Faculty - دانشکده کشاورزی
Associate Professor
Update: 2024-11-28
Javad Hamzei
Faculty of Agriculture / Department of Agriculture and Plant Breeding
P.H.D dissertations
-
ارزيابي قابليت پرايمينگ بذر و همزيستي ميكوريزا بر بهبود استقرار گياهچه، برخي خصوصيات فيزيولوژيكي و عملكرد دو هيبريد ذرت تحت شرايط شور در خوزستان
2018از جمله راهكارهايي كه نقش مهمي در كاهش اثرات تنش شوري خاك داشته و همچنين ساده و كم هزينه مي باشد استفاده از پرايمينگ و قارچ ميكوريزا در ارقام متحمل به تنش شوري است. به همين منظور در سالهاي زراعي 93 و 94 آزمايش فاكتوريل با دو عامل در استان خوزستان شهرستان گتوند در مزرعه كشاورز در دو خاك شور با EC=7 ds/m و خاك غير شور با EC =2.5 ds/m ، عامل اول تلقيح و عدم تلقيح با ميكوريزا و عامل دوم چهار سطح پرايمينگ بذر دو هيبريد ذرت (640 NS و 704 SC) شامل اسيد سالسيليك، محلول كلريدسديم، آب معمولي و عدم پرايم اجرا شد. مدت زمان و غلظت مطلوب در آزمايش هايي جداگانه در آزمايشگاه مشخص شد. بهترين مدت زمان و غلظت براي اسيد سالسيليك به ميزان 5/0 ميلي مولار با زمان 14 ساعت، محلول كلريدسديم با غلظت 1280 ميلي مولار(2 دسي زيمنس بر متر) و زمان 22 ساعت و آب معمولي با 18 ساعت تعيين گرديدند. نتايج نشان داد در هر دو هيبريد 640 NS و 704 SC در سال اول نسبت به سال دوم صفات اندازهگيري شده افزايش بيشتري داشتند و تيمارهاي تلقيح با ميكوريزا و پرايمينگ نسبت به شاهد برتري قابل توجهي داشتند. در خاك غير شور نسبت به شور در رقم 640 NS و 704 SC تيمارهاي تلقيح با ميكوريزا و پرايم نسبت به شاهد در صفات درصد سبزشدن، سرعت سبزشدن، درصد كلونيزاسيون، ميزان پروتئينهاي محلول، شاخص سطح برگ در مرحله گل تاجي، وزن هزار دانه، تعداد دانه در بلال، عملكرد و عملكرد كل برتري داشتند و در بين تيمارهاي پرايم، اين صفات در پرايم با اسيد سالسيليك نسبت به آب و محلول كلريدسديم افزايش بيشتري دارد. ولي صفاتي مانند فعاليت آنزيمهاي آنتي اكسيدانتي، ميزان سديم، ميزان پتاسيم، نسبت سديم به پتاسيم و شاخص برداشت در خاك هاي شور نسبت به غيرشور در هر دو رقم افزايش نشان داد. در خاك هاي شور درهر دو هيبريد، تيمارهاي تلقيح با ميكوريزا و پرايمينگ نسبت به شاهد در تمامي صفات افزايش نشان داد و در بين تيمارهاي پرايم، پرايمينگ با اسيدساليسيليك نسبت به بقيه تيمارهاي پرايم برتري قابل توجهي نشان داد. در خاك شور رقم 704 SC تيمارهاي تلقيح با ميكوريزا و پرايم با اسيد ساليسيليك درصد جوانه زني 4/5 درصد، سرعت جوانه زني 2/7 درصد، ميزان كاتالاز 2/55 درصد، پراكسيداز 3/54 درصد، سوپر اكسيد ديسموتاز 4/47 درصد، پروتئين هاي محلول 1/29 درصد، ميزان پتاسيم 18 درصد، درصدكلونيزا
Thesis summary
-
ارزيابي تنوع مورفولوژيكي و فيتوشيميايي جمعيت هاي مختلف كرفس (Apium graveolens) و بهينه سازي شاخص هاي استخراج متابوليت هاي ثانويه آن با استفاده از روش هاي كروماتوگرافي و سطح پاسخ (RSM)
فاطمه سليمي 2018گياهان دارويي به موجب داشتن تركيبات آنتي اكسيدان در حفظ سلامت بشر بسيار مفيد هستند. كرفس به عنوان يك گياه دارويي، غني از اين تركيبات است. اسانس بذر كرفس در تهيه عطر، ادويه و درمان بيماري ها كاربرد دارد. در اين تحقيق، 12جمعيت مختلف كرفس از مناطق مختلف ايران (اردبيل، اروميه، اصفهان، اهواز، زنجان، سنندج، قم، كرج، كرمانشاه، گيلان غرب، مشهد و همدان) جمع آوري شد. با استفاده از نشانگرهاي مورفولوژيكي و فيتوشيميايي به تنوع موجود در گياهان پرداخته شد. جمعيت هاي مورد بررسي از نظر صفات مورفولوژيك اندازه گيري شده اختلافات معني داري داشتند كه اين تفاوت ها بيانگر تنوع قابل ملاحظه جمعيت هاي كرفس بود. بهترين جمعيت ها، جمعيت هايي بودند كه طول و عرض برگ، شاخص سبزينگي، تعداد شاخه در بوته بالاتر و طول ميانگره كمتري داشتند. تمام صفات رويشي ذكر شده در مرحله زايشي گياه اثر شاياني داشتند كه منجر به توليد بيشتر دانه و شاخص برداشت بالاتري گرديدند. اين مورد به وضوح در جمعيت يكساله اصفهان و جمعيت هاي دو ساله زنجان و همدان ديده شد. تجزيه توسط دستگاه GC-MS منجر به شناسايي 34 تركيب در اسانس بذر گرديد كه در مجموع 49/95 تا 99/99 درصد كل اجزاي اسانس را تشكيل مي دادند. درصد اسانس بذر جمعيت هاي كرفس از 15/1 تا 10/3 درصد (حجمي- وزني) متغير بود. از نظر فيتوشيميايي، جمعيت هاي كرفس تنوع بالايي در ميزان سه تركيب اصلي ليمونن، آپيول و ميريستيسين نشان دادند. بر اين اساس، در جمعيت هاي كرفس دو نوع تيپ شيميايي دي-ليمونن و آپيول/ميريستيسين شناسايي شد. مقدار آپيول و ميريستيسين در جمعيت هاي اردبيل و كرمانشاه قابل توجه بود و تركيب دي-ليمونن در ديگر جمعيت ها به ميزان بالايي مشاهده شد. تركيبات آپيول و ميريستيسين خاصيت آنتي اكسيداني بسيار بيشتري دارند و به دليل وجود اين تركيبات در كموتايپ هاي جديد كرفس، اين تحقيق از ساير تحقيقات متفاوت شد. شناسايي و جداسازي تركيبات موجود در عصاره كرفس با استفاده از روش كروماتوگرافي لايه نازك، 5 تركيب فورانوكوماريني ايزوپيمپينلين، برگاپتن، آمبليفرون، سورالن و گزانتوتوكسين و كروماتوگرافي مايع با كارايي بالا، 14 تركيب شامل فنوليك اسيدها (كوماريك اسيد، كافئيك اسيد، هومووالينيك اسيد، فروليك اسيد، رزمارينيك اسيد) و تركيبات فلاونوئيدي (كاتچين، آپيجنين، جينك-وانين، روتين، كامفرول، كوئرستين، نوا
Thesis summary
-
اثر كشت مخلوط افزايشي لوبيا و سويا بر كنترل علف هاي هرز، شاخص هاي زراعي و كيفيت دانه آفتابگردان در سيستم هاي مختلف خاك ورزي
محسن سيدي 2016به منظور بررسي اثرات كشت مخلوط افزايشي لوبيا و سويا بر كنترل علف هاي هرز، شاخص هاي زراعي و كيفيت دانه آفتابگردان در سيستم هاي مختلف خاك ورزي، آزمايشي در دو سال زراعي 1392 و 1393 در مزرعه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا انجام گرفت. آزمايش به صورت اسپليت پلات بر پايه بلوك هاي كامل تصادفي در سه تكرار اجرا شد. خاك ورزي (خاك ورزي كامل، خاك ورزي با چيزل و خاك ورزي با ديسك) و الگوهاي مختلف كاشت (كشت خالص آفتابگردان با وجين علف هاي هرز، كشت خالص آفتابگردان بدون وجين علف هاي هرز، كشت هاي مخلوط افزايشي 30، 60 و 90 درصد لوبيا با آفتابگردان و كشت هاي مخلوط افزايشي 30، 60 و 90 درصد سويا با آفتابگردان) به ترتيب به عنوان فاكتور اصلي و فرعي بودند. نتايج آزمايش نشان داد بيشترين مقادير تراكم و بيوماس كل علف هاي هرز در تيمارهاي خاك ورزي كاهش يافته و كشت خالص مشاهده شد. ولي، خاك ورزي مرسوم و سيستم كشت مخلوط توانست تراكم و بيوماس علف هاي هرز را كاهش دهد. بين كاهش تراكم و بيوماس علف هاي هرز و افزايش تراكم لگوم ها در سيستم هاي كشت مخلوط، همبستگي مثبت و بالايي وجود داشت. به عبارت ديگر، كشت مخلوط در مقايسه با تك كشتي به طور معني داري تراكم علف هاي هرز را تغيير داد به طوريكه، تراكم علف هاي هرز در سيستم كشت مخلوط كاهش يافت. همچنين، شاخص هاي تنوع شانون-وينر و غناي گونه اي علف هاي هرز در كشت مخلوط كمتر از كشت خالص بود. در ميان تيمارهاي خاك ورزي، بيشترين عملكرد دانه، روغن و بيولوژيك آفتابگردان (به ترتيب 45/272، 56/116 و 43/936 گرم در متر مربع) بدون اختلاف معني دار با خاك ورزي چيزل در تيمار خاك ورزي مرسوم به دست آمد. همچنين، در ميان الگوهاي مختلف كشت نيز بيشترين عملكرد دانه، روغن و بيولوژيك آفتابگردان (به ترتيب 22/356، 90/160 و 94/1052 گرم در متر مربع) در تيمار كشت خالص با وجين علف هرز مشاهده شد. سيستم هاي كشت مخلوط توانستند عملكرد دانه كل و كارايي مصرف آب و نيتروژن را در مقايسه با كشت خالص آفتابگردان بدون وجين افزايش دهند. به طوريكه، بيشترين عملكرد دانه كل (28/437 گرم در متر مربع) از تيمار كشت مخلوط افزايشي 60 درصد لوبيا + آفتابگردان حاصل شد. ولي، اين تيمار با تيمار 60 درصد سويا + آفتابگردان از نظر عملكرد دانه كل اختلاف معني داري نداشت. نسبت برابري زمين (LER)جهت تعيين كارايي كشت مخلو
Master Theses
-
اثر عصاره جلبك دريايي بر عملكرد و كيفيت سورگوم علوفه اي (Sorghum bicolor L.)
محمدرضا بحيرايي 2023چكيده: به منظور مطالعه تأثير مصرف عصاره جلبك دريايي بر رشد، عملكرد و كيفيت سورگوم علوفه اي رقم اسپيدفيد، آزمايشي در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار در بهار و تابستان 1399 در مزرعه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي بوعلي سيناي همدان انجام شد. آزمايش به صورت جداگانه در دو شرايط خاك مصرف و محلول پاشي عصاره جلبك دريايي انجام مي گيرد. در آزمايش اول تيمارها شامل محلول پاشي با غلظت هاي صفر، 5/0، 1، 5/1 و 2 ليتر در هكتار عصاره جلبك دريايي و در آزمايش دوم تيمارها شامل مصرف خاكي عصاره جلبك دريايي به ميزان صفر، 5/0، 1، 5/1 و 2 ليتر در هكتار مي باشد. نتايج نشان داد كه شاخص هاي رشدي سورگوم در هر دو چين به طور معني داري تحت تأثير غلظت مصرف عصاره جلبك دريايي قرار گرفت. محلول پاشي عصاره جلبك دريايي به ميزان دو ليتر در هكتار در چين اول و دوم نسبت به عدم مصرف آن باعث افزايش 67/36 و 95/32 درصدي و مصرف خاكي عصاره جلبك دريايي به ميزان دو ليتر در هكتار نسبت به عدم مصرف آن، باعث افزايش 25 و 44/26 درصدي شاخص سطح برگ شد. با افزايش غلظت عصاره جلبك دريايي، سرعت رشد محصول سورگوم افزايش يافت و بيشترين سرعت رشد محصول در چين اول و دوم از تيمار دو ليتر در هكتار به دست آمد. بيشترين سرعت جذب خالص در چين و دوم نيز از محلول پاشي عصاره جلبك دريايي با غلظت دو ليتر در هكتار به دست آمد كه تفاوت معني داري با غلظت 5/1 ليتر در هكتار نداشت. با افزايش ميزان مصرف عصاره جلبك دريايي چه به صورت محلول پاشي و چه به صورت مصرف خاكي، تعداد برگ در بوته، ارتفاع بوته و نسبت وزن برگ به ساقه روند افزايشي معني داري داشت. محلول پاشي عصاره جلبك دريايي به ميزان دو ليتر در هكتار نسبت به عدم مصرف آن باعث افزايش 58/38 درصدي و مصرف خاكي عصاره جلبك دريايي به ميزان دو ليتر در هكتار نسبت به عدم مصرف آن باعث افزايش 07/25 درصدي عملكرد علوفه كل (مجموع دو چين) شد. بيشترين علمكرد علوفه خشك سورگوم در هر دو چين و مجموع دوچين از مصرف دو ليتر در هكتار به دست آمد. محلول پاشي و مصرف خاكي عصاره جلبك دريايي اثر معني داري بر كيفيت علوفه از جمله افزايش درصد و عملكرد پروتئين، درصد ماده خشك قابل هضم، درصد قندهاي محلول و درصد خاكستر علوفه داشت. بيشترين عملكرد پروتئين علوفه در تيمارهاي محلول پاشي و مصرف خاكي از مصرف دو ليتر در هكتار عصاره جلبك دريايي ب
-
ارزيابي پتانسيل عملكرد دورگ هاي مختلف ذرت علوفه اي در كاشت مستقيم بذري و نشائي
زهرا محمدي 2023چكيده: ذرت (Zea mays L.) ازنظر توليد عملكرد كل (عملكرد دانه و علوفه)، بعد از گندم و برنج، در جهان مقام سوم را به خود اختصاص داده است. ذرت علوفه اي گياهي باارزش علوفه اي بالا است كه نقش قابل توجهي در تأمين علوفه موردنياز كشور جهت توليد گوشت قرمز و سفيد دارد. علي رغم اين كه اين گياه يكي از گياهان علوفه اي باارزش ازنظر كيفيت و كميت توليد علوفه در ايران است ولي متأسفانه به دليل محدوديت هاي آبي و كاهش منابع آبي، سطح زير كشت آن در سال هاي اخير كاهش يافته است كه با توجه به نياز شديد كشور به علوفه براي دام ها، لازم است از روش هاي مكمل به نژادي-به زراعي جهت شناسايي ارقام مطلوب و مديريت شرايط كاشت و مصرف بهينه آب در آن ها استفاده كرد تا بتوان ارقام سازگار با شرايط جديد زراعي را شناسايي و بكار برد. كاهش روزافزون منابع آبي در ايران و از طرفي ديگر نياز جدي كشور به توليد علوفه سبب شده است تا توجه خاصي به ارقام متحمل تر به كم آبي و استفاده بهينه و پايدار از منابع آبي موردتوجه قرار گيرد. در اين راستا استفاده از ارقام سازگار، سامانه هاي نوين آبياري و نشاكاري مي توانند از راهكارهاي صرفه جويي در آب و افزايش راندمان مصرف آب در اين شرايط بحراني آب و هوايي باشد. با اين هدف، اين تحقيق در مزرعه دستجرد به صورت آزمايش فاكتوريل بر پايه طرح بلوك هاي كاملاً تصادفي با 3 تكرار اجرا شد. عامل اصلي شامل دو سطح روش كشت (كاشت مستقيم بذري و كاشت نشايي) و عامل فرعي شامل چهار دورگ مختلف ذرت [(American genetics (AGN 720))، (AS66 (FAO 650))، (Single cross 703 (KSC703)) و (Simon)] بود. پس از انجام آزمون فرضيات مربوط به تجزيه واريانس، تجزيه هاي مربوطه به كمك نرم افزار SAS و Minitab انجام شد. طبق نتايج اثر متقابل بين نوع كشت و نوع دورگ براي كليه صفات اندازه گيري شده، به جزء صفت ارتفاع تشكيل بلال. تفاوت معني دار آماري نشان داد. نتايج اين پژوهش بيانگر وجود تنوع ژنتيكي قابل توجه در بين دورگ ها و وجود پاسخ متفاوت آن ها به تغيير شرايط كشت از حالت كشت مستقيم بذري به كشت نشايي بود. طبق نتايج، بالاترين ارتفاع بوته مربوط به دورگ 1 و 2 دركشت نشايي بود درحالي كه دورگ 3 در هر دو نوع كشت بذري و نشايي كمترين ارتفاع بوته را نشان داد. بر اين اساس، استنباط مي شود كه شايد يكي از عوامل مؤثر در بهبود عملكرد بيولوژيك در دورگ هاي
-
اثر كود سبز كلزا بر دوره بحراني كنترل علف هاي هرز سويا
فرامرز احمدي 2022به منظور ارزيابي اثر كود سبز كلزا بر دوره بحراني كنترل علفهاي هرز سويا، پژوهشي در مزرعه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سيناي همدان با استفاده از طرح بلوكهاي كامل تصادفي در سه تكرار به اجرا درآمد. تيمارهاي آزمايش شامل دوره هاي مختلف عاري از علف هـرز و نيـز دوره هاي رقابت علف هاي هرز بوندعلـف هرز تاج خروس بيشترين و علف هرز پيچكد كمترين سهم تجمع ماده خشك علف هاي هرز را داشتند و با افزايش دوره عاري از علف هرز، وزن خشك علف هاي هرز به طور معني دار كاهش يافت. حداكثر تعداد غلاف در بوته، مربوط به تيمار شـاهد عاري از علفهاي هرز و كمترين آن مربوط به تيمار شاهد رقابت با علف هاي هرز بود، همچنـين عملكرد بيولوژيك، عملكرد دانه و تعداد شاخه فرعي در بوته نيز با افزايش دوره تداخل علفهاي هرز كاهش يافت.
-
ارزيابي پتانسيل توليد ، كارايي استفاده از منابع و برخي خدمات اكولوژيكي در كشت مخلوط تاخيري سويا و ماش و كشت دوگانه ذرت با گندم
مجتبي زارعي 2022افزايش تنوع نظام هاي كشت از راه كارهاي موثر جهت حصول پايداري توليد است و اين امر از طريق كشت مخلوط تحقق مي يابد. در واقع، كشت مخلوط يكي از شيوه هاي اكولوژيك كشاورزي پايدار است كه به منظور افزايش بهره وري از زمين و توليد بيشتر محصولات زراعي اجرا مي شود. از اين رو، پتانسيل توليد، كارايي استفاده از منابع و برخي خدمات اكولوژيكي در كشت مخلوط تأخيري لگوم دانه اي و كشت دوگانه ذرت با گندم در دو آزمايش جداگانه در سال زراعي 1399-1398 در مزرعه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا مورد مطالعه قرار گرفت. به طوريكه، در آزمايش اول از سويا و در آزمايش دوم از ماش استفاده شد. آزمايش در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار اجرا شد. كشت هاي خالص گندم، لگوم دانه اي (سويا/ماش) و ذرت و كشت هاي مخلوط با نسبت-هاي 4:2:0، 4:2:1، 4:2:2، 6:3:0، 6:3:1، 6:3:2 (ذرت:لگوم:گندم) و كشت دوگانه ذرت با گندم تيمارهاي آزمايشي بودند. بر اساس نتايج حاصل، در هر دو آزمايش بيشترين مقادير شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، اجزاي عملكرد، عملكرد دانه، عملكرد بيولوژيك و عملكرد كيفي براي گندم، ذرت، ماش و سويا از تيمار كشت خالص به دست آمد. با اجراي كشت مخلوط از ميزان صفات مذكور كاسته شد. علي رغم كاهش عملكرد دانه گياهان در كشت مخلوط نسبت به كشت خالص، بررسي شاخص هاي كشت مخلوط سودمندي آن را نسبت به تك كشتي نشان داد. به طوريكه در آزمايش اول، بيشترين مقدار شاخص نسبت برابري زمين از كشت مخلوط شش رديف گندم، سه رديف سويا و دو رديف ذرت (6:3:2) به دست آمد. در آزمايش دوم نيز شاخص نسبت برابري زمين در الگوي كشت شش رديف گندم، سه رديف ماش و دو رديف ذرت (6:3:2) در بالاترين سطح قرار گرفت. به طور كلي، نتايج نشان داد كه سيستم كشت مخلوط گندم-لگوم-ذرت از نظر استفاده از منابع مانند نيتروژن و آب سودمندتر از كشت خالص بود. بنابراين نتايج آزمايش حاضر بيانگر اين است كه در شرايط مشابه، كشت مخلوط تأخيري لگوم دانه اي (سويا/ماش) با گندم و كشت دوگانه ذرت با گندم مي تواند عملكرد اقتصادي، كارايي استفاده از زمين و منابع را در مقايسه با تك كشتي افزايش دهد.
-
اثر كشت مخلوط شبدر آلسايك بر توليد محصول كلزا و تريتيكاله و برخي خدمات اكوسيستمي تحت سامانه هاي مختلف خاك ورزي
رحيمه صابرفر 2021چكيده: به منظور بررسي نقش شبدر آلسايك بر روي عملكرد دو محصول تريتيكاله و كلزا و خدمات اكوسيستمي كشت مخلوط در سامانه هاي خاك-ورزي آزمايشي در مزرعه دستجرد به صورت اسپليت پلات بر پايه بلوك هاي كامل تصادفي در سه تكرار انجام شد. خاك ورزي مرسوم و خاك ورزي حداقل به عنوان عامل اصلي و الگوي هاي مختلف كشت (كشت هاي خالص شبدر، تريتيكاله و كلزا و كشت مخلوط جايگزيني تريتيكاله:كلزا با نسبت هاي 75:25، 50:50، 25:50 در تركيب با صفر، 50 و 100 درصد شبدر آلسايك) به عنوان عامل فرعي در نظر گرفته شده است. نتايج آزمايش نشان داد، سيستم كشت مخلوط و حضور شبدر آلسايك در تيمارهاي مخلوط سبب افزايش عملكرد علوفه نسبت به تيمارهاي بدون شبدر شده است. همچنين عملكرد دانه و اجزاي عملكرد تريتيكاله و كلزا در تيمارهاي حاوي شبدر نسبت به تيمارهاي بدون حضور شبدر بالاتر بود. بين دو سيستم خاك ورزي از لحاظ عملكرد محصول اختلاف معناداري مشاهده نشد. شاخص هاي سودمندي كشت مخلوط بيانگر سودمندي سيستم كشت سه گانه نسبت به كشت دوگانه تريتيكاله و كلزا بود. حضور شبدر آلسايك نقش موثري در كاهش تراكم و بيوماس علف هاي هرز نشان داد و كمترين تراكم و بيوماس علف هاي هرز در تيمار T100W75B25 (5/12 و 18/72) مشاهده شد. كارايي مصرف آب و نيتروژن در سيستم كشت سه گانه بيشتر از دو گانه و تك كشتي شد. افزون بر اين، خاك ورزي حفاظتي و كشت مخلوط كربن آلي خاك و ترسيب كربن در خاك را افزايش دادند.
-
برهمكنش باكتري هاي اندوفيت شورپسند گياهان هالوفيت با گندم زراعي
رخساره سمواتي 2021شوري يكي از مهمترين تنش هاي غير زنده است كه به شدت اثر منفي بر بهره وري محصولات كشاورزي در سراسر جهان دارد. براساس گزارش فائو در سال 2008 بيش از 800 ميليون هكتار از زمين هاي كشاورزي در سراسر جهان با مشكل شوري رو به رو بوده اند. يكي از روش هاي مقابله با تنش شوري در خاك استفاده از ميكروارگانيسم ها بويژه همزيست هاي گياهي مي باشد. حدود يك درصد از گونه هاي گياهي كه هالوفيت (شورپسند) نام دارند قادر به رشد و تكثير در خاك هاي شور هستند. پژوهش حاضر به بررسي اثرات افزايش رشد گياه زراعي گندم (Tritichum aestivum) و افزايش تحمل به تنش شوري ( NaCl) توسط باكتري هاي اندوفيت شورپسند جدا شده از گياهان شورپسند بومي ايران پرداخته است. به اين منظور، ابتدا تست تحمل به شوري بر روي بذر دو رقم گندم ميهن (آبي) و هما (ديم) در غلظت هاي مختلف NaCl انجام شد و سطح تحمل ارقام مذكور 200 ميلي مولار تعيين گشت. هشت جدايه باكتري شورپسند جداشده از گياهان هالوفيت كوير مركزي ايران نيز از آزمايشگاه بيوتكنولوژي دانشگاه بوعلي سينا تهيه شد. سپس اثرات باكتري هاي اندوفيت مذكور بر شاخص هاي جوانه زني دو رقم گندم ميهن (آبي) و هما (ديم) تحت تنش شوري (NaCl در غلظت هاي 0،100،200،300و 400 ميلي مولار) در شرايط آزمايشگاهي، مورد بررسي قرار گرفت. اين آزمايش در قالب طرح كاملا تصادفي با سه تكرار بررسي شد و آناليز آماري نتايج با استفاده از نرم افزار SAS و مقايسه ميانگين ها با استفاده از آزمون LSD انجام شد.نتايج نشان داد كه از بين هشت جدايه باكتري سه جدايه در برترين گروه هاي آماري قرار گرفتند و بيش ترين تاثير بر رشد و شاخص هاي جوانه زني دو رقم گندم هما و ميهن تحت تنش NaCl را نشان دادند، كه شامل جدايه هاي شورپسندگرم مثبت 76Oceanobacillus sp. ( Bacillaceae، جداسازي شده از ريشه گياهCressa)، 14 Micrococcus luteus (Micrococcaceae، جداشده از گياه Salsola tomentosa ( و 7 Bacillus licheniformis ( Bacillaceae ، جداشده از ريشه گياه Salsola yazdiana) بودند. آزمون هاي كمي و كيفي نشان داد كه هر سه جدايه باكتري هالوفيت مذكور قادر به توليد هورمون گياهي ايندول استيك اسيد (IAA، اكسين) بودند كه مي تواند يكي از علل تاثير آنها بر رشد گياه باشد. در مجموع يافته هاي حاصل از اين پژوهش بيانگر آنند كه باكتري هاي اندوفيت گياهان هالوفيت مي توانند در نتي
-
اثر باكتري هاي اندوفيت سرو بر تحمل تنش خشكي در گياهان غيرميزبان جو و ماشك در كشت خالص و مخلوط
مهدي غلامحسيني 2021باكتري هاي اندوفيت ميكروارگانيسم هايي هستند كه دربافت هاي گياه سالم بدون ايجاد علامت ونشانه اي از بيماري يافت مي شوند و بعنوان باكتري هاي مفيد شناخته شده وهمگي از نظر زيستي فعالند. متابوليت هاي باكتري هاي اندوفيت باعث افزايش تحمل گياهان به تنش هاي زيستي وغير زيستي مي شوند. پژوهش حاضر به بررسي اثرات دوگونه از باكتري هاي اندوفيت سرو (Bacillus subtilis POE26 و Stenotrophomonas maltophilia POE55) بر تحمل تنش خشكي در گياهان غير ميزبان جو وماشك در كشت خالص ومخلوط آنها پرداخته است.براين مبنا، آزمايشي در زميني به مساحت 3000 متر مربع و در قالب طرح آماري اسپليت فاكتوريل بر پايه بلوكهاي كامل تصادفي با 3 تكرار و 12 تيمار درسال زراعي 99-1398 درشهرستان كميجان استان مركزي انجام شد . بذور جو آبي (Hordeum vulgare) رقم بهمن و ماشك معمولي (Visia sativa) پيش ازكشت، با باكتري هاي اندوفيت POE26 و POE55 با تراكم نوري CFU/mL 8 10×5/3 تلقيح شده و در زمين مورد اشاره، با درنظر گرفتن شاهد، به شيوه خالص و مخلوط كشت شدند. كشت هاي مذكور تحت تيمار سه سطح آبياري 100%، 75% و 50% قرار گرفتند و تاثير هريك از اندوفيت ها در كشت خالص جو و ماشك و كشت مخلوط آنها نسبت به شاهد مورد بررسي قرار گرفت. نتايج آناليز آماري نشان داد كه هر دو گونه باكتري برصفات مورفولوژيك ، اجزاي عملكرد وعملكرد دانه هردو گياه تحت رژيم هاي مختلف آبياري (100% ، 75% و50%) و الگوي كشت خالص و مخلوط آن ها تاثير مثبت داشته وتحمل ميزبان بر تنش خشكي را افزايش داده اند، كه در اين بين باكتري POE26اثر بارزتري داشت. نتايج مرتبط با محصول جو نشان مي دهد كه باكتري هاي POE26 و POE55 صفات درصد جوانه زني بذور را به ترتيب 1/6 و 1/3درصد، رشد طول ريشه چه را به ترتيب 80 و4/71 درصد، رشد طول ساقه چه را به ترتيب 7/85 و70 درصد، وزن تر ريشه چه را به ترتيب 60 و1/57 درصد، وزن خشك ريشه چه را به ترتيب 84/53 و40 درصد، وزن ترساقه چه رابه ترتيب 9/38 و82/29 درصد، وزن خشك ساقه چه را به ترتيب 66/46و27/27 درصد، شاخص سطح برگ را به ترتيب28/32 و6/15 درصد، وزن خشك ريشه درمرحله خميري دانه درشرايط نرمال رطوبتي را به ترتيب 85/44 و5/12 درصد و درشرايط تنش خشكي به ترتيب 67/34 و9 درصد، تعداد پنجه بارور را به ترتيب 91/24 و97/8 درصد، ارتفاع بوته را به ترتيب 12/11 و78/8 درصد، عملكرد ع
-
بررسي جذب و كارايي مصرف نيتروژن، رشد و عملكرد كمي و كيفي زرين گياه (Dracocephalum kotschyi Boiss) تحت سيستم هاي كشت مخلوط زرين گياه- لگوم
سيده فاطمه حسيني 2020به منظور بررسي جذب و كارايي مصرف نيتروژن، رشد و عملكرد كمي و كيفي زرين گياه (Dracocephalum kotschyi Boiss) تحت سيستم هاي كشت مخلوط زرين گياه- لگوم و نهايتاً بررسي سودمندي كشت مخلوط نسبت به كشت خالص اين گياه، آزمايشي در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار در مزرعه تحقيقاتي دانشگاه بوعلي سينا همدان، در سال هاي زراعي 1397 و 1398 اجرا شد. الگوهاي كشت مخلوط شامل كشت مخلوط افزايشي 20 و 40 درصد (از تراكم مطلوب) لوبيا سبز، لوبيا معمولي، سويا و ماش با زرين گياه و كشت هاي خالص زرين گياه در چهار سطح كود شيميايي نيتروژنه (0، 40، 80 و 120 كيلوگرم نيتروژن در هكتار) تيمارهاي آزمايشي بودند. بقاياي لگوم ها در سال اول، در زمين باقي ماند تا اثر آن ها بر تأمين نيتروژن غير شيميايي و عملكرد كمي و كيفي زرين گياه در سال دوم مشخص شود. نتايج حاصل، بهبود صفات اگرومورفولوژيكي و صفات كيفي زرين گياه را در تيمار كشت مخلوط افزايشي 20 درصد لوبيا سبز با زرين گياه، نشان داد. بيشترين عملكرد برگ، عملكرد كل بوته و شاخص سطح برگ حداكثر در سال اول و در چين هاي دوم و سوم سال دوم از تيمار كشت مخلوط افزايشي 20 درصد لوبيا سبز با زرين گياه به دست آمد. در بررسي اثر بقاياي لگوم ها در سال دوم، مشاهده شد كه تيمار كشت مخلوط افزايشي 40 درصد ماش با زرين گياه توانست بيشترين عملكرد برگ ، عملكرد كل بوته و شاخص سطح برگ حداكثر را در مقايسه با ساير تيمارها توليد كند. در بررسي صفات كيفي زرين گياه نيز مشخص شد كه در تيمار كشت مخلوط افزايشي 20 درصد لوبيا سبز با زرين گياه، به علت بيشترين بودن محتواي كلروفيل كل، شاخص سبزينگي و همچنين حداكثر ميزان جذب نيتروژن نسبت به ساير تيمارها، بيشترين ميزان درصد نيتروژن، درصد پروتئين، درصد اسانس برگ، عملكرد اسانس برگ و ميزان فنل كل به دست آمد. ولي بيشترين محتواي فلاونوئيد برگ از تيمار كشت مخلوط افزايشي 40 درصد ماش با زرين گياه حاصل شد. در اين چين ها بين تيمارها از لحاظ درصد آنتي اكسيدان، تفاوت معني داري مشاهده نشد. نتايج HPLC نشان داد كه سالويانوليك اسيد و كوئرستين به ترتيب بيشترين و كمترين تركيبات فنلي در برگ زرين گياه بودند. بيشترين ميزان LER (به ترتيب در سال اول و دوم، 21/3 و 77/2) از تيمار كشت مخلوط افزايشي 20 درصد لوبيا سبز با زرين گياه به دست آمد. به طور كلي، با توجه به نتايج به دس
-
اثر تاريخ كاشت بر عملكرد و كيفيت علوفه برخي اكوتيپ هاي ماشك گل خوشه اي در شرايط ديم و آبي
محمد عباس زاده 2020توليد علوفه و قرار گرفتن بخش عمده اي از اراضي قابل كشت كشور در ديم زارها، ضرورت بهره گيري از گياهي نظير ماشك در شرايط ديم را به خوبي نشان مي دهد. به منظور ارزيابي اثر تاريخ كاشت بر عملكرد و كيفيت علوفه برخي اكوتيپ هاي ماشك گل خوشه اي در شرايط ديم و آبي، آزمايشي در سال زراعي 97-1396 در مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي بروجرد اجرا شد. آزمايش به صورت فاكتوريل اسپليت پلات در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي و در سه تكرار انجام شد. تاريخ هاي كشت )20 آبان 96، 20 دي 96 و 20 اسفند 96) به همراه دو رژيم آبياري (آبياري و ديم) به صورت فاكتوريل در كرت هاي اصلي و اكوتيپ هاي بروجرد، الشتر، ازنا، زنجان و تبريز در كرت هاي فرعي قرار گرفتند. صفات ارتفاع بوته، وزن ريشه، عملكرد علوفه تر و علوفه خشك، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن هزار دانه، عملكرد دانه، درصد پروتئين، ميزان پرولين، درصد ماده خشك قابل هضم، درصد قندهاي محلول در آب، درصد الياف نامحلول در شوينده خنثي و اسيدي، درصد خاكستر و درصد فيبر اندازه گيري و ارزيابي شد. نتايج نشان داد اثر متقابل تاريخ كاشت، آبياري و اكوتيپ براي تمامي صفات به جز ارتفاع بوته، عملكرد علوفه تر و درصد الياف نامحلول در شوينده خنثي و اسيدي و قابليت هضم ماده خشك معني دار شد. بيشترين عملكرد دانه در اكوتيپ ازنا و تاريخ كاشت 20 آبان در شرايط آبي و كمترين مقدار در همين اكوتيپ و تاريخ كاشت 20 اسفند و شرايط ديم مشاهده گرديد. ميزان پرولين آزاد در شرايط ديم نسبت به آبياري افزايش يافت و اكوتيپ تبريز در شرايط ديم و تاريخ كاشت 20 آبان ماه بالاترين پرولين را نشان داد و ميزان آن در تيمارهايي كه بيشترين ميزان پروتئين خام را داشتند، بيشتر از ساير تيمارها بود. درصد قندهاي محلول در آب در اكوتيپ هاي زنجان و ازنا به ترتيب بيشترين و كمترين ميزان را داشت، علاوه بر اين، اكوتيپ ازنا كمترين مقدار فيبر خام را به خود اختصاص داد. درصد الياف نامحلول در شوينده اسيدي و خنثي در اكوتيپ بروجرد عدد بالاتري نسبت به ديگر اكوتيپ ها نشان داد. از طرفي، ارزيابي تحمل به تنش بر اساس شاخص هاي تحمل به تنش TOL، MP، STI، GMP و SSI نشان داد اكوتيپ بروجرد به عنوان متحمل ترين و زنجان حساس ترين اكوتيپ به تنش خشكي مي باشند.
-
بهبود كارايي مصرف آب و استفاده از زمين در سيستم هاي كشت مخلوط سيرو باقلا
حميدرضا ضيايي فر 2020انتخاب الگوي مناسب كاشت گياهان زراعي نظير كشت مخلوط يكي از راهكارهاي موثر جهت افزايش راندمان مصرف آب است كه بايد به عنوان يك استراتژي كاربردي مورد توجه قرار گيرد. بر همين اساس، اثرات الگوي كشت و دور آبياري بر كارايي مصرف آب و استفاده از زمين در سيستم هاي كشت مخلوط سير و باقلا به صورت آزمايش فاكتوريل بر پايه طرح بلوك هاي كامل تصادفي در سه تكرار در سال زراعي 96-1395 مورد بررسي قرار گرفت. الگوهاي مختلف كشت شامل كشت خالص سير (100G)، كشت خالص باقلا (100F)، كشت هاي مخلوط افزايشي 20G:100F،40G:100F ،60G:100F و كشت هاي مخلوط جايگزيني 60G:40F، 40G:60F و50G:50F به عنوان فاكتور اول و دورهاي آبياري (6، 9 و 12 روز يكبار) به عنوان فاكتور دوم بودند. نتايج نشان داد كه تمامي صفات مربوط به عملكرد هر دو گونه تحت تأثير تيمارها قرار گرفتند. به طوريكه بيشترين مقدار اكثر صفات مربوط به باقلا از كشت خالص آن و در دور آبياري 6 روز بدست آمد. بيشترين عملكرد سبز باقلا در كشت خالص باقلا و در دور آبياري 6 روز مشاهده شد. كمترين عملكرد سبز باقلا نيز از تركيب تيماري 60G:100F در دور آبياري 12 روز به دست آمد. همچنين، بيشترين ميزان عملكرد دانه باقلا در كشت خالص و در دور آبياري 6 روز و كمترين مقدار آن در تركيب تيماري 60G:100F در دور آبياري 12 روز بدست آمد. در مورد سير نيز تمام صفات مورد ارزيابي تحت تأثير تيمارهاي آزمايشي قرار گرفتند. بيشترين عملكرد سير با ميانگين 11891 كيلوگرم در هكتار، در تيمار دور آبياري 6 روز و كشت خالص سير به دست آمد. كمترين عملكرد سير در واحد سطح به تيمار دور آبياري 12 روز و تركيب تيماري 20G:100F تعلق گرفت. بيشترين ميزان كارايي مصرف آب در سطح كانوپي در دور آبياري 9 روز و كمترين مقدار اين ويژگي در دور آبياري 6 روز بود. در مورد شاخص هاي كشت مخلوط نيز، نتايج نشان داد كه تيمار 60G:40F در دورآبياري 6 روز بيشترين نسبت برابري زمين را به خود اختصاص داد. در الگوهاي افزايشي نيز بالاترين نسبت برابري زمين در تركيب تيماري40G:100F بدست آمد. كمترين مقدار LER مربوط به تيمار 60G:100F بود.
-
بهبود عملكرد كل، شاخص هاي سودمندي و كارايي استفاده از منابع در كشت مخلوط تأخيري سيب زميني با گندم زمستانه
امير پاشايي 2019يكي از راهكارهاي افزايش ثبات در بوم نظام هاي كشاورزي، ايجاد تنوع از طريق به كارگيري نظام هاي چندكشتي است. در اين رابطه، از كشت مخلوط به عنوان ابزاري سودمند جهت ارتقاء بهره برداري از منابع زيست محيطي موجود، در مقايسه با بوم نظام هاي زراعي تك كشتي ياد شده است. به منظور ارزيابي عملكرد و كارايي استفاده از منابع در كشت مخلوط سيب زميني با گندم زمستانه، آزمايشي در سال زراعي 96-1395 در شهرستان اسدآباد بصورت طرح بلوك هاي كامل تصادفي در سه تكرار انجام شد. الگوهاي كشت شامل كشت خالص گندم و سيب زميني و كشت مخلوط تأخيري يك رديف سيب زميني و سه رديف گندم (3:1)، دو رديف سيب زميني و سه رديف گندم (3:2)، دو رديف سيب زميني و چهار رديف گندم (4:2) و دو رديف سيب زميني و شش رديف گندم (6:2) بودند. اثر كشت مخلوط تاخيري گندم-سيب زميني بر عملكرد دانه و بيولوژيكي گندم معني دار بود. با اجراي كشت مخلوط از ميزان عملكرد بيولوژيكي و دانه به طور معني داري كاسته شد. بيشترين مقدار عملكرد بيولوژيكي در گندم متعلق به تيمار تك كشتي بود و كمترين مقدار اين صفت در تيمار كشت مخلوط چهار رديف گندم + دو رديف سيب زميني مشاهده شد. همچنين، بيشترين و كمترين ميزان عملكرد بيولوژيكي در سيب زميني متعلق به تيمارهاي كشت خالص و سه رديف گندم + يك رديف سيب زميني بود. بيشترين ميزان شاخص نسبت برابري زمين كل در تيمار كشت مخلوط چهار رديف گندم + دو رديف سيب زميني به دست آمد. در تمام تيمارهاي كشت مخلوط نسبت برابري زمين كل بيشتر از يك بود كه نشان دهنده برتري كشت مخلوط نسبت به تك كشتي هر يك از گونه ها مي باشد.
-
مديريت نيتروژن مصرفي گياه سير و اسفناج با استفاده از حسگر مجاورتي GreenSeeker
مهران هاشمي جوزاني 2019چكيده: نيتروژن (N) يكي از مهم ترين مواد مغذي مورد نياز براي رشد گياهان و محصول مي باشد. براي جلوگيري از هدررفت كود N و كاهش تجمع نيترات در گياهان و هم چنين كم كردن ضررهاي اقتصادي و محيط زيستي، لازم است اين كود در زمان، مكان و مقدار صحيح استفاده شود. براي بهينه سازي و افزايش بازده مصرف كود N مي توان از شاخص اختلاف پوشش گياهي نرمال شده (NDVI) بدست آمده از حسگر مجاورتي GreenSeeker (GS) و شاخص سطح برگ (LAI) حاصل از پردازش تصاوير ديجيتال، به صورت غيرمخرب استفاده كرد. بنابراين هدف از انجام اين پژوهش، بررسي توانايي حسگر GS در تخمين عملكرد و سطح نيتروژن دو محصول سير و اسفناج، بررسي ارتباط بين دو شاخص NDVI و LAI و مقايسه دقت دو حسگر GS و SPAD در تشخيص سبزينگي مي باشد. آزمايش ها در زمستان 1396 و بهار 1397، در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي و در 3 تكرار، در مزرعه تحقيقاتي گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشگاه بوعلي سيناي همدان انجام شد. در اين پژوهش، از 5 تيمار كودي N0، N50، N100، N150 و N200 براي سير و 4 تيمار كودي N0، N75، N150 و N300 براي اسفناج استفاده شد. در بررسي اثر N بر خروجي حسگر GS، بهترين واكنش نسبت به تيمارهاي كودي فقط در اسفناج مشاهده شد. تحليل هاي رگرسيوني نشان داد كه در گياه اسفناج همبستگي معني داري به ترتيب برابر با 91/0 و 87/0 (05/0p<) بين شاخص NDVI با تيمار كودي N و هم چنين NDVI و عملكرد بوته وجود دارد. در حالي كه براي گياه سير بين اين شاخص ها همبستگي معني داري يافت نشد. نتايج پردازش تصوير نشان داد كه بهترين تابع جداسازي زمينه خاك از سطح برگ، تابع G-R مي باشد. براي گياه سير و اسفناج، بين دو شاخص NDVI و LAI همبستگي مناسب و معني داري به ترتيب برابر با 69/0 و 92/0 بدست آمد. در كل مي توان چنين نتيجه گرفت كه حسگر GS دستگاه مناسبي براي تخمين عملكرد غده و سطح N گياه سير نمي باشد، ولي براي تخمين عملكرد بوته و سطح N اسفناج نتايج رضايت بخشي نشان داد. هم چنين در مقايسه دو محصول سير به عنوان گياه باريك برگ و اسفناج به عنوان گياه پهن برگ، اين حسگر در تشخيص سبزينگي محصول پهن برگ موفق تر عمل كرده است.
Thesis summary
-
بررسي ساختار كانوپي، عملكرد كل و شاخص هاي سودمندي عملكرد در كشت مخلوط دو و سه گونه اي بزرك، سويا و كنجد
محمد جمشيدي 2019چكيده: كشت مخلوط دانه هاي روغني با گياهان خانواده بقولات يك مديريت پايدار در جهت افزايش كميت و كيفيت محصول توليدي، ترسيب كربن در خاك و افزايش كارايي استفاده از زمين و منابع طبيعي است. به همين منظور در آزمايش حاضر، كشت مخلوط دو و سه گونه اي بزرك، سويا و كنجد از نظر شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، تنوع، توليد خالص اوليه، ترسيب كربن در خاك، عملكرد، شاخص هاي سودمندي و كارايي استفاده از منابع مورد بررسي قرار گرفت. آزمايش به صورت بلوك هاي كامل تصادفي با 3 تكرار انجام گرفت. كشت مخلوط بزرك:سويا با نسبت 4:3، كشت مخلوط كنجد:سويا با نسبت 4:3، كشت مخلوط بزرك:كنجد با نسبت 3:3، كشت مخلوط بزرك:سويا:كنجد با نسبت 3:4:3، كشت مخلوط بزرك:سويا:كنجد:سويا با نسبت 4:3:4:3، كشت مخلوط افزايشي 20 درصد سويا با بزرك، كشت مخلوط افزايشي 20 درصد سويا با كنجد و كشت خالص هر سه گونه تيمارهاي آزمايشي بودند. اثر الگوي كشت بر صفات فيزيولوژيك، زراعي، كيفي و شاخص سبزينگي (عدد اسپاد) هر سه گونه معني دار شد. بيشترين ميزان شاخص هاي فيزيولوژيك و عملكردهاي دانه و بيولوژيك، روغن و پروتئين سويا از كشت خالص آن به دست آمد. درحاليكه، بيشترين تعداد غلاف در بوته و وزن هزار دانه سويا به كشت هاي مخلوط جايگزيني تعلق گرفت. كمترين عملكردهاي سويا نيز به كشت هاي مخلوط افزايشي تعلق گرفت. عملكردهاي دانه، بيولوژيك، روغن و پروتئين كنجد و بزرك در تيمارهاي كشت خالص و كشت مخلوط افزايشي (بدون اختلاف معني دار) در بالاترين سطح قرار داشت. بيشترين مقادير شاخص هاي تنوع به كشت مخلوط سه گونه اي بزرك:سويا:كنجد تعلق گرفت. ماكزيمم عملكرد كل كانوپي نيز از كشت مخلوط نواري بزرك:سويا:كنجد:سويا با نسبت 4:3:4:3 حاصل شد. بيشترين توليد خالص اوليه اندام هاي هوايي، زيرزميني و كل (به ترتيب 60/604، 71/248 و 31/835 گرم كربن بر متر مربع در سال ) از تيمار كشت مخلوط افزايشي 20 درصد سويا با كنجد به دست آمد. همچنين، كشت مخلوط بزرك:سويا:كنجد و كشت مخلوط افزايشي 20 درصد سويا با كنجد از نظر صفات كارايي مصرف آب، نيتروژن، فسفر و پتاس نسبت به كشت خالص كنجد و بزرك برتري معني داري داشتند. در كل، با عنايت به بيشترين مقادير شاخص هاي سودمندي كشت مخلوط، مي توان كشت مخلوط بزرك:سويا:كنجد را به عنوان تيمار برتر معرفي كرد.
-
ارزيابي گوناگوني و ساختار ژنتيكي در چند جمعيت ايراني شاهدانه با استفاده از نشانگرهاي ISSR و ويژگي هاي اگرومورفولوژيك
رضوان شمس 2019شاهدانه با نام علمي Cannabis sativa گياهي متعلق به خانواده Cannabaceae است كه در برخي از مناطق ايران مي رويد و كشت و توليد آن از قديم الايام در سراسر كشور رايج بوده است. شاهدانه گياهي علفي، يكساله و دوپايه است. در پژوهش حاضر، 10 جمعيت بومي كشت شونده شاهدانه از استان هاي مختلف ايران با ده تكرار(مجموعاً 100 گياه) در گلخانه در قالب طرح كاملاً تصادفي كشت شدند. جهت بررسي تنوع ژنتيكي ميان و درون جمعيت ها و همچنين تعيين ساختار جمعيتها، از صفات اگرومورفولوژيكي، فيتوشيمايي و نشانگرهاي مولكولي ISSR استفاده شد. صفات اگرومورفولوژيكي شامل ارتفاع گياه، قطر ساقه، تعداد شاخه فرعي، تعداد گره در ساقه، تعداد برگ، وزن خشك اندام هوايي، وزن خشك ريشه، وزن كل دانه در بوته و وزن هزار دانه و درصد روغن بذر اندازه گيري شد. نتايج تجزيه واريانس نشان داد كه جمعيت هاي شاهدانه مورد مطالعه از نظر صفات اگرومورفولوژيكي مذكور داراي اختلاف معني داري در سطح آماري يك درصد مي باشند و تنوع ژنتيكي بالايي از اين حيث دارند. جمعيت همدان داراي بيش ترين ارتفاع بوته، تعداد برگ و تعداد گل آذين بود. بيش ترين قطر ساقه و وزن خشك ريشه را جمعيت كرمانشاه داشت. در دو صفت وزن كل دانه در بوته و وزن هزار دانه، جمعيت اصفهان بالاترين بود. جمعيت هاي تبريز و سنندج از بيش ترين ميزان درصد روغن در بذر برخوردار بودند. نتايج آناليز همبستگي بين صفات نشان داد كه درصد روغن بذر با تعدادبرگ، وزن خشك اندام هوايي و تعداد گل-آذين همبستگي مثبت و معني دار و با تعداد گره در ساقه رابطه منفي داشت. نتايج ارزيابي صفات فيتوشيميايي از قبيل محتواي كلروفيل ، محتواي كاروتنوئيد، محتواي فنل، ميزان فلاونوئيد و ظرفيت آنتي اكسيداني، تفاوتهاي زيادي را بين جمعيت هاي شاهدانه آشكار نمود. جمعيت اهواز بيش ترين ميزان كلروفيل و كاروتنوئيد را داشت. محتواي فنل در جمعيت سنندج بيش ترين بود و حداكثر فلاونوئيد در جمعيت اصفهان و بالاترين ظرفيت آنتي اكسيداني در جمعيت كرمان مشاهده گرديد. رابطه همبستگي معناداري بين محتواي فنل و ظرفيت آنتي اكسيداني يافت نشد. از تعداد 14 آغازگر ISSR به كار برده شده در اين مطالعه، 231 باند با وضوح بالا به دست آمد كه از اين تعداد، 198 (85%) باند چندشكلي نشان دادند. تجزيه خوشه اي بر پايه ماتريس تشابه ژنتيكي جاكارد و با روش UPGMA، نمونه هاي شاهدانه
-
بررسي اثرات تنش خشكي بر عملكرد و صفات مرتبط با عملكرد با استفاده از شاخص هاي تحمل در برخي از جمعيت هاي ايراني گياه ارزن معمولي(Panicum miliaceum) به عنوان كشت دوم در منطقه همدان
زهرا كريمي 2018تنش خشكي به عنوان يكي از مهم ترين عوامل محيطي، علاوه بر اختلال و كاهش در قابليت جذب آب توسط ريشه ها، گياهان را از لحاظ تغذيه اي و فرايند هاي متابوليكي با مشكلات جدي روبرو مي كند. به منظور بررسي تاثير تنش خشكي بر رشد، عملكرد، اجزاي عملكرد و همچنين بررسي تحمل به خشكي در جمعيت هاي ايراني گياه ارزن معمولي اين پژوهش در مزرعه دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا در بهار و تابستان سال 1396 انجام گرفت. در اين بررسي 4 جمعيت از گياه ارزن معمولي شامل: اراك، اردستان، اصفهان و طالخنچه به عنوان عامل فرعي در سه سطح آبياري شامل: 60 ميلي متر(شاهد)، 75 ميلي متر(تنش ملايم) و 90 ميلي متر (تنش شديد) تبخير از سطح تشت تبخير به عنوان عامل اصلي به صورت اسپليت پلات در قالب طرح پايه بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار مورد مقايسه قرار گرفتند. به طور كلي نتايج اين تحقيق نشان داد كه تنش رطوبتي موجب كاهش معني دار صفات مورد بررسي مي گردد. بيش ترين تاثير تنش رطوبتي روي صفات مورد بررسي در سطح 90 ميلي-ليتر تبخير مشاهده شد. كاهش در عملكرد دانه در هر دو سطح تنش رطوبتي ناشي از كاهش صفات وزن هزار دانه، تعداد دانه در خوشه، شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول و تجمع ماده خشك بود. جمعيت اراك از لحاظ عملكرد و اجزاي عملكرد دانه بيشترين ميزان را در هر دو سطح تنش نشان داد. تحليل نتايج همبستگي بين شاخص هاي تحمل به خشكي و عملكرد دانه نشان داد كه شاخص STI، GMP، MP، HARM و SNPI براي شناسايي ارقام با عملكرد بالا در شرايط تنش ملايم مناسب هستند. بر اين اساس جمعيت اراك به طور نسبي به عنوان جمعيت متحمل به تنش رطوبتي شناخته شد. شاخص هاي STI، GMP، MP، HARM و SNPI نيز با توجه به همبستگي بالا با عملكرد دانه در شرايط تنش شديد به عنوان شاخص هاي مناسب جهت معرفي جمعيت ها در اين سطح از تنش شناخته شدند و اين شاخص ها نيز توانستند جمعيت اراك را به عنوان جمعيت متحمل شناسايي كنند.
-
ارزيابي صفات مرفوفيزيولوژيك، عملكرد و كيفيت علوفه يونجه (Medicago sativa L) و اسپرس (Onobrychis sativa L) در كشت خالص و مخلوط
علي مهدوي گوهري 2018يكي از راهكارهاي افزايش توليد محصولات كشاورزي به ويژه گياهان علوفه اي افزايش عملكرد اين گياهان در واحد سطح است. از آنجاكه مهم ترين عامل محدود كننده در بخش دام و طيور، كمبود علوفه و عدم امكان توسعه توليد علوفه در كشور مي باشد، بنابراين كشت مخلوط گياهان علوفه اي به عنوان يكي از راهكارهاي افزايش توليد در واحد سطح، اهدافي نظير ايجاد تعادل اكولوژيك، بهره برداري بيشتر از منابع، افزايش كمي و كيفي عملكرد و كاهش خسارت آفات، بيماري ها و علف هاي هرز را دنبال مي كند. بنابراين اين تحقيق به منظور ارزيابي اثر الگوهاي مختلف كشت مخلوط بر عملكرد و كيفيت علوفه يونجه و اسپرس و بررسي سودمندي زراعي و اقتصادي كشت مخلوط اجرا شد. اين آزمايش در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با چهار تكرار در مزرعه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سيناي همدان در سال 1395 انجام گرديد. كشت هاي مخلوط افزايشي 10، 20، 30 و 40 درصد اسپرس با يونجه و كشت مخلوط جايگزيني يونجه:اسپرس با نسبت هاي 34:66، 66:34 و 50:50 به همراه كشت خالص هر دو گونه، تيمارهاي اين آزمايش بودند. نتايج نشان داد كه تمامي صفات مرفوفيزيولوژيكي و صفات مربوط به عملكرد كمي و كيفي اين گياهان تحت تاثير تيمارها قرار گرفتند. در اين تحقيق بيشترين عملكرد علوفه مخلوط (يونجه + اسپرس) و بيشترين عملكرد كل (مجموع سه چين) از كشت هاي مخلوط افزايشي به ويژه تيمارهاي 100 درصد يونجه + 40 درصد اسپرس و 100 درصد يونجه + 30 درصد اسپرس به دست آمد. همچنين، نتايج نشان داد كه در تمامي تيمارهاي كشت مخلوط، نسبت برابري زمين بيشتر از يك بود كه بيانگر سودمندي كشت مخلوط نسبت به كشت خالص مي باشد. بيشترين مقدار اين شاخص (24/1) از تيمار 100 درصد يونجه+ 40 درصد اسپرس حاصل شد. تيمارهاي مختلف كشت مخلوط كاهش خسارت سرخرطومي برگ يونجه را نيز در پي داشتند و كمترين تعداد سرخرطومي در كشت خالص اسپرس مشاهده گرديد و با افزايش سهم اين گياه در كشت مخلوط، خسارت اين آفت كاهش يافت. در پژوهش حاضر صفات كيفي از جمله درصد و عملكرد پروتئين، مقدار ماده خشك قابل هضم، درصد قندهاي محلول، درصد خاكستر، درصد فيبر خام، درصد الياف محلول در شوينده هاي اسيدي و خنثي نيز مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج اين بررسي بيانگر اين نكته بود كه تيمارهاي مختلف كشت مخلوط در مجموع باعث بهبود صفات كيفي علوفه و افزايش گوارش پذيري
-
پيامد روش هاي مختلف اصلاح يك خاك سديمي بر برخي شناسه هاي كيفيت خاك
طيبه سپهرنوش لقا 2017چكيده: بسياري از خاك هاي سديمي داراي منابع ذاتي و يا رسوب كرده ي كلسيم (CaCO3) در اعماق مختلف نيم رخ خاك مي باشند. گزارش هاي نزديك به يك قرن اخير، اصلاح كردن خاك هاي سديمي را از طريق تأمين منبع به راحتي قابل دسترس كلسيم براي جايگزين كردن سديم اضافي روي كمپلكس تبادلي نشان داده است؛ كه غالباً از طريق اصلاح كننده هاي شيميايي مي توان به اصلاح اين خاك ها دست يافت. رويكرد سازگارتر با طبيعت، رويكرد توأم با گياه (گياه بهسازي) است. در تحقيق حاضر توانايي 6 گياه منتخب، در اصلاح يك خاك سديمي مورد مطالعه قرار گرفت و با ساير روش هاي معمول در اصلاح خاك هاي سديمي (كاربرد گچ و استفاده از آبشويي تنها) مقايسه شد. بدين منظور، تيمارهاي آزمايشي شامل 6 تيمار گياهي(آلروپوس ليتوراليس، آگروپايرون النگاتوم، الحاجي كاملوروم، فستوكا آرونديناسه، هوردئوم ولگار و پوكسينليا ديستنس)، يك تيمار شيميايي گچ در سطح 100 درصد نياز گچي و يك تيمار شاهد، هر يك در سه تكرار بود. اين آزمايش به صورت گلداني و در فضاي آزاد خارج گلخانه انجام شد. به منظور آبشويي اوليه، به تمام گلدان ها حجم مشخص و مساوي آب آبياري اضافه شد. سپس با جمع آوري زه آب اوليه برخي خصوصيات شيميايي آن مورد آزمايش قرار گرفت. پس از پايان دوره ي كشت نيز مرحله ي دوم آبشويي و جمع آوري زه آب صورت گرفت. پس از يك دوره ي 5 ماهه، نمونه برداري از خاك و گياه انجام شد. نمونه برداري از خاك گلدان ها در دو عمق 10-0 و 20-10 سانتي متر صورت گرفت. در تيمارهاي گياهي و به دليل تراكم نسبتاً بالاي ريشه در عمق اول (10-0 سانتي متر)، از اين عمق دو نمونه شامل خاك ناحيه ي ريشه و خاك ناحيه ي غير ريشه تهيه شد. در نمونه هاي خاك اسيديته، هدايت الكتريكي، كاتيون ها (سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم) و آنيون هاي محلول (كلرايد، سولفات، كربنات و بي كربنات)، كربن آلي، كربن فعال، كربن خاكدانه اي، آهك، نسبت جذب سديم، درصد سديم تبادلي، ظرفيت تبادل كاتيوني، بافت و ميانگين وزني قطر خاكدانه ها تعيين شد. در نمونه هاي گياهي كاتيون هاي سديم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم به صورت جداگانه در ريشه و اندام هوايي اندازه گيري شد. در نمونه هاي زه آب نيز اندازه گيري كاتيون ها و آنيون هاي محلول نام برده در بالا انجام گرفت. در نمونه هاي گياهي بيش ترين و كم ترين مقدار سديم اندام هوايي در تيمار الحاجي و آلروپوس (به
Thesis summary
-
پيامد خاكورزي حفاظتي، كشت مخلوط و كود ازت بر برخي شناسه هاي كيفيت خاك در زراعت سيب زميني
شيما مراديان 2017چكيده: تلفيق خاك ورزي حفاظتي و كشت مخلوط سيب زميني با گياهان خانواده بقولات يك مديريت پايدار در جهت افزايش كيفيت خاك و كاهش مصرف كودهاي معدني ازته به حساب مي آيد. به منظور بررسي اثر سيستم هاي خاك ورزي مختلف در يك دوره ي دوساله (1395-1394) و كشت مخلوط و كود اوره (تنها در سال زراعي 1395) بر شاخص هاي شيميايي، فيزيكي و بيولوژيكي كيفيت خاك و همچنين عملكرد زراعي، آزمايشي در مزرعه تحقيقاتي دانشگاه بوعلي سينا همدان واقع در روستاي دستجرد اجرا گرديد. سه تيمار خاك ورزي شامل بدون خاك ورزي (كاشت مستقيم بذر در زمين زراعي)، حداقل خاك ورزي (شخم با ديسك) و خاك ورزي مرسوم (شخم با گاوآهن برگردان دار + ديسك)؛ سه تيمار الگوي كشت شامل كشت مخلوط افزايشي 50% لوبيا سبز + سيب زميني، كشت خالص لوبيا سبز و كشت خالص سيب زميني بودند كه سه سطح كود اوره (صفر، 80 و 160 كيلوگرم در هكتار) به آن ها اضافه شد. نمونه برداري خاك يك هفته پس از نمونه برداري از گياهان (سيب زميني و لوبيا سبز) و از عمق20-0 سانتي متري، در سه تكرار انجام شد. نتايج نشان داد شاخص هاي كيفيت خاك ازجمله كربن فعال، ميانگين وزني قطر خاكدانه ها، تنفس پايه، جرم مخصوص ظاهري و تخلخل به طور معني داري تحت تأثير خاك ورزي قرار گرفت. شاخص هاي كربن آلي كل، شناسه مديريت كربن و كربن خاكدانه اي تحت اثر الگوي كشت، كود و خاك ورزي قرار داشت. هدايت الكتريكي و پتاسيم تحت تأثير خاك ورزي و كود قرار گرفت. ازت كل و فسفر تحت تأثير خاك ورزي و اثر متقابل الگوي كشت و كود قرار گرفت. ازت معدني تحت اثر متقابل الگوي كشت و كود قرار داشته و عملكرد سيب زميني تحت تأثير كود و اثر متقابل خاك ورزي و الگوي كشت قرار گرفت. عملكرد لوبيا سبز تحت اثر متقابل كود و خاك ورزي بود. بيشترين مقدار كربن آلي، كربن فعال، شناسه مديريت كربن، ازت كل، فسفر اُلسن، پتاسيم فراهم، ميانگين وزني قطر خاكدانه ها، كربن خاكدانه اي، تخلخل و عملكرد سيب زميني در تيمار بدون خاك ورزي با سطح كود 160 و كمترين مقدار در تيمار خاك ورزي مرسوم و سطح كود صفر مشاهده شد. در مقابل، بيشترين اندازه تنفس پايه در تيمار خاك ورزي مرسوم مشاهده شد و كمترين مقدار آن در تيمار بي خاك ورزي به دست آمد. به طوركلي مناسب ترين مديريت در جهت افزايش عملكرد زراعي سيب زميني و لوبيا سبز و همچنين بهبود كيفيت خاك، استفاده از بدون خاك ورزي با
Thesis summary
-
واكنش سيب زميني (Solanum tuberosum L) به كاربرد نيتروژن در تك كشتي وكشت مخلوط با لوبيا سبز (Phaseolus vulgaris L)
جواد صديقي كامل 2017به منظور بررسي اثرات كشت مخلوط لوبيا سبز بر عملكرد، شاخص هاي رشد، كارايي مصرف نيتروژن و كارائي مصرف آب سيب زميني، آزمايشي در سال زراعي 1395 در مزرعه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا انجام گرفت. آزمايش به صورت فاكتوريل بر پايه بلوك هاي كامل تصادفي در سه تكرار اجرا شد. تيمارها شامل چهار الگوي كشت خالص سيب زميني (M1)، كشت لوبيا سبز بين رديف هاي سيب زميني (M2)، كشت لوبيا سبز روي رديف هاي سيب زميني (M3) و كشت لوبيا سبز بين و روي رديف هاي سيب زميني (M4) و سه سطح كود نيتروژن (N0، N80 و N160: به ترتيب معادل صفر، 80 و 160كيلوگرم نيتروژن در هكتار) بودند. نتايج آزمايش نشان داد در سيب زميني، بيشترين تجمع ماده خشك اندام هوايي و شاخص سطح برگ از تيمار M1×N160 بدست آمد. بيشترين تجمع ماده خشك در غده، سرعت رشد غده، عملكرد غده و عملكرد غده هاي تجاري بدون تفاوت معني دار با تيمار M2×N80 از تيمار M2×N160 حاصل شد. بالاترين كارائي مصرف آب و كارائي زراعي مصرف نيتروژن نيز از تيمار M2×N80 بدست آمد. در لوبيا سبز نيز بيشترين تجمع ماده خشك، شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، عملكرد غلاف سبز، عملكرد بيولوژيك، تعداد غلاف سبز در بوته، كارايي مصرف آب و نيتروژن و وزن و تعداد گره هاي تثبيت كننده نيتروژن از تيمار M2×N80 حاصل شد. در سطح كانوپي بيشترين تجمع ماده خشك و شاخص سطح برگ به تيمار M2×N80 تعلق گرفت. همچنين، بالاترين كارائي مصرف آب و كارائي زراعي مصرف نيتروژن از تيمار M2×N80 حاصل شد. بالاترين نسبت برابري زمين (53/1) و مجموع ارزش نسبي (45/1) نيز از تيمار M2×N80 حاصل شد. در مجموع تيمار M2×N80 (كشت لوبيا سبز بين رديف هاي سيب زميني با مصرف 80 كيلوگرم نيتروژن در هكتار) از نظر عملكرد، شاخص هاي رشد، كارائي زراعي مصرف نيتروژن، كارائي مصرف آب، استفاده از زمين و سودمندي اقتصادي مناسب ترين تيمار بود.
-
تاثير باكتري همزيست نخود و قارچ مايكوريزا (گونه Glomus mossea) بر روي برخي از خواص فيزيكي و مكانيكي خاك
لادن حيدري 2016كودهاي بيولوژيك شامل ميكرو ارگانيسم هايي مانند سيانوباكتر ها، باكتري ها و قارچ ها هستند. قارچ هاي مايكوريزا آربوسكولار و باكتري هاي ريزوبيوم علاوه بر افزايش رشد گياه از طريق جذب عناصر غذايي و افزايش عملكرد ريشه، با ترشح ماده گليكوپروتئيني بنام گلومالين و پلي ساكاريد خارج از سلولي نقش بسزايي در بهبود ساختمان خاك و مقاومت خاكدانه ها دارند. همچنين مرور منابع نشان داد كه تاكنون تاثير اين كودها بر بسياري از ويژگي هاي فيزيكي و مكانيكي خاك از جمله ميانگين وزني قطر خاكدانه ها، توزيع اندازه خاكدانه ها، مقاومت فروروي، نگهداري رطوبت و فشردگي محصور تاكنون مورد بررسي قرار نگرفته است يا به بررسي اندك بسنده شده است؛ بنابراين هدف از اين پژوهش بررسي تاثير كاربرد كودهاي بيولوژيك بر برخي خواص فيزيكي، مكانيكي و شيميايي خاك بود. آزمايش در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار در دو مرحله گلخانه اي و مزرعه اي اجرا شد. در شرايط مزرعه 12 واحد آزمايشي در نظر گرفته شد. براي انجام آزمايش گلخانه اي يك نمونه خاك لومي از مزرعه تحقيقاتي عباس آباد از عمق 0 تا 30 سانتي متري تهيه گرديد و در 18 گلدان به ارتفاع 5/23 و قطر 5/19 سانتي متر آزمايش صورت گرفت. در شرايط مزرعه تيمارهاي آزمايشي شامل قارچ مايكوريزا گونه گلوموس موسه آ، باكتري ريزوبيوم، تركيب تيمار اول و دوم (مايكوريزا× باكتري ريزوبيوم) و شاهد (بدون تلقيح) و در شرايط گلخانه علاوه بر چهار تيمار فوق تيمار ماده زمينه سترون شده قارچ مايكوريزا و تيمار بدون گياه (بدون تلقيح) تيمار هاي آزمايشي بودند. گياه كشت شده در هر دو شرايط مزرعه و گلخانه، نخود بود. پس از برداشت محصول در شرايط مزرعه از هر واحد آزمايشي از هر كدام از عمق هاي 5 تا 10 و 10 تا 15 سانتي متر 6 نمونه دست نخورده و يك نمونه دست خورده (در مجموع 144 نمونه دست نخورده و 24 نمونه خاك دست خورده) جمع آورري شد. در شرايط گلخانه نيز از هر گلدان 3 نمونه دست نخورده از عمق هاي 0 تا 5، 5 تا 10 و 10 تا 15 سانتي متر (در مجموع 54 نمونه) و يك نمونه دست خورده از عمق 5 تا 10 سانتي متر (در مجموع 18 نمونه) جمع آوري و مورد آزمايش قرار گرفت. در شرايط گلخانه اي و مزرعه اي رطوبت در مكش هاي مختلف اندازه گيري شد. مقاومت فروروي در مكش هاي متفاوت، و نسبت پوكي در تنش هاي مختلف اندازه گيري شد. پايداري خاكدانه ها با استف
-
تأثير انواع خاك ورزي، گياه پوششي و كشت مخلوط بر برخي خواص فيزيكي خاك و انتقال املاح
زينب زنگنه بيغش 2016اين پژوهش با هدف بررسي اثر تيمارهاي متفاوت خاك ورزي، گياه پوششي و كشت مخلوط بر برخي از خصوصيات فيزيكي- مكانيكي خاك و حركت كلريد به عنوان ردياب غيرفعال حركت نمك ها و آلاينده ها در خاك انجام شد. بدين منظور تاثير خاك ورزي در دو سطح (خاك ورزي مرسوم و حداقل) به همراه گياه پوششي در دو سطح (خلر و بدون گياه پوششي) در كرت هاي اصلي و الگوي كشت در سه سطح (كشت خالص كدو، كشت خالص لوبيا سبز و كشت مخلوط افزايشي 50 درصد لوبيا سبز با كدو) در كرت هاي فرعي به صورت آزمون فاكتوريل اسپليت پلات در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار (در مزرعه تحقيقاتي دانشگاه بوعلي سينا- همدان، (دستجرد))، بر خصوصيات فيزيكي- مكانيكي خاك و حركت كلريد بررسي شد. در پايان فصل زراعي نمونه برداري خاك دست نخورده از عمق 0- 25 سانتي متر با استفاده از 36 سيلندر فلزي از جنس آهن گالوانيزه به قطر دروني 16 و ارتفاع 32 سانتي متر انجام گرفت. همچنين از عمق 5 -10 سانتي متر نمونه خاك دست نخورده با استفاده از 36 سيلندر استيل با قطر 2/5 و ارتفاع 5/4 سانتي متر و 72 نمونه خاك دست خورده از دو عمق 10-5 و 20-15 سانتي متر برداشت شد. رطوبت در مكش هاي مختلف، مقاومت فروروي، تغييرات نسبت پوكي در اثر تنش خارجي،پايداري خاكدانه ها و همچنين خصوصيات شيميايي خاك اندازه گيري شد. غلظت ثابتي از كلريد پتاسيم (M 01/0) بر سطح ستون هاي بزرگ در شرايط اشباع و غيراشباع ماندگار وارد شد. براي شرايط اشباع شدت جرياني برابر با بيش ترين هدايت هيدروليكي اشباع خاك ها (مربوط به هر تيمار) و براي شرايط غيراشباع شدت جرياني برابر 75/0 يك سوم كم ترين ضريب آبگذري (مربوط به هر تيمار) روي ستون ها وارد گرديد. آبشويي ستون-ها تا حدود چهار برابر حجم آب منفذي ادامه يافت. غلظت كلريد خروجي با فواصل 2/0 حجم آب منفذي تعيين شد. منحني هاي رخنه بر اساس تغييرات غلظت نسبي (c/c0) در برابر حجم آب منفذي براي كلريد رسم شد. از مدل آب انتقال املاح روان-ساكن با استفاده از نرم افزار STANMOD براي برآورد پارامترهاي انتقال نمك ها استفاده شد. تجزيه و تحليل داده ها با نرم افزار SAS9.1 و مقايسه ميانگين ها با آزمون دانكن در سطح 5 درصد انجام گرفت. تيمار خاك ورزي مرسوم-بدون گياه پوششي موجب كاهش گنجايش تبادل كاتيوني خاك نسبت به ساير تيمارها شد. تيمار خلر-كدو موجب افزايش قابليت هدايت الكتريكي خا
-
اثرات كاربرد مايكوريزا بر كاهش مصرف فسفر، جذب عناصر غذايي، رشد و عملكرد گندم ديم تحت سامانه هاي مختلف خاك ورزي
احسان صياديان 2016يكي از راه هاي مهم ثبات محيط زيست كشاورزي حفاظتي است. خاك ورزي حفاظتي وسيله اي موثر براي رسيدن به كشاورزي حفاظتي است. خاك ورزي حفاظتي سيستم مديريت زراعي است كه كارايي استفاده از آب و مواد غذايي را افزايش مي دهد. اهميت قارچ هاي مايكورايز نيز در كشاورزي پايدار در نقش ويژه آن ها به عنوان يك حلقه ارتباطي بين خاك و گياه است كه، مقاومت گياه را به تنش هاي محيطي افزايش مي دهند. اين تحقيق در سال زراعي 93-1392 در دو مكان (روستاي نيان و روستاي صياديان واقع در استان كرمانشاه) اجرا شد. آزمايش به صورت اسپليت پلات با طرح پايه بلوك هاي كامل تصادفي در سه تكرار انجام شد. سه سطح خاك ورزي (بدون خاك ورزي، خاك ورزي حداقل و خاك ورزي مرسوم) در كرت هاي اصلي و تيمارهاي بدون استفاده از كود فسفره و مايكوريزا (شاهد)، كاربرد مايكوريز بدون مصرف فسفر، مصرف 100 درصد كود شيميايي فسفره، مصرف 25 درصد كود فسفره + مايكوريزا، 50 درصد كود فسفره + مايكوريزا، 75 درصد كود فسفره + مايكوريزا و 100 درصد كود فسفره + مايكوريزا در كرت هاي فرعي قرار گرفتند. نتايج آزمايش نشان داد كه اثر تيمارهاي خاك ورزي و كود فسفره-مايكورايز و اثر متقابل خاك ورزي × كود فسفره-مايكورايز بر عملكرد بيولوژيك و دانه گندم در هر دو مكان معني دار بود. همچنين اثر تيمارهاي آزمايشي بر كارايي زراعي فسفر در هر دو مكان معني دار بود. بيشترين و كمترين ميزان عملكرد بيولوژيك (به ترتيب 48/6 و 48/4 تن در هكتار) به ترتيب در تيمارهاي خاك ورزي حداقل × 50 درصد فسفر + مايكورايز و بدون خاك ورزي × بدون كود و مايكورايز در منطقه نيان مشاهده شد. در بين تيمارهاي آزمايشي نيز تيمارهاي خاك ورزي حداقل × 50 درصد فسفر + مايكورايز و بدون خاك ورزي × بدون كود و مايكورايز (شاهد) به ترتيب بيشترين و كمترين عملكرد دانه (به-ترتيب 48/2 و 48/0 تن در هكتار) را در منطقه نيان بدست آوردند. بيشترين كارايي زراعي فسفر (78/1) به تيمار مرسوم × 25 درصد فسفر + مايكورايز در منطقه صياديان تعلق گرفت. بيشترين فسفر دانه (42/0 ميلي گرم در گرم) به تيمار مرسوم × 75 درصد فسفر + مايكورايز در منطقه نيان تعلق گرفت. به طور كلي تيمار خاك ورزي حداقل × 50 درصد فسفر + مايكورايز بهترين تيمار از نظر صفات مختلف بود و اين نقش مهم خاك ورزي حفاظتي و همزيستي با قارچ هاي مايكورايز را نشان مي دهد. بيشترين كارايي زر
Thesis summary
-
پيامد روش هاي مختلف خاكورزي حفاظتي و گياه پوششي كلزا بر برخي شاخص هاي كيفيت خاك در زراعت آفتابگردان در منطقه دستجرد همدان
شيلان فعله گري 2016چكيده: تاثير نوع مديريت اراضي بر نحوه عملكرد خاك در اكوسيستم، از طريق مطالعه و ارزيابي تغييرات شاخص هاي كيفيت خاك امكان پذير مي باشد. اين گونه مطالعات كه با هدف حفظ و بهبود كيفيت منابع اراضي انجام مي گيرد، امكان شناسايي مديريت هاي پايدار و به دنبال آن پيش گيري از تخريب فزاينده خاك را فراهم مي سازد. هدف از اين پژوهش بررسي اثر روش هاي مختلف خاك ورزي (بدون خاك ورزي، خاك ورزي حداقل و خاك ورزي مرسوم) و حضور و عدم حضور گياه پوششي، پس از 4 سال اعمال اين تيمارها، بر برخي شاخص هاي كيفيت خاك و عملكرد زراعي آفتابگردان مي باشد. اين پژوهش به صورت فاكتوريل و در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با اعمال تيمار هاي مختلف خاك ورزي و گياه پوششي (كلزا) در زراعت آفتابگردان به عنوان گياه اصلي در مزرعه تحقيقاتي دانشگاه بوعلي سينا واقع در روستاي دستجرد انجام شد. شاخص هاي كيفيت خاك ( شامل كربن آلي، كربن فعال، كربن خاكدانه اي، شاخص مديريت كربن، ازت، فسفر فراهم، پتاسيم فراهم؛ ميانگين وزني قطر خاكدانه ها و وزن مخصوص ظاهري؛ تنفس پايه و فعاليت آنزيم هاي پروتئاز و فسفاتاز) در سه زمان، شامل قبل از كشت گياه پوششي، قبل از كشت گياه اصلي و بعد از برداشت گياه اصلي، تعيين شد. بعلاوه، اجزاء عملكرد آفتابگردان (شامل وزن صد دانه، ارتفاع بوته، قطر طبق، درصد پوكي دانه و عملكرد زيستي گياه) در پايان فصل زراعي اندازه گيري شد. طبق نتايج بدست آمده ميزان تنفس پايه، كربن آلي، كربن فعال، كربن خاكدانه اي، عناصرغذايي پرمصرف (NPK) و آنزيم هاي فسفاتاز و پروتئاز در تيمار خاك ورزي حداقل و حضور گياه پوششي بيشترين مقدار را داشت. بعد از تيمار خاك ورزي حداقل، در تيمار بدون خاك ورزي و حضور گياه پوششي بيشترين مقدار شاخص هاي كيفيت خاك اندازه گيري شد. تيمار خاك ورزي مرسوم و بدون گياه پوششي در ميان تيمارها كمترين مقادير شاخص هاي اندازه گيري شده را داشت. ماده آلي تحت تاثير تيمارهاي خاك ورزي حفاظتي (خاك ورزي حداقل و بدون خاك ورزي) و حضور گياه پوششي افزايش چشم گيري داشت (كربن آلي و كربن فعال به ترتيب در تيمار بدون خاك رزي با گياه پوششي از 66/0 درصد به 84/0 درصد و 1368 ميلي گرم بر كيلوگرم به 1376 ميلي گرم بر كيلوگرم، و در تيمار خاك ورزي حداقل با گياه پوششي از 73/0 درصد به 1 درصد و 1370 ميلي گرم بر كيلوگرم به 1377 ميلي گرم بر كيلوگرم رسيد)
Thesis summary
-
پاسخ برخي شاخص هاي كيفيت خاك به گياهان پوششي و روش هاي خاك ورزي در منطقه دستجرد همدان
حسن بهشتي ابگرگ 2016چكيده: كشاورزي پايدار و كيفيت خاك دو امر جداناپذير بوده و براي نيل به توليد پايدار كشاورزي ضروري است كه كيفيت خاك حفظ و ارتقاء يابد. يكي از مهم ترين راه كارهاي رسيدن به كشاورزي پايدار و حفظ كيفيت خاك، كاهش عمليات خاك ورزي و به كاربردن گياهان پوششي است. براي اين منظور از سال 1390، تيمارهايي با سه سطح خاك-ورزي (خاك ورزي مرسوم با گاوآهن برگردان دار، خاك ورزي حداقل با چيزل و بدون خاك ورزي) و سه سطح گياه پوششي (گياه پوششي خلر، گياه پوششي ماشك و بدون گياه پوششي) در مزرعه دستجرد همدان اعمال شده است و تغييرات كيفيت خاك و عملكرد محصول مورد بررسي قرار گرفته اند. در اين مطالعه كه در سال سوم اعمال تيمارها (1392) انجام گرفت، نمونه برداري از خاك سطحي (عمق 15-0 س) در سه زمان شامل قبل از كشت گياهان پوششي (اواخر زمستان)، قبل از برگرداندن گياهان پوششي (اواخر بهار) و بعد از برداشت محصول ذرت در سه تكرار انجام گرفت و نمونه هاي گياهي نيز در هنگام برداشت محصول و در سه تكرار از هر تيمار گرفته شدند. بررسي تغييرات كيفيت خاك با استفاده از شاخص هاي شيميايي ازت ، پتاسيم و فسفر و شاخص هاي بيولوژيكي تنفس برانگيخته و فعاليت آنزيم فسفاتاز در خاك و نيز ميزان عملكرد و اجزاي عملكرد گياه ذرت صورت گرفت. ازت با تيمارهاي اعمال-شده داراي رابطه معني دار بود و ميزان ازت در تيمارهاي داراي خاك ورزي حفاظتي (خاك ورزي حداقل و بدون خاك-ورزي) به طور معني داري بيشتراز تيمارهاي داراي خاك ورزي مرسوم بود. فسفر به طور معني داري تحت تاثير تيمارها قرار نگرفت و تنها در زمان دوم نمونه برداري، با گياه پوششي رابطه معني داري داشت كه بيشترين فسفر فراهم در گياه پوششي خلر ديده شد. پتاسيم، تحت تاثير تيمارها قرار گرفته و با آن ها رابطه معني دار نشان داد. تنفس برانگيخته همواره داراي رابطه معني دار با تيمارها بود و بهترين عملكرد آن در تيمارهاي بدون خاك ورزي و سپس خاك ورزي حداقل بود. فعاليت آنزيم فسفاتاز نيز تحت تاثير معني دار تيمارها قرار گرفته و بيشترين ميزان آن به تيمارهاي بدون خاك ورزي همراه با خلر و ماشك اختصاص يافت. در مورد عملكرد و اجزاي عملكرد ذرت نيز همواره بدون خاك ورزي و خاك ورزي حداقل بهترين عملكرد را داشته اند. بيشترين عملكرد بيولوژيك ذرت به تيمار خاك ورزي حداقل + خلر و كم ترين عملكرد بيولوژيك ذرت به تيمار خاك ورزي مرسوم
Thesis summary
-
اثر سيستم هاي مختلف خاك ورزي، گياه پوششي و كشت مخلوط بر برخي شاخص هاي كيفيت خاك در منطقه دستجرد همدان
اسماعيل اسفندياري اخلاص 2016افزايش جمعيت تقاضا براي توليد بيشتر از منابع محدود زمين در بسياري از نقاط جهان و اين اغلب به تخريب قابل توجهي از اين منابع منجر مي شود. يكي از مسائل مورد توجه در مديريت پايدار خاك ها به منظور توليد بهينه كشاورزي و حفظ منابع طبيعي، ارزيابي كيفيت خاك است. استفاده از شاخص هاي كيفيت خاك ابزار مفيدي براي تعيين و مقايسه كيفيت خاك ها است. كيفيت خاك مفهومي است كه توانايي دائم خاك را به عنوان يك سامانه حياتي زنده در داخل اكوسيستم و تحت بهره برداري هاي مختلف به ترتيبي كه بتواند علاوه بر حفظ توان توليد بيولوژيك، كيفيت آب، هوا و سلامت انسان را بهبود بخشد، نشان مي دهد. ارزيابي كيفيت خاك بايد بتواند اطلاعاتي راجع به مديريت و تصميم گيري ارائه نمايد. در اين راستا شاخص هاي كيفيت خاك به عنوان معيارهاي ارزيابي معرفي شده اند. لذا، به منظور بررسي اثر گياه پوششي و سيستم هاي خاكورزي (براي چهار سال متوالي1389-1393) و كشت مخلوط ( تنها در سال زراعي 1393) بر شاخص هاي شيمايي، فيزيكي و بيولوژيكي كيفيت خاك و همچنين عملكرد زراعي، آزمايشي در مزرعه تحقيقاتي دانشگاه بوعلي سينا همدان اجرا گرديد. تيمار ها شامل سه سطح خاك ورزي، كه T1: بدون خاك ورزي (كاشت مستقيم بذر در زمين زراعي) ، T2 : روش حداقل خاك ورزي (شخم با چيزل + ديسك) و T3: روش مرسوم (شخم با گاواهن برگردان دار + ديسك) و دو سطح گياه پوششي شامل C1:گياه پوششي لگوم (خلر) و C2: بدون گياه پوششي و سه سطح سيستم هاي كشت شامل i1: كشت مخلوط افزايشي 50% لوبيا سبز + كدو، i2: خالص لوبيا سبز و i3: خالص كدو بودند. نمونه برداري در سه مرحله زماني و از عمق 0-20 با سه تكرار انجام شد. نتايج آزمايش نشان داد كه اكثر شاخص هاي شيمايي، فيزيكي و بيولوژيكي كيفيت خاك و همچنين عملكرد زراعي به طور معني داري تحت تأثير گياه پوششي و خاك ورزي قرار گرفتند، به طوري كه بيشترين مقدار اين ويژگي ها در تيمار بي خاكورزي با گياه پوششي(T1C1) و كمترين مقدار در تيمار خاك ورزي مرسوم بدون گياه پوششي(T3C2) مشاهده شد، اما تنها كربن بخش ماكرو خاكدانه ها و ميكرو خاكدانه ها، فعاليت آنزيم فسفاتاز قليايي و MWD به صورت معني دار تحت تاثير سيستم هاي كشت قرار گرفتند. به طور كلي مناسب ترين رويكرد مديريتي در جهت افزايش عملكرد زراعي و كيفيت خاك، استفاده از خاكورزي هاي حفاظتي ( بي خاكورزي و خاكورزي حداقل) ب
Thesis summary
-
ارزيابي اكوفيزيولوژيك كشت مخلوط نخود وكلزا تحت رژيم هاي مختلف كود نيتروژن
رحمن داوديان 2015يكي از راهكارهاي افزايش ثبات، ايجاد تنوع از طريق به كارگيري نظام هاي چندكشتي است. در اين رابطه، از كشت مخلوط به عنوان ابزاري سودمند جهت ارتقاء بهره برداري از منابع زيست محيطي موجود، در مقايسه با بوم نظام هاي زراعي تك كشتي ياد شده است. به منظور ارزيابي اكوفيزيولوژيك كشت مخلوط نخود وكلزا تحت رژيم هاي مختلف كود نيتروژن آزمايشي در مزرعه پژوهشي دانشكده كشاورزي، دانشگاه تهران در سال 1392 اجرا گرديد. آزمايش بصورت اسپليت پلات در قالب طرح پايه بلوك هاي كامل تصادفي در سه تكرار انجام شد، سطوح نيتروژن در چهار سطح (0، 40، 80 و 120 كيلوگرم نيتروژن خالص در هكتار) دركرت هاي اصلي وكشت هاي خالص كلزا (60 و 80 بوته در مترمربع) و نخود (30 و 40 بوته در متر مربع) به همراه تركيب فاكتوريل كامل از كشت هاي خالص دو گونه در كرت هاي فرعي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه اكثر صفات مورد بررسي تحت تاثير تيمارهاي آزمايشي قرار گرفتند. بيشترين ميزان عملكرد دانه كلزا (7/370 گرم در متر مربع) از تيمار 120 كيلوگرم نيتروژن در هكتار × كشت خالص 80 بوته كلزا در متر مربع بدست آمد ولي اين تيمار با تيمار 80 كيلوگرم نيتروژن در هكتار × كشت خالص 80 كلزا در متر مربع اختلاف معني دار نداشت. با اجراي كشت مخلوط كلزا- نخود، عملكرد دانه كلزا كاهش معني داري يافت، اما علي رغم اين كاهش شاخص هاي مختلف ارزيابي كشت مخلوط از جمله شاخص رقابت و نسبت برابري زمين سودمندي بيشتر كشت مخلوط را تاييدكردند، بنحويكه در تمام تيمارهاي كشت مخلوط نسبت برابري زمين بالاتر از يك بود. همچنين، سيستم كشت مخلوط نسبت به تك كشتي نخود وكلزا، كارآيي نيتروژن را افزايش داد. بطور كلي، مي توان اظهار داشت كه كشت مخلوط نخود و كلزا (40بوته نخود+60 بوته كلزا ) با مصرف 80 كيلوگرم نيتروژن در هكتار، داراي برتري نسبي در مقايسه با ساير تيمارها بود و توانست عملكرد دانه و كارايي استفاده از زمين را افزايش دهد.
Thesis summary
-
اثر مايكوريزا و كود فسفات بر رشد، عملكرد و كارايي زراعي فسفر در لوبيا تحت تنش خشكي در اراك
ابراهيم محمدي كركانكي 2015ﺑﻪﻣﻨﻈﻮر ﺑﺮرﺳﻲﺗﺄﺛﻴﺮﻗﺎرچﻣﻴﻜﻮرﻳﺰا و ﻛﻮد ﻓﺴﻔﺮ در كاهش اثر تنش كم آبي درﻟﻮﺑﻴﺎي قرمز، آزﻣﺎﻳﺸﻲدرﺳﺎل 1392 درمزرعه مركز تحقيقات و آموزش كشاورزي و منابع طبيعي شهرستان اراك ﺑﻪﺻﻮرت طرح اسپيلت ﻓﺎﻛﺘﻮرﻳﻞدرﻗﺎﻟﺐﻃﺮح پايه بلوك هاي كامل ﺗﺼﺎدﻓﻲﺑﺎﺳـﻪﺗﻜـﺮاراﻧﺠﺎمﺷﺪ. عامل هاي آزﻣﺎﻳﺶﺷﺎﻣﻞتنش كم آبيدر كرت هاي اصلي درسهﺳﻄﺢ(آبياري پس از 60، 90 و120 ميلي متر تبخير از تشتك تبخير كلاس A)و عامل هاي مقدار مصرف كود سوپر فسفات تريپل در سه سطح (ﺻﻔﺮ،50 و 100 درصد ميزان توصيه شده) و قارچ مايكوريزاي گلوموس موسه آ در دو سطح (كاربرد و عدم كاربرد)، به صورت فاكتوريل در كرت هاي فرعي قرار داده شدند. ﻧﺘﺎﻳﺞﻧﺸﺎندادﻛﻪﺑﺎافزايش شدت تنش كم آبي مقدار بيشتر خصوصيات مطالعه شده كاهش يافت به طوري كه در آبياري پس از 120 ميلي متر تبخير در مقايسه با آبياري پس از 60 ميلي متر تبخير طول غلاف 43 درصد، تعداد دانه در غلاف 31 درصد، تعداد غلاف در بوته 33 درصد، وزن صد دانه 29 درصدو عملكرد دانه 54 درصد كاهش يافت در صورتي كه در همين شرايط ميزان پروتئين دانه 29 درصد افزايش يافت. كاربردﻗﺎرچﻣﻴﻜﻮرﻳﺰاتوانست شدت تنش كم آبي را در صفات مذكور بين5 تا 30 درصد كاهش دهد. همچنين كاربرد مايكوريزا، 50 درصد از نياز به كود فسفاته را كم كرد به نحوي كه كاربرد مايكوريزا توام با مصرف 50 درصد كود فسفاته توصيه شده در شرايط عدم تنش رطوبتي،كليه صفات مطالعه شده را افزايش داد. نهايتاً اثر برهمكنش سه گانه تيمارهاي آزمايش نشان داد كه كاربرد مايكوريزا توام با كاربرد 50 درصد كود فسفاته در شرايط تامين كامل نياز آبي بيشترين تعداد غلاف در بوته (56/15 عدد)،عملكرد دانه (04/3112 كيلوگرم در هكتار) وعملكرد زيست توده (6/7077 كيلوگرم در هكتار)را نشان داد. اما در ارتباط با كلونيزاسيون ريشه نتايج نشان داد كه تيمار كاربرد مايكوريزا در شرايط عدم كم آبي و عدم كاربرد كود فسفاته منجر به حصول بيشترين درصد كلونيزاسيون ريشه لوبيامعادل (96/42 درصد) شده است.
Thesis summary
-
پيامد روش هاي كشت حفاظتي بر كربن آلي و برخي شاخص هاي زيستي كيفيت خاك در منطقه دستجرد همدان
سيده صبا صالحي 2015استفاده پايدار از منابع طبيعي و ايجاد تعادل بين ميزان توليد و حفظ و بهبود كيفيت منابع طبيعي در سال هاي اخير مورد توجه قرار گرفته است. در اين ميان خاك، جزء بسيار مهمي در پايداري اكوسيستم ها مي باشد. به منظور مقايسه پايداري نسبي مديريت هاي كشت مختلف جهت كاهش تخريب خاك، آزمايشي در سال زراعي 1392 در مزرعه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا انجام گرفت. به دليل تاثير تاريخچه مديريت هاي گذشته بر ارزيابي كيفيت خاك، مزارع انتخاب شده در سه سال قبل از اجراي اين پژوهش داراي مديريت يكساني به لحاظ خاك ورزي و گياه پوشش بودند. آزمايش به صورت فاكتوريل اسپليت پلات در قالب طرح پايه بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار اجرا شد. اثر فاكتور گياه پوششي (شامل سه سطح: ماشك گل خوشه اي، خلر و بدون گياه پوششي)، فاكتور خاك ورزي (شامل سه سطح، خاك ورزي مرسوم، خاك ورزي حداقل و بدون خاك ورزي) و فاكتور زمان (شامل سه سطح: زمستان، بهار و تابستان) بر برخي شاخص هاي كيفيت خاك (شامل كربن آلي كل، ذخيره كربن آلي، كربن فعال، تنفس پايه، معدني شدن كربن، كربن خاكدانه اي، وزن مخصوص ظاهري، ميانگين وزني قطر خاكدانه ها و درصد خاكدانه هاي پايدار) و نيز اجزاء عملكرد ذرت (شامل تعداد رديف دانه در بلال، تعداد دانه در رديف بلال، وزن چوب بلال، وزن صد دانه، عملكرد زيستي و عملكرد دانه ذرت) مورد مطالعه قرار گرفت. اثر تيمارهاي گياه پوششي و خاك ورزي در تمامي شاخص ها معني دار (سطح 05/0) شد، اما اثر متقابل گياه پوششي در خاك ورزي تنها در تعداد رديف دانه در بلال معني دار شد و بر هم كنش گياه پوششي در خاك ورزي در فصل براي هيچ يك از شاخص ها معني دار نشد. طبق نتايج به دست آمده ميزان تنفس پايه، كربن آلي كل، كربن فعال و كربن معدني شده در تيمارهاي خاك ورزي حداقل بيشترين بود، شاخص هاي تنفس پايه و كربن معدني شده در تيمار بدون خاك ورزي بيشتر از خاك ورزي مرسوم بودند اما خاك ورزي مرسوم نتيجه بهتري نسبت به بدون خاك ورزي بر كربن آلي و كربن فعال داشت. بيشترين وزن مخصوص ظاهري خاك در تيمار خاك ورزي مرسوم و كمترين آن در خاك ورزي حداقل مشاهده شد؛ بيشترين مقدار ميانگين وزني قطر خاكدانه ها نيز در تيمار خاك ورزي حداقل مشاهده شد. مقدار دي اكسيد كربن رها شده در واحد كربن آلي به ترتيب در تيمارهاي خاك ورزي حداقل، مرسوم و بدون خاك ورزي بيشترين مقدار را
Thesis summary
-
اثر گياه پوششي كلزا و سيستم هاي مختلف خاك ورزي بر ديناميك علف هاي هرز، رشد و عملكرد آفتابگردان آجيلي در تراكم هاي مختلف بوته
حسن خاني يوسف اباد 2015به منظور بررسي اثر گياه پوششي كلزا و سيستم هاي مختلف خاك ورزي بر ديناميك علف هاي هرز، رشد و عملكرد آفتابگردان آجيلي در تراكم هاي مختلف بوته، آزمايشي در سال زراعي 1393 در مزرعه تحقيقاتي دانشگاه بوعلي سيناي همدان انجام گرفت. آزمايش به صورت فاكتوريل اسپليت پلات بر پايه بلوك هاي كامل تصادفي در 3 تكرار اجرا شد. سه سطح خاك ورزي شامل خاك ورزي مرسوم، خاك ورزي حفاظتي و بدون خاك ورزي به همراه سه سطح مديريت علف هرز شامل گياه پوششي كلزا، كنترل و عدم كنترل علف هرز به-صورت فاكتوريل در كرت هاي اصلي قرار گرفتد و در كرت هاي فرعي نيز تراكم بوته در سه سطح 6، 8 و 10 بوته در مترمربع قرار گرفت. اكثر صفات مورد بررسي تحت تأثير تيمارهاي آزمايشي قرار گرفتند. تراكم و بيوماس كل علف هاي هرز در مرحله رسيدگي فيزيولوژيك آفتابگردان تحت تأثير تيمارهاي آزمايشي و اثر متقابل دوگانه آن ها قرار گرفت. كم ترين تراكم و بيوماس علف هاي هرز به ترتيب از تيمار خاك ورزي مرسوم به همراه كاربرد گياه پوششي كلزا و تيمار گياه پوششي كلزا در تراكم 10 بوته آفتابگردان حاصل شد. نتايج ارزيابي قابليت تيمارهاي مختلف در كنترل علف هاي هرز نشان داد كه تيمار خاك ورزي مرسوم با كاربرد گياه پوششي كلزا در تراكم 10 بوته آفتابگردان بيش ترين و تيمار خاك ورزي حداقل در عدم كنترل علف هرز به همراه تراكم 6 بوته آفتابگردان كم ترين كارايي را در كنترل علف هاي هرز داشتند. اين امر نشان دهنده نقش مثبت خاك ورزي مرسوم، اثر گياه پوششي كلزا و تراكم مناسب بوته در مهار علف هاي هرز مزرعه آفتابگردان مي باشد. همچنين، بيش ترين عملكرد دانه (380 گرم بر مترمربع) آفتابگردان آجيلي به تيمار كنترل علف هرز در تراكم 10 بوته تعلق گرفت كه با تيمار گياه پوششي كلزا در تراكم 10 بوته آفتابگردان تفاوت معني دار نداشت.تيمار گياه پوششي كلزا در تراكم 10 بوته با 4% كاهش، 360 گرم بر مترمربع عملكرد داشت. به طوركلي، استفاده از سيستم خاك ورزي مرسوم، گياه پوششي كلزا و تراكم 10 بوته آفتابگردان ضمن افزايش عملكرد باعث كنترل مؤثر علف هاي هرز شد كه اين امر مي تواند، علاوه بر توليد عملكرد مطلوب، از مصرف بي رويه سموم شيميايي نيز جلوگيري كند.
Thesis summary
-
تاثير مالچ پلاستيكي سياه و كودهاي زيستي بر عملكرد كمي و كيفي گياه دارويي كدوي تخمه كاغذي (Cucurbita pepo L. var. Styriaca)
هومن عباسي 2015در زراعت گياهان دارويي كاهش مصرف سموم و كود هاي شيميايي همواره جزو اولويت هاي تحقيقاتي محسوب مي شود. از اين رو در انتخاب منابع و روش هاي جايگزين علاوه بر افزايش ماده موثره گياه دارويي و كاهش هزينه ها و آلودگي محيط زيست، مي بايست حصول عملكرد بالا نيز مد نظر قرار گيرد. در اين تحقيق به منظور بررسي تاثير مالچ پلاستيك سياه و كودهاي زيستي بر عملكرد كمي و كيفي گياه دارويي كدوي تخمه كاغذي (Cucurbita pepo L. var. Styriaca) و بيوماس علف هاي هرز تحت فواصل مختلف آبياري، آزمايشي به صورت اسپليت – فاكتوريل بر پايه طرح بلوك كامل تصادفي با سه تكرار در تابستان 1392 در مزرعه تحقيقاتي دانشگاه بوعلي سيناي همدان انجام شد. كرت هاي اصلي شامل دو دور آبياري (هفت و 12روزه)، و كرت هاي فرعي شامل كاربرد و عدم كاربرد مالچ پلاستيك سياه و چهار رژيم كودي (تامين 25% از نياز نيتروژني و فسفري گياه از منبع شيميايي + كودهاي زيستي، تامين 50% از نياز نيتروژني و فسفري گياه از منبع شيميايي + كودهاي زيستي، تامين 75% از نياز نيتروژني و فسفري گياه از منبع شيميايي + كودهاي زيستي و تامين 100% نياز نيتروژني و فسفري گياه از منبع شيميايي) بودند. با نمونه برداري از گياه زراعي در انتهاي فصل رشد، صفات مرفولوژيك كدو (طول بوته، تعداد برگ در بوته، تعداد گره در ساقه، تعداد شاخه در بوته، محل تشكيل اولين ميوه در بوته و شاخص سبزينگي)، وزن خشك قسمت هاي مختلف گياه، عمكلرد دانه و اجزاي عملكرد كدوي تخمه كاغذي، درصد و عملكرد روغن، درصد و عملكرد پروتئين و پروفايل اسيدهاي چرب اندازه گيري شد. در مورد علف هاي هرز نيز علاوه بر بيوماس كل علف هاي هرز در هر واحد آزمايشي، تعداد بوته در متر مربع، ارتفاع، وزن برگ، ساقه، گل آذين و بوته ي تاج خروس ريشه قرمز (Amaranthus retroflexus) به عنوان گونه غالب علف هرز مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه بيشتر صفات مورد بررسي كدوي تخمه كاغذي تحت تاثير اثر سه جانبه فاكتورهاي آزمايشي قرار گرفتند. بيشينه صفات مرفولوژيك و رويشي از تركيب تيماري آبياري هفت روزه، كاربرد مالچ پلاستيك سياه و مصرف 75 درصد كودهاي شيميايي + كودهاي زيستي حاصل شد؛ در حالي كه بيشترين عملكرد دانه (1559 كيلوگرم در هكتار) از تيمار آبياري 12 روزه، كاربرد مالچ پلاستيك سياه و مصرف 75 درصد كودهاي شيميايي + كودهاي زيستي بدست آمد. بيشترين ع
-
بهينه سازي مصرف نيتروژن و آب آبياري در توليد بذر كدوي پوست كاغذي(Cucurbita pepo L.)و اثرات آن ها بر كيفيت بذر وكارآيي مصرف آب و نيتروژن
مجيد بابايي 2014اثرات دور آبياري و كود نيتروژن بر خصوصيات مورفوفنولوژيك، عملكرد، كيفيت دانه و كارايي مصرف آب و نيتروژن كدوي پوست كاغذي به صورت اسپليت پلات در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار در سال زراعي 1392 در مزرعه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا بررسي شد. دور آبياري (6، 9، 12 و 15 روز) در كرت هاي اصلي و كود نيتروژن (0، 60، 120، 180 و 240 كيلوگرم نيتروژن خالص در هكتار) دركرت هاي فرعي قرار گرفتند. اثر آبياري و نيتروژن بر كليه صفات معني دار شد. بيشترين عملكرد ميوه و دانه ( به ترتيب 40/4 و 53/1 كيلوگرم در متر مربع) و كارايي زراعي نيتروژن (83/77 كيلوگرم ميوه بر كيلوگرم نيتروژن) از دور آبياري 9 روز و 180 كيلوگرم نيتروژن حاصل شد. كمترين عملكرد ميوه و دانه نيز از دور آبياري 15 روز و عدم مصرف كود به دست آمد. بيشترين كارايي مصرف آب براي عملكرد ميوه و دانه كه به ترتيب معادل 61/56 و 10/1 كيلوگرم بر ميلي متر بود، از دور آبياري 9 روز حاصل شد. بيشترين عملكرد روغن (90/32 گرم در متر مربع) نيز به دور آبياري 6 روز تعلق گرفت كه اختلاف معني دار با دور آبياري 9 روز نداشت. در بين سطوح كود نيتروژن نيز بيشترين و كمترين كارايي مصرف آب براي عملكرد ميوه و دانه به ترتيب از تيمار 180 كيلوگرم و شاهد به-دست آمد. بيشترين كارايي زراعي نيتروژن دانه و عملكرد روغن به تيمار 180 كيلوگرم نيتروژن تعلق گرفت و كمترين ميزان اين ويژگي ها با 33 و 27 درصد كاهش به ترتيب از تيمار 240 كيلوگرم نيتروژن و عدم مصرف نيتروژن حاصل شد. بنابراين، با در نظر گرفتن بازده مصرف آب و نيتروژن، آبياري كدوي پوست كاغذي هر 9 روز يك بار و تغذيه آن با 180 كيلوگرم نيتروژن در هكتار مناسب تشخيص داده شد.
-
اثر دور آبياري و قارچ مايكوريزا بر رشد و عملكرد دانه و كارايي مصرف فسفر در ارزن معمولي (.L Panicum miliaceum)
احمد ماله مير 2014به منظور بررسي اثردور آبياري و مايكوريزا بر رشد، عملكرد دانه و كارايي مصرف فسفر در ارزن معمولي، آزمايشي به صورت فاكتوريل اسپليت پلات بر پايه طرح بلوك هاي كامل تصادفي در 3 تكرار در مزرعه تحقيقاتي دانشگاه بوعلي سينا اجرا شد. دور آبياري (7، 10 و 14 روز) در كرت اصلي و كود فسفر (0، 25، 50، 75 و 100 درصد توصيه شده) به همراه كاربرد و عدم كاربرد مايكوريزا در كرت هاي فرعي قرار گرفتند. اكثر صفات مورد بررسي تحت تأثير تيمارها قرار گرفتند. بيشترين و كمترين عملكرد بيولوژيك (به ترتيب 270 و 190 گرم در مترمربع) از گياهان مايكوريزايي در دور آبياري 7 روز و گياهان غير مايكوريزايي در دور آبياري 14 روز به دست آمد. بيشترين عملكرد دانه (150 گرم در مترمربع) به دور آبياري 7 روز و مصرف 75 درصد فسفر اختصاص يافت كه از لحاظ آماري با دور آبياري 10 روز در همان سطح فسفر اختلاف معني داري نداشت. كمترين عملكرد دانه كه معادل 58 گرم در مترمربع بود در دور آبياري 14 روز و عدم مصرف فسفر حاصل شد. اين تيمار عملكرد دانه را نسبت به دور آبياري 7 روز و سطح 75 درصد فسفر، 61 درصد كاهش داد. با افزايش فاصله آبياري كارايي مصرف فسفر كاهش يافت. بيشترين كارايي مصرف فسفر از دور آبياري 7 روز و مصرف 75 درصد فسفر حاصل شد. اثر متقابل دور آبياري در مايكوريزا نشان داد كه بيشترين ميزان درصد همزيستي (60 درصد) از دور آبياري 14 روز و تلقيح با مايكوريزا به دست آمد. بنابراين، به نظر مي رسد دور آبياري 10 روز و مصرف 75 درصد فسفر و كاربرد مايكوريزا جهت توليد ارزن مناسب است.
-
اثر كشت مخلوط افزايشي ارزن معمولي بر كنترل علف هاي هرز، مورفولوژي، ميزان گره زايي ريشه و عملكرد لوبيا چيتي
سامان بيگي 2014به منظور بررسي اثر كشت مخلوط افزايشي ارزن بر كنترل علف هاي هرز، رشد و عملكرد دانه لوبيا چيتي، آزمايشي در سال زراعي 1392 در مزرعه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا انجام گرفت. دو تيمار عاري از علف هرز و تداخل علف هرز در تركيب با 7 الگوي مختلف كاشت (كشت خالص لوبيا چيتي، كشت خالص ارزن و كشت هاي مخلوط افزايشي 20، 40، 60، 80 و 100 درصد ارزن با لوبيا چيتي) به صورت آزمايش فاكتوريل در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار ارزيابي شدند. اثر تيمارهاي آزمايشي و اثر متقابل آن ها بر بيشتر صفات معني دار شد. بيشترين عملكرد بيولوژيك و دانه لوبيا چيتي (به ترتيب 8369 و 3440 كيلوگرم در هكتار) و ارزن (به ترتيب 9574 و 1672 كيلوگرم در هكتار) از كشت خالص آن ها تحت تيمار عاري از علف هرز به دست آمد. در مقايسه با كشت خالص لوبيا چيتي تحت تيمار تداخل علف هرز، با افزايش تراكم ارزن در مزرعه لوبيا تراكم و بيوماس علف هاي هرز به طور معني داري كاهش يافت. كمترين تراكم و بيوماس علف هرز (به ترتيب 14 بوته و 22 گرم در مترمربع) به كشت مخلوط افزايشي 100 درصد ارزن با لوبيا چيتي تعلق گرفت. علاوه بر اين، در كليه تيمارهاي مخلوط LER بالاتر از 1 بود و بيشترين ميزان LER (21/2) از كشت مخلوط افزايشي 60 درصد ارزن با لوبيا چيتي حاصل شد. در كل، يافته هاي ما نشان داد كه كشت مخلوط افزايشي 60 درصد ارزن با لوبيا چيتي مي تواند علف هاي هرز را مهار كرده و كارايي استفاده از زمين لوبيا چيتي را افزايش دهد.
-
بررسي برخي اثرات زيستي باكتري هاي اندوفيت سرو
مهسا ظاهري شجاع 2014امروزه ميكرو ارگانيسم هاي اندوفيت به عنوان منابعي بسيار مهم و قابل اعتماد از مواد فعال زيستي و شيميايي مطرح شده اند كه پتانسيل هاي فراواني براي بهره برداري در عرصه هاي گسترده اي از كشاورزي، صنعت و پزشكي دارند. يكي از مهمترين ويژگيهاي اين موجودات همزيست گياهان, كه عمدتا قارچ و باكتري هستند, حفاظت از گياهان در برابر تنش هاي زيستي و غير زيستي ست. گياهان تيره سرو از گياهان بومي ايران و حاوي متابوليت هاي بسيار مهمي هستند كه داراي ارزش هاي نهفته ي فراوانند. مهم ترين جنس هاي موجود در ايران از اين خانوادهCupressus، Juniperus و Platycladus مي باشند.پژوهش هاي پيشين همزيستي قارچ هاي اندوفيت فعال از نظر زيستي باگياهان سرو ايران را نشان داده است. پژوهش حاضر از ديدگاه هاي بيولوژيك، اكولوژيك و فارماكولوژيك به بررسي اندوفيت هاي باكتريايي اين گياهان و بررسي اثرات زيستي آن ها پرداخته است. به اين منظور، طي سال 1390 نمونه برداري از درختان سالم سرو در استانهاي همدان, مركزي, فارس و گيلان انجام شد و 69 جدايه اندوفيت باكتريايي جداسازي شده از درختان سرو خالص سازي شدند.نخست, اثرات ضدقارچي آنها بر روي قارچ مدلPyricularia oryzae بررسي شد و آناليز آماري نتايج نشان داد كه 11 جدايه اثرات بسيار قويتري نسبت به ديگر جدايه ها از خود نشان ميدهند. سپس,اين 11 جدايه اندوفيت باكتريايي برتر انتخاب شده و اثرات بيوكنترلي آن ها بر روي سه قارچ پاتوژن سرو يعني Diplodia seriata، Spencermartinsia viticola و Phaeobotryon cupressi از طريق كشت متقابل و كشت سه نقطه اي آن ها با اين قارچ ها بررسي شد. همچنين, عصاره-هاي اين 11 جدايه برتر باكتريايي استخراج گرديده و اثر آنها بر روي هر چهار قارچ پاتوژن گياهي مذكور بررسي شد. آناليز آماري داده ها نشان داد كه باكتريهاي اندوفيت جدا شده از گياهان سرو اثرات ضدقارچي قوي بر روي پاتوژن هاي گياهي از خود نشان ميدهند. شناسايي ايزوله هاي برتر به روشهاي فيزيولوژيكي و مولكولي آنها را در جنس هاي Bacillus, Brevundimonas, Microbacterium, Stenotrophomonas قرار داد. در مجموع يافته هاي اين پژوهش بيانگر آنند كه گياهان تيره سرو حاوي باكتريهاي اندوفيتي هستند كه پتانسيل حفاظت از اين گياهان در برابر تنش هاي زيستي, همچون بيماريهاي قارچي, را دارند.
-
بهينه سازي مصرف نيتروژن در زراعت سيب زميني و اثر آن بر كميت و كيفيت غده و كارايي مصرف آب
فرهنگ مرادي 2014بهينه سازي مصرف نيتروژن در زراعت سيب زميني و اثر آن بر كميت و كيفيت غده و كارايي مصرف آب
-
تاثير انواع خاك ورزي و گياه پوششي بر منحني هاي مقاومت فروروي خاك و منحني تراكم محصور
فرهاد بايزيدي 2014 -
اثر زمان قطع آبياري و كود نيتروژنه بر برخي شاخص هاي آگروفيزيولوژيك، كيفيت دانه و كارايي مصرف نيتروژن در كشت دوم دو رقم آفتابگردان در منطقه همدان
حميد نجفي مصلح 2014 -
اثر همزيستي قارچ ميكوريزا و زمان قطع آبياري بر برخي شاخص هاي آگرومرفولوژيك و عملكرد اسانس گياه دارويي آنيسون در سطوح مختلف كود شيميايي فسفره
ندا رشنائي 2014 -
بررسي امكان كاشت تاخيري برخي از ژنوتيپ هاي كلزا (Brassica napus) در همدان
بهروز دولت پرست 2014 -
مطالعه كالوس زايي و رويان زايي گامتي در كشت بساك گياه كدوي تخم پوست كاغذي
ژاله محسني عراقي 2014 -
مطالعه تحمل به تنش خشكي در برخي ژنوتيپ هاي كلزا زمستانه تحت شرايط مزرعه اي و آزمايشگاهي
بهزاد آهنگر 2014 -
اثر محلول پاشي سولفات روي و سولفات آهن بر رشد و عملكرد گياه كاسني تحت تنش كمبود آب
الهه چيت ساز 2014 -
بررسي اثرات قارچ ميكوريزا و پرايم بذر در مزرعه بر كارايي زراعي فسفر و خصوصيات زراعي ذرت
رنگين شبرندي 2014 -
تاثير پرايمينگ بذر و نيتروژن بر برخي صفات گياه انيسون تحت شرايط كم آبياري
عادل فرهمند مهر 2013