Ahmad Yaghoubi Farani

Associate Professor

Update: 2024-11-21

Ahmad Yaghoubi Farani

Faculty of Agriculture / Department of Agricultural Extension and Education

P.H.D dissertations

  1. طراحي الگوي جامع اكوسيستم كارآفريني و بررسي تاثير ابعاد آن بر قابليت هاي اشتغال دانشجويان در دانشكده هاي كشاورزي غرب ايران
    وحيد علي آبادي 2021
    اكوسيستم كارآفريني به عنوان روابط تنگاتنگ مابين افراد، دولت و نهادهاي وابسته به آن و ساير مولفه هاي تاثير گذار به جهت حمايت از فعاليت هاي كارآفريني، در يك منطقه ي جغرافيايي خاص تعريف مي شود. اين اكوسيستم ممكن است در سطح خود دانشگاه تشكيل شود. بررسي سياست هاي آموزش عالي كشورهاي توسعه يافته در طراحي و توسعه اكوسيستم كارآفريني دانشگاهي به يكي از موضوعات نوين و مهم پژوهشي در حوزه هاي آموزش عالي و اكوسيستم كارآفريني دانشگاهي تبديل شده است. با توجه به ماهيت اجزاي اكوسيستم كارآفريني ، هر اكوسيستم عوامل موجود در يك منطقه را به روشي خاص ادغام مي-كند. ب نابراين ، شناسايي شاخص هاي تعيين شده از اكوسيستم كارآفريني از اهميت حياتي براي توسعه كارآفريني برخوردار است. در اين تحقيق ، عناصر لازم براي تشكيل اكوسيستم كارآفريني كه با شرايط دانشكده هاي كشاورزي ايران سازگار باشد شناسايي و تسطيح شد. اين تحقيق با روش آميخته اكتشافي صورت پذيرفت ، در بخش كيفي از تئوري زمينه ي استفاده شده است. داده ها توسط مصاحبه هاي حضوري نيمه ساختارمند جمع آوري و با استفاده از نرم افزار MAXQDA 20 تجزيه و تحليل شد. در قسمت كمي ، از روش مدل سازي تفسيري ساختاري (ISM) براي اولويت بندي و تراز كردن عناصر اكوسيستم كارآفريني از ديدگاه اساتيد و كارآفرينان دانشگاه استفاده شد. براي بررسي وضعيت اكوسيستم كارآفريني در ميان دانشكدهاي كشاورزي ، نظرسنجي گسترده اي بين 295 دانشجو انجام شد. نتايج نشان داد كه اكوسيستم كارآفريني دانشگاه در دانشكده هاي كشاورزي ازعواملي مانند سياست هاي حاكميتي ، فرهنگي اجتماعي ، خدمات پشتيباني ، اقتصادي و مالي ، سرمايه انساني همراه با ارتباطات دانشگاه و شبكه مورد نيازتشكيل شده است. 6 عامل ذكر شده با يكديگر ارتباط دارند و سه عامل اجتماعي-فرهنگي ، اقتصادي و مالي ، حمايتي پايه و اساس ساير عواملي هستند كه دانشگاه ها را به سمت ايجاد يك اكوسيستم كارآفرينانه دانشگاهي سوق مي دهد. اما از بين 6 عامل ذكر شده ، مهمترين و تأثيرگذارترين فاكتور فرهنگي اجتماعي است. نتايج در بخش كمي گوياي آن است كه وجود عوامل فرهنگي- اجتماعي، مالي- اقتصادي، حمايتي - پشتيباني و سرمايه انساني در اشتغال پذيري ادراك شده دانشجويان كشاورزي مؤثربود ودر مجموع اين مؤلفه ها قادرند48درصد ازتغييرات اشتغال پذيري ادراك شده دانشجويان كشاورزي را تبي
    Thesis summary

  2. طراحي الگوي ارزيابي آسيب پذيري كسب وكارهاي كشاورزي (مورد مطالعه: گلخانه هاي استان همدان)
    مرجان سپه پناه 2020
    كسب وكارهاي كشاورزي بويژه گلخانه ها همواره با ريسك هاي متعددي در فرايند زنجيره تأمين مواجه هستند كه عدم توجه به آنها مي تواند صدمات جبران ناپذيري را براي اين بخش به همراه داشته باشد. بنابراين توجه به ريسك هاي زنجيره تأمين مي تواند نقش حياتي در مديريت آسيب پذيري گلخانه ها داشته باشد. پژوهش حاضر از نوع تحقيقات كاربردي است كه به صورت آميخته (كيفي-كمي) با هدف طراحي الگوي ارزيابي آسيب پذيري كسب وكار كشاورزي (با تمركز بر گلخانه ها) در استان همدان انجام شده است. جامعه مورد مطالعه در بخش كيفي شامل 14 نفر از گلخانه-داران در شهرك گلخانه بوعلي استان همدان بود كه به صورت هدفمند و به شيوه گلوله برفي به منظور شناسايي ريسك هاي مراحل مختلف زنجيره تأمين انتخاب شدند. ابزار جمع آوري اطلاعات در اين بخش مصاحبه عميق و بدون ساختار بود. نتايج به دست آمده از بخش كيفي با روش تئوري بنيادي منجر به شناسايي هشت ريسك مهم شامل ريسك هاي اطلاعاتي، ريسك هاي مواد اوليه، ريسك هاي عملكرد توليد، ريسك هاي مالي-اعتباري، ريسك هاي انساني، ريسك هاي قانوني-نهادي، ريسك هاي بازار و ريسك هاي قيمتي در فرايند زنجيره تأمين شد. بخش كمي اين پژوهش با هدف اولويت بندي ريسك هاي زنجيره تأمين، ارزيابي پتانسيل ريسك زايي و آسيب پذيري واحدهاي گلخانه اي استان همدان و با دو گروه از افراد (كارشناسان بخش كشاورزي و مديران واحدهاي گلخانه اي) انجام شد. جامعه آماري گروه اول در بخش كمي شامل كارشناسان كشاورزي بود كه در مورد واحدهاي گلخانه اي از اطلاعات لازم برخوردار بودند. جامعه آماري گروه دوم در بخش كمي نيز شامل 360 مدير واحد گلخانه در سطح استان همدان بود كه از اين تعداد بر اساس جدول كرجسي و مورگان 204 نفر به روش نمونه گيري تصادفي انتخاب شدند. ابزار جمع-آوري داده ها در گروه اول شامل پرسشنامه محقق ساخت با بهره گيري از مدل هاي مورد بررسي و نتايج مطالعات مرتبط بود كه سه معيار شدت احتمال، شدت وقوع و قابليت كشف در قالب پرسشنامه FMEA فازي براي ارزيابي ريسك هاي زنجيره تأمين در بر داشت. در گروه دوم نيز ابزار جمع آوري اطلاعات پرسشنامه محقق ساخت براي ارزيابي آسيب پذيري زنجيره تأمين واحدهاي گلخانه اي بود. به منظور ارزيابي قابليت اعتبار پرسشنامه از نظرات كارشناسان و متخصصان و براي پايايي پرسشنامه از آلفاي كرونباخ استفاده شد. مقدار آلفاي كرونباخ در
    Thesis summary

  3. بررسي كيفيت زندگي روستايي در ايران و تحليل عوامل موثر بر آن
    هما سروش مهر 2017
    مقابله با خشكسالي، توسعه روستايي-كشاورزي و جلوگيري از مهاجرت روستائيان مستلزم افزايش جذابيت روستاها به عنوان محل زندگي و كار از ضروري ترين برنامه هاي توسعه و جزء حفاظت از ايران بخصوص در چند سال اخير به شمار مي-رود. در اين راستا پژوهش حاضر به سنجش كيفيت زندگي روستاها به روش فازي و تعيين عوامل موثر بر بهبود كيفيت زندگي مي پردازد. با توجه به مباني نظري و تحقيقات صورت گرفته متغيرهاي مختلف كيفيت زندگي روستايي در شاخص-هاي منفي (خشكسالي و بيكاري) و مثبت (اجتماعي، آموزشي-بهداشتي و زيربنايي) تقسيم بندي شده، با استفاده از پرسشنامه نخبگان وزن هر شاخص تعيين و همزمان از داده هاي سرشماري هاي سال 85 و 90 نيز مقدار عددي اين شاخص-ها محاسبه، وارد نرم افزار متلب شده و مقدار نهايي كيفيت زندگي در استان هاي كشور تعيين شد. با توجه به نتايج در سال 1385 كيفيت زندگي استان هاي گلستان، مركزي، خراسان جنوبي، مازندران و اصفهان به ترتيب بهترين ها در كشور مي-باشند. استان هاي سيستان، كرمانشاه، يزد، خراسان رضوي و اردبيل نامناسب ترين كيفيت زندگي روستايي را دارا مي باشند. ميانگين كيفيت زندگي در اين سال عدد (35/0) بوده كه نشان داد بيشتر استان هاي كشور كيفيت زندگي زير حد متوسط (5/0) دارند. استان هاي آذربايجان غربي، اصفهان، تهران، سمنان، خراسان جنوبي، فارس، كردستان، كرمان، گلستان، گيلان، لرستان، مازندران، مركزي و همدان در بالاي ميانگين قرار داشته و ساير استان ها پايين تر از ميانگين هستند. در سال 90 بهترين مكان ها جهت سكونت روستاييان استان هاي گلستان، زنجان، خراسان شمالي، سمنان و البرز مي باشد. استان هاي سيستان، كرمان، خوزستان، فارس و كرمانشاه نيز پايين ترين كيفيت زندگي روستايي را دارا مي باشند. ميانگين كيفيت زندگي در اين سال مقدار (46/0) بوده كه نزديك به حد متوسط زندگي مي باشد. بدين ترتيب بجز استان هاي آذربايجان غربي، خوزستان، سيستان، فارس، كرمان، كرمانشاه، كهگيلويه، گيلان، لرستان، هرمزگان و يزد ساير استان ها توانسته اند كيفيت زندگي روستايي نزديك به ميانگين كشور را به دست آورند. جهت سنجش عوامل موثر بر كيفيت زندگي روستايي دو بخش سياستگذاري ها و سرمايه گذاري هاي دولتي بررسي شد. بدين منظور شاخص كيفيت زندگي پايدار روستايي طي دوره زماني 1395-1370 محاسبه شده، و اثرات سرمايه گذاري ها و سياست گذاري هاي مختلف دولت
    Thesis summary

  4. تبيين شاخص هاي فرهنگي و اجتماعي كارآفريني روستايي
    حسن شهركي 2017
    در اين مطالعه سعي شده است تا با تكيه بر نظريه ها، مطالعات و مفاهيم جامعه شناسي اقتصادي و توسعه، جامعه شناسي روستايي، و انسان شناسي، تبييني از عوامل اجتماعي و فرهنگي كارآفريني روستايي ارايه شود. روش شناسي پژوهش بيشتر بر رابطه و تعامل ميان ساختار و عامليت متمركز شده و در بحث روش از شيوه تحقيق آميخته از نوع اكتشافي يا اتصال داده ها با اولويت بخش كمي بهره گرفته شده است. در ابتدا 20 نفر از كارآفرينان روستايي و نخبگان اين عرصه با استفاده از مصاحبه هاي نيمه ساختاريافته مورد پرسش قرار گرفته اند. متون مصاحبه با استفاده از نرم افزار ATLAS.ti مورد تحليل محتوا قرار گرفته و نتايج بخش كيفي به توليد و توسعه ابزار بخش كمي پژوهش (پرسش نامه) مدد رسانده است. در بخش كمي 366 نفر از كارآفرينان روستايي در سه استان لرستان، همدان و كرمانشاه مورد پرسش قرار گرفته اند. نتايج اين مطالعه در دو بخش كلي متغير محور و مفهوم محور ارايه شده اند. بر اساس يافته هاي تحقيق در بخش متغير محور، متغير هاي فرهنگي عامليت، اخلاق و گفتمان از سويي و متغير هاي اجتماعي بازار و سرمايه اجتماعي از سوي ديگر، داراي بيشترين تاثير بر كارآفريني روستايي هستند. يافته هاي پژوهش نشان مي دهند كه عامليت افراد در دو سطح كارگاهي و دولتي مجال چنداني براي بروز نداشته و تنها در سطح روستا از خلال تجربه زيسته روستا و محاورات روزمره و نيز تعامل با كارآفرينان در صنايع مختلف و نيز طيفي از مشتريان شهري بازتوليد مي شوند. همچنين مطالعه نشان داده است كه گفتمان غالب كارآفريني روستايي، دولتي و اقتصادي بوده و بر پارادايم توليدگرايي در كشاورزي تكيه دارد. همچنين نوعي كناره گيري ميان نهاد دولت و كارآفرينان به عنوان يك طبقه نوظهور در روستاها مشاهده مي شود. بر اساس يافته هاي تحقيق، سرمايه اجتماعي كارآفرينان در بُعد ساختاري-تعاملي در وضعيتي مساعد و به لحاظ بُعد هنجاري و اعتماد در موقعيتي ضعيف قرار دارد. همچنين كارگاه هاي بالاي پنج نفر به دليل داشتن سرمايه اجتماعي بالاتر و توجه به متغير اخلاق به خصوص شاخص طبيعت گرايي از نمونه هاي مشابه خود با كمتر از پنج نفر عضو، در وضعيت بهتري هستند. نتايج تحقيق نشان مي دهند كه نسبت به بخش تقاضاي بازار به عنوان يك نهاد اجتماعي، اطلاع و دانش چنداني در ميان كارآفرينان وجود ندارد. بر اساس يافته هاي مطالعه، متغير اخلاق در
    Thesis summary

Master Theses

  1. بررسي اثر پاندمي كرونا بر تابآوري كسب وكارهاي خرد كشاورزي شهرستان خرم آباد
    فردوس لطيف پورمقدم 2023
    وقوع پاندمي كرونا در سال 2019 ميلادي، سبب اثرات شديدي بر كسب و كارها شد. در اين ميان، كسب و كارهاي خرد كه از بنيه مالي ضعيف تري برخوردار بودند، دستخوش شرايط نامساعدي گرديدند. اين شرايط به گونه اي بود كه تعطيلي بسياري از آن ها منجر شد. در اين ميان، برخي از كسب و كارهاي خرد تاب آوري لازم براي عبور از اين بحران را داشتند. در بخش كشاورزي نيز اين شرايط وجود داشت و به همين دليل در پژوهش حاضر به بررسي اثر پاندمي كرونا بر تاب آوري كسب-وكارهاي خرد كشاورزي شهرستان خرم آباد پرداخته شده است. تحقيق حاضر از نوع هدف كاربردي و به لحاظ روش شناسي از نوع توصيفي و پيمايشي مي باشد، ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود، شيوه نمونه گيري نيز به صورت تصادفي ساده مي باشد. نمونه آماري شامل 84 نفر از افراد داراي كسب و كار خرد كشاورزي ساكن شهرستان خرم آباد واقع در استان لرستان مي باشد كه با روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شده اند. جهت تحليل داده ها از نرم افزار 25SPSS استفاده شده است. نتايج نشان داد كه تأثير كرونا بر كاهش ميزان توليدات يا خدمات معني دار بوده است و كرونا باعث كاهش ميزان توليدات و خدمات شده است. تأثير كرونا بر كاهش كيفيت توليدات يا خدمات معني دار بوده است. ولي با توجه به اينكه تفاوت ميانگين منفي شده است كرونا بر كاهش كيفيت تاثير نداشته است. به سبب درگير شدن كاركنان يا افراد خانواده با بيماري كرونا هزينه ها افزايش يافته است.به سبب كرونا درآمد و منابع مالي كاهش داشته است. از ديدگاه پاسخگويان، عوامل اجتماعي و فرهنگي با مقدار 5.45 داراي بزرگ ترين مقدار ميانه و لذا بيشترين اهميت براي تاب آوري كسب و كارها در دوران كرونا بوده است. نتايج تحليل مولفه هاي منتج به استخراج شش عامل با 71 درصد تبيين واريانس گرديد. درخواست وام براي تامين هزينه ها و جبران خسارات مالي وارد شده به كسب وكار، تغيير در قيمت و شرايط فروش و عرضه كالا و خدمات در دوره كرونا، مذاكره با تامين كنندگان يا فروشندگان براي بقاي كسب و كار ، استفاده از دوستان و آشنايان براي پيدا كردن بازار فروش يا سفارش توليد، معرفي و فروش توليدات در اينترنت و شبكه هاي اجتماعي به صورت شخصي ازجمله فعاليت ها و راهكارهايي بوده است كه افراد در مواجهه با كرونا جهت تغيير شرايط كار و توليد و يا جبران خسارات احتمالي انجام داده اند.
    Thesis summary

  2. بررسي پيش آيندها و پيامدهاي اشتغال پذيري درك شده دانشجويان كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا همدان
    محسن اسماعيلي 2023
    چكيده: امروزه ايجاد اشتغال براي جمعيت بزرگ بيكاران، به ويژه دانش آموختگان نظام آموزشي، اصلي ترين و مهمترين دغدغه ي تصميم گيران و برنامه ريزان كشور است. در واقع، اشتغال پذيري مجموعه اي از سرمايه انساني، سرمايه اجتماعي، ويژگي ها و رفتارهاي شخصي است كه احتمال اشتغال و استخدام فرد دانشجو و دانش آموخته را افزايش مي دهد. اين پژوهش با هدف بررسي پيش آيندها و پيامدهاي اشتغال پذيري دانشجويان كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا انجام شد. پژوهش حاضر مبتني بر روش توصيفي – همبستگي و از انواع مطالعات كمي است. جامعه آماري اين پژوهش دانشجويان سال سوم و چهارم كارشناسي و كليه دانشجويان دوره كارشناسي ارشد و دكتري رشته كشاورزي در دانشگاه بوعلي سينا بود كه در سال تحصيلي 1401 در رشته هاي مختلف كشاورزي مشغول به تحصيل بودند (420 N=). اطلاعات مورد نياز با استفاده از روش هاي اسنادي و كتابخانه اي و همچنين پرسشنامه به عنوان مهمترين ابزار گردآوري شد. براي تعيين روايي پرسشنامه از نظرات اساتيد و صاحب نظران مربوطه استفاده شد. ارزيابي پايايي نيز در مرحله پيش آزمون با تكميل 30 پرسشنامه از جامعه آماري مورد بررسي صورت گرفت كه با استفاده از آلفاي كرونباخ ضريب آلفا براي بخش هاي مختلف بين 69/0 تا 92/0 به دست آمد. حجم نمونه براساس جدول بارتلت و همكاران (2001)، 200 تن تعيين شد. داده هاي به دست آمده توسط نرم افزارSPSS و SmartPLSو با استفاده از آزمون هاي آماري مختلف تجزيه و تحليل شد. نتايج تحليل معادلات ساختاري نشان داد كه در بين پيش آيندهاي مسيرشغلي (متغيرهاي فردي و موقعيتي)، تنها سازگاري مسيرشغلي و سرمايه روانشناختي با اشتغال پذيري درك شده رابطه مثبت و معني داري داشتند. همچنين، وضعيت ادراك شده بازار كار با اشتغال پذيري درك شده رابطه منفي و معني داري داشت. وليكن نتايج نشان داد كه ساير متغيرهاي فردي و موقعيتي رابطه معني داري با اشتغال پذيري درك شده دانشجويان كشاورزي نداشتند. از طرف ديگر، اشتغال پذيري درك شده با هر سه متغير پيامد مسيرشغلي يعني رضايت مسيرشغلي، اكتشاف مسيرشغلي و برنامه ريزي مسيرشغلي رابطه مثبت و معني داري داشتند. يافته هاي اين پژوهش مي تواند به مشاوران، آموزشگران و برنامه ريزان حوزه اشتغال در تدوين دوره هاي آموزشي و برنامه هاي مناسب كمك نمايد.
    Thesis summary

  3. تأثير آموزش كارآفريني بر نگرش و قصد كارآفريني دانشجويان دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا
    مبينا كياني 2021
    كارآفريني به عنوان يك منبع حياتي ايجاد اشتغال و بهره وري و رشد و توسعه ي اقتصادي مورد تاييد همگان است. به همين دليل پيش بيني رفتار كارآفرينانه يا تصميم براي شروع يك كسب و كار جديد يكي از موضوعات تحقيقاتي است كه توجه زيادي را به خود جلب كرده است. طبق نظريه رفتار برنامه ريزي شده، مهم ترين تعيين كننده رفتار كارآفريني، قصد كارآفرينانه مي باشد كه قصد كارآفرينانه در اين نظريه تحت تاثير سه عامل اصلي شامل نگرش نسبت به رفتار،هنجار ذهني و كنترل رفتار درك شده مي باشد. شواهد موجود نشان مي دهد كه كارآفريني مي تواند در نتيجه دوره ها و برنامه هاي آموزشي و نيز ساختارهاي حمايتي، پرورش يابد. با توجه به اينكه يكي از اهداف برنامه هاي آموزشي كارآفريني، ايجاد و تقويت قصد كارآفريني در كارآفرينان بالقوه به ويژه دانشجويان است در اين پژوهش به بررسي تاثير آموزش هاي كارآفريني و حمايت هاي دانشگاهي بر قصد و نگرش كارآفرينانه دانشجويان با استفاده از مدل آجزن پرداخته شد. در اين تحقيق جامعه هدف دانشجويان سال سوم و چهارم در مقطع كارشناسي و كليه دانشجويان مقطع كارشناسي ارشد دانشكده كشاورزي دانشكاه بوعلي سينا بودند. اين تحقيق در سال تحصيلي 1400-1399 انجام شد كه تعداد نمونه آماري با استفاده از جدول مورگان 249 نفر محاسبه شد. براي بررسي تاثير آموزش كارآفريني بر قصد و نگرش كارآفرينانه دانشجويان در اين تحقيق از ابزار پرسشنامه استاندارد استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهاي آماري spss و pls پردازش شد. نتايج حاصل از روابط همبستگي بين متغيرها نشان داد كه نگرش نسبت به كارآفريني و كنترل رفتار درك شده در پيش بيني قصد كارآفرينانه دانشجويان تاثير گذار است. همچنين نتايج نشان مي دهد كه بين دانش كارآفريني و قصد و نگرش كارآفريني همبستگي مثبت و معني دار وجود دارد. اما ميزان آموزش هاي كارآفريني در دانشگاه و متعاقبا دانش كارآفريني دانشجويان و حمايت هاي دانشگاهي از كارآفريني به حدي نبود كه منجر به شكل گيري قصد كارآفرينانه شود و تاثير اين عوامل محيطي در كليت مدل تاييد نشد.
  4. بررسي عوامل موثر بر قصد كارآفرينانهي دانشجويان كشاورزي دانشگاههاي بلخ و سمنگان افغانستان
    احمد سلمان مكريت 2021
    انسانها در رشد و توسعه ي خويش عوامل فعالي هستند. آنها به طور تصادفي در كارآفريني مشغول نميشوند، بلكه با قصد و تصميم قبلي به نتايج انتخابشان عمل ميكنند. بنابراين سنجش قصد كارآفرينانه و شناسايي عوامل مؤثر بر آن به عنوان يكي از عوامل تعيين كننده رفتار كارآفرينانه، پيش بيني دقيقتري از احتمال وقوع آن را فراهم مي آورد. هدف از اين پژوهش بررسي عوامل موثر بر فصد كارآفرينانهي دانشجويان كشاورزي دانشگاههاي بلخ و سمنگان افغانستان است. اين پژوهش از لحاظ هدف، كاربردي ميباشد و از لحاظ جمعآوري و تجزيه و تحليل اطلاعات، توصيفي پيمايشي است. جامعه ي آماري پژوهش را همهي دانشجويان كشاورزي سال سوم و چهارم دانشگاههاي بلخ و سمنگان افغانستان كه در سال تحصيلي 1399 - 1400 مشغول به تحصيل هستند تشكيل ميدهند ) N=1800 (. بر اساس جدول بارتلت و همكاران ) 2001 ( و با درنظر گرفتن ريزش احتمالي، با استفاده از روش تصادفي طبقهاي سهمي )بر حسب دانشكده ي محل تحصيل و گرايش تحصيلي( تعداد 300 دانشجو به عنوان نمونهي آماري انتخاب شد. ابزار اصلي پژوهش، پرسشنامه ي استانداردي بود كه روايي آن توسط متخصصان تائيد شد و پايائي آن نيز با استفاده از ضرايب آلفاي كرونباخ تائيد شد. پس از گردآوري دادهها، به منظور تجزيه و تحليل آنها از شاخصهاي آمار توصيفي )جدول فراواني، ميانگين، انحراف معيار، درصد و نمودار( و از روشهاي آمار استنباطي )مانند: ضريب هبستگي و مدليابي معادلات ساختاري( استفاده و كليهي تجزيه و تحليلهاي آماري با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 و Smart PLS نسخه 2.8 انجام شد. در اين تحقيق مدل پژوهش بر پايهي نظريهي رفتار برنامه ريزيشدهي آجزن تدوين شد و متغيرهاي ويژگيهاي شخصيتي، شخصيت پويا، دانش و مهارتهاي كارآفرينانه به آن اضافه شدند. بر اساس نتايج بهدستآمده از تحليل معادلات ساختاري، اين پژوهش 70 درصد واريانس قصد كارآفرينانهاي دانشجويان را تبيين ميكند. نتايج نشان داد كه نگرش نسبت به كارآفريني و كنترل رفتار دركشده با قصد كارآفرينانه اي دانشجويان رابطهي مثبت و معنيداري داشتند. وليكن، رابطه بين هنجارهاي ذهني و قصد كارآفرينانهاي دانشجويان معنيدار نبود. همچنين ويژگيهاي شخصيتي با هيچ يك از متغيرهاي نگرش نسبت به كارآفريني، هجارهاي ذهني و كنترل رفتار دركشده رابطه معنيداري نداشت. شخصيت پويا با هرسه متغير نگرش نسبت به كارآفريني، هن
    Thesis summary

  5. بررسي عوامل فردي و سازماني مؤثر بر خلاقيت و نوآوري كارشناسان سازمان جهاد كشاورزي استان همدان
    فرزانه احمدي ملك 2021
    چكيده: امروزه خلاقيت (يا توليد ايده) و نوآوري (يا اجراي ايده) براي توسعه و موفقيت سازماني ضروري هستند و تأثير مهمي بر بهبود عملكرد سازماني دارند. به همين دليل، تحقيق درباره خلاقيت و نوآوري كاركنان در حوزه رفتار سازماني بسيار فراگير شده است. اين پژوهش باهدف بررسي عوامل فردي و سازماني مؤثر بر خلاقيت و نوآوري كارشناسان سازمان جهاد كشاورزي استان همدان انجام گرفت. عوامل فردي بررسي شده در اين تحقيق سرمايه روان شناختي، خودكارآمدي خلاقانه، انگيزه دروني، شخصيت پويا، هوش هيجاني و تعهد حرفه اي بود. همچنين از بين عوامل سازماني، رهبري تحول آفرين، جو سازماني، فرهنگ سازماني و حمايت سازماني موردبررسي قرار گرفت. اين مطالعه ازنظر هدف كاربردي، ازنظر روش گردآوري داده ها، پيمايشي و ازنظر روش تحليل داده ها، از نوع تحقيقات توصيفي است. در اين پژوهش از پرسش نامه هاي استاندارد به عنوان ابزار گردآوري داده هاي موردنياز استفاده شد. جامعه آماري اين تحقيق شامل كليه كارشناسان سازمان جهاد كشاورزي استان همدان مي باشد (400=N) كه بر اساس جدول مورگان 178 نفر از آن ها از طريق نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شدند. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از دو نرم افزار SPSS،SmartPLS و آزمون هاي آماري مختلف مورد تجزيه وتحليل قرار گرفت. نتايج حاصل از تحليل همبستگي نشان داد بين همه ي عوامل فردي با عملكرد خلاقانه و رفتار نوآورانه كارشناسان همبستگي مثبت و معناداري وجود دارد. در بين عوامل سازماني، تنها رهبري تحول آفرين با عملكرد خلاقانه همبستگي مثبت و معني داري داشت. وليكن همه ي متغيرهاي سازماني با رفتار نوآورانه كارشناسان همبستگي مثبت و معني داري داشتند. بر اساس نتايج به دست آمده از تحليل معادلات ساختاري، مدل پژوهش 57% واريانس عملكرد خلاقانه و 61% رفتار نوآورانه كارشناسان كشاورزي را تبيين مي كند. نتايج نشان داد كه سرمايه روان شناختي و شخصيت پويا با عملكرد خلاقانه و رفتار نوآورانه كارشناسان از طريق خودكارآمدي خلاقانه رابطه غيرمستقيم معني داري داشتند. بر اساس نتايج به دست آمده، مديران بايد اقدامات لازم براي بهبود سرمايه روان شناختي، شخصيت پويا و خودكارآمدي خلاقانه كاركنان را مدنظر قرار دهند تا از اين طريق بتوانند عملكرد خلاقانه و رفتار نوآورانه ي آن ها را بهبود دهند.
    Thesis summary

  6. تاثير اعتبارات بانكي بر عملكرد كسب و كارهاي كشاورزي (مطالعه موردي:دامدارهاي شهرستان كبودر آهنگ)
    محمد طالبي افخم 2020
    ادبيات تحقيق نشان مي دهد تأمين اعتبارات براي كسب وكارهاي كوچك و متوسط يكي از مهم ترين عوامل موفقيت آن ها بوده است. وليكن، علي رغم تاريخ نسبتاً طولاني پرداخت اعتبارات به اين نوع كسب وكارها به ويژه واحدهاي دام پروري، هيچ تحقيقي درباره تأثير اين اعتبارت بر كسب وكارهاي مذكور انجام نشده است. هدف پژوهش حاضر بررسي تأثير اعتبارات بانكي بر عملكرد واحدهاي دامداري شهرستان كبودرآهنگ مي باشد. پژوهش حاضر مبتني بر روش توصيفي – همبستگي و از انواع مطالعات كمي است. اطلاعات موردنياز با استفاده از روش هاي اسنادي و كتابخانه اي و همچنين توسط پرسشنامه به عنوان مهم ترين ابزار، گردآوري شد. براي تعين روايي پرسشنامه از نظرات اساتيد و صاحب نظران مربوطه استفاده شد. ارزيابي پايايي نيز در مرحله پيش آزمون با تكميل 30 پرسشنامه از جامعه آماري موردبررسي صورت گرفت كه با استفاده از آلفاي كرونباخ ضريب آلفا براي بخش-هاي مختلف بين 70/0 تا 90/0 به دست آمد. جامعه آماري اين پژوهش دامداران شهرستان كبودرآهنگ استان همدان بود كه بين سال هاي 91 تا 96 (باميلغ بين 100 تا 500 ميليون ريال به دليل فراواني 3/70 درصد تسهيلات پرداختي در اين محدوده)از شعب بانك كشاورزي تسهيلات دريافت كرده اند (417 N=). حجم نمونه بر اساس فرمول كوكران 200 تن تعيين شد. داده هاي به دست آمده توسط نرم افزارSPSS و با استفاده از آزمون هاي آماري مختلف تجزيه وتحليل شد. همچنين نتايج حاصل از تحليل رگرسيون سلسله مراتبي نشان داد كه بين ميزان بهره-مندي دامداران از اعتبارات بانكي و متغيرهاي عملكرد، سطح سرمايه اجتماعي، سطح سرمايه روان شناختي و با ميانجي گري متغيرهاي گرايش كارآفرينانه و گرايش به پايداري زيست محيطي رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. يافته هاي اين پژوهش مي تواند به مشاوران، آموزشگران و برنامه ريزان حوزه كشاورزي و دامداري در تدوين دوره هاي آموزشي و برنامه هاي مناسب كمك نمايد.
    Thesis summary

  7. عوامل مؤثر بر اشتغال پذيري درك شده دانشجويان كشاورزي دانشگاه هاي غرب كشور (همدان، ايلام و لرستان)
    فاطمه لك 2020
    بازاريابي كارآفرينانه به عنوان رابطي بين كارآفريني و بازاريابي است. بازاريابي كارآفرينانه پارادايمي جديد و ميان رشته اي در بازاريابي است كه مي تواند از طريق نوآوري و مشتري گرايي محدوديتهاي بازاريابي سنتي را رفع نموده و منجر به ايجاد ارزش براي مشتري شود. در اين راستا و در شرايطي كه شناسايي بازارهاي جديد و ايجاد ارزش و برندسازي در گلخانه ها نياز به استفاده از ابزارهاي جديد بازاريابي دارد، ضرورت دارد كه اين ظرفيت بزرگ به مديران گلخانه ها شناسانده شود تا موجب افزايش بهره وري و عملكرد در واحدهاي گلخانه اي گردد. هدف كلي اين پژوهش بررسي رابطه ي بازاريابي كارآفرينانه با عملكرد در واحدهاي گلخانه اي استان مازندران است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف كاربردي است و ماهيت توصيفي-تحليلي دارد. متغيرهاي مستقل اصلي اين پژوهش شامل: پيشگامي، شناسايي فرصت ها، ريسك پذيري، نوآوري، مشتري مداري، اهرم كردن منابع و ارزش آفريني است و متغيرهاي وابسته شامل: بهره وري و سود، رشد فروش و رضايت مشتري مي باشد. جامعه آماري شامل 6000 نفر از گلخانه داران گل و گياه زينتي استان مازندران است كه بر پايه فرمول كوكران، 258 نفر انتخاب گرديدند. روش نمونه گيري در تحقيق حاضر طبقه اي چند مرحله اي است كه طبق آن 5 شهرستان كه بيشترين تعداد گلخانه را داشتند، انتخاب و به نسبت تعداد گلخانه داران هر شهرستان، نمونه ها انتخاب شدند. ابزار گردآوري اطلاعات پرسشنامه بود كه روايي آن توسط متخصصان تاييد و پايايي آن با محاسبه آلفاي كرونباخ، براي بخش ابعاد بازاريابي كارآفرينانه 907/0 و براي قسمت عملكرد مقدار 896/0 بدست آمد. به منظور بررسي نتايج از نرم افزار spss نسخه 16 استفاده شد و نتايج حاصل از تحليل رگرسيون چندمرحله اي نشان داد كه متغيرهاي "نوآوري" و "اهرم كردن منابع" بيشترين تأثير در ميزان عملكرد گلخانه داران را دارند. با توجه به نتايج بدست آمده، پيشنهاد مي شود تأثير روش هاي نوين بازاريابي (شامل: دهان به دهان، بازاريابي اينترنتي و ...) روي عملكرد مورد بررسي قرار گيرد.
    Thesis summary

  8. تأثير هوش رقابتي مديران بر عملكرد واحدهاي صنايع تبديلي كشاورزي در استان لرستان
    خديجه گودرزي 2020
    هدف از انجام اين پژوهش سنجش تاثير هوش رقابتي مديران بر عملكرد واحدهاي صنايع تبديلي كشاورزي در استان لرستان است.اين پژوهش از حيث روش؛ از انواع پژوهش هاي توصيفي و از نوع همبستگي، از منظر هدف؛ كاربردي و به لحاظ شيوه گردآوري اطلاعات؛ پيمايشي مي باشد. جامعه آماري اين تحقيق مديران صنايع تبديلي كشاورزي استان لرستان بوده اند كه از بين 201 شركت فعال بر اساس فرمول كوكران تعداد نمونه نيز 138 نفر محاسبه شد ولي براي دقت بيشتر تعداد نمونه ها به 140 مورد افزايش پيدا كرد. ابزار جمع آوري اطلاعات در اين پژوهش پرسشنامه محقق ساخته مي باشد كه روايي آن توسط يك گروه از خبرگان واساتيد و پاياي آن با ضريب آلفاي كرونباخ محاسبه شد كه مقدار آن براي بخش هاي مختلف پرسشنامه بيش از 7/0 به دست آمد كه نشان دهنده پايايي خوب است .نتايج نشان داد متغير هوشمندي رقابتي و مولفه هاي آن در جامعه هدف از وضعيت مطلوبي برخوردار است. 67درصد مديران از وضعيت هوشمندي رقابتي متوسط برخوردار بودند. مديران صنايع تبديلي كشاورزي بالاترين ميانگين رتبه اي را در مولفه ي هوشمندي بازار كسب كردند. همچنين يافته ها نشان داد هوشمندي رقابتي و مولفه هاي آن با عملكرد شركت ها رابطه مثبت و معناداري دارد. يعني با فراهم بودن اين مولفه ها، عملكرد كسب و كار تقويت شده و افزايش مي يابد. بنابراين مي توان نتيجه گرفت كه در محيط رقابتي كه شركت ها براي بقا و پيشرفت نيازمند بهبود مستمر عملكرد كاركنان و افزايش توان رقابتي خود مي باشند، مي توانند با بكارگيري فرايندهاي هوش رقابتي از طريق كسب دانش و آگاهي بيشتر نسبت به خود و عوامل محيطي به اين مهم دست پيدا كنند. نتايج پژوهش حاكي ازآن است كه مهمترين مولفه هاي هوشمندي رقابتي شناسايي شده در صنايع تبديلي كشاورزي در استان لرستان به ترتيب عبارتنداز: هوشمندي ساختاري سازماني، هوشمندي بازار، هوشمندي تكنولوژيك، هوشمندي اجتماعي استراتژيك و هوشمندي رقبا. همچنين نتايج نشان داد كه بين گروه هاي مختلف سني و تحصيلي و تعداد دوره هاي آموزشي گذرانده شده مديريت و بازرگاني از نظر هوشمندي رقابتي تفاوت وجود دارد. اين تفاوت بيانگر آن است كه آموزش و تجربه عواملي هستند كه بر تقويت هوشمندي رقابتي تاثير گذارند.
  9. ارزيابي شايستگي هاي كارآفرينانه زنان تسهيل گر روستايي (مطالعه موردي استان هاي قم، مركزي و همدان)
    فائزه محمدي نژاد 2019
    چكيده: در نظام ترويج مبتني بر پارادايم مشاركتي توسعه يكي از روش هاي مورد تاكيد براي ارتقاي مشاركت زنان در جامعه روستايي به عنوان نيمي از پيكره آن، توانمندسازي زنان و دختران روستايي از طريق طرح تسهيل گري مي باشد و يكي از اهداف اين طرح استفاده از توانايي زنان تسهيل گر در توسعه ظرفيت هاي كارآفريني و اشتغال زنان روستايي است كه رهيافت شايستگي ها به عنوان يكي از معيارهاي اندازه گيري توانايي، ابزاري مناسب و ضروري در جهت بررسي نقش حياتي كارآفرين در ايجاد، ماندگاري و موفقيت كسب و كارها به شمار مي رود، بنابراين در اين تحقيق مجموعه توانايي ها و شايستگي هاي كارآفرينانه زنان تسهيل گر روستايي (نمايندگان زنان روستايي) ارزيابي شده است؛ تحقيق حاضر به لحاظ هدف كاربردي است و ماهيت توصيفي- تحليلي دارد. جامعه آماري تحقيق شامل 473 نفر از زنان تسهيل گر روستايي استان هاي قم، مركزي و همدان بود؛ كه بر اساس فرمول كوكران تعداد 212 نفر از طريق روش نمونه گيري تصادفي ساده متناسب با حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده ها، پرسشنامه مي باشد كه روايي آن توسط متخصصين تأييد و براي تأييد پايايي آن از روش آلفاي كرونباخ استفاده گرديد كه مقدار آن در حد عالي گزارش شد (97/0). داده هاي بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. بر اين اساس نتايج تحقيق نشان مي دهد كه از بين دوازده مؤلفه شايستگي مورد بررسي در بين زنان تسهيل گر روستايي، شايستگي اخلاقي، شايستگي شخصيتي و شايستگي فني به ترتيب رتبه هاي يك، دو و سه را كسب نمودند. بيشترين ميانگين در بين زنان تسهيل گر روستايي مقدار عددي 14/4 مربوط به شايستگي اخلاقي بود و در سطح زياد ارزيابي شده است. به طور كلي ميانگين شايستگي هاي كارآفرينانه (مجموع دوازده مؤلفه شايستگي تبيين شده) در بين زنان تسهيل گر روستايي مقدار (45/3) و متوسط ارزيابي شده است همچنين نتايج تحقيق از وجود ارتباط بين ميزان شايستگي هاي كارآفرينانه با سطح تحصيلات، تجربه راه اندازي كارآفريني، ميزان رضايت از كارآفريني، شركت در دوره هاي آموزشي مرتبط با كارآفريني، سابقه تسهيل گري، ميزان رضايت از همكاري با طرح تسهيل گري حمايت مي كنند.
    Thesis summary

  10. ارزيابي شاخص هاي توسعه كارآفريني گردش گري روستايي در استان همدان
    معصومه ترك 2019
    گردش گري در جوامع روستايي، نقش بسيار مهمي در توسعه ي آن ها دارد. يكي از مهم ترين عوامل توسعه ي گردش-گري در روستاها، توجه به كارآفريني گردش گري است. چرا كه كارآفريني گردش گري، با ايجاد اشتغال، بهبود كيفيت زندگي، توزيع مناسب درآمد و بهره برداري بهينه از منابع، نقش مهمي در رشد اقتصادي روستاها و درنتيجه در توسعه ي روستايي دارد. علي رغم اين كه استان همدان از نظر گردش گري روستايي ظرفيت بالايي دارد، اما تاكنون مطالعه دقيقي در اين زمينه انجام نشده است. بنابراين هدف پژوهش حاضر ارزيابي شاخص هاي توسعه كارآفريني گردش گري روستا هاي استان همدان مي باشد. اين تحقيق از لحاظ هدف، كاربردي و از لحاظ گردآوري داده ها، پيمايشي است. جامعه آماري مطالعه شامل ساكنان ده روستاي استان همدان بود كه پنج روستا جزو روستاهاي هدف گردش گري و پنج روستا داراي زمينه هاي گردش گري مي باشند كه با استفاده از جدول بارتلت، تعداد 303 نفر از ساكنين روستاها به عنوان جامعه نمونه انتخاب و به روش تصادفي با انتساب متناسب، نمونه گيري شدند. ابزار اصلي تحقيق پرسش نامه استاندارد و محقق ساخته بود كه روايي آن با نظر اساتيد و متخصصين مربوطه و پايايي آن نيز با محاسبه ضريب آلفاي كرونباخ مورد تأييد قرار گرفت. تحليل داده ها در محيط نرم افزار SPSS20 انجام شد. همچنين براي رتبه بندي از تكنيك تاپسيس استفاده شد. نتايج تحقيق بيانگر اين است كه بين ابعاد توسعه ي كارآفريني گردش گري تفاوت معني دار وجود دارد و به لحاظ ميانگين ابعادهاي اقتصادي، اجتماعي، نهادي و مهارت هاي كارآفريني پايين تر از حد متوسط است و تنها ميانگين بعد محيطي بالاتر از حد متوسط است و در بين ابعاد مختلف، بعد محيطي از اهميت بالاتري نسبت به ابعاد ديگر در زمينه كارآفريني گردش گري برخوردار است. از سوي ديگر شاخص هاي هر يك از ابعاد هم به صورت جداگانه رتبه بندي شدند كه بالاترين رتبه مربوط به بيكاري با ميانگين 96/3 و كم ترين رتبه هم مربوط به كاهش موانع موجود در زمينه دريافت تسهيلات بانكي با ميانگين 81/1 است، همچنين از نظر ابعاد توسعه ي كارآفريني گردش گري بين روستاهاي هدف گردش گري و روستاهاي غير هدف تفاوت معني داري وجود ندارد.
    Thesis summary

  11. ارزيابي پايداري كشت چندكاركردي برنج-اردك در مقايسه با كشت متعارف برنج در استان هاي گيلان و مازندران
    فرشته ذوالفقاري خميران 2019
    ارزيابي، اولين گام در سنجش پايداري كشاورزي است كه سيستم هاي كشاورزي مختلف را از منظر پايداري مقايسه نموده و به كشاورزان، سياست گذاران و برنامه ريزان كمك مي كند تا سيستم هاي پايدارتر را انتخاب نمايند. در اين مطالعه، هدف، ارزيابي پايداري كشت برنج-اردك در مقايسه با كشت متعارف برنج در استان هاي گيلان و مازندران بود. تحقيق از لحاظ هدف كاربردي، از لحاظ گردآوري داده ها، پيمايشي و از نظر مطالعه توصيفي-همبستگي است. جامعه آماري مورد مطالعه شامل دو گروه كشاورزان برنجكار و كشاورزان داراي سيستم كشت برنج-اردك از دو استان گيلان و مازندران بودند كه با محاسبه فرمول كوكران، تعداد 210 كشاورز به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. 103 كشاورز با سيستم كشت متعارف برنج و 107 كشاورز با سيستم كشت اردك-برنج كه در ادامه خود به دو گروه پرورش دهنگان اردك-برنج بطور همزمان (67 كشاورز) و بصورت تناوبي (40 كشاورز) طبقه بندي شدند. برنجكاران متعارف به شيوه تصادفي ساده و پرورش دهندگان اردك-برنج به صورت هدفمند انتخاب و نمونه گيري شدند. ابزار اصلي تحقيق پرسشنامه محقق ساخته بود كه روايي آن با نظر اساتيد و متخصصين مربوطه و پايايي آن نيز با محاسبه ضريب آلفاي كرونباخ به ميزان بالاي 7/0 مورد تاييد قرار گرفت. براي ارزيابي پايداري، شاخص ها با روش تحليل سلسله مراتبي SAFE، شناسايي و انتخاب شدند. سپس از بين اين شاخص ها، 27 شاخص در سه بعد اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي به كمك معيارهاي مناسب بودن شاخص ها، پالايش و استخراج شدند. ضريب اهميت اين شاخصها با نظر متخصصين حوزه پايداري و به روش تحليل سلسله مراتبي(AHP) و با استفاده از نرم افزار Expert choice و نرمال سازي شاخص ها به روش توابع فازي انجام شد. تحليل داده ها نيز در نرم افزار SPSS22 وEXCEL 2013 انجام گرفت. نتايج مطالعه نشان داد كه سيستم كشت اردك-برنج در مقايسه با سيستم متعارف برنج پايدارتر است و اين پايداري در هر سه بعدي اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي كاملاً معني دار است. در ضمن از نظر زيست محيطي و اجتماعي، سيستم كشت اردك-برنج بطور همزمان، پايدارتر از سيستم كشت اردك-برنج بطور تناوبي نيز بود. از بين متغيرهاي فردي و اجتماعي، تعداد فرزندان بالاي 18 سال خانواده، تجربه كشاورزي، درآمد كشاورزي و مشاركت در دوره هاي ترويجي داراي رابطه مثبت و معني داري با شاخص پايداري بودند. از بين
    Thesis summary

  12. رابطه بازاريابي كارآفرينانه با عملكرد در واحدهاي گلخانه اي استان مازندران
    ايمان محمدعلي پورملكشاه 2018
    بازاريابي كارآفرينانه به عنوان رابطي بين كارآفريني و بازاريابي است. بازاريابي كارآفرينانه پارادايمي جديد و ميان رشته اي در بازاريابي است كه مي تواند از طريق نوآوري و مشتري گرايي محدوديتهاي بازاريابي سنتي را رفع نموده و منجر به ايجاد ارزش براي مشتري شود. در اين راستا و در شرايطي كه شناسايي بازارهاي جديد و ايجاد ارزش و برندسازي در گلخانه ها نياز به استفاده از ابزارهاي جديد بازاريابي دارد، ضرورت دارد كه اين ظرفيت بزرگ به مديران گلخانه ها شناسانده شود تا موجب افزايش بهره وري و عملكرد در واحدهاي گلخانه اي گردد. هدف كلي اين پژوهش بررسي رابطه ي بازاريابي كارآفرينانه با عملكرد در واحدهاي گلخانه اي استان مازندران است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف كاربردي است و ماهيت توصيفي-تحليلي دارد. متغيرهاي مستقل اصلي اين پژوهش شامل: پيشگامي، شناسايي فرصت ها، ريسك پذيري، نوآوري، مشتري مداري، اهرم كردن منابع و ارزش آفريني است و متغيرهاي وابسته شامل: بهره وري و سود، رشد فروش و رضايت مشتري مي باشد. جامعه آماري شامل 6000 نفر از گلخانه داران گل و گياه زينتي استان مازندران است. بر اساس فرمول كوكران، نمونه اي از 258 گلخانه دار به روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوري شد و روايي محتواي پرسشنامه توسط هيئت كارشناسان تأييد شد. پايايي ابزار پژوهش با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ (α = 0.70-0.95) تعيين شد.به منظور بررسي نتايج از نرم افزار SPSS نسخه 20 استفاده شد و نتايج حاصل از تحليل رگرسيون چندمرحله اي نشان داد كه متغيرهاي "نوآوري" و "اهرم كردن منابع" بيشترين تأثير در ميزان عملكرد گلخانه داران را دارند. با توجه به نتايج بدست آمده، پيشنهاد مي گردد كه يك مركز آموزش براي كارگران تأسيس گردد تا افراد با آگاهي بيشتر به عملكرد گلخانه بيافزايند.
    Thesis summary

  13. تاثير اشتياق كارآفرينانه بر رفتار و عملكردكارآفرينانه مديران گلخانه هاي استان همدان
    شهربانو رستمي 2018
    با توجه به اهميت ظرفيت هاي كارآفرينانه در بخش كشاورزي، در اين تحقيق تاثير اشتياق كارآفرينانه به عنوان يكي از عوامل موثر بر بهبود عملكرد واحدهاي گلخانه اي بررسي شده است. اشتياق، قلب كارآفريني است. اشتياق كارآفرينانه، احساسات مثبت شديدي است كه كاملاً آگاهانه و از طريق مشاركت در فعاليت هاي كارآفرينانه تجربه مي شوند. اين فعاليت هاي كارآفرينانه مرتبط با هويت شخصي كارآفرين هستند. هدف از اين پژوهش بررسي اثر اشتياق كارآفرينانه بر رفتار و عملكرد كارآفرينانه مديران واحد هاي گلخانه اي استان همدان و همچنين بررسي اثر هويت كارآفرينانه بر اشتياق، رفتار و عملكرد كارآفرينانه است. تحقيق حاضر به لحاظ هدف، كاربردي است و ماهيت توصيفي- تحليلي دارد. جامعه آماري تحقيق شامل 220 مدير واحدهاي گلخانه اي استان همدان بود كه بر پايه فرمول كوكران 130 نفر از آنها به عنوان نمونه آماري انتخاب شدند. روش نمونه گيري در تحقيق حاضر نمونه گيري تصادفي ساده است. مهمترين ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه بود كه روايي آن توسط متخصصان تاييد شد و پايايي آن نيز با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ تاييد شد. به منظور تحليل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 24 و smart pls نسخه 7/2/3 استفاده شد. متغيرهاي مورد پژوهش شامل سه بعد از اشتياق كارآفرينانه(اشتياق كارآفرينانه ابداعي، اشتياق كارآفرينانه تاسيسي و اشتياق كارآفرينانه توسعه اي)، رفتاركارآفرينانه، عملكرد و هويت كارآفرينانه بود. نتايج همبستگي نشان داد هويت كارآفرينانه بر همه ابعاد اشتياق كارآفرينانه، رفتاركارآفرينانه و عملكرد رابطه معني داري دارد. همچنين اشتياق كارآفرينانه تاسيسي رابطه معني داري با رفتار كارآفرينانه داشته و رفتار كارآفرينانه رابطه معني داري با عملكرد كارآفرينانه دارد. نتايج معادلات ساختاري نشان داد كه هويت كارآفرينانه تاثير معني داري بر اشتياق و رفتار كارآفرينانه دارد و اشتياق كارآفرينانه توسعه اي و تاسيسي رابطه معني داري با عملكرد كارآفرينانه دارد. همچنين نتايج نشان داد كه رفتار كارآفرينانه نقش ميانجي بين اشتياق كارآفرينانه وعملكرد كارآفرينانه ندارد.
    Thesis summary

  14. مدل سازي رفتار زيست محيطي مسئولانه كشاورزان شهرستان بهار بر مبناي تئوري رفتار برنامه ريزي شده
    فاطمه قهرماني 2018
    توسعه پايدار روستايي صرفا در پرتو استفاده مناسب از منابع زيست محيطي با زيربناي نظري و فكري و حفظ و بهبود آن ها براي نسل هاي بعدي امكان پذير است. رفتار كشاورزان در برخورد با اين منابع پايه نقش تعيين كننده اي در حفاظت از آن ها دارد. لذا هدف پژوهش حاضر، مدل سازي رفتار زيست محيطي مسئولانه كشاورزان بهار بر مبناي تئوري رفتار برنامه ريزي شده مي باشد. مي توان با آموزش هاي مختلف زارعان را از ارزش هاي خود محور دور كرد و آن ها را به سوي ارزش هاي طرفدار جامعه سوق داد. بر همين اساس، پژوهش حاضر از لحاظ هدف، كاربردي، از لحاظ روش گردآوري داده ها، پيمايشي و از نظر روش تحليل داده ها، از نوع تحقيقات توصيفي مي باشد. جامعه آماري اين تحقيق كشاورزان شهرستان بهار مي باشد،كه بر اساس فرمول كوكران تعداد 400 نفر از آن ها از طريق روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده ها، پرسشنامه بود كه روايي آن توسط افراد متخصص تأييد و پايايي آن با محاسبه ضريب آلفاي كرونباخ 91/0 برآورد شد. داده هاي بدست آمده توسط نرم افزار SPSS و lisrel و آزمون هاي آماري مختلفي تجزيه وتحليل شد. نتايج تحقيق نشان داد كه بين متغير رفتار زيست محيطي مسئولانه و نگرش زيست محيطي، هنجارهاي ذهني و كنترل رفتار ادراك شده رابطه مثبت و معني داري در سطح 01/0 وجود دارد. همچنين بين آگاهي زيست محيطي، نگراني زيست محيطي و تعهد اخلاقي با نگرش زيست محيطي رابطه معني داري در سطح 01/0 وجود دارد. نتايج حاصل از مدل سازي معادلات ساختاري نشان مي دهد كه مدل عوامل اثرگذار بر نگرش زيست محيطي (آگاهي، نگراني، تعهد اخلاقي) با مقدار RSMEA به دست آمده تاييد شد. از بين عوامل تاثيرگذار بر نگرش زيست محيطي كشاورزان، آگاهي زيست محيطي بيشترين تاثير را دارد و نگراني زيست محيطي در رتبه دوم و تعهد اخلاقي در رتبه سوم تاثيرگذاري مي باشد. همچنين مدل عوامل تاثيرگذار بر رفتار زيست محيطي مسئولانه (نگرش، هنجارهاي ذهني، كنترل رفتار ادراك شده) با مقدار RSMEA به دست آمده تاييد شد. از بين اين عوامل كنترل رفتار ادراك شده بيشترين تاثير را بر رفتار زيست محيطي مسئولانه دارد و متغير هنجارهاي ذهني رفتار زيست محيطي مسئولانه را تبيين نمي كند.
    Thesis summary

  15. بررسي عوامل مؤثر بر نگرش كارشناسان كشاورزي نسبت به كشاورزي ارگانيك( مطالعه موردي: سازمان جهاد كشاورزي استان لرستان)
    اعظم شيخي 2017
    افزايش نگراني ها از وضعيت مسائل زيست محيطي و سلامت غذايي در سال هاي اخير سبب تغيير نگرش ها از كشاورزي متعارف به سوي كشاورزي پايدار شده است. در اين ميان مي توان از راهكارهاي كشاورزي ارگانيك به عنوان يك بديل كليدي توسعه پايدار براي حل اين مشكلات استفاده نمود چرا كه مصرف مناسب نهاده هاي كشاورزي از جمله مواد شيميايي كه از اصول كشاورزي ارگانيك مي باشد در كاهش خطرات انساني و زيست محيطي موثر مي باشد. كارشناسان جهاد كشاورزي جزء عوامل اصلي تغيير در نگرش كشاورزان براي رفتن به سمت توليد ارگانيك و نگرش مردم براي مصرف محصولات ارگانيك مي باشند، پس تغيير در نگرش خود كارشناسان از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشدكه عوامل زيادي وجود دارند كه نگرش كارشناسان را تحت تاثير قرار مي دهند. در اين راستا هدف اصلي پژوهش حاضر بررسي عوامل موثر بر نگرش كارشناسان جهاد كشاورزي استان لرستان نسبت به كشاورزي ارگانيك مي باشد. تحقيق حاضر به لحاظ هدف، كاربردي است و ماهيت توصيفي- تحليلي دارد. جامعه آماري تحقيق شامل 1131 كارشناسان كشاورزي سازمان جهاد كشاورزي استان لرستان بود كه كه بر پايه جدول مورگان 290 نفر از آنها به عنوان نمونه آماري انتخاب شدند. روش نمونه گيري در تحقيق حاضر نمونه گيري تصادفي طبقه اي متناسب است. مهمترين ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه بود كه روايي آن توسط متخصصان تاييد شد و پايايي آن نيز با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ تاييد شد (93%><67%). به منظور تحليل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 23 استفاده شد. نتايج تحليل رگرسيون چندگانه نشان داد كه بين دانش و اطلاعات ارگانيك، نگرش زيست محيطي و ارزش-هاي فردي (خودمحوري، نوع دوستي و زيست بوم گرايي) با نگرش كارشناشان نسبت به كشاورزي ارگانيك رابطه معني دار وجود دارد ولي فرصت هاي آموزشي و نگراني هاي زيست محيطي با نگرش كارشناسان نسبت به كشاورزي ارگانيك رابطه معني دار ندارند. علاوه براين، نتايج نشان داد كه متغيرهاي مذكور قادر به تبيين حدود 37 درصد از واريانس نگرش كارشناسان كشاورزي نسبت به كشاورزي ارگانيك هستند. نتايج اين مطالعه پيشنهادهاي مناسبي براي مديران سازمان جهاد كشاورزي استان در جهت بهبود و ارتقاي نگرش كارشناسان كشاورزي نسبت به كشاورزي ارگانيك ارائه مي دهد.
    Thesis summary

  16. بررسي راهكارهاي توسعه كشاورزي ارگانيك از ديدگاه كارشناسان كشاورزي استان همدان
    طيبه خليلي 2017
    كشاورزي ارگانيك نوعي از نظام هاي كشاورزي است كه علاوه بر محافظت بيشتر از محيط زيست و منابع، سلامت انسان و جامعه را نيز تأمين مي كند. بر اين اساس شناسايي راهكارهايي براي توسعه اين نظام كشاورزي از اهميت خاصي برخوردار است. باتوجه به نقش مهم كارشناسان كشاورزي در معرفي رو ش هاي كشاورزي ارگانيك به جامعه كشاورزان و نيز آشنايي آنها با اين نوع از نظام كشاورزي، تحقيق حاضر به شناسايي و بررسي مهم ترين راهكارهاي توسعه كشاورزي ارگانيك از ديدگاه كارشناسان كشاورزي استان همدان در سال 1395 پرداخته است. جامعه آماري اين تحقيق 200 نفر از كارشناسان كشاورزي شاغل در ادارات جهاد كشاورزي استان همدان بودند كه با استفاده از فرمول كوكران 129 نفر از آن ها به عنوان نمونه تحقيق تعيين و به شيوه ي نمونه گيري تصادفي براي بررسي انتخاب شدند. ابزار اصلي تحقيق پرسشنامه اي محقق ساخت بود كه پس از ارزيابي روايي و پايايي آن براي گردآوري اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت. يافته هاي تحقيق نشان داد توسعه كشارزي ارگانيك مستلزم تدبير نهادهاي دولتي و غير دولتي ذيربط براي عملياتي نمودن مجموعه اي از راهكارها مي باشد. بر مبناي نتايج تحليل عاملي انجام شده در اين تحقيق، راهكارهاي پيشنهادي و مورد تأكيد كارشناسان مورد نظر به پنج دسته قابل تقسيم بندي است كه با توجه به ماهيت راهكارهاي تشكيل دهنده هر عامل مي توان آنها را تحت عنوان راهكارهاي اقتصادي- حمايتي، راهكارهاي آموزشي- دانشي، راهكارهاي فني- ترويجي، راهكارهاي نهادي- قانوني و راهكارهاي تحقيقاتي- تبليغاتي نامگذاري نمود.
    Thesis summary

  17. موانع تجاري سازي دانش و تحقيقات كشاورزي در استان هاي كرمانشاه و همدان
    شهين مظفري نيا 2016
    تجاري سازي يكي از لازمه هاي اصلي رشد اقتصادي در جوامع مختلف است. تحقيق حاضر با هدف بررسي موانع تجاري سازي دانش و تحقيقات كشاورزي در استان هاي كرمانشاه و همدان انجام شده است. اين تحقيق از نظر هدف كاربردي، از نظر روش گردآوري داده ها پيمايشي و از لحاظ روش تحليل داده ها، از نوع تحقيقات توصيفي (غير آزمايشي) مي باشد. جامعه آماري تحقيق شامل 152 نفر از اعضاي هيأت علمي دانشكده كشاورزي دانشگاه هاي بوعلي سينا و رازي مي باشد كه با توجه به محدود بودن حجم جامعه آماري، در اين پژوهش از روش سرشماري استفاده شده است (152=N). ابزار مورد استفاده براي جمع آوري داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده كه روايي آن توسط اساتيد گروه ترويج و آموزش كشاورزي و همچنين متخصصين امر تأييد گرديد و پايايي پرسشنامه نيز با استفاده از محاسبه آلفاي كرونباخ ارزيابي و در نهايت مقدار 86/0=α به دست آمد كه نشان مي دهد وسيله تحقيق از قابليت خوبي براي جمع آوري اطلاعات برخوردار است. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 و نرم افزار ليزرل 8/8 انجام شده و روش هاي آماري مورد استفاده در تحقيق شامل آزمون T تك نمونه اي، آزمون من ويتني و كروسكال واليس مي باشد. در پايان نيز براي شناسايي عوامل كليدي از تحليل عاملي تأييدي با استفاده از نرم افزار ليزرل استفاده شده است. يافته هاي تحقيق نشان داد كه مشكلات و محدوديت هاي ساختاري- قانوني، اقتصادي، سياسي- مديريتي، فرهنگي- اجتماعي و فردي- شخصيتي مانع تجاري سازي دانش و تحقيقات كشاورزي مي شوند. همچنين نتايج تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاري نشان داده كه مدل طراحي شده براي موانع تجاري سازي دانش و تحقيقات كشاورزي از برازش مناسب برخوردار بوده است. با توجه به نتايج اين پژوهش، در پايان نيز پيشنهادات و راهكارهايي در جهت بهبود و توسعه فعاليت هاي تجاري سازي ارائه شده است.
    Thesis summary

  18. عوامل موثر بر مشاركت جوامع محلي در حفاظت از جنگل هاي شهرستان گيلان غرب
    فرشاد پرموزه 2015
    استفاده از مشاركت مردمي در احيا منابع طبيعي و جنگل ها به عنوان يك نياز و ضرورت مطرح است به طوري كه تاكيد بر مشاركت مردم در تصميم هاي پيرامون منابع طبيعي و جنگل ها به عنوان آسان ترين راهكار حفاظت از اين منابع است. اين پژوهش با هدف بررسي عوامل موثر بر مشاركت روستاييان در حفاظت از جنگل هاي شهرستان گيلان غرب به مرحله اجرا درآمده است. پژوهش حاضر مبتني بر روش توصيفي- همبستگي و از نوع مطالعات كمي است. اطلاعات مورد نياز با استفاده از روش هاي اسنادي و كتابخانه اي، مشاهدات ميداني، و همچنين پرسشنامه به عنوان مهم ترين ابزار جمع آوري گرديد. براي تعيين روايي پرسشنامه از نظرات اساتيد و صاحب نظران مربوطه استفاده شد. ارزيابي پايايي نيز در مرحله پيش آزمون با تكميل 30 پرسشنامه از جامعه آماري مورد بررسي صورت گرفت. كه با استفاده از فرمول آلفاي كرونباخ ضريب آلفا عدد 750/0 درصد به دست آمد. در اين تحقيق روستا هاي شهرستان گيلان غرب استان كرمانشاه به عنوان منطقه مورد بررسي انتخاب گرديد و جامعه آماري شامل 550 نفر مردان و زنان روستايي در نظر گرفته شد، كه با استفاده از جدول نمونه گيري گرجسي و مورگان تعداد 220 نفر از آن ها به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده اند. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد كه رابطه معني-داري بين متغيرهاي سن، سطح سواد، جنسيت، شغل، تعداد دام، ويژگي هاي اجتماعي فرهنگي مردم، ميزان وابستگي اقتصادي مردم به جنگل، وضعيت ارتباطات سازماني و ميزان دانش و اطلاعات روستاييان در زمينه جنگل با مشاركت در طرح-هاي حفاظت از جنگل وجود دارد. علاوه بر اين نتايج تحليل رگرسيون چندگانه نشان مي دهد كه متغيرهاي وضعيت ارتباطات سازماني و ميزان دانش و اطلاعات مردم در زمينه حفاظت از جنگل تأثير معني داري بر ميزان مشاركت روستاييان در طرح هاي حفاظت از جنگل داشته اند؛ و دو متغير مذكور در مجموع، 29 درصد از ميزان مشاركت روستاييان در طرح هاي حفاظت از جنگل را پيش بيني نمودند.
    Thesis summary

  19. تأثير برنامه هاي مدرسه در مزرعه بر دانش و نگرش كشاورزان شهرستان صحنه نسبت به مديريت تلفيقي آفات گوجه فرنگي
    طاهره اميري 2015
    اﮔﺮﭼﻪ ﮐﺎرﺑﺮد آﻓﺖﮐﺶﻫﺎ در ﮐﺸﺎورزي ﺑﺎﻋـﺚ اﻓـﺰاﯾﺶ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺤﺼﻮل ﻣﯽشود وﻟـﯽ اﻣـﺮوزه ، ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﻣﺸﮑﻼت زﯾﺴﺖ ﻣﺤﯿﻄﯽ و ﺗﺒﻌﺎت ﻧﺎﺷـﯽ از ﺑﻘﺎﯾـﺎي ﺳﻢ در ﻏﺬاي ﻣﺼﺮفﮐﻨﻨـﺪﮔﺎن، ﮐـﺎﻫﺶ اﺳـﺘﻔﺎده از اﯾـﻦ ﺳﻤﻮم ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻫﻤﮕﺎن ﻗﺮار ﮔﺮفته اﺳﺖ. در سالهاي اخير، حفظ محصول، رعايت ملاحظات زيست محيطي توأم با كاهش هزينه هاي توليد، توليد محصول سالم و توانمند سازي كشاورزان سبب ترويج گسترده مديريت تلفيقي آفات به عنوان سازوكاري شايسته براي كنترل آفات و مبارزه با بيماريها و آفات در راستاي پيشبرد كشاورزي پايدار شده است و ضرورت پرداختن به الزامات به كارگيري اثربخش فن آوري هاي مديريت تلفيقي آفات در نهاد ترويج كشاورزي در اهم برنامه هاي آن قرار گرفته است.تحقيق حاضر با هدف بررسي تأثير برنامه هاي مدرسه در مزرعه بر دانش و نگرش كشاورزان شهرستان صحنه نسبت به مديريت تلفيقي آفات گوجه فرنگي انجام شد. اين تحقيق از نظر هدف كاربردي، ازنظر گردآوري داده ها آزمايشي و از نظر ميزان نظارت و درجه كنترل از نوع تحقيقات ميداني مي باشد. جامعه آماري شامل 110 نفراز كشاورزان گوجه فرنگي كار روستاهاي سياه چقا، دركه، عين القاص و سرآسياب شهرستان صحنه بود كه با توجه به محدود بودن حجم جامعه آماري، در اين پژوهش از روش سرشماري استفاده شد. ابزار اصلي تحقيق پرسشنامه محقق ساخته بود كه روايي آن توسط اساتيد دانشگاه بوعلي سينا و دانشگاه رازي وكارشناسان مديريت جهادكشاورزي شهرستان صحنه بررسي شد و پايايي آن با استفاده از فرمول آلفاي كرونباخ بين 730/0 تا 939/0 محاسبه گرديد. روش هاي آماري مورد استفاده در تحقيق شامل آمار توصيفي و آمار تحليلي بود و درتحليل داده ها از نرم افزار spss نسخه 16 استفاده شد. روش آماري مورد استفاده، آزمون t زوجي(همبسته) به منظور مقايسه ميانگين ها و آزمون ويل كاكسون به منظور مقايسه برخي متغيرهاي تحقيق در دو وضعيت قبل و بعد از برگزاري دوره مدرسه در مزرعه مي باشد. يافته هاي تحقيق نشان دادكه دانش و نگرش كشاورزان نسبت به مديريت تلفيقي آفات پس از شركت در كلاسهاي مدرسه در مزرعه افزايش يافته است. همچنين نتايج حاصل از مقايسه و بررسي تفاوت بين برخي متغيرهاي وابسته تحقيق در دو زمان قبل و بعد از برگزاري دوره مدرسه در مزرعه نشان داد كه بين ويژگي هاي آموزشي، اجتماعي و ارتباطي، عملكرد و درآمد قبل و بعد از برگزاري دوره مدرسه در مزرعه تفاوت معني دا
    Thesis summary

  20. عوامل موثر بر توسعه فرصت هاي شغلي در تعاوين هاي توليد استان زنجان
    صمداله قنبري 2015
    مسئله ي مهمي كه در سال هاي اخير كشور را دچار مشكل كرده است افزايش بيكاري و كمبود فرصت هاي شغلي است كه بايد راهكاري براي آن انديشيده شود در اين ميان ايجاد اشتغال توسط تعاوني هاي كشاورزي راهكار مناسبي براي اين معضل به نظر مي رسد هدف اين پژوهش شناسايي عوامل موثر بر توسعه ي فرصت هاي اشتغال در تعاوني هاي توليد كشاورزي است جامعه ي آماري پژوهش را مديران عامل تعاوني هاي كشاورزي استان زنجان تشكيل داده اند كه تعداد آنها 620 نفر بود كه 234 نفر با استفاده از جدول كرجسي و مورگان به عنوان نمونه براي مطالعه انتخاب شدند ابزار گردآوري اطلاعات پرسشنامه بود. روايي محتوايي ابزار با استفاده از نظرات اساتيد دانشگاه و نظرات چند تن از مديران تعاوني هاي كشاورزي تاييد شد پايايي ابزار نيز بعد از انجام پيش آزمون با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ 0.82 به دست آمد نتايج تحليل عاملي نشان داد كه شش عامل زيرساختي وتسهيلاتي كشاورزي، سياست گذاري و حمايت هاي قانوني، مديريتي و سازماني، اجتماعي و ارتباطي، اقتصادي و سرمايه گذاري و عامل آموزشي، مهارتي و اطلاعاتي به عنوان عوامل موثر بر توسعه ي فرصت هاي شغلي شناسايي شدند كه مجموع 22/64 درصد واريانس را تبيين مي كنند.
  21. شناسايي نظام هاي حمايتي مورد نياز براي توسعه كارآفريني در بخش كشاورزي استان همدان
    مهرانگيز رادمهر 2015
    باتوجه به اهميت بخش كشاورزي در استان همدان و تاثير آن در ايجاد اشتغال و توسعه ي اقتصادي منطقه، تحقيق حاضر در پي شناسايي و اولويت بندي انواع نظام هاي حمايتي مورد نياز براي توسعه كارآفريني در بخش كشاورزي است. اين پژوهش، در سال 1393 در استان همدان انجام شد. پژوهش از لحاظ هدف كاربردي، از لحاظ جمع آوري داده ها پيمايشي است و جامعه آماري آن تمامي كارآفرينان در بخش كشاورزي بوده است(117=n). پرسشنامه اي محقق ساخته، با مرور پيشينه و مطالب آموزشي ارائه شده در دوره ها طراحي گرديد كه روايي آن بر پايه نظر جمعي از اساتيد گروه ترويج و آموزش كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا تأييد شد و پايايي پرسش نامه نيز با استفاده از محاسبه آلفاي كرونباخ30 پرسش نامه توسط كارآفرينان پاسخ داده شد كه بين 0.829 تا 0.908 بود، تأييد گرديد. به منظور بررسي نتايج از نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده شد و روش هاي آماري به كار رفته شامل ضريب تغييرات و تحليل عاملي بود. براساس يافته هاي تحقيق، نظام هاي حمايتي را مي توان در چهار دسته تقسيم بندي نمود شامل: حمايت هاي مالي (تخصيص يارانه و سوبسيد، مشوق هاي اقتصادي، مشوق هاي انگيزشي، افزايش ميزان تسهيلات مالي و امتيازات مالي ويژه به ايده نو)، آموزشي (آموزش فني تخصصي، تعامل با مراكز دانشگاهي و شبكه هاي مجازي، خدمات مشاوره اي، تامين فرصت يادگيري و اطلاع رساني و آموزش راه اندازي كسب و كار)، قانوني (تنظيم و پايش قوانين، اصلاح سياست هاي قيمت گذاري، تسريع روند قانوني توسعه كسب و كار، قوانين گمركي و حمايت از مالكيت معنوي و هماهنگي نظام هاي قانوني) و نهادي-زيرساختي (گسترش شبكه توليد و بازار، تأمين امكانات زير ساختي، ايجاد مراكز رشد و شبكه هاي ارتباطي تجاري) بوده است. همچنين حمايت هاي مالي در اولويت نخست قرار گرفت.
    Thesis summary

  22. واكاوي عوامل موثر بر عملكرد مشاغل خانگي زنان در رزن
    هاجر وحدت مودب 2014
    مشاغل خانگي به عنوان راه حلي متناسب با شرايط زندگي فردي و اجتماعي زنان روستايي، مي تواند باعث ارتقا وضعيت اقتصادي و اجتماعي آنان شود ولي علي رغم سابقه اي كه مشاغل خانگي در جوامع روستايي كشور دارد، مطالعات چنداني در خصوص عواملي كه منجر به بهبود وضعيت كسب و كارهاي خانگي زنان مي شود انجام نشده است، به همين سبب مطالعه حاضر با هدف بررسي تاثير ابعاد مختلف توانمندي اجتماعي به عنوان يكي از مهم ترين عوامل موثر بر بهبود وضعيت كسب و كارهاي خانگي زنان روستايي انجام شده است. روش تحقيق پيمايشي بوده و پرسشنامه با توجه به پژوهش هاي قبلي انجام شده و پرسشنامه ارئه شده توسط بانك جهاني جهت سنجش توانمندي هاي زنان ، طراحي شده است. جامعه آماري اين تحقيق زنان روستايي داراي مشاغل خانگي شهرستان رزن استان همدان بود كه با استفاده از نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي، و فرمول كوكران 283 نفر مورد نظر گزينش و مطالعه قرار گرفتند. نتايج تحقيق نشان داد كه توانمندي اجتماعي زنان روستايي داراي مشاغل خانگي در 1/19 درصد كم، 29 درصد متوسط، 2/38 درصد زياد و 13 درصد خيلي زياد است؛ كه اين نتيجه نشانگر وضعيت متوسط به بالاي اين بعد از توانمندي در جامعه مرد مطالعه است. و همچنين بنابر نتايج به دست آمده ميزان بهبود در 3/17 درصد كم، 1/37 درصد متوسط، 2/27 درصد زياد و 4/18 درصد خيلي زياد بوده است. نتايج تحليل رگرسيون نيز نشان داد كه ارتباطات اجتماعي، مشاركت اجتماعي و اعتماد به-نفس از مهم ترين عوامل موثر بر بهبود وضعيت مشاغل خانگي زنان روستايي هستنند كه در مجموع 1/62 در صد از متغير بهبود وضعيت مشاغل خانگي را تبيين مي كنند.
    Thesis summary

  23. بررسي نقش كسب و كارهاي خانگي بر توانمندي اقتصادي اجتماعي زنان روستايي شهرستان اسلام آباد غرب
    سارا جليليان 2014
    توانمندسازي زنان به طور گسترده اي به عنوان يك هدف مهم در توسعه بين المللي شناخته شده است. مهم ترين هدفي كه در اين پژوهش مورد بررسي و تحليل قرار گرفته است؛ بررسي نقش كسب و كارخانگي در توانمندي اقتصادي- اجتماعي زنان روستايي شهرستان اسلام آبادغرب مي باشد. روش تحقيق پيمايشي است و جامعه آماري تحقيق شامل 265 نفر از زنان روستايي داراي كسب و كارخانگي در شهرستان اسلام آبادغرب مي-باشد. كه 161 نفر بر اساس فرمول كوكران براي نمونه انتخاب و بررسي شد. ابزار مورد استفاده براي جمع آوري داده ها پرسشنامه و همگام با مصاحبه بوده است كه روايي صوري آن به وسيله اساتيد و متخصصين تاييد گرديد و جهت تعيين پايايي آن تعداد 30 پرسشنامه توسط زنان روستايي تكميل شده و مورد مطالعه قرار گرفت، ضريب آلفاي كرونباخ براي بخش هاي مذكور محاسبه شد و در نهايت مقدار 94/0 = α نشان داد كه وسيله تحقيق از قابليت بالايي براي جمع آوري اطلاعات برخوردار است. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و براي آزمون مدل ساختاري تحقيق از نرم افزار ليزرل استفاده شد. نتايج پژوهش نشان داد كه 9/73 درصد از زنان بررسي شده از توانمندي اقتصادي بالايي برخوردارند و تنها 4/12 درصد از آن ها توانمندي اقتصادي پاييني دارند. و ميانگين توانمندي اجتماعي 3/73 درصد از زنان روستايي مورد مطالعه نيز در حد بالايي است. همچنين نتايج نشان داد، توانمندي اقتصادي و اجتماعي با نوع كسب و كار خانگي ارتباط معنا دار دارد و توانمندي اقتصادي با ميزان تحصيلات رابطه معني داري دارد. نتايج تحليل رگرسيون نيز نشان داد كه سازه-هاي ترويجي موثر بر توانمندي اجتماعي اقتصادي زنان تاثير گذار است. و تا 5 گام پيش رفت كه در مجموع 97 درصد از تغييرات متغير توانمندي اجتماعي را تبيين مي كنند. و سازه هاي ترويجي موثر بر توانمندي اقتصادي نيز تا 3 گام پيش رفت كه در مجموع 73 درصد از تغييرات متغير توانمندي اقتصادي را تبيين مي كنند. علاوه بر اين، نتايج حاصل از تحليل عاملي نشان داد كه عوامل اجتماعي، آموزشي و اقتصادي در راه اندازي كسب و كار خانگي موثر است. نتايج تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاري نشان داد كه بين كسب و كارخانگي با توانمندسازي زنان روابط مستقيم و مثبتي وجود داشته است. . نتايج همچنين تحقيق نشان داده است كه مدل طراحي شده معادلات ساختاري براي توان
  24. بررسي سطح و ميزان مشاركت روستائيان در طرح هادي روستاييي شهرستان همدان: مطالعه موردي روستاي سنگستان
    مهسا معتقد 2014
    موضوع مشاركت در دهه هاي اخير از مقولات مهم ادبيات توسعه به ويژه توسعه و عمران روستايي به شمار مي آيد. استفاده از مشاركت و توانمندي هاي مردم بخصوص روستاييان براي عمران و توسعه مناطق روستايي به عنوان يك راهبرد موثر در مديريت و برنامه ريزي به شمار مي آيد. اين پژوهش با هدف بررسي مشاركت روستاييان در طرح هادي روستايي شهرساتان همدانبه مرحله اجرا در آمده است.پژوهش حاضر مبتني برروش توصيفي_همبستگي و نوع مطالعات كمي است،اطلاعات مورد نياز با استفاده ازروش هاي اسنادي و كتابخانه اي و مشاهدات ميداني،همچنين پرسشنامه جمع آوري گرديد.براي تعيين روايي پرسشنامه از نظرات اساتيد و صاحب نظران مربوطه استفاده شد.ارزيابي پاياني پرسشنامه نيز در مرحله پيش آزمون با تكميل 30 پرسشنامه از جامعه آماري مورد مطالعه صورت گرفت كه با استفاده از فرمول آلفاي كرونباخ عدد 0/91 درصد به دست آمد.در اين تحقيق روستاي سنگستان در شهرستان همدان به عنوان منطقه مورد بررسي انتخاب گرديد و جمعه آماري شامل مردان روستايي به تعداد 483 نفر در نظر گرفته شد كه با استفاده از فرمول كوكران تعداد 150 نفر از آنها به عنوان نمونه مورد بررسي انتخاب شدند. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد كه رابطه معني داري بين متغيرهاي منبع درامد خانوار، تماي به ماندگاري در روستا، انگيزه براي مشاركت در طرح هادي روستايي با متغير ميزان مشاركت روستاييان در طرح وجود دارد. علاوه براين، نتايج تحليل رگرسيون چندگانه مشخص نمود كه متغيرهاي انگيزه مشاركت در طرح هادي، منبع درآمد خانوار، و تمايل به ماندگاري در روستا در رگرسيون چندگانه 86.9 درصد از مجموع تغييرات سطح و ميزان مشاركت روستاييان را تبيين نمودند. در ارتباط با سطح و ميزان مشاركتروستاييان در طرح مذكور، يافته ها نشان داد كه 29.86 درصد از پاسخگويان هيچگونه مشاركتي نداشته اند . سطح مشاركت روستاييان در مجوع در حد متوسط آرزيابي شده و تيپ مشاركت آنها نيز در طرح از نوع مشورتي، اطلاع دهي و انيگزه و مشوقهاي مادي بوده است.
    Thesis summary

  25. بررسي سطح و ميزان مشاركت روستاييان در طرح هاي روستايي شهرستان همدان
    2014
    موضوع مشاركت مردمي در دهه هاي اخير از مقولات مهم ادبيات توسعه به ويژه توسعه و عمران روستايي به شمار مي آيد. استفاده از مشاركت و توانمندي هاي مردم به خصوص روستاييان براي عمران و توسعه مناطق روستايي به عنوان يك راهبرد موثر در مديريت و برنامه ريزي به شمار مي آيد. اين پژوهش با هدف بررسي مشاركت روستاييان در طرح هاي هادي روستايي شهرستان همدان به مرحله اجرا در آمده است. پژوهش حاضر مبتني بر روش توصيفي- همبستگي و نوع مطالعات كمي است، اطلاعات مورد نياز با استفاده از روش هاي اسنادي و كتابخانه اي و مشاهدات ميداني، همچنين پرسشنامه جمع آوري گرديد. براي تعيين روايي پرسشنامه از نظرات اساتيد و صاحب نظران مربوطه استفاده شد. ارزيابي پايايي پرسشنامه نيز در مرحله پيش آزمون با تكميل30 پرسشنامه از جامعه آماري مورد مطالعه صورت گرفت كه با استفاده ازفرمول آلفاي كرونباخ ضريب α عدد 91/0 به دست آمد. در اين تحقيق روستاي سنگستان در شهرستان همدان به عنوان منطقه مورد بررسي انتخاب گرديد و جامعه آماري شامل مردان روستايي به تعداد 483 نفر در نظر گرفته شد كه با استفاده از فرمول كوكران تعداد 150 نفر از آن ها به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد كه رابطه معني داري بين متغيرهاي منبع درآمد خانوار، تمايل به ماندگاري در روستا، انگيزه به مشاركت در طرح هادي روستايي با ميزان مشاركت روستاييان در طرح هادي وجود دارد، علاوه بر اين، نتايج تحليل رگرسيون چندگانه مشخص نمود كه متغيرهاي انگيزه به مشاركت در طرح هادي، منبع درآمد خانوار و تمايل به ماندگاري در روستا تاثير معني داري را در ميزان مشاركت روستاييان در طرح هادي روستايي داشته-اند. 3 متغير مذكور در مجموع، 9/86 درصد از تغييرات سطح و ميزان مشاركت روستاييان در طرح هادي روستايي را پيش بيني نمودند. در ارتباط با سطح و ميزان مشاركت روستاييان در طرح هادي يافته هاي پژوهش نشان مي دهد كه در روستاي مورد مطالعه 86/29 درصد از افراد مورد بررسي مشاركت خاصي در هيچ كدام از مراحل اجراي طرح هادي نداشته اند. 33/75 درصد از افراد مورد نظر مشاركت در حد ضعيف داشته اند، 3/86 درصد از مردان روستايي پاسخگو مشاركتي در حد متوسط داشته اند، 19/8درصد مشاركت در حد خوب براي خويش اظهار نموده اند. بنابراين سطح و تيپ مشاركت مردم روستايي به صورت عمده از نوع مشورتي و اطلاع دهي