Faculty - دانشکده کشاورزی
Assistant Professor
Update: 2024-10-24
Morteza Yavari
Faculty of Veterinary Medicine / Department of Clinical Sciences
Master Theses
-
تعيين گروههاي فيلوژنيك اشريشيا كلي جدا شده از شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان در گاوداريهاي شهرستان همدان بر اساس روش كلرمونت
2024ورم پستان، واكنش التهابي بافت غده پستاني به دلايل مختلف است كه مهم ترين علت آن، ورود ميكروارگانيسم هاي بيماري زا به خصوص باكتري ها، به داخل بافت پستان مي باشد. اين بيماري در سراسر جهان به صنعت دامپروري و به توليدكنندگان لبني خسارات فراواني وارد مي كند و به همين دليل يكي از بيماري هاي مهم در گاوهاي شيري به شمار مي رود. بر اساس وجود يا عدم وجود علائم باليني، اين بيماري به دو فرم باليني و تحت باليني بروز پيدا مي كند. علاوه بر اين، ورم پستان را مي توان بر اساس عامل ايجاد كننده آن، تحت عناوين محيطي و مسري (واگيردار) طبقه بندي كرد. اشريشيا كلي، يك باكتري ميلهاي گرم منفي رودهاي است كه به خانواده انتروباكترياسه تعلق دارد و به عنوان يكي از مهمترين عوامل بيماري ورم پستان محيطي شناخته ميشود. باكتري اشريشيا كلي داراي 8 گروه فيلوژنيك شامل گروه هاي A ، B1 ، B2، C ، D، E، F و Clade I ميباشد. مطالعه حاضر به منظور تعيين گروههاي فيلوژنيك باكتري اشريشيا كلي جدا شده از شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان باليني در گاوداريهاي صنعتي شهرستان همدان انجام شده است. در اين مطالعه، گروههاي فيلوژنيك 65 جدايه اشريشيا كلي جدا شده از شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان باليني كه در مطالعات قبلي جداسازي، شناسايي و تأييد هويت شده بودند، با استفاده از روش واكنش زنجيرهاي پلي مراز چهارگانه (Quadruplex PCR) تعيين گرديد. در پايان 48% ، 11% ، 3% ، 5/1% و 5/1% از جدايهها به ترتيب در گروههاي فيلوژنيك B1 ، E، A ، B2 و C قرار گرفتند و 35% از جدايهها نيز در هيچكدام از اين گروههاي فيلوژنيك قرار نگرفتند (Unknown). نتايج اين مطالعه نشان ميدهد كه اكثر جدايههاي اشريشيا كلي جدا شده از شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان باليني در گاوداريهاي صنعتي شهرستان همدان، به گروه فيلوژني B1 تعلق دارند.
Thesis summary
-
مقايسه برنامه كوتاه مدت و بلند مدت همزماني فحلي بر عملكرد توليدمثلي بز در فصل غير توليدمثلي
2023اين آزمايش با تعداد 50 راس بز نژاد لري در فصل غير توليدمثلي در شهرستان خرم آباد (با عرض جغرافيايي 29 دقيقه و 33 درجه)، انجام گرفت. ابتدا بز هايي كه حداقل 60 روز از زايمان آنها گذشته بود، با توجه به سن، وزن و سابقه دوقلوزايي به صورت كاملا تصادفي در دو گروه قرار داده شدند. در گروه اول (گروه شاهد)، بز ها با استفاده از اسفنج گذاري به مدت 16 روز و تزريق 400 واحد بين المللي هورمون PMSG در زمان برداشت اسفنج ها، همزمان سازي فحلي شدند. گروه دوم (گروه تيمار)، بز ها در روز اول اسفنج گذاري، مقدار 50 ميكروگرم هورمون گنادرولين دريافت كردند و در روز پنجم (يك روز قبل از برداشت اسفنج ها)، مقدار400 واحد بين المللي هورمون PMSG و 30 ميكروگرم پروستاگلاندين به صورت عضلاني دريافت كردند. سپس در روز ششم، اسفنجها برداشته شدند. پس از برداشت اسفنج ها، تعداد سه راس نر بز تيزر مجهز به پيش بند تا زمان تلقيح وارد گله شد. 36 ساعت پس از برداشت اسفنج ها، تلقيح مصنوعي به روش داخل سرويكس با استفاده از نمونه اسپرم منجمد از نزاد مورسيا -كشور اسپانيا براي تمامي بزها انجام شد. براي تعيين ميزان پروژسترون خون، در روزهاي 0، 6 ، 16 دوره آزمايش و 21 روزگي پس از تلقيح، از بز هاي دو گروه، خون گيري به عمل آمد. سرم نمونه هاي خون توسط دستگاه سانتريفيوژ با نيروي 1500 به مدت 10 دقيقه جدا و در دماي 20- درجه سانتي گراد تا زمان آناليز نگه داري شد. غلظت پروژسترون سرم نمونه ها با استفاده از روش الايزا با يكي از كيتهاي تجاري تعيين شد. براي مطالعات سيتولوژي نيز با استفاده از سوآب پنبه اي مرطوب با چرخش ملايم روي ديواره واژن تمونه جمع آوري شد. از مخاط واژن بز ها در 3 زمان مختلف (1-روز شروع برنامه و قبل از اسفنج گذاري (روز صفر) 2- روز تلقيح مصنوعي 3-21 روز بعد از تلقيح مصنوعي نمونه گرفته شد و پس از خشك شدن و تثبيت نمونه با متانول بر روي هر لام اطلاعات مربوط هر بز درج شد و براي بررسي تغييرات تعداد سلول هاي( اينترمديت، سوپرفشيال، بازال و نوتروفيل) به آزمايشگاه هماتولوژي منتقل گرديد. در روز 45 پس از تلقيح، از طريق دستگاه اولتراسونوگرافي، آبستني در بز ها تشخيص داده شد. آزمايش در قالب طرح كاملا تصادفي انجام گرفت. در پايان اطلاعات مربوط به فراسنجه هاي توليدمثلي شامل نرخ بروز فحلي، نرخ آبستني (تعداد بز تلقيح شده / تعداد بز آبستن)،
Thesis summary
-
بررسي حضور ژن هاي حدت act، alt، ast و ahh1 درآئروموناس هيدروفيلاهاي جدا شده از كپور ماهيان مشكوك به سپتيسمي هموراژيك در استخر هاي پرورش ماهي گرم آبي استان گيلان
2023عفونتهاي باكتريايي يكي از عوامل مهم تلفات در مزارع پرورش ماهي محسوب ميشوند وآئروموناس هيدروفيلا يكي از باكتريهاي مهم و بيماريزا در ماهيان ميباشد. باكتري آئروموناس هيدروفيلا يكي از پاتوژن هاي فرصت طلب ساكن آب هاي شيرين و شور دستگاه گوارش ماهيان سالم است و موجب سپتيسمي همراه با خونريزي هاي جلدي و احشايي، تورم روده و مرگ مي شود. وجود فاكتورهاي حدت متعدد در آئروموناس هيدروفيلا موجب شدت و قدرت بيماري زايي اين باكتري شده است. هدف از اين مطالعه، بررسي فراواني حضور ژن هاي حدت act (cytotoxic enterotoxin)، ahh1 (hemolysine)، alt (cytotonic heat –liable enterotoxin) و ast (cytotonic heat –stableenterotoxin) در جدايه هاي آئروموناس هيدروفيلاي جدا شده از كپور ماهيان مشكوك به سپتيسمي هموراژيك در استخرهاي پرورش ماهي گرم آبي استان گيلان بود. جامعه هدف در اين مطالعه توصيفي تحقيقي، 42 جدايه آئروموناس بود كه قبلاً با استفاده از روش هاي بيوشيميايي و مولكولي به عنوان گونه آئروموناس هيدروفيلا تأييد شده بود. در مطالعه حاضر فراواني ژن هاي حدت ahhl، act، alt و ast با استفاده از روش Multiplex PCR بررسي شد و نتايج به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماري SPSS مورد آناليز قرار گرفت. نتايج نشان داد كه ژن ahh1 با 5/90 درصد (38 جدايه) بيشترين فراواني را به خود اختصاص داد و ژن هاي act، alt و ast به ترتيب با 88 درصد (37 جدايه) و 5/78 درصد (33 جدايه) و 62 درصد (26 جدايه) در رتبه هاي بعدي جاي گرفتند. از اين رو با توجه به بالا بودن ميزان حضور ژن هاي حدت و وجود چند ژن حدت بصورت همزمان در يك سويه، قدرت بيماري زايي جدايه هاي مورد مطالعه ممكن است نسبت به ساير سوشها بالاتر باشد. نتايج نشان داد كه همه جدايهها حداقل يكي از ژنهاي حدت مورد مطالعه را حمل ميكرد و 57 درصد از جدايهها بصورت همزمان هر چهار ژن حدت را دارا بودند. با توجه به مشترك بودن اين بيماري با انسان و احتمال انتقال چنين سويه هايي به انسان، رعايت موازين بهداشتي در جلوگيري از انتقال و انتشار لازم و ضروري است.
Thesis summary
-
بررسي اثر استفاده از مهاركننده آروماتاز 450-P بر پاسخ به سوپراوولاسيون، غلظت هورمون هاي استروئيدي و برخي فراسنجه هاي خوني در ميش هاي نژاد مهربان
ابوالفضل قرباني 2023هورمون استراديول از طريق اثرات فيدبك منفي بر محور هيپوتالاموس-هيپوفيز-گناد، ترشح گنادوتروپين ها را سركوب مي كند. از نظر تئوري، هنگامي كه فيدبك منفي استراديول با استفاده از مهاركننده هاي آروماتاز برداشته مي شود، امكان افزايش ترشح FSH فراهم مي شود، كه مي تواند به نوبه خود باعث ايجاد موج جديدي از رشد فوليكولي و يا رشد تعداد بيشتري فوليكول شود و باعث ايجاد سوپراوولاسيون گردد. بنابراين هدف از اين پژوهش بررسي اثر استفاده از يك نوع مهاركننده آروماتاز (لتروزول) بر پاسخ به سوپراوولاسيون، غلظت هورمون هاي استروئيدي و برخي از فراسنجه هاي خوني در ميش هاي نژاد مهربان بود. بدين منظور در فصل توليدمثلي، 14راس ميش ماده غير آبستن نژاد مهربان با وزن بدني تقريبا يكسان و نمره وضعيت بدني 5/3-3 انتخاب شد. همه ميش ها ابتدا براي مدت 14روز توسط سيدر تحت درمان پروژسترون قرار گرفتند. چهل و هشت ساعت قبل از خارج سازي سيدرها، به منظور القاء سوپراوولاسيون، ميش ها به ازاي هر كيلوگرم وزن زنده 25 واحد بين المللي هورمون eCG دريافت كردند و سپس به دو تيمار تقسيم شدند. تيمار هاي آزمايشي عبارت بودند از:1- در پروتكل سوپراوولاسيون اين گروه فقط از eCG استفاده شد (گروه شاهد)؛ 2- در پروتكل سوپراوولاسيون اين گروه علاوه بر eCG، از لتروزول نيز استفاده شد (گروه لتروزول)، بطوريكه هر راس ميش براي سه روز متوالي (همزمان با تزريق eCG، 24 و 48 ساعت بعد از آن) روزانه پنج ميلي گرم قرص لتروزول دريافت كرد. 24ساعت بعد از خارج سازي سيدر ميزان بروز فحلي ثبت؛ و كيفيت فحلي، تعداد و نوع فوليكول هاي تخمداني به روش لاپاراسكوپي ارزيابي شد. هم چنين يك هفته بعد از خارج سازي سيدر، تخمدان ها به روش لاپاراسكوپي معاينه و تعداد اجسام زرد و يا فوليكول هاي تخمك ريزيتخمكريزي نكرده و كيستيك شمارش گرديد. ميش هايي كه داراي بيش ازسه جسم زرد يا سه فوليكول بزرگ بودند به عنوان ميش هاي داراي پاسخ به سوپراوولاسيون طبقه بندي شدند. غلظت استراديول پلاسما 24ساعت بعد از خارج سازي سيدر و پروژسترون نيز هشت روز بعد از خارج سازي سيدر در خون ميش ها اندازه گيري شد. علاوه بر آن برخي فراسنجه هاي خوني مانند گلوكز، كلسترول، تري گليسيريد، پروتئين كل، آلبومين و آنزيم هايALP، AST و ALT نيز اندازه گيري شد. نرخ بروز فحلي و تعداد فوليكول هاي بزرگ، متوسط و كوچك بين تيمارها
Thesis summary
-
اثر استفاده از پوشش نانو سيلور در اسفنج بر جمعيت ميكروبي واژن پس از هم زمان سازي فحلي گوسفندان
فاطمه گنجي هرسيني 2023همزمان سازي فحلي در ميش ها اغلب با استفاده از پروژستوژن هاي مصنوعي به صورت ابزار هاي داخل واژني به مدت 12 تا 14 روز انجام مي شود. از بين دستگاه هاي آزاد سازي هورموني داخل واژني، اسفنج به دليل قيمت مناسب توصيه مي گردد. استفاده از اين دستگاه هاي داخل واژني مي تواند باعث احتباس ترشحات واژن و ترشحات غيرطبيعي در هنگام خروج دستگاه شود كه سبب تغييراتي در فلور باكتريايي واژن نموده و كاهش نرخ باروري را بدنبال خواهد داشت. اين آزمايش به منظور بررسي اثر استفاده از اسفنج پوشش داده شده بانانوسيلور وتزريق پروبيوتيك در داخل واژن و تاثير بر باروري و آبستني انجام شد. اين تحقيق بر روي 75 راس ميش نژاد مهربان و رومانوف در قالب 3 تيمار 25(راس) انجام شد. تيمارها شامل: تيمار1- اسفنج معمولي (بدون پوشش نانو و بدون تزريق پروبيوتيك)، تيمار2- اسفنج داراي پوشش نانوسيلور و تيمار3-اسفنج با تزريق واژني پروبيوتيك حاوي باكتري هاي لاكتوباسيل بودند. در روز صفر آزمايش يعني روز اسفنج گذاري و روز 14 (اسفنج برداري) نمونه خون از ميش ها به منظور آناليز درصد گلبول هاي سفيد (لنفوسيت، نوتروفيل، ائوزينوفيل، بازوفيل، مونوسيت) گرفته شد و به آزمايشگاه هماتولوژي دانشكده پيرادامپزشكي فرستاده شد. همچنين در روز اسفنج گذاري، اسفنج برداري و تشخيص آبستني نمونه سواپ جهت كشت باكتريايي و شمارش تعداد كلوني در واحد حجم از بخش خلفي واژن انجام شد. همزمان نمونه سيتولوژي واژن جهت شناسايي و شمارش سلول هاي اپيتليال (سلول اينترمديت، سلول سوپرفشيال وسلول پارابيضال) و التهابي (نوترفيل ها و ماكروفاژها) گرفته شد. همچنين دماي واژن ميش ها در روز اسفنج گذاري و 24 ساعت بعد از اسفنج گذاري با دماسنج اندازه گيري شد. تشخيص آبستني ميش ها 45 روز بعد از قوچ اندازي جهت ارزيابي باروري صورت گرفت. تجزيه تحليل داده ها در يك طرح كاملا تصادفي با 3 تيمار و 25 تكرار صورت پذيرفت. نتايج نشان داد استفاده از پوشش نانونقره در زمان كاربرد اسفنج كاهش فلور ميكروبي واژن نسبت به گروه را بدنبال داشت بطوريكه لگاريتم تعداد كلوني در هر ميلي ليتر در گروه نانو از 93/3 در زمان اسفنج گذاري به 27/1 در زمان خارج كردن اسفنج كاهش يافت در حاليكه در گروه كنترل اين شاخص از 9/3 به 5/5 افزايش نشان داد. همچنين استفاده از اسفنج با پوشش نانو و تزريق پروبيوتيك در واژن تاثير معني داري بر
Thesis summary
-
بررسي اثرات سطوح مختلف تفاله گوجه فرنگي عمل اوري شده بر برخي از متابوليت هاي خوني و پاسخ ايمني در نيمچه هاي تخمگذار رنگي
نسترن مرادخاني صحنه 2023تفاله گوجه فرنگي منبعي غني از برخي عوامل تعديل كننده سيستم ايمني و فراسنجه هاي متابوليكي مانند ليكوپن، فولات، ويتامين C، ويتامين A، فنوليك ها و فلاونوئيدها است. با فرآوري كردن تفاله گوجه فرنگي تركيبات ياد شده بهتر در دسترس حيوان قرار مي گيرند و علاوه بر آن، اين ماده غذايي مي تواند براي مدت زمان طولاني تري نگهداري شود و مي توان از آن به عنوان جايگزين خوراك طيور استفاده كرد. بنابراين هدف از اين پژوهش بررسي اثرات سطوح مختلف تفاله گوجه فرنگي فرآوري شده بر فراسنجه هاي خوني و پاسخ ايمني نيمچه هاي تخمگذار رنگي بود. در اين پژوهش 128 قطعه نيمچه تخمگذار رنگي نژاد گلپايگاني بطور تصادفي به 4 گروه تقسيم و در قالب طرح كاملا تصادفي با 4 تيمار، 4 تكرار و 8 قطعه پرنده در هر تكرار انجام شد. تفاله گوجه فرنگي مورد آزمايش با استفاده از گونه باكتريايي باسيلوس سابتيلس و قارچ تريكودرماريسئي در مخزن مخصوص در مدت زمان 28 روز در دماي 30 درجه سانتي گراد فرآوري شد. تيمارها شامل؛ 1- تيمار شاهد (فقط جيره پايه بدون تفاله گوجه فرنگي فرآوري شده)2- جيره حاوي 5 درصد تفاله گوجه فرنگي فرآوري شده 3- جيره حاوي 10 درصد تفاله گوجه فرنگي فرآوري شده 4- جيره حاوي 15 درصد تفاله گوجه فرنگي فرآوري شده بود كه به مدت 6 هفته به طول انجاميد. به منظور چالش سيستم ايمني، در هفته هاي چهارم و پنجم به پرنده هاي انتخابي در هر تيمار 1 ميلي ليتر سوسپانسيون 3 درصد گلبول قرمز گوسفندي (SRBC) تزريق شد. سپس يك هفته و دو هفته پس از تزريق SRBC خون گيري انجام و غلظت آنتي بادي هاي كل و حساس به 2-مركاپتواتانول به روش هماگلوتيناسيون تعيين شد. همچنين در پايان آزمايش به منظور تعيين فراسنجه هاي متابوليكي از هر پرنده نمونه خون اخذ و ميزان گلوكز، كلسترول، تري گليسريد، پروتئين كل، آلبومين، آنزيم هاي لاكتات دهيدروژناز، آسپارتات آمينوترانسفراز، آلانين امينوترانسفراز و آلكالين فسفاتاز سرم هاي تهيه شده با استفاده از دستگاه اتوانالايزر تعيين شد. نتايج اين پژوهش نشان داد كه افزودن تفاله گوجه فرنگي فرآوري شده تاثير معني داري بر فراسنجه هاي گلوكز، كلسترول و تري گليسيريد خون نيمچه ها نداشت (05/0P). تغذيه نيمچه هاي تخمگذار با تفاله گوجه فرنگي
Thesis summary
-
بررسي اثر تزريق GnRH آهسته رهش در روز 12 پس از تلقيح بر عملكرد توليدمثلي در گوسفند.
ريحانه طيري 2022هدف از اين مطالعه بررسي اثر درمان هورمون GnRH آهسته رهش در روز 12 پس از تلقيح بر بهبودي توليدمثلي گوسفندهاي نژاد افشاري بود بدين منظور 83 رأس ميش با سن 3-4 سال و ميانگين وزن 55± 2/5 كيلوگرم با شرايط تغذيه يكسان به طور تصادفي براي اين مطالعه انتخاب و به مدت 14 روز سيدر دريافت كردند بعد از خروج سيدر 500 واحد IU هورمون PMSG به صورت عضلاني تزريق شد همه ميش ها 56 ساعت پس از حذف سيدر به روش لاپاراسكوپي تلقيح شدند .سپس ميش ها به سه گروه تقسيم شدند . گروه اول هيچ هورموني دريافت نكردند, سرم فيزيولوژي به ميزان 5 سي سي (گروه شاهد).گروه دوم GnRH آهسته رهش به ميزان 5 سي سي ،گروه سوم GnRH به ميزان 50 ميكروگرم،دريافت كردند.تشخيص آبستني سونوگرافي در روز 30 و 45 روزگي انجام شده .به منظور ارزيابي غلظت پروژسترون و استروژن سرم خون ميش ها در روزهاي 12،17،22،30 بعد از تلقيح گرفته شد نتايج نشان داد كه ميزان درصد گيرايي در 30 و45 روزگي در تيمار GnRH حل شده در ژل نانو هيدروكسيد آلومينيم به طور معني داري با ميانگين (%11/94) بالاتر از GnRH (50%/62)و گروه كنترل(94/52) بودو (p<0/05). درصد بره زايي در تيمار GnRH حل شده در نانو هيدروكسيد آلومينيم نسبت به GnRH بدون حامل ازنظر ميانگين عددي بالاتر بود اما اختلاف معني داري نداشت .درصد از بين رفتن آبستني در زير 45 و بالاي 45 روزگي ،درصد مرگ ومير روياني ،درصد مرگ مير جنيني تفاوت معني داري بين تيمارها وجود نداشت (P>0/05). اما درصد فكانديتي در تيمار GnRH حل شده در نانو هيدروكسيد آلومينيم بالاتر(%100) از GnRH بدون حامل(%25/81) بود P>0/05))، و در گروه بعدي درصد فكانديتي GnRH بدون حامل (%75/93)و گروه كنترل (23/88%)بالاتر از GnRH حل شده در نانو هيدروكسيد آلومينيم (47/76%) بود P>0/05))،درصد تزايد گله تفاوت معني داري نداشت P>0/05))، تفاوت معني داري در نسبت جنسيت بره هاي نر به ماده در بين تيمارها مشاهده شد (p<0/05) غلظت پروژسترون سرم خون در زمان هاي مختلف اختلاف معني داري نداشت (P>0/05).اما در هر تيمار در زمان هاي مختلف معني دار نبود(P>0/05) . بيشترين ميزان پروژسترون در گروه حاوي گنادورولين بدون حامل با ميانگين 37/31 و حل شده در ژل نانو هيدروكسيد آلومينيم با ميانگين 65/4 مشاهده شد و در تيمار گروه بعدي بيشترين ميزان پروژسترون با ميانگين 74/30 در تيمار GnRH حل شد
Thesis summary
-
بررسي اثر تزريق GnRH حل شده در ژل نانو هيدرو كسيد آلومينيوم بر همزمان سازي فحلي،القاء تخمك ريزي و بازده توليدمثلي پس از تلقيح مصنوعي در گوسفند
رقيه محمديان مصمم 2022تزريق تك دوز GnRH در پروتوكل هاي همزمان سازي فحلي مبتني بر αPGF2 و GnRH نمي تواند باعث بروز پالس هاي LH لازم براي بلوغ فوليكول و بروز علائم فحلي شود لذا ممكن است كاهش سرعت رهاسازي و افزايش ماندگاري GnRHپس از تزريق، بلوغ فوليكول و بروز علائم فحلي را بهبود بخشد. بنابراين هدف از اين پژوهش بررسي اثر تزريق GnRH حل شده در ژل نانوهيدروكسيد آلومينيوم (نانوآلوم) و پروپيلن گليكول بر همزمان سازي چرخه فحلي، القاء تخمكريزي و بازده توليدمثلي پس از تلقيح مصنوعي درگوسفند نژاد مهربان بود. در فصل توليدمثلي تعداد 67 رأس ميش بالغ غيرآبستن (با ميانگين وزني33/5±72/57 كيلوگرم، سن2-4 سال و نمره بدني 5/3-3) انتخاب و فحلي با تزريق50 ميكروگرمGnRH هنگام كاشت اسفنج پروژستروني و 5 ميلي گرم دينوپروست ترومتامول هنگام برداشت اسفنج (7 روز بعد) همزمان شد. ميش ها هنگام برداشت اسفنج بطور تصادفي به چهار تيمار تقسيم شدند. در تيمار 1 در زمان برداشت اسفنج هر راس ميش 400 واحد بين الملليeCG دريافت كرد، در تيمار2 و 3 هر راس ميش 36 ساعت پس از برداشت اسفنج به ترتيب 50 ميكروگرم GnRH حل شده در ژل نانوهيدروكسيدآلومينيوم و يا پروپيلن گليكول بصورت زيرجلدي دريافت كرد، در تيمار 4 هر راس ميش 56 ساعت پس از خارج-سازي اسفنج 50 ميكروگرم GnRH حل شده در آب مقطر بصورت عضلاني دريافت كرد. همه ميش ها 56 ساعت پس از برداشت اسفنج به روش لاپاراسكوپي تلقيح شدند. غلظت استراديول (E2) پلاسما 36 و 56 ساعت پس از برداشت اسفنج و ميزان تخمكريزي و غلظت پروژسترون (P4) 11 روز پس از تلقيح اندازه گيري شد. در زمان تلقيح، تعداد ميش هاي فحل تعيين و وضعيت فحلي بر اساس تونوسيته رحم درجه بندي گرديد. ميزان گيرايي، فكانديتي و تزايد گله پس از زايمان محاسبه شد. درصد بروز فحلي، كيفيت فحلي، درصد وقوع تخمكريزي، تعداد تخمك هاي آزاد شده به ازاي هر ميش و غلظت P4 پلاسما بين تيمارها مشابه بود. در تيمار 1 غلظت E2 36ساعت بعد از برداشت اسفنج بيشتر بود (05/0>P) اما، 56 ساعت بعد از برداشت اسفنج بين تيمارها تفاوتي نداشت. در تيمار4 درصد گيرايي نسبت به ميش هاي تخمكريزي كرده بطور معني داري بيشتر از تيمار3 بود (05/0>P) اما، نسبت به ميش هاي تلقيح شده بين تيمارها تفاوت معني داري مشاهده نشد. درصد بره زايي، مرگ و مير جنيني بالاي 45 روز، فكانديتي و تزايدگله بين تيمارها مشابه بود
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي حضور بروسلا در نمونه هاي شير گوسفندان شهرستان دورود استان لرستان 1397
گلسا حسيني 2022چكيده: يكي از بيماري هاي مهم مشترك و خطرناك بين انسان و دام بروسلوز است. شيوع اين بيماري مشترك در دنيا بالا بوده است و در تعداد زيادي از كشورها و از جمله ايران، اين بيماري به صورت بومي ديده مي شود. هدف از اين مطالعه، بررسي آلودگي نمونه هاي شير شهرستان دورود به بروسلا و وضعيت ميزبان هاي غير اختصاصي بروسلا آبورتوس و بروسلا ملي-تنسيس با استفاده از آزمايش PCR است. 96 نمونه از شير گوسفندان شهرستان دورود استان لرستان اخذ گرديد. DNA به طور مستقيم از شير ها استخراج شد و بعد تست PCR براي همه ي نمونه ها گذاشته شد. نتايج نشان داد كه از كل 96 نمونه، 16 نمونه (66/16%) براي جنس بروسلا مثبت بودند و بعد از انجام تست PCR براي تشخيص جنس، 6 نمونه (25/6%) فقط بروسلا آبورتوس مثبت بودند، 1 نمونه (04/1 %) فقط بروسلا ملي تنسيس مثبت بود، 5 نمونه (20/5%) براي هر دو گونه بروسلا آبورتوس و بروسلا ملي تنسيس مثبت بود و 4 نمونه (16/4 %) براي ديگر گونه هاي ديگر بروسلا مثبت بودند. با توجه به نتايج مطالعه حاضر، نمونه هاي مثبت گونه ي بروسلا آبورتوس از بروسلا ملي تنسيس بيشتر بود و همچنين بعضي ازنمونه ها هم زمان به هر دو گونه بروسلا آبورتوس و بروسلا ملي تنسيس آلوده بودند. در ادامه پيشنهاد مي شود براي تشخيص باكتري بروسلا و تعيين گونه هاي بروسلا در نمونه هاي شير گله هاي گوسفند از آزمون PCR استفاده شود.
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي بروسلا در نمونه هاي شير بزهاي شهرستان بروجرد استان لرستان
فائزه قاسملو 2022چكيده: بروسلوز نام عمومي است كه براي عفونت هاي حيواني و انساني ناشي از چندين گونه از جنس بروسلا استفاده ميشود. بروسلوز يكي از مهمترين و گستردهترين بيماريهاي مشترك بين انسان و دام در جهان است. از شش گونهي بروسلا كه به عنوان عامل بيماري انسان شناخته شده است، بروسلا مليتنسيس بيشترين تاثير را بر سلامت عمومي دارد زيرا اين گونه بدخيمترين گونه است و بيشترين شيوع را در جمعيت نشخواركنندگان كوچك در بسياري از مناطق جهان دارد. گونه هاي بروسلا باكتريهاي ميله اي، كوچك و گرم منفي (5/0-7/0×6/0-5/1 ميكرومتر) هستند كه اغلب كوكوباسيل به نظر ميرسند. رايجترين راه ابتلاي انسان به اين بيماري خوردن يا نوشيدن لبنيات غيرپاستوريزه است. به دليل اقبال اخير مردم از شيرهاي با منشا نشخواركنندگان كوچك، برآن شديم كه وضعيت دفع ژنوم باكتري بروسلا در بزها به عنوان يك منبع جديد توليد شير را بررسي كنيم. در اين مطالعه، 96 نمونه شير بز از گلههاي بز 7 منطقه (اسدخاني، دره گرگ، جهان آباد، كاروانه، كناروند، شاهويران و شيشه) واقع در شهرستان بروجرد جمع آوري و براي انجام تستهاي آزمايشگاهي به دانشكده پيرادامپزشكي دانشگاه بوعلي سينا همدان انتقال يافت. بعد از استخراج DNA از نمونههاي شير، شناسايي جنس بروسلا و گونه هاي بروسلا مليتنسيس و بروسلا آبورتوس با استفاده از پرايمرهاي اختصاصي با آزمون PCR انجام شد و در نهايت نتايج مورد بررسي قرار گرفت. نتايج مطالعه حاضر نشان داد كه 4/34% (33 نمونه شير) به باكتري بروسلا آلوده بودند كه بيشترين درصد آلودگي متعلق به مناطق شيشه و اسدخاني با 7/91% و 3/58% و كمترين درصد آلودگي متعلق به مناطق جهان آباد و كاروانه با مقدار فراواني 3/8% بود. شيوع حضور ژنوم گونه بروسلا مليتنسيس در منطقهي جهان آباد، كاروانه و شيشه 33/8% و همينطور شيوع حضور ژنوم گونه بروسلا آبورتورس در منطقهي شيشه 67/66% برآورد شد. حضور بروسلا در بز ميتواند نه تنها به دليل بروسلا مليتنسيس، بلكه به دليل بروسلا آبورتوس نيز ايجاد شود. نتايج مطالعه حاضر نشان ميدهد كه متاسفانه بيماري در شهرستان بروجرد و به خصوص دو منطقه تابعه شامل شيشه و اسدخاني از شيوع بالايي برخوردار است و بنابراين مراجع ذيربط بايد هرچه سريعتر در جهت كاهش شيوع اين بيماري در اين مناطق ذكر شده، اقدامات لازمه را انجام دهند.
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي حضور ژن هاي pgaC، csgD و airR دخيل در تشكيل بيوفيلم
در اشريشيا كليهاي جدا شده از شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان در شهرستان همدان
ذبيح الله فصيحي 2022اشريشيا كلي يك باكتري است كه بيماري ورم پستان را در گاوهاي شيري ايجاد نموده و باعث كاهش توليد شير، تغيير در تركيب و كيفيت شير و حتي مرگ گاوهاي شيري را سبب ميشود. عوامل متعددي از جمله اشريشيا كلي در ايجاد بيماري ورم پستان نقش داشته، و در 80 درصد موارد ورم پستان كليفرمي يافت ميشود. اعتقاد بر اين است كه تشكيل بيوفيلم در بسياري از بيماريها از جمله در ورم پستان نقش داشته و تشكيل بيوفيلم مي تواند شرايط مناسبي را براي ماندگاري باكتري در اين محل فراهم نمايد. بيوفيلم اجتماع باكتريايي است كه در آن باكتريها به يك سطح زنده يا غير زنده اتصال داشته و در يك ماتريكس خارج سلولي محصور شده اند. بيوفيلم يك خاصيت مهم براي حدت و بيماريزايي اشريشيا كلي است كه در پاسخ به سيگنال هاي مختلف محيطي تشكيل شده و ژنهاي زيادي از جمله ژن csgD، pgaC و ariR در تشكيل آن نقش دارد. به همين دليل مطالعه حاضر با هدف بررسي فنوتيپي توانايي تشكيل بيوفيلم در جدايههاي بدست آمده از نمونههاي شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان باليني و همچنين جستجوي مولكولي ژنهاي مذكور در آنها انجام شد. نتايج بررسي فنوتيپي توانايي تشكيل بيوفيلم با روش ميكروتيتر پليت در اين تحقيق نشان داد كه از 62 جدايه مورد مطالعه، 27 جدايه (54/43%) توانايي تشكيل بيوفيلم را داشت و 35 جدايه (45/56%) توانايي تشكيل بيوفيلم را نداشت، از 27 جدايه تشكيل دهنده بيوفيلم، 4 جدايه (45/6%) تشكيل دهنده بيوفيلم قوي، 19 جدايه (65/30%) تشكيل دهنده بيوفيلم متوسط، 4 جدايه (45/6%) تشكيل دهنده بيوفيلم ضعيف بودند، و رابطه آماري معنيدار بين جدايههاي تشكيل دهنده و عدم تشكيل بيوفيلم مشاهده نشد (374/0=P). همچنين نتايج آزمون Multiplex PCR نشان داد كه ژن ariR در 61 جدايه (38/98%)، ژن csgD در 62 جدايه (100%)، ژن pgaC در 58 جدايه (54/93%) حضور داشته، و در 57 جدايه (94/91%)، حضور همزمان هرسه ژن مشاهده شد، و رابطه آماري معنيدار بين نتايج فنوتيپي تشكيل بيوفيلم با نتايج ژنوتيپي وجود نداشت (123/0=P). بنابراين به نظر ميرسد اگرچه حضور اين ژنها در تشكيل بيوفيلم نقش موثري دارد، ولي احتمالا حضور ساير ژنها نيز جهت كسب توانايي تشكيل بيوفيلم در جدايهها نقش بسزايي دارد.
Thesis summary
-
جداسازي استافيلوكوكوس اورئوس از نمونه هاي شير جمع آوري شده از گاوداري هاي سنتي شهرستان بهار در سال 1400
مصطفي عراقي فرد 2022چكيده: ورم پستان يكي از شايع ترين بيماريها و از نظر اقتصادي، مهمترين بيماري در صنعت پرورش گاو شيري به شمار مي آيد كه ميتواند باعث تحميل خسارت هاي اقتصادي فراوان به صنعت دامپروي شود. در ميان عوامل مسبب ورم پستان در گاو، استافيلوكوكوس اورئوس به عنوان يكي از اصليترين عوامل باكتريايي مطرح مي باشد كه اشكال مختلف ورم پستان را ايجاد ميكند و بويژه نوع تحت باليني آن از نظر اقتصادي بسيار با اهميت است. لذا مطالعه حاضر با هدف جداسازي استافيلوكوكوس اورئوس از نمونه هاي شير جمع آوري شده از گاوداري هاي سنتي شهرستان بهار در سال 1400 انجام شد. بدين منظور تعداد 127 نمونه شير از گاو هاي به ظاهر سالم جمعآوري و آزمون ورم پستان كاليفرنيايي (CMT) بر روي تمامي نمونه ها انجام شد. سپس به منظور جداسازي باكتري استافيلوكوكوس اورئوس، نمونه هاي شير بر روي محيط بلاد آگار كشت داده شدند. در ادامه جدايه هاي با استفاده از تست هاي بيوشيميايي مانند رنگآميزي گرم، تست كاتالاز و واكنش در محيط كشت مانيتول سالت آگار مورد شناسايي اوليه قرار گرفتند. سپس هويت تمام جدايه هاي مشكوك به استافيلوكوكوس اورئوس با استفاده از آزمون PCR و بررسي حضور ژن femA، مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج اين مطالعه نشان داد كه از 127 نمونه شير اخذ شده، 91 نمونه (65/71%) در CMT داراي امتياز بالا بودند. همچنين نتيجه كشت باكترياييِ 89 نمونه (08/70%) در محيط بلاد آگار مثبت بود. از 91 نمونهاي كه در CMT امتياز بالا داشتند، 77 (61/84%) نمونه از نظر كشت باكتريايي در محيط بلاد آگار مثبت بودند. در مجموع از 11 نمونه (66/8%) از 127 نمونه جمع آوري شده، باكتري استافيلوكوكوس اورئوس جدا شد كه تمامي اين نمونه ها در تست CMT نيز داراي امتياز بالا بودند. همچنين مشخص شد كه در ابتلا به ورم پستان تحت باليني، استافيلوكوكوس اورئوس با سن، سابقه ورم پستان، شرايط بهداشتي گاوداري، سابقه سقط و فاصله از زايش كمتر از 150 روز، ارتباط دارد. نتايج اين مطالعه نشان داد كه ورم پستان تحت باليني در گاوداري هاي سنتي شهرستان بهار شايع بوده و همچنين باكتري استافيلوكوكوس اورئوس به عنوان يكي از عوامل مسبب ورم پستان تحت باليني گاو در شهرستان بهار مطرح ميباشد. بنابراين پيشنهاد مي شود اقدامات بهداشتي و مديريتي به شكل مناسب و موثر تري صورت گيرد و شيوع ورم پستان تحت باليني در بي
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي اينتگرون هاي كلاس I، II و III در جدايه هاي اشريشيا كلي بدست آمده از نمونه هاي شير ورم پستان باليني گاو در شهرستان همدان
حسن علي مرادي 2022چكيده امروزه بواسطه گسترش زياد مقاومتهاي آنتيبيوتيكي، بررسي حساسيت جدايههاي باكتريايي نسبت به آنتيبيوتيكهاي مختلف و جستجوي ژنهاي دخيل در تكوين مقاومتهاي آنتيبيوتيكي از اهميت بسيار بالايي برخودار است. اين مساله بويژه در مورد باكتريهاي خانواده انتروباكترياسه بارزتر ميباشد. يكي از انواع ژنهاي موثر در اين خصوص، اينتگرونها هستند كه در زمينه انتقال مقاومتهاي دارويي نقش بسزايي دارند. در واقع اينتگرون ها اجزاي ژنتيكي متحركي هستند كه ژن هاي مقاومت دارويي را كه در كاست هاي ژني قرار دارند، بر روي پلاسميدها، كروموزوم ها و ترانسپوزون ها جابجا مي كنند و در نتيجه سبب انتقال ژنها به صورت افقي در باكتري ها و تكوين مقاومتهاي چندگانه در آن ها سبب مي شوند. لذا مطالعه حاضر با هدف جستجوي مولكولي اينتگرونهاي كلاس I، II و III در جدايه هاي اشريشيا كلي بدست آمده از نمونه هاي شير ورم پستان باليني گاو در شهرستان همدان ايران انجام شد. در اين تحقيق 62 جدايه اشريشيا كلي كه در مطالعات پيشين جداسازي و هويت آن ها بواسطه تست هاي بيوشيميايي، كشت در محيط هاي اختصاصي و PCR اختصاصي اشريشيا كلي تاييد شده بود، مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه از 62 جدايه، 31 جدايه (50%) واجد ژن اينتگرون كلاس I و 6 جدايه (68/9%) واجد اينتگرون كلاس II بودند اما هيچ يك از جدايهها از نظر اينتگرون كلاس III مثبت نبود و در ميان آن ها، 5 جدايه (06/8%) بطور همزمان ژنهاي اينتگرون كلاس I و II را دارا بودند. بدين ترتيب نتايج مطالعه حاضر نشان داد كه در مجموع حدود 52 درصد از جدايههاي اشريشيا كلي مورد مطالعه، واجد حداقل يكي از ژنهاي اينتگرونها بودهاند كه نشان از شيوع درصد نسبتا بالايي از ژنهاي مرتبط با مقاومتهاي آنتيبيوتيكي در جدايههاي دامي ميباشد، هرچند نسبت به جدايههاي اشريشيا كلي انساني فراواني به مراتب كمتري را نشان ميدهد. لذا توصيه اكيد مي شود، به منظور جلوگيري از بقاء و انتشار سويههاي باكتريايي مقاوم در منطقه و انتقال احتمالي مقاومت آنتيبيوتيكي به ساير باكتري ها، به بهداشت فردي، بهداشت دام و محيط و جلوگيري از استفاده بي رويه آنتي بيوتيك ها توجه جدي صورت گيرد. همچنين پيش از انتخاب آنتيبيوتيك درماني، نسبت به انجام آزمون حساسيت آنتيبيوتيكي اقدام شود.
Thesis summary
-
بررسي حضور ژن هاي حدتaerA ،ahyB و lip در آئروموناس هيدروفيلاهاي جدا شده از كپور ماهيان مشكوك به سپتي سمي هموراژيك در استخر هاي پرورش ماهي گرم آبي استان گيلان
آرش منوچهري تبار 2022عفونت هاي باكتريايي يكي از عوامل اصلي مرگ و مير ماهيان پرورشي از جمله ماهي كپور مي باشد. آئروموناس هيدروفيلا يكي از پاتوژن هاي فرصت طلب ساكن آب هاي شيرين و دستگاه گوارش ماهيان سالم است و موجب سپتي سمي همراه با خونريزي هاي جلدي و احشايي، تورم روده و مرگ مي شود. وجود فاكتورهاي حدت متعدد در آئروموناس هيدروفيلا موجب شدت و قدرت بيماري زايي اين باكتري شده است. هدف از اين مطالعه بررسي فراواني ژن هاي حدت ليپاز، الاستاز و آئروليزين در جدايه هاي آئروموناس هيدروفيلاي جدا شده از كپور ماهيان مشكوك به سپتي سمي هموراژيك در استخرهاي پرورش ماهي گرم آبي استان گيلان بود. جامعه هدف در اين مطالعه توصيفي تحقيقي، 42 جدايه آئروموناس بود كه قبلاً با استفاده از روش هاي بيوشيميايي و مولكولي به عنوان گونه آئروموناس هيدروفيلا تأييد شده بود. در مطالعه حاضر فراواني ژن هاي حدت ليپاز (lip)، الاستاز (ahyB) و آئروليزين (aerA) با استفاده از روش Multiplex PCR بررسي شد و نتايج به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماري SPSS با استفاده از روش مربع كاي مورد آناليز قرار گرفت. نتايج نشان داد كه ژن lip با 90 درصد (38 جدايه) بيشترين فراواني را به خود اختصاص داد و ژن هاي aerA و ahyB به ترتيب با 88 درصد (37 جدايه) و 5/78 درصد (33 جدايه) در رتبه هاي بعدي جاي گرفتند. همچنين از نظر پروفايل حدت ژني، 5 پروفايل شناسايي شد كه پروفايل aerA+, ahyB+,lip+ با 5/66 درصد (28) بيشترين فراواني را داشت. ازاين رو با توجه به بالا بودن ميزان حضور ژن هاي حدت و وجود چند ژن حدت به صورت هم زمان در يك سويه، قدرت بيماري زايي جدايه هاي مورد مطالعه ممكن است نسبت به ساير سوشها بالاتر باشد. لذا با توجه به مشترك بودن اين بيماري با انسان و احتمال انتقال چنين سويه هايي به انسان، رعايت موازين بهداشتي در جلوگيري از انتقال و انتشار آن لازم و ضروري است.
Thesis summary
-
جداسازي استافيلوكوكوس اورئوس از نمونه هاي شير جمع آوري شده از گاوداري هاي سنتي شهرستان فامنين در سال 1400
حسن زماني 2022چكيده ورم پستان تحت باليني به دليل كاهش ميزان توليد و كيفيت شير گاوها، منجر به خسارتهاي اقتصادي فراواني در صنعت دامداري مي شود. استافيلوكوكوس اورئوس از جمله باكتري هاي شايع و رايج در ايجاد ورم پستان تحت باليني در گاوهاي شيري مي باشد. هدف از مطالعه اخير بررسي ميزان فراواني استافيلوكوكوس اورئوس در شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان تحت باليني در گاوداري هاي سنتي شهرستان فامنين بود. در اين مطالعه، تعداد 103 نمونه شير از هفت گاوداري سنتي شهرستان فامنين اخذ شد و در كنار يخ به آزمايشگاه ميكروبيولوژي دانشكده پيرادامپزشكي انتقال يافت. ابتدا تست ورم پستان كاليفرنيا (CMT: California Mastitis Test) براي همه نمونه هاي شير انجام گرفت. سپس بر اساس روش هاي كشت و آزمون هاي بيوشيميايي، جداسازي و تشخيص اوليه استافيلوكوكوس اورئوس انجام گرفت و در نهايت براي تأييد هويت جدايه هاي مذكور، شناسايي ژن femA با استفاده از آزمون PCR انجام گرفت. از مجموع 103 گاو شيري نمونه برداري شده، 26 مورد (25%) با استفاده از آزمون CMT به عنوان گاوهاي مبتلا به ورم پستان تحت باليني تشخيص داده شدند. همچنين نتايج كشت باكتريايي 60 نمونه شير (58%)، بر روي بلادآگار مثبت بود كه 36 مورد (60%)، كوكسي هاي گرم مثبت بودند. با استفاده از آزمونهاي بيوشيميايي، 9 جدايه (15%) از كوكسي هاي گرم مثبت، به عنوان گونه استافيلوكوكوس اورئوس شناسايي شدند كه هويت تمامي آنها با استفاده از روش PCR نيز تأييد گرديد. نتايج اين مطالعه نشان داد كه ميزان ورم پستان تحت باليني در گاوداري هاي سنتي فامنين نسبتا بالا ميباشد. عليرغم اينكه فراواني نمونههاي شير آلوده به باكتري استافيلوكوكوس اورئوس كمتر از 10 درصد (73/8%) بوده است، آلودگي باكتريايي اين نمونهها حدود 60% بوده است، لذا پيشنهاد ميشود راهكارهاي پيشگيرانه و درماني موثر تري به منظور جلوگيري از خسارت هاي اين بيماري در نظر گرفته شود.
Thesis summary
-
اثرات بلانكيت بر سيستم توليد مثلي رت هاي نر
مريم كرموندي 2022سديم هيدرو سولفيت (سديم دي تيونيت) با نام تجاري بلانكيت يك افزودني غذايي گوگردي است كه در صنايع قند به عنوان ماده ي سفيد كننده و براي بهبود ظاهري محصولات قندي مختلف استفاده مي شود. بسياري از مطالعات عوارض جبران ناپذير استفاده از اين ماده در صنايع غذايي و مصرف بيش از حد آن نزد مصرف كننده را گزارش كرده اند. هدف از اين مطالعه بررسي اثر وابسته به دوز مصرف سديمهيدروسولفيت بر سيستم توليدمثلي موش هاي صحرايي بالغ نر بود. در اين مطالعه از 30 موش صحرايي نر بالغ با وزن ميانگين 250-300 گرم استفاده شد. حيوانات به طور تصادفي به پنج گروه 6 تايي شامل: گروه كنترل و 4 گروه دريافت كننده بلانكيت با دوز هاي mg/kg1، 5، 25و 125 تقسيم شدند. تيمار با بلانكيت به مدت 48 روز و به روش گاواژ انجام شد. بعد از اتمام دوره تيمار، نمونه خون از قلب براي ارزيابي هاي سرولوژيكي، بافت بيضه و اسپرم براي ارزيابي پارامتر هاي اسپرم از رت ها تهيه شد. بعد از تهيه مقاطع بافتي و رنگ آميزي هاي اختصاصي، نمونه ها در زير ميكروسكوپ نوري مورد مطالعه قرار گرفتند. نتايج حاصل بيانگر اين بود كه مصرف سديم دي تيونيت به صورت وابسته به دوز، بر روي كيفيت و تعداد اسپرم ها اثرات منفي داشت و درصد ناهنجاري هاي اسپرم را افزايش داد. نتايج ما نشان داد كه مصرف سديم هيدروسولفيت در رت هاي مورد مطالعه، منجر به ايجاد آسيب در بافت بيضه شد و شاخص هاي اسپرماتوژنز را كاهش داد. همچنين افزايش مالون دي آلدئيد(MDA) و كاهش ظرفيت آنتي اكسيداني كل (TAC) در رت هايي كه در معرض سديم دي تيونيت بودند مشاهده شد. علاوه براين مصرف سديم دي تيونيت بطور معنا داري (05/0 >p) و به صورت وابسته به دوز موجب كاهش سطح بيان ژن Bcl-2 و افزايش سطح بيان ژن هاي BAX و Caspase-3 در بافت بيضه رت هاي تحت تيمار شد كه اين امر مي تواند به دليل القاي آپوپتوز در رت هاي تحت تيمار باشد. از اين مطالعه مي توان نتيجه گرفت كه مصرف سديم دي تيونيت مي تواند از طريق كاهش كيفيت اسپرم، تداخل در اسپرماتوژنز طبيعي بيضه، آسيب به بافت بيضه و القاي آپوپتوز در آن به سيستم توليد مثلي رت ها آسيب وارد كند و ميزان باروري را كاهش دهد
Thesis summary
-
بررسي حضور تعدادي از ژن هاي حدت ( stx1، stx2، iss و sitA sitA,stx1,stx2 ,iss) در اشريشيا كلي هاي جدا شده از شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان در گاوداري هاي صنعتي شهرستان همدان
بهزاد رادمهر 2020چكيده: بيماري ورم پستان كه عبارت است از التهاب بافت پستاني به دلايل مختلفي از جمله باكتري ها ايجاد مي شود. باكتري اشريشيا كلي پاتوژن محيطي غالب است و به طور معمول در پستان گاو تشكيل كلني داده و بعنوان يك عامل خطر درايجاد ورم پستان محسوب مي شود. در اشريشيا كلي بيماري زا تعدادي ژن كد كننده فاكتور هاي حدت مانند stx1، stx2، iss و sitA وجود دارد، كه در بيماري زايي باكتري نقش مهمي دارند. هدف از انجام اين مطالعه بررسي حضور ژن هاي حدت stx1، stx2، iss و sitA در اشريشيا -كلي هاي جدا شده از شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان در گاوداري هاي صنعتي شهرستان همدان بود. روش كار: در اين مطالعه 67 نمونه اشريشيا كلي كه توسط تست مولكولي واكنش زنجيره پليمراز با جستجوي ژن phoA مورد تاييد هويت قرار گرفتند، با استفاده از تكنيك MultiPlex PCR PCR حضور ژن هاي حدت stx1، stx2، iss و sitA مورد بررسي قرار گرفت. نتايج: از 67 جدايه، 29 جدايه (28/43%) داراي ژن sitA،23 جدايه (32/34%) داراي ژن iss، 4 جدايه (97/5%) داراي ژن stx2 و يك جدايه (49/1%) داراي ژن stx1 بودند. از 67 جدايه مورد آزمايش تعداد 17 جدايه (37/25%) فقط داراي يك ژن بودند، كه 11 جدايه (91/17%) فقط ژنsitA ، 5 جدايه (95/8%) داراي ژن iss و يك جدايه (49/1%) داراي ژن stx2 بودند. تعداد 15 جدايه (38/22%) داراي دو ژن iss و sitA با هم بود. تعداد 2 جدايه (98/2%) داراي سه ژن stx2، iss و sitA با هم بودند و تعداد يك جدايه (49/1%) داراي چهار ژن stx1، stx2، iss و sitAبا هم بودند. نتيجه گيري نهايي: نتايج اين بررسي نشان داد كه دو ژن حدت iss و sitA بيشترين فراواني در جدايه ها نسبت به دو ژن حدت stx1 و stx2 داشت لذا اين دو ژن حدت بترتيب در مقاومت نسبت به سرم و فراهم كردن آهن براي باكتري اشريشيا كلي نقش اصلي را دارند و باعث ايجاد ورم پستان كه منجر به تحميل خسارت اقتصادي به صنعت شير مي گردد.
Thesis summary
-
بررسي حضور ژنهاي عامل حدت (fimC، iutA، hlyA و cvaA/B) در اشريشيا كلي هاي جدا شده ازگاوهاي مبتلا به ورم پستان
سعيد احمدلو 2020ورم پستان در گاو، يك معضل محسوب مي شود. عوامل ورم پستان واگير دار و محيطي مي باشد كه اشريشيا كلي جزء عوامل محيطي مي باشد. باكتر ي اشريشيا كلي داراي عوامل حدت بسياري مي باشد. اين مطالعه با هدف بررسي حضور ژن هاي عامل حدت fimC، iutA، hlyA و cvaA/B در اشريشيا كلي مولد ورم پستان انجام شده است. در اين مطالعه تعداد 67 جدايه باكتري اشريشيا كلي از گاوهاي مبتلا به ورم پستان پس از تأييد مولكولي هويت جدايه ها با آزمايش PCR براي جستجوي حضور ژن phoA ، جهت بررسي حضور ژن هاي حدت fimC، iutA، hlyA و cvaA/B با روش MultiplexPCR مورد ارزيابي قرار گرفت. كه67 جدايه (100 %) داراي ژن fimC، 16 جدايه (8/23 %) داراي ژن hlyA، 11 جدايه (42/16 %) داراي ژن cvaA/B و 11جدايه (42/16 %) داراي ژن iutA بودند. از 67 جدايه مورد آزمايش تعداد 40 جدايه ( 7/59 %) فقط داراي يك ژنfimC بودند. تعداد 18 جدايه (8/26 %) فقط داراي دو ژن با هم، تعداد 7 جدايه ( 4/10 %) داراي سه ژن با هم و تعداد 2 جدايه (9/2 %) داراي چهار ژن توأم بودند. تمام جدايه ها داراي ژن fimC بودند كه نشان دهنده حضور موثر فيمبريه نوع 1 در حدت اشريشيا كلي مي باشد. ارتباط معني داري در حضور توأم ژنها به دست نيامد. نتيجه گيري: چنين به نظر مي رسد كه تنها سويه هاي ويژه اي از اشريشيا كلي بطور ذاتي داراي فاكتور حدت مي باشند. فاكتورهاي حدت، اشريشيا كلي را قادر مي سازد تا بيماري ايجاد كند. بيماري ورم پستان كه آنها ايجاد مي كنند، خارج روده اي مي باشد و منجر به اين فرضيه مي شود كه فاكتورهاي حدت منجر به ماندگاري اشريشيا كلي در محيط خارج روده اي مي گردد.
Thesis summary
-
جداسازي وشناساييآئروموناس هيدروفيلادركپورماهيان مشكوك به سپتي سمي هموراژيك دراستخرهاي پرورش ماهي گرم آبي استان گيلان
جواد طلوعي گيلاني 2020به دنبال رشد و گسترش سريع آبزي پروري در كشور بروز برخي مشكلات منجر به ايجاد خسارت به اين صنعت گرديده است. برآورد مي شود سالانه 10 درصد توليدات آبزيان در كشور به صورت مستقيم در اثر بيماري ها از بين رفته و خسارات بيشتري نيز به صورت غيرمستقيم مانند كاهش توليد، كاهش وزن و كاهش بازدهي غذايي وارد مي شود. الگوي تلفات، علائم درمانگاهي و كالبدگشايي و نيز آزمايش هاي باكتري شناسي نمونه هاي بدست آمده از تلفات اين مزارع حضور گونه هاي آئروموناس هاي متحرك را تأييد كرده است. آئروموناسها از عوامل باكتريايي هستند كه به صورت بسيار پنهان خسارتهاي گسترده اي را به مزارع پرورش ماهي وارد مي نمايند. آئروموناس هيدروفيلا عامل اصلي سپتي سمي هموراژيك در ماهيان آب شيرين از قبيل كپور ماهيان، مار ماهي، شير ماهي، گربه ماهي كانالي، تيلاپيا و آيو مي باشد. اگر چه اين باكتري معمولا پاتوژن ثانويه است، اما در مواقعي نيز به صورت اوليه عامل مرگ و مير زيادي در مزارع پرورش ماهي ميباشد و به عنوان يكي از عوامل مهم بيماريزا در ماهيان گرمابي مطرح است. آئروموناس هيدروفيلا يك باكتري هتروتروف، گرم منفي، ميلهاي شكل و متحرك است كه به وسيله يك تاژك قطبي حركت ميكند و به طور عمده در مناطقي با آب و هواي گرم يافت مي شود . در اين مطالعه، 100 نمونه كپورماهي از مناطق مختلف استان گيلان جمعآوري گرديد و جهت انجام تست هاي تكميلي به آزمايشگاه انتقال يافت. تعداد 85 مورد از كليه ماهي و 15 مورد از پوست و زخمهاي پوستي نمونه برداري صورت پذيرفت. پس از انجام تستهاي بيوشيميايي 51 نمونه آئروموناس هيدروفيلا تشخيص داده شد و سپس تاييد نهاييآئروموناس هيدروفيلا با استفاده از پرايمرهاي اختصاصي و با رديابي قطعهي ژني 16s rRNA rDNA با آزمون PCR انجام شد كه پس از انجام آزمون PCR تعداد 42 جدايه آئروموناس هيدروفيلا تشخيص داده شد. نتايج مطالعه حاضر نشان داد كه از نظر تست هاي بيوشيميايي 51% نمونه ها و با استفاده از روش مولكولي 42% نمونه ها آئروموناس هيدروفيلا بودهاند. بنابراين با توجه به وقوع موارد متعدد باليني بيماري در سال هاي اخير در كشور و مشاهده تلفات سنگين حاصل از بيماري در استخرهاي پرورش كپور ماهيان در فصول گرم سال و نيز با توجه به عدم امكان كنترل عفونت هاي آئروموناسي به دليل وابستگي آن به فاكتورهاي دخيل در وقوع بيماري و عدم امكان در
Thesis summary
-
بررسي فنوتيپي و ژنوتيپي الگوي مقاومت آنتي بيوتيكي در آئروموناس هيدروفيلا هاي جدا شده از كپور ماهيان مشكوك به سپتي سمي هموراژيك در استخرهاي پرورش ماهيان گرم آبي استان گيلان
مهدي نوري كلورزي 2020داروهاي ضد ميكروبي از جمله معروفترين داروها هستند كه در صورت استفاده درست از آنها نجات بخش خواهند بود و استفاده نادرست و نابجا، باعث افزايش هزينه، ايجاد عوارض و بروز مقاومت دارويي ميگردد. مقاومت باكتريايي زماني ايجاد ميشود كه تجويز يك آنتيبيوتيك خاص با دوز معمول در بدن يا در محيط كشت قادر به از بين بردن يا مهار رشد يك سويه باكتريايي نباشد. اين موضوع از جنبه عدم موفقيت در درمان بيماريهاي عفوني و از نظر مسائل اقتصادي بسيار اهميت دارد. عفونت هاي ناشي از آئروموناس هيدروفيلا باعث تلفات سنگين در مزارع پرورش ماهي شده و خسارات اقتصادي شديدي را به صنعت آبزي پروري وارد كرده است. كنترل عفونت ناشي از آئروموناس هيدروفيلا منوط به كنترل عوامل استرس زا مي باشد. در صورت شيوع بيماري بعلت عدم امكان تعيين عوامل استرس زا و يا عوامل عفونت زاي اوليه بايستي اقدام به درمان خوراكي آنتي بيوتيك ها نمود. مقاومت باكتريهاي مولد سپتيسمي هموراژيك به آنتيبيوتيكهاي معمول باعث عدم درمان كپور ماهيان مبتلا و گسترش بيماري در استخر هاي پرورش شده و نياز به استفاده از آنتي بيوتيك هاي ديگر را به دنبال دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسي فنوتيپي و ژنوتيپي الگوي مقاومت آنتي بيوتيكي بر روي42 سويه آئروموناس هيدروفيلا كه در مطالعه قبلي از نمونههاي كپور ماهيان مشكوك به سپتي سمي هموراژيك از استخر هاي پرورش ماهيان گرم آبي استان گيلان جدا سازي شده و هويت آنها از نظر فتوتيپي و ژنوتيپي تاييد شده بود، صورت گرفت. ابتدا در مطالعه فتوتيپي به بررسي مقاومت آنتي بيوتيكي به روش انتشار ديسك پرداخته و سپس حضور ژنهاي مقاومت (dfrA1-like، tetA ، sul1، blaTEM و qnrA) با استفاده از تكنيك PCR بررسي شد. در بررسي فنوتيپي الگوي مقاومت آنتي بيوتيكي بيشترين مقاومت در بين جدايه هاي مورد بررسي، مربوط به آنتي بيوتيك هاي كليندامايسين (100 درصد)، اكسي تتراسايكلين (23/95 درصد)، اگزالينيك اسيد (9/88 درصد)، آمپي سيلين (95/80 درصد)، پني سيلين (57/78 درصد)، تتراسايكلين (19/76 درصد) ،كلرامفنيكل (8/73 درصد) و كمترين مقاومت در بين جدايه ها مربوط به آنتي بيوتيك هاي سولتريم (4/19درصد)، آموكسي سيلين و سيپروفلوكساسين(66/16درصد) مشاهده گرديد. بر اساس نتايج الكتروفورز محصولاتPCR ، از تعداد42 ايزوله آئروموناس هيدروفيلايجدا شده ، تعداد 17 جدايه (47/40درص
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي كوكسيلا بورنتي در نمونه هاي شير گله هاي بز در شهرستان بروجرد
مهدي ماكناني 2020تب كيو يك بيماري مشترك بين انسان و دام مي باشد، كه عامل آن باكتري ريكتزيائي،داخل سلولي اجباري به نام كوكسيلا بورنتي است. گاو، گوسفند و بز مخازن اصلي عفونت براي انسان مي باشند. حيوانات آلوده تعداد بسيار زيادي باكتري را در ادرار، مدفوع، شير و نيز از طريق جفت و مايعات جنيني دفع مي كنند. هدف از مطالعه حاضر جستجوي مولكولي كوكسيلابورنتي در نمونه هاي شير گله هاي بز در شهرستان بروجرد بود. در اين مطالعه، 96 نمونه شير بز از 7 گله بز واقع در شهرستان بروجرد جمع آوري و براي انجام تست هاي آزمايشگاهي به دانشكده پيرادامپزشكي دانشگاه بوعلي سينا انتقال يافت. در ادامه بعد از استخراج DNA از نمونه هاي شير، شناسايي كوكسيلابورنتي با استفاده از پرايمرهاي اختصاصي Trans1 , 2با آزمون Trans- PCRانجام شد. در اين مطالعه 26 نمونه(08/27درصد) از 96 نمونه شير بزهاي مورد مطالعه (13/36-03/18 درصد با فاصله اطمينان 95 درصد) در آزمون PCRآلودگي با DNA كوكسيلابورنتي داشتند. آلودگي درنمونه هاي شير بز ارتباط معني دار با فصل سال داشت (05/0>p). ميزان آلودگي با شكم زايش و سن بزها ارتباط معني داري نداشت (05/0<.(p نتايج مطالعه حاضر نشان داد كه عفونت ناشي از كوكسيلا بورنتي در گله هاي بز شهرستان بروجرد وجود دارد و بنابراين دامداران و مسئولان ذيربط بايد اقدامات مؤثري را جهت كنترل و يا پيشگيري از اين عفونت ها انجام دهند.
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي كوكسيلا بورنتي در نمونه هاي شير گله هاي گوسفند در شهرستان دورود
حبيب الله حلاجي 2020ﻛﻮﻛﺴﻴﻼ ﺑﻮرﻧﺘﻲ يك باكتري داخل سلولي اجباري و ﻋﺎﻣﻞ ﻣﺴﺒﺐ ﺗﺐ ﻛﻴﻮ در اﻧﺴﺎن و ﺣﻴﻮاﻧﺎت اﺳﺖ. حيوانات اهلي مثل ﮔﺎو، ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ و ﺑﺰ ﻣﺨﺎزن اﺻﻠﻲ ﻋﻔﻮﻧﺖ ﺑﺮاي اﻧﺴﺎن ﻣﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ. آلودگي با كوكسيلا بورنتي در حيوانات بيشتر بدون علائم است، اما مي تواند سبب سقط جنين، زايمان زودرس، ناباروري و عفونتهاي رحمي بشود و به دنبال آن تعداد زﻳﺎدي ﺑﺎﻛﺘﺮي در ادرار، ﻣﺪﻓﻮع، ﺷﻴﺮ و ﻧﻴﺰ از ﻃﺮﻳﻖ ﺟﻔﺖ و ﻣﺎﻳﻌﺎت ﺟﻨﻴﻨﻲ دﻓﻊ ﻣﻲ شود. هدف از انجام اين مطالعه بررسي وضعيت شيوع كوكسيلا بورنتي در شير گوسفندان اطراف شهر دورود بوده است. در اين مطالعه 96 نمونه شير گوسفند از 8 منطقه واقع در شهرستان دورود در طي چهار فصل و هر فصل 24 نمونه جمع آوري و براي انجام تست هاي آزمايشگاهي به دانشكده پيرادامپزشكي دانشگاه بوعلي سينا انتقال يافت. ابتدا با استفاده از تست ورم پستان كاليفرنيا (CMT) و شمارش سلول هاي سوماتيك (SCC)، احتمال وجود ورم پستان تحت باليني مورد بررسي قرار گرفت. در ادامه بعد از استخراج DNAي تام كل نمونه هاي شير، شناسايي مولكولي كوكسيلا بورنتي با استفاده از پرايمرهاي اختصاصي (Trans 1, Trans 2) با آزمون PCR Trans - انجام شد. نتايج مطالعه شيوع كوكسيلا بورنتي در فصول مختلف متفاوت بود. با توجه به جداول آمار توصيفي در مورد كل داده هاي گردآوري شده در فصول و مناطق مختلف مشاهده شد كه 17/79 درصد نمونه ها منفي و 83/20 درصد آن ها مثبت بود. ميزان آلودگي در فصل بهار و زمستان نسبت به نمونه هاي فصول پاييز و تابستان بيشتر بود، شيوع عفونت كوكسيلا بورنتي در فصول مختلف، ارتباط معني داري مشاهده شد (05/0> P). از نظر تست CMT، 62/15 درصد و SCC، 25 درصد نمونه هاي شير با امتياز بالا بودند. همچنين در اين مطالعه ارتباط بين سن، تعداد شكم زايش دام، شاخص هاي CMT و SCC با ميزان شيوع كوكسيلا بورنتي مورد بررسي قرار گرفت كه ارتباط معني داري مشاهده نشد (05/0 < P). نتايج اين مطالعه شيوع نسبتاً بالا كوكسيلا بورنتي در جمعيت گوسفند در اين منطقه از كشور را نشان داد. شير گوسفند مي تواند يكي از منابع بالقوه تب كيو در ايران باشد.
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي ژن هاي مقاومت آنتي بيوتيكي (ژن هاي blaTEM، qnrA و aadA) بر عليه بتالاكتام ها، انروفلوكساسين و استرپتومايسين در سويه هاي اشريشياكلي جدا شده از نمونههاي ورم پستان باليني گاو
ابوذر زارع پورچوكامي 2020داروهاي ضد ميكروبي از جمله معروفترين داروها هستند كه در صورت استفاده درست از اين داروها نجات بخش خواهند بود و استفاده نادرست و نابجا، باعث افزايش هزينه، ايجاد عوارض و بروز مقاومت دارويي ميگردد. مقاومت باكتريايي زماني ايجاد ميشود كه تجويز يك آنتيبيوتيك خاص با دز معمول در بدن يا در محيط كشت قادر به از بين بردن يا مهار رشد يك سويه باكتريايي نباشد. اين موضوع از جنبه عدم موفقيت در درمان بيماريهاي عفوني و از نظر مسائل اقتصادي بسيار اهميت دارد. باكتري اشريشياكلي از جمله پاتوژن هاي مشترك بين انسان و دام است كه از عوامل ايجاد ورم پستان در گاو ميباشد. بيماري ورم پستان، به عنوان پرهزينهترين بيماري گاو شيري در دنيا شناخته شده است. درمان اين بيماري عمدتاً براساس آنتيبيوتيك درماني بوده و اين امر باعث شده كه يكي از معمولترين علت استفاده از آنتيبيوتيكها در گاوداريهاي شيري، درمان اين بيماري باشد. مقاومت باكتريهاي مولد ورم پستان به آنتيبيوتيكهاي معمول باعث عدم درمان گاوهاي مبتلا و گسترش بيماري در گله شده و نياز به استفاده از آنتي بيوتيك هاي ديگر را به دنبال دارد. مطالعه حاضر بر روي67جدايه اشريشيا كلي كه در مطالعات قبلي از نمونه هاي شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان جدا شده و هويت آنها از نظر فتوتيپي و ژنوتيپي تاييد شده بود، صورت گرفت. بدين منظور ابتدا جدايه ها با استفاده از محيط هاي كشت غني كننده احياء شدند و سپس DNA آنها با استفاده از روش جوشاندن استخراج گرديد. در ادامه با استفاده از تكنيك PCR به بررسي حضور ژنهاي مقاومت آنتيبيوتيكي blaTEM، qnrA و A aad در اين جدايه ها پرداخته شد و در انتها داده هاي بدست آمده به روش توصيفي تحليل گرديد. بر اساس نتايج الكتروفورز محصولات ) PCR حاصل از استخراج DNA) و براساس روش توصيفي، از تعداد 67 ايزوله اشريشيا كلي جدا شده از نمونههاي ورم پستان باليني گاو، تعداد 11 جدايه دو ژن aadAو blaTEM و 14 جدايه فقط ژن blaTEM و 12 جدايه تنها ژن aadAو 28جدايه هيچ يك از ژنهاي مقاومت را نداشتند. هيچ جدايه اي از جدايههاي اشريشياكلي داراي ژن qnrA نبود. همچنين بر اساس نتايج الكتروفورز محصولات PCR (حاصل از استخراج پلاسميد جهت جسجوي ژن qnrA) هيچ جدايه اي واجد باند موردنظر نبود.
Thesis summary
-
اثرمكمل سلنيوم و كروم بر قابليت نگهداري مني (دو حالت سرد و منجمد) و باروري در قوچ هاي مهربان
پوريا صارمي شهاب 2019اين آزمايش به منظور بررسي اثر مكمل سلنيوم و كروم بر قابليت نگهداري بصورت سرد و منجمد مني در قوچ هاي نژاد مهربان و بارور كردن ميش ها توسط قوچ هاي تحت تيمار كروم انجام شد. اين آزمايش بصورت فاكتوريل 2×2 و در قالب طرح كاملا تصادفي با 4 تيمار و 3 تكرارصورت گرفت. تعداد 20 رأس قوچ بالغ حدوداً 2- 4 ساله با ميانگين وزني 70 كيلوگرم كه از سلامت عمومي كامل برخوردار بودند به طور تصادفي در 4 گروه آزمايشي تقسيم شدند و به مدت 60 روز از تيمارهاي آزمايشي تغذيه كردند. تيمار ها شامل: 1- تيمار شاهد (فقط جيره پايه) 2- تيمار سلنيوم (جيره پايه بعلاوه 6/0 ميلي گرم سلنيوم به ازاء هر رأس قوچ در روز) 3- تيمار كروم (جيره پايه بعلاوه 1 ميلي گرم كروم به ازاء هر رأس قوچ در روز) 4- تيمار كروم به همراه سلنيوم (جيره پايه بعلاوه 6/0 ميلي گرم سلنيوم و 1 ميلي گرم كروم به ازاء هر رأس قوچ در روز) بود. خوراك دهي هر روز در دو وعده صبح و بعد از ظهر انجام مي شد. جهت تعيين خصوصيات كيفي و كمي مني قوچ ها، عمليات اسپرم گيري در هفته هاي 1، 2، 3، 4، 5 و 6 آزمايش انجام شد. سپس پس از اسپرم گيري مقداري از مني بعد از رقيق سازي و اضافه كردن مواد افزودني در دماي ازت مايع قرار داده شدند(پس از يك ماه يخگشايي شدند و كيفيت، زنده ماني و يكپارچگي غشاي اسپرم ها اندازه گيري شد.) و مقداري از آن نيز به مدت 72 ساعت در دماي سرد يخچال نگهداري شدند و كيفيت، زنده ماني و يكپارچگي غشاي اسپرم ها در زمان هاي 0، 24، 48 و 72 اندازه گيري شد. نتايج به دست آمده از نگهداري در دماي سرد يخچال نشان مي دهد مكمل سازي جيره قوچ ها با كروم باعث افزايش معني دار زنده ماني اسپرم ها در كل دوره آزمايش گرديد(05/0P<). همانطور كه نتايج حاصل از اين آزمايش نشان داد زنده ماني اسپرم در تيمار سلنيوم نسبت به تيمار شاهد بيشتر بود. همچنين مقايسه تركيب تيماري در زمان 48 ساعت پس از نگهداري سرد اسپرم معني دار بود (05/0>P) و زنده ماني اسپرم در تيمار سلنيوم و سلنيوم به همراه كروم نسبت به تيمار شاهد بيشتر بود. همچنين نتايج حاصل از اين آزمايش نشان داد مكمل سازي جيره با كروم و سلنيوم تاثيري بر تحرك كل اسپرم، حركت پيشرونده، ميزان جنبايي نوع A و همچنين فراسنجه هاي LIN، VSL، VCL، ALH، VAP، WOB، STR و BCF نداشت(05/0 Thesis summary
-
ستجوي مولكولي مايكوپلاسما در نمونه هاي شير گله هاي گوسفند در شهرستان دورود استان لرستان
فرشيد حقاني 2019جمعيت گوسفند در دامداري هاي كشور براساس نتايج رسمي مركز آمار ايران در سال 1396 بيش از 40 ميليون راس در كشور بوده كه بيشترين سهم از نظر تعداد نسبت به ساير دامها را به خود اختصاص داده است. اين تعداد بيش از 5/2 برابر تعداد بز و بزغاله و 8 برابر تعداد گاو و گوساله در كشور است و اين آمار اهميت نگهداري و كنترل بيماري در گوسفندان را چندين برابر مي كند. ﻗﺴﻤﺖ ﻋﻤﺪه ﺳﻮدﻣﻨﺪي ﭘـﺮورش ﮔﻮﺳـﻔﻨﺪ ﺑـﻪ ﺑـﺮه زاﻳﻲ ﻣﺮﺑﻮط اﺳـﺖ و ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ اﺧﺘﻼل در آن ﻣﻮﺟﺐ ﻛﺎﻫﺶ ﺳﻮد و ﺧﺴﺎرات اﻗﺘﺼﺎدي ﻣﻲﺷﻮد. آﮔﺎﻻﮐﺴﯽ ﯾﮏ ﺑﯿﻤﺎري واﮔﯿﺮدار در ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ و ﺑﺰ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺿﺎﯾﻌﺎت آن در ﭘﺴﺘﺎن، ﭼﺸﻢ و ﻣﻔﺎﺻﻞ دام ﻣﺒﺘﻼ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﯽﺷﻮد. اﮔﺮ ﭼﻪ اﮐﺜﺮ محققين ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ ﺑﺰ را ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻣﯽ داﻧﻨﺪ، اﻣﺎ در اﯾﺮان ﻣﯿﺶﻫﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﺑﺰﻫﺎ ﺑﻪ اين ﺑﯿﻤﺎري ﻣﺒﺘﻼ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ. ﻋﺎﻣﻞ اﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎري ﻣﺎﯾﮑﻮﭘﻼﺳﻤﺎ آﮔﺎﻻﮐﺘﯿﻪ است، ولي ﻋﻮاﻣﻞ دﯾﮕﺮ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺎﯾﮑﻮﭘﻼﺳﻤﺎ ﻣﺎﯾﮑﻮﺋﯿﺪس، ﻣﺎﯾﮑﻮﭘﻼﺳﻤﺎ آرژﯾﻨﯿﻨﯽ، ﻣﺎﯾﮑﻮﭘﻼﺳﻤﺎ ﻣﺎﯾﮑﻮﺋﯿﺪس وارﯾﺘﻪ ﻣﺎﯾﮑﻮﺋﯿﺪس و ﻣﺎﯾﮑﻮﭘﻼﺳﻤﺎ ﭘﻮﺗﺮي ﻓﯿﺴﻨﺲ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﻮاﻣﻞ ﺑﯿﻤﺎري ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﻧﺪ. در اين مطالعه، 96 نمونه شير گوسفند از 8 منطقه واقع در شهرستان دورود استان لرستان جمع آوري و براي انجام تست هاي آزمايشگاهي به دانشكده پيرادامپزشكي دانشگاه بوعلي سينا انتقال يافت. ابتدا با استفاده از تست ورم پستان كاليفرنيا (CMT) و شمارش سلول هاي سوماتيك (SCC)، احتمال وجود ورم پستان تحت باليني مورد بررسي قرار گرفت. در ادامه بعد از استخراج DNAي تام كل نمونه هاي شير، شناسايي جنس مايكوپلاسما با استفاده از پرايمرهاي اختصاصي با آزمون PCR انجام شد. نتايج مطالعه نشان داد كه از نظر تست CMT، 62/15 درصد و SCC، 25 درصد نمونه هاي شير با امتياز بالا بودند. همچنين در شناسايي مايكوپلاسما به روش PCR ، 12/3 درصد نمونه ها آلودگي به مايكوپلاسما را نشان داد. نتايج اين مطالعه نشان داد كه PCR مي تواند بعنوان يك روش سريع و دقيق در شناسايي مايكوپلاسما از نمونه هاي شير استفاده شود. با توجه به اينكه اين باكتري يكي از عوامل مهم ورم پستان واگير بوده و احتمال گسترش آن در سطح گله وجود دارد توصيه مي شود اقدامات پيشگيرانه و كنترلي مناسبي جهت مبارزه با عفونت مايكوپلاسمايي اتخاذ گردد.
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي مايكوپلاسما در نمونه هاي شير گله هاي بز در شهرستان بروجرد
ساناز بخشي 2019مايكوپلاسماها باكتري هاي كوچك و فاقد ديواره سلولي هستند كه عفونت هاي مختلفي را در حيوانات ايجاد مي كنند .عفونت هاي مايكوپلاسمائي نشخواركنندگان كوچك در بسياري از كشورها به عنوان يك مسئله مهم مطرح است و سبب خسارت هاي اقتصادي فراواني در صنعت دامداري مي شود. هدف از مطالعه حاضر جستجوي مايكوپلاسما در نمونه هاي شير گله هاي بز در شهرستان بروجرد بود. در اين مطالعه، 96 نمونه شير بز از 7 گله بز واقع در شهرستان بروجرد جمع-آوري و براي انجام تست هاي آزمايشگاهي به دانشكده پيرادامپزشكي دانشگاه بوعلي سينا انتقال يافت. ابتدا با استفاده از تست ورم پستان كاليفرنيا (CMT) و شمارش سلول هاي سوماتيك (SCC)، وضعيت ورم پستان تحت باليني در دام ها مورد بررسي قرار گرفت. در ادامه بعد از استخراج DNAي از مخزن هاي شير، شناسايي باكتري هاي جنس مايكوپلاسما با استفاده از پرايمرهاي اختصاصي با آزمون PCR انجام شد. در نهايت نتايج مورد بررسي قرار گرفت. نتايج مطالعه حاضر نشان داد كه از نظر آزمون هاي CMT و SCC به ترتيب 25/31 و 3/7 درصد از نمونه هاي شير با امتياز بالا بودند. همچنين در شناسايي مايكوپلاسما به روش PCR نيز، 2/5 درصد نمونه ها (5 نمونه شير) به باكتري مايكوپلاسما آلوده بودند. نتايج مطالعه حاضر نشان داد كه PCR مي تواند بعنوان يك روش سريع و اختصاصي در شناسايي مايكوپلاسما از نمونه هاي شير به كار رود. نتايج مطالعه حاضر نشان مي دهد كه عفونت ناشي از مايكوپلاسماها در گله هاي بز شهرستان بروجرد وجود دارد و بنابراين دامداران و مسئولان زيربط بايد اقدامات مؤثري را جهت كنترل و يا پيشگيري از اين عفونت ها انجام دهند.
Thesis summary
-
بررسي ميزان آلوگي اجرام پيروپلاسمايي ( بابزيا و تيلريا) در تك سمي هاي روستايي استان همدان
سحر حاتمي 2019پيروپلاسموزيس در تك سمي ها يك بيماري تك ياخته اي قابل انتقال از طريق كنه ها مي باشد كهانتشار جهاني دارد. اين بيماري توسط دو تك ياخته ي بابزيا كابالي و تيلريا اكويي شكل مي گيرد. هدف از اين مطالعه بررسي آلودگي به بابزيا كابالي و تيلريا اكويي در اسب و الاغ در استان همدان بود. نمونه ها از 7 روستا از خردادماه تا آبان ماه 1396و از تعداد 134رأس تك سمي شامل 52 رأس اسب و 82 رأس الاغ اخذ و پس از انتقال به آزمايشگاه گسترش هاي خوني تهيه شده با گيمسا رنگ آميزي شد.DNA استخراج شده از هر نمونه خون در واكنش زنجيره اي پليمر از چندگانه (PCRMultiplex) به منظور سنجش بابزيا كابالي و تيلريا اكوييمورداستفاده قرار گرفت. در بررسي گسترش هاي خوني رنگ آميزي شده اجسام شبه پيروپلاسما در اسب از تعداد 52 نمونه، 11 مورد (15/21%) و 28مورد (85/53%) به ترتيب مشكوك به بابزيا كابالي و تيلريا اكويي ديده شد. و آلودگي هم زمان با دو گونه ي انگل در4 مورد (69/7%) از نمونه ها مشاهده شد. در الاغ از تعداد 82 نمونه، تعداد 18 مورد (95/21%) و 28 (15/34%) به ترتيب به بابزيا كابالي و تيلريا اكويي آلوده بودند و آلودگي هم زمان با دو گونه ي انگل در6 مورد (31/7%) از نمونه ها مشاهده شد.نتايج حاصل از PCRMultiplex نشان داد، در اسب تعداد 15 مورد (85/28%) و در الاغ نيز تعداد 25 مورد(49/30%) آلوده به تيلريا اكويي بودند .آلودگي به بابزيا كابالي در هيچ كدام از نمونه ها مشاهده نشد.براساس نتايج اينمطالعه،بيماريدربينتكسمي هاي استان همدان به صورتآندميكوجود دارد. و كنترلموارد پيروپلاسموز ازنظربهداشتداموهم چنين خسارات اقتصادي ناشي از آن واهميتآندرتجارتوحمل ونقلبين المللياسب ها، الزامي مي باشد.
Thesis summary
-
اثر مكمل سلنيوم و كروم بر خصوصيات مني، متابوليسم گلوكز و برخي فراسنجه هاي خوني در قوچ هاي نژاد مهربان
اميرحسين مهران فروز 2019هدف از اين آزمايش بررسي اثر مكمل سلنيوم و كروم بر خصوصيات مني، متابوليسم گلوكز و برخي فراسنجه هاي خوني در قوچ هاي نژاد مهربان بود. تعداد 20 رأس قوچ بالغ 2- 4 ساله با ميانگين وزني44/10±75/69 كيلوگرم كه از سلامت عمومي كامل برخوردار بودند به طور تصادفي به 4 گروه تقسيم و به مدت 60 روز با تيمارهاي آزمايشي تغذيه شدند. آزمايش بصورت طرح فاكتوريل 2×2 و در قالب طرح كاملا تصادفي با 4 تيمار و 5 تكرار بود.تيمار ها شامل: 1- تيمار شاهد (فقط جيره پايه) 2- تيمار سلنيوم (جيره پايه بعلاوه 6/0 ميلي گرم سلنيوم به ازاء هر رأس قوچ در روز) 3-تيمار كروم ( جيره پايه بعلاوه 1 ميلي گرم كروم به ازاء هر رأس قوچ در روز) 4- تيمار كروم به همراه سلنيوم (جيره پايه بعلاوه 6/0 ميلي گرم سلنيوم و 1 ميلي گرم كروم به ازاء هر رأس قوچ در روز) بود. خوراك دهي هر روز در دو وعده صبح و بعد از ظهر انجام مي شد. خصوصيات كيفي (حجم انزال و غلظت اسپرم) و كمي (تعداد اسپرم، مورفولوژي اسپرم، سلامت غشاء اسپرم و زنده ماني اسپرم) مني قوچ ها در 6 هفته پاياني آزمايش ارزيابي شد. در روز هاي 30 و 60 آزمايش قبل از نوبت خوراكدهي صبح از طريق سياهرگ وداج خونگيري صورت گرفت. برخي فراسنجه هاي خوني مانند غلظت عناصر معدني (كلسيم، فسفر، آهن، روي و مس)، برخي فراسنجه هاي متابوليكي و هماتولوژي ، ظرفيت آنتي اكسيداني كل و غلظت مالون دي آلدهيد پلاسماي خون اندازه گيري شد. در پايان آزمايش، از هر تيمار 4 رأس قوچ براي آزمون تحمل گلوكز انتخاب و به ازاء هر كيلوگرم وزن زنده 5/0 ميلي ليتر دكستروز 50% به داخل وريد وداج تزريق و در زمان هاي 5، 10، 15، 20، 25، 30، 45، 60، 90، 150، 180 دقيقه بعد خونگيري شد. سپس نرخ زدودگي گلوكز از پلاسما، زمان رسيدن به نصف و سطح زير منحني محاسبه شد. نتايج حاصل نشان داد مكمل كروم و سلنيوم بر خصوصيات بيضه ها، غلظت اسپرم، تعداد اسپرم و خصوصيات حركتي اسپرم در كل دوره آزمايش تاثيري نداشت. حجم انزال، زنده ماني اسپرم، سلامت غشاء اسپرم و ميل جنسي قوچ ها در تيمار دريافت كننده كروم به طور معني داري نسبت به تيمار شاهد افزايش يافت (05/0>P). همچنين ميزان ناهنجاري كل در تيمار كروم نسبت به تيمار شاهد به طور معني داري كاهش يافت (05/0>P). مكمل سلنيوم باعث افزايش سلامت غشاء اسپرم و كاهش ناهنجاري كل اسپرم ها نسبت به تيمار شاهد شد (05/0>P). غلظ
Thesis summary
-
جداسازي كلي فرم ها از نمونه هاي شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان باليني در گاوداري هاي صنعتي شهرستان همدان در سال 1395
الهه قيطاس رنجبر 2018ورم پستان به التهاب بافت پستان كه به دلايل مختلفي ايجاد مي گردد، گفته مي شود. ورم پستان بيشتر توسط ميكروارگانيسم ها بخصوص باكتري ها كه از طريق انتهاي نوك پستان وارد بافت پستان شده و ايجاد عفونت مي كنند بوجود مي-آيد. اين بيماري در سراسر جهان به صنعت دامپروري و به توليد كنندگان لبني خسارات فراواني وارد مي كند و به همين دليل يكي از بيمارهاي مهم در گاوهاي شيري بشمار مي رود. هر اندازه كه ورم پستان مسري در گله ها بيشتر كنترل شود اهميت ورم پستان محيطي افزايش مي يابد. به دليل اينكه يكي از پاتوژن هاي مهم دخيل در ورم پستان محيطي، كلي فرم ها مي باشند، مطالعه حاضر با هدف شناسايي اين گروه از باكتري ها از نمونه هاي شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان باليني در گاوداري هاي صنعتي شهرستان همدان انجام شد. بدين منظور تعداد 130 نمونه شير از گاوهاي مبتلا به ورم پستان باليني در طي يك دوره يك ساله و در فصول مختلف سال1395-1396 جمع آوري گرديد. دو آزمون شمارش سلول هاي سوماتيك (SCC) و تست ورم پستان كاليفرنيا (CMT) بر روي تمام نمونه ها انجام شد، سپس با استفاده از كشت بر روي محيط هاي مك كانكي آگار و بلادآگار و با استفاده از تست هاي بيوشيميايي، باكتري هاي مشكوك به كلي فرم شناسايي و براي تاييد نهايي آنها از آزمونPCR استفاده شد. در اين مطالعه برحسب جنس جدايه هاي بدست آمده از PCRهاي مختلف استفاده گرديد، همچنين اين جدايه ها از نظر حساسيت آنتي-بيوتيكي به صورت فنوتيپي با استفاده از روش ديسك ديفيوژن مورد بررسي قرار گرفتند. نتايج اين مطالعه نشان داد كه از مجموع 130 نمونه شير 62 نمونه (69/47%) داراي امتياز بالا در آزمون CMT و 62 نمونه شير (69/47%) در آزمون SCC داراي امتياز بالايي بودند. نتيجه آزمون آماري نشان داد كه ميزان همبستگي بين نتايج اين دو آزمون (05/0 > P , 529/ r =) مي باشد. از 130 نمونه شير اخذ شده 61 مورد، هويت باكتري هاي جدا شده به عنوان كلي فرم مورد تاييد قرار گرفت، كه از اين ميزان، 54 جدايه به عنوان اشريشيا كلي، 5 نمونه تحت عنوان كلبسيلا پنومونيه و 2 مورد به عنوان انتروباكتر آئروژنز شناسايي شد. نتايج مربوط به حساسيت آنتي بيوتيكي حاكي از آن بود كه بيشترين ميزان مقاومت (100%) مربوط به آنتي بيوتيك هاي لينكومايسين، اريترومايسين، اگزاسيلين و تايلوزين مي باشد. و جنتاماسين با مقاومت (63/1%) موثرترين آنتي
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي كوكسيلا بورنتي در نمونه هاي شير مخزن گاوداري هاي صنعتي استان همدان با استفاده از آزمون زنجيره اي پليمراز
فريبا رستمي 2018كوكسيلا بورنتي عامل مسبب تب كيو در انسان و حيوانات است. گاو، گوسفند و بز مخازن اصلي عفونت براي انسان مي باشند. حيوانات آلوده تعداد بسيار زيادي باكتري را در ادرار، مدفوع، شير، جفت و مايعات جنيني دفع مي كنند. عفونت از طريق استنشاق آئروسل هاي آلوده يا خوردن شير خام و محصولات لبني تازه در انسان و حيوانات گزارش شده است. هدف از اين مطالعه تشخيص كوكسيلا بورنتي (عامل تب كيو) در شير مخزن گاوداري هاي صنعتي استان همدان با استفاده از تكنيك PCR است. در مطالعه حاضر در طول سال 1394، 125 نمونه شير براي تشخيص كوكسيلا بورنتي با روش Trans PCR (با استفاده از پرايمرهاي Trans 1و Trans 2) مورد آزمايش قرار گرفت. حضور مولكولي ژنوم باكتري كوكسيلا بورنتي در مجموع در9 نمونه شير(2/7%) شناسايي شد كه 64/9% از 83 نمونه مربوط به فصول گرم سال و 38/2% از 42 نمونه مربوط به فصول سرد سال بود. نتايج حاصل از اين مطالعه نشان داد كه باكتري كوكسيلا بورنتي به عنوان عامل بيماري تب كيو در شير گاوداري هاي صنعتي استان همدان شيوع نسبتا قابل توجهي دارد و مي بايست اقدامات پيشگيرانه اي براي كنترل بيماري توسط مسئولين صورت گيرد.
Thesis summary
-
بررسي وضعيت الودگي بابزيوز گوسفندي در كشتارگاه همدان با روش مرفولوزيك و مولكولي
مريم محمودي پور 2015چكيده بابزيوز يكي از بيماريهاي مهم تك ياخته اي خوني منتقله از راه كنه مي باشد كه در نشخوار كنندگان اهلي و وحشي و تك سميها در اغلب نواحي جهان شايع است و در اروپا، آفريقا و آسيا انتشار دارد. در ايران هم بابزيوز گوسفندي، ناشي از بابزيا اويس و بابزيا موتازي بوده و در برخي موارد ناشي از آلودگي مضاعف هر دو تك ياخته مي باشد و از طرفي وضعيت گله داري در ايران به نحوي است كه چراي اكثريت گوسفندان در مراتع انجام مي پذيرد و همين امر باعث ميشود كه بابزيوز در بين گوسفندان شايعتر بوده و پراكنش ان در سطح كشور وسيع مي باشد. اين مطالعه در طي فصل فعاليت كنه از تابستان تا پاييز 1393 در كشتارگاه استان همدان انجام شد. هدف از انجام اين مطالعه تعيين گونه هاي بابزياي گوسفندي با استفاده از دو روش ميكروسكوپي و بيولوژي مولكولي بود. تعداد 186 نمونه خون از وريد وداج گوسفندان به صورت تصادفي جمع آوري گرديد. پس از تهيه گسترش خون از هر نمونه، ميزان 5/2 ميلي ليتر خون حيوان را به 3 ميلي ليتر اتانول70درجه اضافه شده و نمونه ها جهت انجام آزمايشات مورد نظر، در زنجيره سرد به آزمايشگاه انگل شناسي دانشكده پيرادامپزشكي دانشگاه بوعلي سينا همدان منتقل گرديد. گسترشهاي خوني در متانول، فيكس شده و جهت تعيين حضور انگل تك ياخته اي، با گيمسا رنگ آميزي شدند و با ميكروسكوپ نوري و روغن ايمرسيون مورد بررسي قرار گرفت. سپس به منظور تأييد گونه هاي بابزيا در نمونه خونهاي جمع آوري شده از تكنيك هاي PCR و Semi nested-PCR استفاده گرديد. براساس مشاهدات ميكروسكوپي بر روي 175 گسترش خون، تعداد(57/44%)78 آلوده به بابزيا، تعداد (4/7%)13 آلوده به تيلريا و تعداد (7/13%)24 آلودگي مشترك بابزيا-تيلريا تشخيص داده شدند. سپس از تعدا 175 نمونه خون، با روش PCR و Semi nested-PCR تعداد (2/10%)18 آلوده به تيلريا و تعداد (71/9%)17 آلوده به بابزيا اويس گزارش شد. طبق نتايج Semi nested-PCR محصول PCR با پرايمر اختصاصي بابزيا موتازي تكثير نشد و فقط با پرايمر اختصاصي بابزيا اويس كه داراي باند bp186 بود واكنش نشان داد.در بررسيهاي آماري بعد از گزارش نتايج ، حساسيت و ويژگي روش ميكروسكوپي نسبت به روش مولكولي به ترتيب 8/62% و 8/68% مي باشد. و ميتوان نتيجه گرفت كه در روش ميكروسكوپي، پلي مورفيسم در مورد بابزيا اويس وجود دارد كه سبب اشتباه در تشخيص افتراقي بابزيا
Thesis summary