در فاز سوم به ارائه سناریو و راهبردها با تاکید بر روشهای ترویجی پرداخته شد. مشارکتکنندگان در این فاز از پژوهش کارشناسان و صاحبنظران در زمینه مورد بررسی بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. پیشرانهای اولیه با استفاده از نظر متخصصان و همچنین با مرور سیستماتیک منابع معتبر شناسایی شدند. ماتریسهای قضاوت آثار متقابل بر مبنای پیشرانهای شناسایی شده، طراحی گردید و پس از تکمیل و وزندهی این ماتریسها توسط پنل پاسخگویان، تجزیه و تحلیل اطلاعات در محیط نرمافزارهای MICMAC و Scenario Wizard انجام گرفت. در نهایت سه سناریو اصلی برای بهبود مدیریت پایدار منابع آب ارائه شد. این پژوهش میتواند به عنوان مبنایی برای بهبود مشارکت بهرهبرداران و مدیریت پایدار منابع آب در مناطق مشابه مورد استفاده قرار گیرد.
-
تحلیل پایداری زیستمحیطیی و سرمایه اجتماعی کشت انگور در شهرستان ملایر
1402تغییرات اقلیمی، آلودگی آب وهوا، تخریب خاک، به هم خوردن تعادل اکوسیستم عمده ترین مسائل ناپایداری محیط-زیستی هستند که بخشی از آن محصول بخش کشاورزی است. بخش کشاورزی مسئول حدود 20 درصد از انتشار گازهای گلخانه ای و به عبارتی ناپایداری اکوسیستم ها است که منشاء این چالش ها به رفتار انسان های فعال در این یخش مربوط می شود. رفتارهای محیط زیستی مسئولانه، مجموعه ای از کنش های افراد جامعه نسبت به محیط زیست است که یک طیف وسیع از احساسات، تمایلات و آمادگی های خاص برای رفتار نسبت به محیط زیست را شامل می شود. افراد در هر اجتماعی برحسب شرایط و مقتضیات خاص اجتماعی و فرهنگی خود، برخورد متفاوتی نسبت به محیط زیست دارند. این برخوردها و رفتارها ممکن است کاملاً منفی و مخالف محیط زیست و یا برعکس باشد که می تواند متاثر از سرمایه اجتماعی جامعه باشد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل پایداری زیست محیطی و سرمایه اجتماعی کشت انگور در شهرستان ملایر می باشد. این پژوهش باساس پارادیم در زمره تحقیقات کمی و از لحاظ هدف در قالب تحقیق کاربردی است. جامعه آماری پژوهش اعضای تعاونی باغداران شهرستان ملایر است که شامل 3000 نفر هستند و از این تعداد 341 نفر براساس روش نمونه گیری تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسش نامه استاندارد سرمایه اجتماعی آپهوف (2000) و پرسش نامه محقق ساخته اندازه گیری پایداری محیط زیستی و همچنین پرسشنامه محقق ساخته سنجش کارایی بود. روایی پرسش نامه ها توسط متخصصین تایید و پایایی آن نیز از طریق آزمون آلفای کرونباخ محاسبه و تمام مولفه ها در سطح قابل قبول به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های محاسباتی برآورد ردپای مستقیم و غیرمستقیم، تحلیل فراگیر داده ها ، فواصل مرکب و روش هایآماری تحلیل مولفه های اصلی، تحلیل خوشه ای و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای EXEL،SPSS و PLS صورت پذیرفت. نتایج حاصل از شاخص ترکیبی پایداری و ردپای اکولوژیک نشان داد که غالب باغات موردمطالعه، در وضعیت نیمه پایدار محیط زیستی قرار دارند. به عبارت دیگر، یافته های تحقیق نشان داد که62درصد باغات مورد مطالعه در حالت نسبتاً پایدار، و مابقی در وضعیت نیمه ناپایدار و ناپایدار قرار داشتند لذا با عنایت به اینکه انگور از درخت انگور از گذشته های دور توان خودتنظیمی با شرایط مختلف را دارد اکنون به نهاده
-
ارزیابی حکمرانی محلی آب و مشارکت مردمی در برخی دشت های استان همدان: رویکرد تحلیل شبکه اجتماعی
1398دربخش اول تحقیق، برای اولین بار از رهیافت تدوین نقشه علم برای بررسی علم حکمرانی آب و اینکه ساختار این دانش چگونه ازنظر اجتماعی، علمی، و مفهومی شکل گرفته، استفاده شد. در گزارش حاضر روندهای پژوهشی، و شبکه های علمی و هم رخدادی پژوهش های حکمرانی آب بررسی شد. یافته ها نشان داد که هلند، آمریکا، آلمان، انگلستان، کانادا، و استرالیا کشورهای اصلی هستند که در موضوع حکمرانی آب با یکدیگر همکاری می کنند. همچنین، گروه های اصلی پژوهش در حکمرانی آب در موضوعات حکمرانی، مدیریت، و سیاست گذاری درحال تحقیق هستند. پژوهش گران حکمرانی آب در سال 2014 بر موضوعاتی نظیر فقر، خصوصی سازی و نهادها کار می کردند. در 2015، به سیاست، مشارکت و سیاست گذاری علاقمند شدند. در نهایت، به شهرنشینی، کشاورزی و عدالت علاقمند شدند. در این تحقیق یک شبکه اصلی و به هم پیوسته حکمرانی آب کشف شد؛ که به عنوان نقشه راهنما برای پژوهش گران آینده حکمرانی آب پیشنهاد می گردد. دربخش دوم تحقیق، بر اساس گراف شبکه مشورت گیری، آقایان (as)، (mr)، (ga)، (ss) و (rs) به عنوان افراد مرجع شناسایی شدند. مطالعه شبکه دووجهی آشکار ساخت که شورای روستا به عنوان خط اول مراجعات اعضای تعاونی برای چاره جویی شناسایی شد و پس ازآن اداره تعاون و درنهایت جهاد کشاورزی قرار گرفتند. اداره آب و فاضلاب روستایی هم برای مشورت و کسب اطلاعات، و تعامل و همکاری موردتوجه بوده و هم درنهایت دارای بیشترین تعارضات معرفی شده است. مرکزیت فاصله ژئودزی به طور میانگین برابر 8/1، 8/1، و 6/1 به ترتیب برای شبکه های اعتماد، مشارکت و مشورت گیری بوده است. به عبارت دیگر فاصله چندانی برای رسیدن به دیگران در شبکه های مذکور وجود ندارد. بااینکه تراکم این شبکه ها پایین است ولی چون فواصل کم هستند می توان به راحتی آن ها را ترمیم و برای مشارکت آماده کرد. مرکزیت درجه در شبکه مشورت گیری نشان داد که ga بالاترین درجه خروجی، و rs و as بیشترین مرکزیت درجه ورودی را داشته اند. این یافته ها با نتایج توصیف سطری و ستونی شباهت دارد. مرکزیت درجه بوناچیچ در شبکه مشورت گیری آشکار ساخت که علاوه بر as و rs افراد دیگری نظیر br و mr هم دارای مرکزیت بالایی از حیث این شاخص هستند. این افراد در شبکه مشورت گیری با افراد بانفوذی رابطه دارند که می تواند تاثیر کارایشان را به طور قابل ملاحظه ای افزایش دهد. مرکزیت
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
موانع و راهکارهای ارتقاء مشارکت مردم درتحقق وظایف دهیاران شهرستان ملایر
1403یکی از شرایط توسعه روستایی تامین مشارکت مردمی است که میبایست از طریق نمایندگان روستا یعنی شوراهای اسلامی و دهیاران روستاها به آن دست یافت و نقش مشارکت مردم در توسعه روستایی، یکی از موضوعات مهم در حوزه مدیریت روستایی است. تحقیق حاضر به بررسی موانع و راهکارهای توسعه مشارکت مردمی جوامع روستایی شهرستان ملایر پرداخته است. این تحقیق به لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی محسوب میشود و از نوع تحقیقات توصیفی است و به دلیل اینکه در یک محدوده زمانی معین به انجام میرسد، تکمقطعی به حساب میآید. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی دهیاران شهرستان ملایر می باشد و حجم نمونه در این تحقیق 200 نفر از دهیاران روستایی بودند که به صورت سرشماری انتخاب شدند. اطلاعات این تحقیق عمدتا پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. جهت تعیین اعتبار ابزار اندازهگیری، از اعتبار محتوایی استفادهشده است و پرسشنامه توسط اساتید گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه بوعلی مورد بحث قرار گرفت و پیشنهادها اعمال گردید. همچنین برای تعیین پایایی پرسشنامه نیز 30 نفر از دهیاران انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابتدا خوانایی و قابلیت فهم سوالات، گزینهها و مقیاسها بین پاسخگویان بررسی شد و بعد ثبات پاسخها مشخص گردید. آزمون آلفای کرونباخ برای شاخصهای مختلف بکار گرفته شد. در تحقیق حاضر دادههای گرد آوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS 23 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان داد که موانع مشارکت مردم در تحقق اهداف اقتصادی- مالی دهیاران عمدتا " کمبود منابع مالی و بودجه دهیاری، هزینههای بالای مشارکت مردم در امور و وضعیت نامناسب مالی و اقتصادی مردم" هستند که در این بین بر اساس اجماع نظر دهیاران " ارائه تسهیلات مالی و اعتباری به طرحهای مشارکتی مردمی؛ برقراری نظامهای تشویقی مالی برای افراد یا گروههای فعال در مشارکت و ارائه تسهیلات مالی و اعتباری به طرحهای مشارکتی مردمی" از مهمترین راهکارهایی بودند که میتوانند موانع مذکور را رفع کنند. نتایج بررسی موانع اجتماعی- فرهنگی دهیاران نشان داد "فقدان و پایین بودن سطح آگاهی مردم از حقوق شهروندی ، وابستگی مردم به دولت و باور نقش و وظیفه دولت در انجام امور روستا و پایین بودن انگیزه افراد همکاری در امور اجرایی روستا" از مهمترین موانع هستند و براساس نظرات دهیاران ، سه راهکار "آموزش و ترویج فرهنگ مشارکت و همکاری؛تغییر و توسعه نگرش مردم به توسعه روستا و مشارکت محلی وتبیین اهمیت توسعه مشارکتی و حکمرانی محلی" برای این موانع پیشنهاد شدند. نتایج بررسی موانع و راهکارهای مشارکت مردم در تحقق اهداف ساختاری- مدیریتی دهیاران نشان داد که "ضعف در برنامهریزی و فعالیتهای دهیاران" از مهمترین موانع بوده است. در جایگاه دوم گزینه "بیتوجهی به توانمندسازی و ظرفیتسازی مردم" قرار گرفته است و در نهایت "نبود زیرساختهای مناسب برای مشارکت فعال مردم" از دیگر موانع بود که جایگاه سوم را کسب کرد.
-
بررسی سطح دیجیتالیشدن در بین تعاونیهای کشاورزی استان همدان
1403استفاده از فناوریهای دیجیتال به عنوان یکی از چالشهای بزرگ برای کسب و کارهای قرن بیست و یکم شناخته شده است کسب و کارها اگر میخواهند مزیت رقابتی خود را در طول زمان حفظ کنند باید چابک باشند و این چابکی مستلزم توانایی پردازش و تفسیر حجم زیادی از اطلاعات متنوع است لذا ارزیابی وضعیت دیجیتالی شدن سازمانها برای آگاهی از وضعیت رقابتی آنها در آینده ضروری است این پژوهش با هدف ارزیابی سطح دیجیتالی شدن در بین تعاونیهای تولید کشاورزی استان همدان انجام گرفت. این مطالعه از نظر هدف کاربردی از نظر روش گردآوری داده ها پیمایشی و از نظر روش تحلیل دادهها از نوع تحقیقات توصیفی است. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی مدیران سازمانهای تعاونی تولید استان همدان بودند که در مجموع ۶۰ نفر بودند و بصورت سرشماری انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه بود که روایی آن توسط متخصصان و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. پس از گردآوری دادهها به منظور تجزیه و تحلیل آنها از شاخصهای آمار توصیفی جدول توزیع فراوانی میانگین انحراف معیار و آمار استنباطی آزمون آزمون همبستگی و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده و کلیه تحلیلها در محیط نرم افزار SPSS نسخه ۲۸ انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که سطح کلی دیجیتالی شدن در تعاونی های تولید با میانگین ۲/۳۰ در وضعیت نامناسبی قرار دارد و حتی از سطح متوسط نیز پائین تر است. این نشان میدهد که به ندرت از ابزارها و امکانات دیجیتال در شرکتهای تعاونی تولید استفاده میشود رتبه بندی سطوح مختلف دیجیتالی شدن در شرکتهای تعاونی تولید نیز نشان داد که تنها دو سطح دسترسی به اینترنت" و " استفاده از محاسبات ابری" در حد متوسط بودند و سایر سطوح دیجیتالی شدن پائینتر از حد متوسط بودند بر خی سطوح مانند " استفاده از رباتها " استفاده از سامانه بلاک چین و " استفاده از هوش مصنوعی دارای میانگین حتی پائین تر از ۲ بوده و نشان میدهند که این سطوح هرگز در درون شرکتهای تعاونی تولید استان همدان استفاده نمی شوند. ارزیابی وضعیت موجود موانع دیجیتالی شدن نیز نشان داد که سه مانع مهم دیجیتالی شدن تعاونیها به ترتیب شامل " محدودیت مالی تعاونیها جهت سرمایه گذاری در فناوریهای دیجیتال بویژه در سخت افزار و نرم افزار"، "فقدان آموزش و مهارت آموزی برای اعضای تعاونی جهت استفاده از فناوری اطلاعات و ابزارهای دیجیتال" و "سیاستگذاری نامناسب در قالب توسعه تعاونیها بودند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که میتوان موانع مختلف دیجیتالی شدن تعاونیهای تولید استان همدان را در ۶ مانع کلی خلاصه نمود که نزدیک به ۸۰ درصد موانع اصلی دیجیتالی شدن تعاونی های تولید استان همدان را پوشش میدهد نهادینه سازی و استانداردسازی فرهنگ دیجیتالی شدن ارتقا ظرفیت دانش و تخصص دیجیتالی شدن حمایتهای مالی و انگیزشی دولت از دیجیتالی شدن و مهارت آموزی عملی به ترتیب - مهمترین راهکارهای توسعه دیجیتالی شدن تعاونیها شناخته شدند.
-
نقش سرمایههای معیشتی بر تابآوری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی
1403سیاره زمین به سرعت در حال تغییر بوده و بدنبال وقوع تغییرات اقلیمی، حشکسالی به یکی از پدیدههای غالب اقلیمی تبدیل شده که زندگی و معیشت خانوارهای روستایی را تحت تاثیر قرار داده است. درک چگونگی و میزان توان پاسخدهی خانوارهای روستایی به عنوان آسیبپذیران اصلی این پدیده اقلیمی میتواند منجر به کاهش پیامدهای منفی آن شود. تابآوری موفق در برابر خشکسالی در همه زمینهها اغلب تحت تاثیر کیفیت و میزان دسترسی به انواع سرمایهها از قبیل طبیعی، فیزیکی، انسانی، مالی و اجتماعی است. در همین راستا، پژوهش حاضر به هدف تحلیل نقش سرمایههای معیشتی در تابآوری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی در شهرستان همدان انجام شد. برای دستیابی به این هدف، از روش توصیفی-همبستگی در قالب پارادایم کمی بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی خانوارهای روستایی ّبخش مرکزی شهرستان همدان بودند که شغل اصلی آنها کشاورزی بود. حجم نمونه با محاسبه فرمول کوکران به تعداد 384 خانوار روستایی تعیین و به روش تصادفی چندمرحلهای نمونهگیری شد. ابزار اصلی جمعآوری دادههای پژوهش، پرسشنامه محققساخته بود که از دو بخش اطلاعات معیشتی خانوار و رفتار تابآورانه آنها در شرایط خشکسالی تشکیل شده بود. تجزیه و تحلیل داده ها نیز در محیط نرمافزار IBMSPSS28 انجام گرفت. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که میانگین سرمایههای مالی، فیزیکی و طبیعی در میان خانوارهای مورد مطالعه بهطور معناداری کمتر از حد متوسط است، در حالی که میانگین سرمایههای اجتماعی و انسانی بالاتر از حد متوسط بود. این وضعیت، ناپایداری معیشت را در میان خانوارها نمایان میسازد و بهویژه در شرایط خشکسالی، میتواند به بروز مشکلات جدیتری شود. بهطور خاص، یافتهها نشان داد که سرمایههای معیشتی در تابآوری خانوارهای روستایی تاثیر معنیداری داشته و 75 درصد از واریانس رفتارهای تابآورانه خانوارها به وسیله سرمایههای معیشتی شامل سرمایههای مالی، انسانی، طبیعی، فیزیکی و اجتماعی تبیین میشود. در این میان، سرمایه انسانی به تنهایی 12 درصد از واریانس را تبیین کرده و مهمترین پیشبینیکننده رفتار تابآورانه در بین خانوارهای روستایی بود. با توجه به ناپایداری سرمایههای معیشتی و درآمد اندک خانوارها، توجه به بهبود وضعیت مالی و فیزیکی میتواند به افزایش تابآوری و کاهش آسیبپذیری این خانوارها کمک کند. در نهایت، نتایج این پژوهش میتواند مبنایی برای سیاستگذاران و برنامهریزان توسعه روستایی در جهت تقویت تابآوری و کاهش آسیبپذیری خانوارهای روستایی در برابر چالشهای اقلیمی و محیطی مورد استفاده قرار گیرد. لذا پیشنهاد میشود که در برنامهریزیهای توسعهای، توجه ویژهای به بهبود وضعیت دانش و آگاهی، مالی و فیزیکی خانوارها و بهرهبرداری از ظرفیتهای اجتماعی و انسانی موجود در جوامع روستایی صورت گیرد.
-
بررسی تاثیر تغییرات شدت انرژی بر انتشار CO2 در بخش کشاورزی ایران
1403بررسی وضعیت مصرف انرژی در ایران نشان میدهد که سرانه مصرف انرژی در ایران از بسیاری از کشورهای جهان و خاورمیانه بیشتر است. مصرف بالای انرژی علاوه بر اینکه حجم قابل توجهی از منابع انرژی را هدر میدهد، موجب ایجاد آلایندههای متعدد محیطزیستی نیز میشود. بررسی سهم فعالیتهای تولیدی در انتشار گازهای گلخانهای حاکی از آن است که بخش صنعت، معدن و کشاورزی، سهم بالایی در مصرف سوختهای فسیلی و به تبع آن انتشار گاز 2CO دارند. بخش صنعت از حیث انتشار گاز گلخانهای در مطالعات متعددی مورد بررسی قرار گرفته است، اما در بخش کشاورزی ایران، در خصوص تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر انتشار 2CO ، از جمله تاثیر شدت انرژی بر انتشار، مطالعات کمتری انجام پذیرفته است. به همین منظور در این مطالعه، تاثیر تغییرات شدت انرژی بر انتشار کربن دی اکسید در بخش کشاورزی ایران طی بازه زمانی 1369 تا 1399 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای این منظور و جهت برآورد روابط کوتاهمدت و بلندمدت از روش خودرگرسیون برداری با وقفههای توزیعی ) ARDL ( و برای آزمون وجود رابطه همانباشتگی بین متغیرهای مدل، از آزمون کرانهها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که شدت انرژی هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت اثر مثبت و معنیداری بر انتشار گاز 2CO در بخش کشاورزی ایران داشته است. ضریب این متغیر در مدل بلندمدت نشان میدهد افزایش یک درصدی در شدت مصرف انرژی در بخش کشاورزی، منجر به افزایش 04 / 1 درصدی انتشار 2CO در بلندمدت میشود. همچنین در کوتاهمدت، افزایش یک درصدی در شدت انرژی منجر به افزایش 56 / 0 درصدی در انتشار 2CO میشود. همچنین، نتایج نشان داد که در بلندمدت تولید ناخالص داخلی و جمعیت تاثیر مثبت و معناداری بر انتشار کربندیاکسید در بخش کشاورزی ایران دارند. بنابر نتایج مدل برآوردی، فرضیه این تحقیق مبنی بر تاثیر مثبت شدت انرژی بر انتشار گاز دیاکسید کربن به تایید میرسد. با توجه به اینکه شدت مصرف انرژی معکوس بهرهوری انرژی است، برای کاهش انتشار دی اکسیدکربن، سیاستگذار با اعمال سیاستهای دقیق همچون هدفمندی یارانه انرژی، و تولید و افزایش واردات فناوریهای جدید مکانیزاسیون باید به دنبال افزایش بهرهوری انرژی و کاهش شدت انرژی باشد، تا در نهایت این سیاست منجر به کاهش رشد شتابان انتشار آلایندههای تولید شده در بخش کشاورزی ایران شود.
-
بررسی پیش برنده ها و بازدارنده های توسعه کشاورزی قراردادی: مطالعه موردی کشاورزان چغندرکار شهرستان اسدآباد- طرف قراداد کارخانه قند همدان
1402در این پژوهش به بررسی پیش برنده ها و بازدارنده های توسعه کشاورزی قراردادی درکشاورزان چغندرکار شهرستان اسدآباد پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 753 نفر کشاورز چغندرکار طرف قرارداد می باشد، که بر اساس جدول مورگان حجم نمونه مورد بررسی 196 نفر تعیین گردید. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه ساختارمند و محقق ساخته جمع آوری گردید. به منظور سنجش پیش برنده های پذیرش کشاورزی قراردادی از چهار مولفه اقتصادی با 17 گویه، اجتماعی-فرهنگی با 10 گویه، محیط زیستی-اقلیمی با 9 گویه و ساختاری-مدیریتی با 12 گویه بهره گیری شد. همچنین به منظور سنجش بازدارنده های پذیرش کشاورزی قراردادی نیز از چهار مولفه اقتصادی با 11 گویه، اجتماعی-فرهنگی با 6 گویه، محیط زیستی-اقلیمی با 12 گویه و ساختاری-مدیریتی با 6 گویه در قالب طیف لیکرت پنج گزینه ای از خیلی کم تا خیلی زیاد بهره گیری شد. نتایج نشان داد، نیروهای پیش برنده اقتصادی به میزان 928/32 واحد قوی تر از نیروهای بازدارنده اقتصادی بودند. یافته های مربوط به بررسی پیش برنده ها و بازدارنده های اجتماعی-فرهنگی پذیرش کشاورزی قراردادی در میان کشاورزان چغندرکار مورد مطالعه نشان داد که در مجموع عوامل و نیروهای پیش برنده اجتماعی-فرهنگی، به میزان 76/13 از بازدارنده های متناظر بیشتر و ارجحیت دارد. در زمینه پیش برنده ها و بازدارنده های محیط-زیستی- اقلیمی پذیرش کشاورزی قراردادی در میان کشاورزان، نتایج نشان داد که بازدارنده های شناسایی شده به میزان 015/14 بیشتر از قدرت پیشران های شناسایی شده در پژوهش حاضر بودند. در نهایت یافته های مربوط به پیش برنده ها و بازدارنده های ساختاری- مدیریتی در منطقه مورد مطالعه نشان می دهد که جمع نیروی پیش برنده ها به میزان 815/21 از نیروهای بازدارنده بیشتر است. در مجموع نیروهای پیش برنده پذیرش کشاورزی قراردادی در منطقه مورد مطالعه با میزان 721/58 بر بازدارنده های متناظر با مقدار 793/35 حائز برتری می باشند.
-
تحلیل تطبیقی شبکه اجتماعی برخی شرکت های تعاونی روستایی استان کرمانشاه
1399هدف این پژوهش تحلیل تطبیقی شبکه اجتماعی برخی شرکت های تعاونی روستایی استان کرمانشاه بوده است. این تحقیق از نوع کاربردی و در گروه مطالعات تحلیلی- توصیفی بوده که به روش پیمایشی یا میدانی به مرحله اجرا درآمده است. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای هیئت مدیره، مدیرعامل و بازرسان و کارشناسان شرکت های تعاونی روستایی منتخب است. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روایی محتوا موردبررسی قرار گرفت که نتایج به دست آمده نشان از پایایی و روایی موردقبول برای ابزارها داشت. یافته های ضریب همبستگی پویایی سازمانی (31/r= )، احساس تعلق و همدلی (28/0r=)، سبک رفتاری متفاوت (35/0r= )، سطح اجتماعی متفاوت (32/0r=)، اعتماد اجتماعی (30/0r= )، مشارکت اجتماعی (32/0r= ) و روابط اجتماعی (37/0r= ) با عملکرد تعاونی ها مثبت و معنادار است. نتایج رگرسیون نشان داد که پویایی سازمانی 5/81 درصد، احساس تعلق و همدلی 8/11، سبک رفتاری متفاوت 2/4، سطح اجتماعی متفاوت 9/1، اعتماد اجتماعی 2/1، مشارکت اجتماعی میزان 5/12 درصد و روابط اجتماعی میزان 5/9 از تغییرات عملکرد تعاونی ها را پیش بینی می کنند. این متغیرها درمجموع قادر به پیش بینی حدود 6/79 درصد از تغییرات عملکرد تعاونی ها هستند. براساس یافته های تحقیق پویایی سازمانی، احساس تعلق و همدلی، سبک رفتاری متفاوت، سطح اجتماعی متفاوت، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و روابط اجتماعی و عملکرد شرکت در بین تعاونیهای موفق و غیر موفق متفاوت است.
-
تحلیل شبکه دانش و یادگیری شبکه ای و عوامل موثر بر آن (مطالعه موردی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا)
1399مطالعه یادگیری بر اساس علم شبکه به تازگی موردتوجه دانشمندان تعلیم و تربیت نیز قرارگرفته است. بااین وجود به نظر می رسد که کاربست تحلیل شبکه اجتماعی در مطالعه پویایی روابط اجتماعی در حین یادگیری در یک محیط آموزش عالی کشاورزی در این پژوهش موردبررسی قرار گرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی، توصیفی و تحلیلی می باشد که برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار اس پی اس اس، وی او اس ویور، یو سی نت استفاده شده است. به منظور ترسیم شبکه دانش ترویج و آموزش کشاورزی از سایت اسکوپوس بین سال های 2010 تا 2016 استفاده شده است. شاخص های تحلیل شبکه اجتماعی شامل مرکزیت، تراکم و پل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل شبکه اجتماعی دانشجویان نشان داد که شبکه های مشورت، تبادل اطلاعات، اعتماد، راهنمایی و مشورت بین دانشجویان مورد مطالعه نامطلوب می باشد. نتایج حاصل از نقشه دانش هم رخدادی واژگان نشان داد موضوعاتی که در اولویت و نیاز جامعه علمی ترویج و آموزش کشاورزی هستند شامل پنج کلیدواژه (گره) است که به ترتیب عبارت انداز: کشاورزان، کشاورزی پایدار، مشارکت، ترویج کشاورزی، زنان روستایی و مقولات موضوعی کودکان روستایی، کارگاه ترویج، فقر روستایی در اولویت و نیاز جامعه علمی ترویج و آموزش کشاورزی نیست و دارای هیچ پیوندی با دیگر حوزه های موضوعی نمی باشد. بنابراین پژوهشگران با مراجعه به این نقشه می توانند موضوعات پرکاربرد را شناسایی کند و در انتخاب موضوع در انجام پژوهش خود از آن بهره مند گردند.
-
بررسی تنوع گونه ای علف های هرز باغات انگور شهرستان ملایر و رابطه آن با شیوه مدیریت علف های هرز
1396به منظور بررسی تنوع گونه ای، کارکردی و ساختار جوامع علفهای هرز باغات انگور شهرستان ملایر در مطالعهای در سال زراعی 95 – 1394 تعداد 105 باغ در پنج حوزه سامن، آورزمان، پیروز، مرکزی و جوکار این شهرستان از مرحله گلدهی تا تشکیل میوه انگور مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری به طور تصادفی با روش سامانمند (سیستماتیک) و مطابق الگوی w با استفاده از کادر 1 در 1 مترمربعی انجام و تراکم، درصد فراوانی و یکنواختی علفهای هرز به تفکیک جنس و گونه تعیین شد. برای بهبود روش های کنترل علفهای هرز شناسایی گونههای موجود علفهرز همواره ضروری است. زیرا از نظر رده بندی علف های هرز متنوع هستند و این اهمیت مشکل آفرینی آن ها برای گیاهان زراعی را نشان می دهد. در این بررسی 85 گونه علف هرز از 26 خانواده گیاهی شناسایی شد. خانوادههای کاسنی و گندمیان به ترتیب با 15 و 17 گونه بیشترین غنای گونه ای دولپهای و تکلپهای را داشتند. همچنین علفهای هرز یکساله با 51 گونه (60 درصد) و دوساله با دو گونه دولپه (4/2 درصد (به ترتیب بیشترین و کمترین تعداد را داشتند. بیشترین تعداد گونه علف هرز در حوزه پیروز(78 گونه) و کمترین آن در حوزه سامن (51 گونه) مشاهده شد. در بین حوزههای مورد مطالعه، مرکزی و جوکار با 86% بیشترین درجه تشابه و حوزههای سامن و آورزمان با 70% کمترین درجه تشابه را داشتند. بیشترین شاخص های تنوع شانون-وینر و سیمپسون در حوزه جوکار به ترتیب معادل 582/2 و 890/0 و کمترین این شاخص ها در حوزه سامن به ترتیب معادل 211/2 و 849/0 بود. همبستگی معنی داری بین شاخص های تنوع شانون-وینر، تنوع سیمپسون، یکنواختی سیمسون و شاخص غالبیت سیمپسون با سطح سواد کشاورزان و روش های مدیریت اعمال شده توسط آن ها وجود داشت. با افزایش سطح سواد کشاورزان تراکم و تنوع علفهای هرز در باغات کاهش یافته و به تبع آن میزان شاخصهای فراوانی و تنوع کاسته شد. مصرف علفکشها به عنوان عامل اصلی ایجاد تغییرات در ترکیب گونهای شناخته شد. درتاکستان هایی که در آن ها از روش کنترل تلفیقی(مکانیکی و شیمیایی) استفاده شده بود، کمترین میزان تراکم(941/13 بوته در مترمربع)، شاخص شانون-وینر(356/2) و سیمپسون (868/0) مشاهده گردید. همچنین در تاکستانهایی که نیازهای تغذیه ای گیاه صرفاً از طریق کود دامی تامین می شد( با توجه به اینکه کود دامی به صورت پوسیده و تازه به اضافه میشد) بیشتر