Faculty - دانشکده کشاورزی
Assistant Professor
Update: 2024-10-24
Ali Goudarztalejerdi
Faculty of Veterinary Medicine / Department of Pathobiology
Master Theses
-
تعيين گروههاي فيلوژنيك اشريشيا كلي جدا شده از شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان در گاوداريهاي شهرستان همدان بر اساس روش كلرمونت
2024ورم پستان، واكنش التهابي بافت غده پستاني به دلايل مختلف است كه مهم ترين علت آن، ورود ميكروارگانيسم هاي بيماري زا به خصوص باكتري ها، به داخل بافت پستان مي باشد. اين بيماري در سراسر جهان به صنعت دامپروري و به توليدكنندگان لبني خسارات فراواني وارد مي كند و به همين دليل يكي از بيماري هاي مهم در گاوهاي شيري به شمار مي رود. بر اساس وجود يا عدم وجود علائم باليني، اين بيماري به دو فرم باليني و تحت باليني بروز پيدا مي كند. علاوه بر اين، ورم پستان را مي توان بر اساس عامل ايجاد كننده آن، تحت عناوين محيطي و مسري (واگيردار) طبقه بندي كرد. اشريشيا كلي، يك باكتري ميلهاي گرم منفي رودهاي است كه به خانواده انتروباكترياسه تعلق دارد و به عنوان يكي از مهمترين عوامل بيماري ورم پستان محيطي شناخته ميشود. باكتري اشريشيا كلي داراي 8 گروه فيلوژنيك شامل گروه هاي A ، B1 ، B2، C ، D، E، F و Clade I ميباشد. مطالعه حاضر به منظور تعيين گروههاي فيلوژنيك باكتري اشريشيا كلي جدا شده از شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان باليني در گاوداريهاي صنعتي شهرستان همدان انجام شده است. در اين مطالعه، گروههاي فيلوژنيك 65 جدايه اشريشيا كلي جدا شده از شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان باليني كه در مطالعات قبلي جداسازي، شناسايي و تأييد هويت شده بودند، با استفاده از روش واكنش زنجيرهاي پلي مراز چهارگانه (Quadruplex PCR) تعيين گرديد. در پايان 48% ، 11% ، 3% ، 5/1% و 5/1% از جدايهها به ترتيب در گروههاي فيلوژنيك B1 ، E، A ، B2 و C قرار گرفتند و 35% از جدايهها نيز در هيچكدام از اين گروههاي فيلوژنيك قرار نگرفتند (Unknown). نتايج اين مطالعه نشان ميدهد كه اكثر جدايههاي اشريشيا كلي جدا شده از شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان باليني در گاوداريهاي صنعتي شهرستان همدان، به گروه فيلوژني B1 تعلق دارند.
Thesis summary
-
جداسازي و شناسايي اشريشيا كليهاي توليدكنندهي بتالاكتامازهاي وسيع الطيف (ESBL) در نمونههاي ادراري بيماران مراجعهكننده به بيمارستانهاي شهرهمدان با استفاده از روشهاي فنوتيپي و ژنوتيپي و بررسي ارتباط آن با ايزولههاي جدا شده از جوجههاي گوشتي
مژده ذوالفقاري 2024مقاومت آنتي بيوتيكي در بين باكتري هاي پاتوژن به خصوص اشريشيا كلي به يك معضل بزرگ در امر درمان تبديل شده است. از رايج ترين مكانيسم هاي ايجاد مقاومت، توليد آنزيم هاي بتالاكتاماز وسيع الطيف (ESBL) مي باشد. با توجه به اهميت باكتري هاي توليدكننده ESBL، لازم است ميزان شيوع آن در هر ناحيه مشخص شود. هدف از انجام اين مطالعه تعيين فراواني اشريشيا كلي هاي توليدكننده ESBL در بيماران داراي عفونت ادراري در بيمارستان هاي شهرهمدان بود. براي اين منظور تعداد 100 جدايه اشريشيا كلي در طي دو سال از بيمارستان هاي شهرهمدان از بيماران داراي عفونت ادراري (n= 100) با استفاده از روشهاي معمول ميكروبيولوژي و روش ملكولي جداسازي و شناسايي شدند. جهت تعيين مقاومت دارويي ازروش انتشار ديسك و براي مشخص كردن باكتري هاي توليدكننده ESBL از روش ديسك دوتايي با استفاده از ديسك سفتازيديم، سفتازيديم-كلاولانات، سفوتاكسيم و سفوتاكسيم-كلاولانات استفاده شد. درنهايت ژن هاي مربوط به توليد آنزيمهاي بتالاكتاماز شامل blaTEM، blaSHV، blaOXA، blaCTX-M،blaFOX و blaCIT-M در جدايه هايي كه بصورت فنوتيپي توليد كننده ESBL بودند با استفاده از PCR مورد بررسي قرار گرفتند. از 100 جدايه اشريشيا كلي بالاترين ميزان مقاومت نسبت به آنتيبيوتيك سفتازيديم (33%) بوده است و براساس روش ديسك دوتايي، 40% جدايه ها توليدكننده ESBL بوده اند. بررسي ملكولي جدايه ها نشان داد كه ميزان 5/47% ژن blaCTX-M ، 5/22% ژن blaTEM ، 20% ژن blaOXA و 2/3% ژن blaCIT-M را دارا بودند اما ژن هاي blaFOX و blaSHV در هيچكدام از جدايهها مشاهده نشدند. بر اساس نتايج به دست آمده از اين مطالعه، با توجه به درصد بالاي مقاومت نسبت به آنتي بيوتيك سفتازيديم و همچنين بـه علت بالا بودن تعداد باكتري هاي توليدكننده ESBL در بيماران مبتلا به عفونت ادراري، اتخـاذ تـدابير لازم از جمله بكارگيري Antibiotic Stewardship در منطقه ضروري مي باشد
Thesis summary
-
بررسي آزمايشگاهي اثر ضد باكتريايي فاژ Escherichia phage VaT-2019a بر اشريشيا كليهاي بيماريزاي پرندگان جداشده از جوجههاي گوشتي مشكوك به كلي باسيلوز در مرغداريهاي استان همدان
2023باكتري اشريشيا كلي يك پاتوژن بسيار مهم و سومين عامل اسهال در كشورهاي درحال توسعه است. طبق تخمين سازمان بهداشت جهاني سالانه پنج ميليون كودك در سراسر جهان در اثر اسهال حاد جان خود را از دست مي دهند. با بهره گيري از روش-هايي كه موجب مهار رشد اين باكتري مي شود مي توان با گسترش روزافزون آن مقابله كرد. با توجه به افزايش بي رويه ي مقاومت آنتي بيوتيكي، روش هاي نويني همانند فاژدرماني را مي توان بكار برد كه علاوه بر خاصيت ضدباكتريايي هيچ ضرري براي محيط زيست و سلول هاي يوكاريوتي ندارند. هدف اصلي از انجام اين مطالعه بررسي آزمايشگاهي اثر ضد باكتريايي فاژ Escherichia phage VaT-2019a بر اشريشيا كليهاي بيماريزاي پرندگان ( Avian Pathogenic Escherichia coli: APEC) جداشده از جوجههاي گوشتي مشكوك به كلي باسيلوز در مرغداريهاي استان همدان بود. براي اين منظور تعداد 100 نمونه از جدايههاي APEC جدا شده از جوجههاي گوشتي مشكوك به كليباسيلوز در مرغداري هاي استان همدان كه در مطالعات قبلي جداسازي، شناسايي، تاييد هويت و نگهداري شده بود مورد بررسي قرار گرفت. در اين مطالعه از فاژ اشريشياي كلي Escherichia phage VaT-2019a كه توسط بريزي و همكاران از فاضلاب كشتارگاهها جداسازي و تعين هويت گرديده بود استفاده شد. همچنين با مراجعه به كشتارگاه طيور شهرستان همدان و جمع آوري نمونه فاضلاب، يك فاژ جديد بنام Escherichia phage AG-MK-Basu.2022 جداسازي و خالص سازي گرديد كه ابتدا، به تعيين ساختار مورفولوژيك و بعضي از ويژگي هاي مهم آن اعم از گستره ي ميزباني، پايداري فاژ در شرايط متفاوت pH، دما و درصدهاي مختلف نمك پرداخته شد و در نهايت بررسي آزمايشگاهي اثر ضد باكتريايي اين فاژ بر جدايههاي APEC انجام گرفت. نتايج بدست آمده در اين مطالعه حاكي از آن بود كه 95% جدايههاي APEC در روش اسپات نسبت به هردو فاژ نقاط لايزشده تشكيل داده بودند و نشان دهنده آن است كه استفاده از اين دو فاژ مي تواند بهعنوان كانديداهاي مهم جهت كنترل و درمان موثر كلي باسيلوز طيور مطرح باشد.
Thesis summary
-
شناسايي ملكولي گونه هاي هموتروپيك مايكوپلاسما (هموپلاسما) در خون سگ هاي
شهرستان هاي همدان و كرمانشاه در سال هاي 1398-1399
كيميا بيوس 2023گونه هاي هموتروپيك مايكوپلاسما پاتوژنهاي منتقله از طريق ناقلين ميباشند كه به سطح گلبول هاي قرمز پستانداران مختلف مي چسبند. گزارشهاي مربوط به عفونت هموپلاسماي سگ در ايران كمياب مي باشد لذا هدف از اين مطالعه شناسايي مولكولي گونههاي هموتروپيك مايكوپلاسما در خون سگ هاي استانهاي همدان، كرمانشاه و انگل هاي خارجي آلوده كننده آن ها شامل كك هاي كتنوسفاليدس كنيس، پولكس ايريتانس و كنه رپيسفالوس سنگوئينئوس بود. بدين منظور DNA استخراج شده از خون 185 قلاده از سگ هاي استانهاي همدان، كرمانشاه و انگل هاي خارجي آلوده كننده آنها (n= 12) جهت بررسي حضور گونه هاي هموتروپيك مايكوپلاسما با روش PCR و با استفاده از پرايمرهاي اختصاصي جنس و نيز گونههاي مايكوپلاسما هموكنيس و كانديداتوس مايكوپلاسما هماتوپارووم انجام شد. برخي از محصولات PCR مربوط به خون و انگل خارجي از هر دو شهر بصورت اتفاقي انتخاب و جهت تعيين توالي نوكلئوتيدها مورد خوانش قرار گرفتند. همچنين ارتباط ميان آلودگي با هموپلاسما و ساير عوامل مانند منطقه جغرافيايي، وضعيت نگهداري، وضعيت جسماني، جنس، سن و آلودگي به انگل خارجي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. در مجموع 90 قلاده سگ ( 6/48 درصد) با پرايمر جنس مثبت شدند كه مشابهت يابي توالي-هاي بدست آمده نشان داد 25 قلاده (5/13 درصد) به گونه مايكوپلاسما هموكنيس، 11 قلاده (9/5 درصد) به گونه كانديداتوس مايكوپلاسما هماتوپارووم و 54 قلاده (3/29 درصد) داراي آلودگي همزمان بودند. در انگل هاي خارجي، آلودگي به هموپلاسما فقط در كك ها شناسايي شد و گونه مايكوپلاسما هموكنيس در كك پولكس ايريتانس، گونه كانديداتوس مايكوپلاسما هماتوپارووم در كك هاي پولكس ايريتانس و كتنوسفاليدس كنيس و عفونت همزمان با هر دوگونه نيز در كك كتنوسفاليدس كنيس مشاهده شد. نتايج آناليز آماري مشخص كرد كه آلودگي به انگل خارجي، وضعيت نامناسب بدن و سن بالاي 3 سال با عفونت هموپلاسما در سگها داراي ارتباط معنيدار آماري ميباشد. با توجه به شيوع بالاي عفونت هموپلاسماي سگ در سراسر كشور و امكان سرايت گونه كانديداتوس مايكوپلاسما هماتوپارووم به انسان (زئونوز)، راهكارهايي مانند كنترل موثر انگل هاي خارجي، معاينه منظم سگ ها و آگاهي عمومي توصيه ميشود.
-
پ شناسايي ملكولي مايكوپلاسماهاي هموتروپيك (هموپلاسماها) در خون گربه هاي شهرستان هاي
همدان و كرمانشاه در سال هاي 1398-1399
الهام حسين پور 2023چكيده: گونه هاي مايكوپلاسما هموتروپيك (هموبارتونلا يا هموپلاسما) باكتري هاي متصل به سطح خارجي گلبول هاي قرمز پستانداران مختلف مانند سگ ها و گربه ها هستند. اطلاعات محدودي در مورد ميزان شيوع هموپلاسماي گربه اي در شهرستان هاي همدان و كرمانشاه موجود است، بنابراين اين مطالعه اولين گزارش در مورد جداسازي و شناسايي ملكولي هموپلاسما در گربه هاي همدان وكرمانشاه مي باشد. DNA ژنوميك خون 100 قلاده گربه خانگي (5 قلاده) ، ولگرد (17 قلاده) ، پناهگاهي (41 قلاده) و نامشخص (37 قلاده) در شهرستان هاي همدان (39 قلاده) و كرمانشاه (61 قلاده) استخراج شد. نمونه-ها با استفاده از روش PCR معمولي جهت شناسايي حضور باكتري هاي جنس مايكوپلاسما و گونه هاي مايكوپلاسما هموفليس، كانديداتوس مايكوپلاسما همومينيتوم و كانديداتوس مايكوپلاسما توريسنسيس بررسي شدند. در نهايت توالي نوكلئوتيدي نمونه هاي مثبت مورد توالي يابي و آناليز فيلوژنتيكي قرار گرفتند. هم چنين ارتباط بين فراواني مولكولي با اثر فاكتور هايي مانند جنس، سن، نژاد، وضعيت نگه داري و محل نمونه گيري مورد آناليز قرار گرفت. در مجموع از 100 قلاده گربه ي مورد بررسي، تعداد 23 قلاده گربه (14 قلاده از كرمانشاه برابر 14 درصد و 9 قلاده از همدان برابر 9 درصد) به جنس هموپلاسما آلوده بودند كه از اين 23 قلاده گربه ي آلوده، تعداد 12 قلاده گربه (12 درصد)، 4 قلاده گربه (4 درصد) و 2 قلاده گربه (2 درصد) به ترتيب به گونه هاي كانديداتوس مايكوپلاسما همومينيتوم، مايكوپلاسما هموفليس و كانديداتوس مايكوپلاسما توريسنسيس آلوده بودند. در بررسي آلودگي هم زمان تعداد 4 قلاده گربه (4 درصد) به دو گونه ي مايكوپلاسما هموفليس و كانديداتوس مايكوپلاسما همومينيتوم و تعداد 1 قلاده گربه (1 درصد) به هر سه گونه ي مايكوپلاسما هموفليس، كانديداتوس مايكوپلاسما همومينيتوم و كانديداتوس مايكوپلاسما توريسنسيس به طور هم زمان آلوده بودند. نتايج توالي يابي نشانگر آلودگي به گونه ي كانديداتوس مايكوپلاسما همومينيتوم در گربه هاي هر دو منطقه بود. نتايج مطالعه ي حاضر نشان داد كه گربه هاي همدان و كرمانشاه به گونه هاي مختلف زئونوتيك هموپلاسما آلوده هستند كه اهميت اين بيماري را در منطقه مشخص مي كند. ، استفاده از تركيبات و وسايل دوركننده ي انگل هاي خارجي، معاينه ي منظم گربه ها جهت شناسايي آلودگي، درمان به موقع حيو
Thesis summary
-
پجداسازي و شناسايي اشريشيا كليهاي مقاوم به چند دارو (MDR) در نمونههاي ادراري بيماران مراجعهكننده به بيمارستانهاي شهرهمدان با استفاده از روشهاي فنوتيپي و ژنوتيپي و بررسي ارتباط آن با ايزولههاي جدا شده از جوجههاي گوشتي
زهرا رحيمي فر 2023عفونت مجاري ادراري (Urinary Tract Infection :UTI) يكي از شايع ترين بيماري هاي عفوني در انسان است و مي تواند در تمام گروه هاي سني رخ دهد. اشريشيا كلي يوروپاتوژن (UPEC :Uropathogenic Escherichia coli) به عنوان عامل اصلي اين عفونت شناخته مي شود. با توجه به الگوي متفاوت مقاومت آنتي بيوتيكي در باكتري اشريشيا كلي جدا شده از مناطق مختلف، بررسي و مطالعه الگوي مقاومت آنتي بيوتيكي اين باكتري ضروري است. هدف از انجام اين مطالعه تعيين الگوي مقاومت آنتي بيوتيكي UPECهاي جدا شده از نمونه ادرار بيماران مبتلا به عفونت ادراري مراجعه كننده به بيمارستان هاي شهر همدان به روش فنوتيپي و ژنوتيپي بود. در مطالعه حاضر به منظور تعيين مشخصات مقاومت آنتي بيوتيكي، 100 نمونه اشريشيا كلي يوروپاتوژن از نمونه هاي ادرار بيماران مراحعه كننده به بيمارستان هاي شهر همدان جداسازي و مورد بررسي قرار گرفت. تست حساسيت آنتي بيوتيكي براي جدايه هاي اشريشيا كلي يوروپاتوژن با استفاده از روش انتشار ديسك كربي بائر بر اساس دستورالعمل هاي موسسه استاندارد باليني و آزمايشگاهي (2021 ،CLSI) انجام شد. علاوه بر اين جدايه هاي مقاوم با استفاده از روش PCR از نظر داشتن ژن هاي مربوطه مقاومت آنتي بيوتيكي مورد آزمايش و مطالعه قرار گرفتند. در اين بررسي 52 جدايه معادل 52 درصد از جدايه ها به حداقل يك آنتي بيوتيك از سه دسته آنتي بيوتيكي مهم و يا بيشتر مقاومت نشان دادند و به عنوان جدايه هاي مقاوم به چند دارو (MDR :Multi Drug Resistance) در نظر گرفته شدند. بيش ترين مقاومت برعليه آنتي بيوتيك هاي كوتريموكسازول (55 درصد)، آموكسي سيلين (51 درصد)، آمپي سيلين (45 درصد) و تتراسايكلين (40 درصد) گزارش شد. شايع ترين ژن مقاومت آنتي بيوتيكي در اين جدايه ها(%29.41)aadA ،به دنبال آن ژن(%15.68 blaTEM(، (15%tetA(، (10.9%sul1( ، (10.25%)qnrS، (%3.63) dfrA1-like بوده است. به طوركلي، براي به حداقل رساندن وقوع و پراكندگي MDR در سويه هاي UPEC و ساير باكتري ها مي بايست بر روي تجويز آنتي بيوتيك مناسب در درمان UTI و نيز بررسي مداوم الگوي مقاومت انتي بيوتيكي و سويه هاي مقاوم هر منطقه نظارت و بررسي صورت گيرد.
Thesis summary
-
بررسي حضور ژن هاي حدت act، alt، ast و ahh1 درآئروموناس هيدروفيلاهاي جدا شده از كپور ماهيان مشكوك به سپتيسمي هموراژيك در استخر هاي پرورش ماهي گرم آبي استان گيلان
2023عفونتهاي باكتريايي يكي از عوامل مهم تلفات در مزارع پرورش ماهي محسوب ميشوند وآئروموناس هيدروفيلا يكي از باكتريهاي مهم و بيماريزا در ماهيان ميباشد. باكتري آئروموناس هيدروفيلا يكي از پاتوژن هاي فرصت طلب ساكن آب هاي شيرين و شور دستگاه گوارش ماهيان سالم است و موجب سپتيسمي همراه با خونريزي هاي جلدي و احشايي، تورم روده و مرگ مي شود. وجود فاكتورهاي حدت متعدد در آئروموناس هيدروفيلا موجب شدت و قدرت بيماري زايي اين باكتري شده است. هدف از اين مطالعه، بررسي فراواني حضور ژن هاي حدت act (cytotoxic enterotoxin)، ahh1 (hemolysine)، alt (cytotonic heat –liable enterotoxin) و ast (cytotonic heat –stableenterotoxin) در جدايه هاي آئروموناس هيدروفيلاي جدا شده از كپور ماهيان مشكوك به سپتيسمي هموراژيك در استخرهاي پرورش ماهي گرم آبي استان گيلان بود. جامعه هدف در اين مطالعه توصيفي تحقيقي، 42 جدايه آئروموناس بود كه قبلاً با استفاده از روش هاي بيوشيميايي و مولكولي به عنوان گونه آئروموناس هيدروفيلا تأييد شده بود. در مطالعه حاضر فراواني ژن هاي حدت ahhl، act، alt و ast با استفاده از روش Multiplex PCR بررسي شد و نتايج به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماري SPSS مورد آناليز قرار گرفت. نتايج نشان داد كه ژن ahh1 با 5/90 درصد (38 جدايه) بيشترين فراواني را به خود اختصاص داد و ژن هاي act، alt و ast به ترتيب با 88 درصد (37 جدايه) و 5/78 درصد (33 جدايه) و 62 درصد (26 جدايه) در رتبه هاي بعدي جاي گرفتند. از اين رو با توجه به بالا بودن ميزان حضور ژن هاي حدت و وجود چند ژن حدت بصورت همزمان در يك سويه، قدرت بيماري زايي جدايه هاي مورد مطالعه ممكن است نسبت به ساير سوشها بالاتر باشد. نتايج نشان داد كه همه جدايهها حداقل يكي از ژنهاي حدت مورد مطالعه را حمل ميكرد و 57 درصد از جدايهها بصورت همزمان هر چهار ژن حدت را دارا بودند. با توجه به مشترك بودن اين بيماري با انسان و احتمال انتقال چنين سويه هايي به انسان، رعايت موازين بهداشتي در جلوگيري از انتقال و انتشار لازم و ضروري است.
Thesis summary
-
اثر استفاده از پوشش نانو سيلور در اسفنج بر جمعيت ميكروبي واژن پس از هم زمان سازي فحلي گوسفندان
فاطمه گنجي هرسيني 2023همزمان سازي فحلي در ميش ها اغلب با استفاده از پروژستوژن هاي مصنوعي به صورت ابزار هاي داخل واژني به مدت 12 تا 14 روز انجام مي شود. از بين دستگاه هاي آزاد سازي هورموني داخل واژني، اسفنج به دليل قيمت مناسب توصيه مي گردد. استفاده از اين دستگاه هاي داخل واژني مي تواند باعث احتباس ترشحات واژن و ترشحات غيرطبيعي در هنگام خروج دستگاه شود كه سبب تغييراتي در فلور باكتريايي واژن نموده و كاهش نرخ باروري را بدنبال خواهد داشت. اين آزمايش به منظور بررسي اثر استفاده از اسفنج پوشش داده شده بانانوسيلور وتزريق پروبيوتيك در داخل واژن و تاثير بر باروري و آبستني انجام شد. اين تحقيق بر روي 75 راس ميش نژاد مهربان و رومانوف در قالب 3 تيمار 25(راس) انجام شد. تيمارها شامل: تيمار1- اسفنج معمولي (بدون پوشش نانو و بدون تزريق پروبيوتيك)، تيمار2- اسفنج داراي پوشش نانوسيلور و تيمار3-اسفنج با تزريق واژني پروبيوتيك حاوي باكتري هاي لاكتوباسيل بودند. در روز صفر آزمايش يعني روز اسفنج گذاري و روز 14 (اسفنج برداري) نمونه خون از ميش ها به منظور آناليز درصد گلبول هاي سفيد (لنفوسيت، نوتروفيل، ائوزينوفيل، بازوفيل، مونوسيت) گرفته شد و به آزمايشگاه هماتولوژي دانشكده پيرادامپزشكي فرستاده شد. همچنين در روز اسفنج گذاري، اسفنج برداري و تشخيص آبستني نمونه سواپ جهت كشت باكتريايي و شمارش تعداد كلوني در واحد حجم از بخش خلفي واژن انجام شد. همزمان نمونه سيتولوژي واژن جهت شناسايي و شمارش سلول هاي اپيتليال (سلول اينترمديت، سلول سوپرفشيال وسلول پارابيضال) و التهابي (نوترفيل ها و ماكروفاژها) گرفته شد. همچنين دماي واژن ميش ها در روز اسفنج گذاري و 24 ساعت بعد از اسفنج گذاري با دماسنج اندازه گيري شد. تشخيص آبستني ميش ها 45 روز بعد از قوچ اندازي جهت ارزيابي باروري صورت گرفت. تجزيه تحليل داده ها در يك طرح كاملا تصادفي با 3 تيمار و 25 تكرار صورت پذيرفت. نتايج نشان داد استفاده از پوشش نانونقره در زمان كاربرد اسفنج كاهش فلور ميكروبي واژن نسبت به گروه را بدنبال داشت بطوريكه لگاريتم تعداد كلوني در هر ميلي ليتر در گروه نانو از 93/3 در زمان اسفنج گذاري به 27/1 در زمان خارج كردن اسفنج كاهش يافت در حاليكه در گروه كنترل اين شاخص از 9/3 به 5/5 افزايش نشان داد. همچنين استفاده از اسفنج با پوشش نانو و تزريق پروبيوتيك در واژن تاثير معني داري بر
Thesis summary
-
تعيين ميزان فراواني باكتري ليستريا مونوسيتوژنز در نمونه هاي شير خام گاو، دست كارگران و تجهيزات جمع آوري شير و تعيين الگوي مقاومت آنتي بيوتيكي آن درتعدادي از دامداري هاي شهركرد
سيد محمد امين نبوي 2022ليستريا مونوسيتوژنز يك عامل بيماري زاي مهم است كه باعث ايجاد عفونت با ميزان مرگ ومير بالا در افراد مسن، زنان باردار، نوزادان، سالمندان و افراد داراي نقص ايمني مي شود. عفونت ليستريا مونوسيتوژنز در گاو عمدتاً با مننگوانسفاليت و سقط همراه است، اما همچنين ممكن است منجر به سپتي سمي نوزاد، ورم پستان و كراتيت شود. ليستريوزيس پراكنده گاوي مي تواند به دليل شكست باروري و مرگ ومير، ضررهاي اقتصادي قابل توجهي را ايجاد كند. هدف اين پژوهش، بررسي ميزان شيوع آلودگي باكتري ليستريا مونوسيتوژنز در نمونه هاي شير خام، تجهيزات جمع آوري شير و دست كارگران گاوداري هاي شهرستان شهركرد بود. در اين مطالعه در مجموع تعداد 70 نمونه شير و 40 نمونه از تجهيزات جمع آوري شير و 40 نمونه از دست كارگران جمع آوري و در دماي 4 درجه به آزمايشگاه منتقل شدند. نمونه ها پس از غني سازي اوليه بر روي محيط پالكام ليستريا سلكتيو آگار كشت داده شدند. سپس بر روي نمونه هاي مشكوك به ليستريا رنگ آميزي گرم و تست هاي بيوشيميايي انجام شد كه تعداد 10 (67/6 درصد) نمونه شير، يك (67/0درصد) نمونه تجهيزات جمع آوري و يك (67/0درصد) نمونه از دست كارگران براين اساس مثبت بودند. از ميان 150 نمونه گرفته شده بر اساس نتايج pcrتعداد ده (67/6 درصد) نمونه شير، يك (67/0درصد) نمونه تجهيزات جمع آوري و يك (67/0درصد) نمونه از دست كارگران از نظر جنس ليستريا مثبت بود و در مجموع هشت (33/5 درصد ) نمونه شير مربوط به ليستريا مونوسيتوژنز بود و از نمونه هاي تجهيزات جمع آوري شير يك (67/0درصد) نمونه و از نمونه دست كارگران يك (67/0درصد) نمونه مثبت شد. همچنين باكتري ليستريا مونوسيتوژنز جدا سازي شده بيشترين مقاومت را نسبت به آنتي بيوتيك هاي آمپي سيلين (100%) و سفتي زوكسيم (100%) نشان دادند و نسبت به آميكاسين (70%) و اوكسي تتراسايكلين (50%) بيشترين حساسيت را داشتند. اين مطالعه شيوع باكتري ليستريا مونوسيتوژنز در شير خام، تجهيزات جمع آوري شير ، و دست كارگران را نشان داد با توجه به اين موضوع كه امكان انتقال باكتري از تجهيزات و دست كارگران به شير و برعكس وجود دارد و در نهايت مي-تواند باعث آلودگي محصول نهايي خروجي از دامداري شود و همچنين با توجه به تمايل مردم به مصرف محصولات لبني به شكل سنتي، امكان حضور اين عامل باكتريايي در محصول مصرفي انسان وجود دارد. بنابرين نياز به
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي حضور ژن هاي pgaC، csgD و airR دخيل در تشكيل بيوفيلم
در اشريشيا كليهاي جدا شده از شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان در شهرستان همدان
ذبيح الله فصيحي 2022اشريشيا كلي يك باكتري است كه بيماري ورم پستان را در گاوهاي شيري ايجاد نموده و باعث كاهش توليد شير، تغيير در تركيب و كيفيت شير و حتي مرگ گاوهاي شيري را سبب ميشود. عوامل متعددي از جمله اشريشيا كلي در ايجاد بيماري ورم پستان نقش داشته، و در 80 درصد موارد ورم پستان كليفرمي يافت ميشود. اعتقاد بر اين است كه تشكيل بيوفيلم در بسياري از بيماريها از جمله در ورم پستان نقش داشته و تشكيل بيوفيلم مي تواند شرايط مناسبي را براي ماندگاري باكتري در اين محل فراهم نمايد. بيوفيلم اجتماع باكتريايي است كه در آن باكتريها به يك سطح زنده يا غير زنده اتصال داشته و در يك ماتريكس خارج سلولي محصور شده اند. بيوفيلم يك خاصيت مهم براي حدت و بيماريزايي اشريشيا كلي است كه در پاسخ به سيگنال هاي مختلف محيطي تشكيل شده و ژنهاي زيادي از جمله ژن csgD، pgaC و ariR در تشكيل آن نقش دارد. به همين دليل مطالعه حاضر با هدف بررسي فنوتيپي توانايي تشكيل بيوفيلم در جدايههاي بدست آمده از نمونههاي شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان باليني و همچنين جستجوي مولكولي ژنهاي مذكور در آنها انجام شد. نتايج بررسي فنوتيپي توانايي تشكيل بيوفيلم با روش ميكروتيتر پليت در اين تحقيق نشان داد كه از 62 جدايه مورد مطالعه، 27 جدايه (54/43%) توانايي تشكيل بيوفيلم را داشت و 35 جدايه (45/56%) توانايي تشكيل بيوفيلم را نداشت، از 27 جدايه تشكيل دهنده بيوفيلم، 4 جدايه (45/6%) تشكيل دهنده بيوفيلم قوي، 19 جدايه (65/30%) تشكيل دهنده بيوفيلم متوسط، 4 جدايه (45/6%) تشكيل دهنده بيوفيلم ضعيف بودند، و رابطه آماري معنيدار بين جدايههاي تشكيل دهنده و عدم تشكيل بيوفيلم مشاهده نشد (374/0=P). همچنين نتايج آزمون Multiplex PCR نشان داد كه ژن ariR در 61 جدايه (38/98%)، ژن csgD در 62 جدايه (100%)، ژن pgaC در 58 جدايه (54/93%) حضور داشته، و در 57 جدايه (94/91%)، حضور همزمان هرسه ژن مشاهده شد، و رابطه آماري معنيدار بين نتايج فنوتيپي تشكيل بيوفيلم با نتايج ژنوتيپي وجود نداشت (123/0=P). بنابراين به نظر ميرسد اگرچه حضور اين ژنها در تشكيل بيوفيلم نقش موثري دارد، ولي احتمالا حضور ساير ژنها نيز جهت كسب توانايي تشكيل بيوفيلم در جدايهها نقش بسزايي دارد.
Thesis summary
-
بررسي حضور ژن هاي حدتaerA ،ahyB و lip در آئروموناس هيدروفيلاهاي جدا شده از كپور ماهيان مشكوك به سپتي سمي هموراژيك در استخر هاي پرورش ماهي گرم آبي استان گيلان
آرش منوچهري تبار 2022عفونت هاي باكتريايي يكي از عوامل اصلي مرگ و مير ماهيان پرورشي از جمله ماهي كپور مي باشد. آئروموناس هيدروفيلا يكي از پاتوژن هاي فرصت طلب ساكن آب هاي شيرين و دستگاه گوارش ماهيان سالم است و موجب سپتي سمي همراه با خونريزي هاي جلدي و احشايي، تورم روده و مرگ مي شود. وجود فاكتورهاي حدت متعدد در آئروموناس هيدروفيلا موجب شدت و قدرت بيماري زايي اين باكتري شده است. هدف از اين مطالعه بررسي فراواني ژن هاي حدت ليپاز، الاستاز و آئروليزين در جدايه هاي آئروموناس هيدروفيلاي جدا شده از كپور ماهيان مشكوك به سپتي سمي هموراژيك در استخرهاي پرورش ماهي گرم آبي استان گيلان بود. جامعه هدف در اين مطالعه توصيفي تحقيقي، 42 جدايه آئروموناس بود كه قبلاً با استفاده از روش هاي بيوشيميايي و مولكولي به عنوان گونه آئروموناس هيدروفيلا تأييد شده بود. در مطالعه حاضر فراواني ژن هاي حدت ليپاز (lip)، الاستاز (ahyB) و آئروليزين (aerA) با استفاده از روش Multiplex PCR بررسي شد و نتايج به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماري SPSS با استفاده از روش مربع كاي مورد آناليز قرار گرفت. نتايج نشان داد كه ژن lip با 90 درصد (38 جدايه) بيشترين فراواني را به خود اختصاص داد و ژن هاي aerA و ahyB به ترتيب با 88 درصد (37 جدايه) و 5/78 درصد (33 جدايه) در رتبه هاي بعدي جاي گرفتند. همچنين از نظر پروفايل حدت ژني، 5 پروفايل شناسايي شد كه پروفايل aerA+, ahyB+,lip+ با 5/66 درصد (28) بيشترين فراواني را داشت. ازاين رو با توجه به بالا بودن ميزان حضور ژن هاي حدت و وجود چند ژن حدت به صورت هم زمان در يك سويه، قدرت بيماري زايي جدايه هاي مورد مطالعه ممكن است نسبت به ساير سوشها بالاتر باشد. لذا با توجه به مشترك بودن اين بيماري با انسان و احتمال انتقال چنين سويه هايي به انسان، رعايت موازين بهداشتي در جلوگيري از انتقال و انتشار آن لازم و ضروري است.
Thesis summary
-
جستجوي مولكولي بارتونلا در گربه و سگ و ناقلين بندپا در شهرستانهاي همدان و كرمانشاه
زهرا شمشيري 2021گونه هاي جنس بارتونلا باكتريهاي بيماريزاي كم تر شناخته شده اي هستند كه طيف وسيعي از حيوانات اهلي، وحشي و همچنين انسانها را آلوده ميكنند. در حال حاضر بيماري زايي حداقل 17 از 40 گونه/زيرگونه از اين باكتري ها در انسان و حيوانات شناخته شده است. اما علي رغم اينكه عفونت هاي بارتونلايي از عوامل بيماريزاي مشترك بين انسان و دام ميباشند، اطلاعات محدودي در مورد ميزان فراواني و انواع گونههاي آلوده كنندهي سگها و گربهها در ايران وجود دارد. اين مطالعه با هدف شناسايي مولكولي گونههاي مختلف بارتونلا در سگها و گربهها و ناقلهاي بندپاي آن ها در شهرستانهاي همدان وكرمانشاه انجام گرفت. DNA ژنوميك خون 100 قلاده سگ شامل سگهاي خانگي، خياباني و پناهگاهي شهرستانهاي همدان (45 قلاده سگ) و كرمانشاه (55 قلاده سگ) و نيز 87 قلاده گربه شهرستانهاي همدان (26 قلاده گربه) و كرمانشاه (61 قلاده گربه) از هر دو جنس ماده و نر استخراج شد. همچنين DNA ژنوميك 25 كك كتنوسفاليدس كنيس، 6 كك پولكس ايريتانس و 12 كنه ريپيسفالوس سنگويينئوس كه از 9 سگ آلوده جمع آوري شده بود استخراج شد. نمونه ها با استفاده از PCR معمولي جهت شناسايي قطعاتي از ژن هاي ITS، rpoB و gltA اختصاصي جنس بارتونلا بررسي شدند. درنهايت توالي نوكلئوتيدهاي نمونه هاي مثبت مورد آناليز فيلوژنتيكي قرار گرفتند. از 100 قلاده سگ بررسي شده تعداد 14 قلاده سگ (10 قلاده از همدان برابر 2/22 درصد جمعيت مورد مطالعه و 4 قلاده از كرمانشاه برابر 2/7 درصد) و از 87 قلاده گربه ي بررسي شده تعداد 9 قلاده گربه (1 قلاده از همدان برابر 84/3 درصد و 8 قلاده از كرمانشاه برابر 11/13 درصد) آلوده به گونههاي بارتونلا گزارش شدند. نتايج توالييابي نشانگر آلودگي به بارتونلا وينسونياي تحتگونه برخوفياي و كانديداتوس بارتونلا مريوكسياي در سگها و آلودگي به بارتونلا هنسله و بارتونلا كلاريژيه در گربههاي هر دو منطقه بود. هيچيك از نمونههاي كك آلوده تشخيص داده نشدند اما يك كنه ريپيسفالوس سنگويينئوس از يك سگ كه فاقد آلودگي در خون خود بود واجد DNA بارتونلا تشخيص داده شد. نتايج مطالعه ي حاضر نشان داد كه سگها و گربههاي همدان و كرمانشاه آلوده به گونههاي مختلف زئونوتيك بارتونلا هستند كه اهميت اين بيماري را در منطقه مشخص ميكند. كنترل موثر انگلهاي خارجي، معاينه منظم سگها و گر
Thesis summary
-
بررسي ملكولي حضور ژنهاي ARIr، csgD و pgaC دخيل در تشكيل بيوفيلم در اشريشيا كليهاي بيماريزاي پرندگان جداشده از جوجههاي گوشتي مشكوك به كلي باسيلوز در مرغداري هاي استان همدان
خالد نيازي 2021هر نوع عفونت موضعي يا سيستميكي كه به صورت كامل يا جزئي توسط اشريشيا كلي پاتوژنيك پرندگان ايجاد شود، اشاره به كلي باسيلوز دارد كه اين سندروم شامل كليسپتي سمي، كلي گرانولوما، التهاب كيسه هاي هوايي، سندرم سر متورم، التهاب صفاق، التهاب مجراي تخمبر، التهاب مايع مفصلي، عفونت كيسه زرده، و التهاب روده مي باشد. بيشتر اشريشيا كليهاي پاتوژنيك پرندگان از نوع اشريشياكلي بيماريزاي خارج روده اي محسوب مي شوند. بيماري از طريق آب و غذاي آلوده به مدفوع و ترشحات پرندگان بيمار منتـقل مي شود. عوامل و مكانيسم هاي مختلف در حدت و پاتوژنز اشريشيا كلي پاتوژنيك پرندگان در ايجاد كلي باسيلوز طيور نقش دارند كه عبارتند از: كپسول، آندوتوكسين، ساختارهاي مسؤل كلونيزه شدن باكتري، چسبنده ها، اينتيمين، پروتئين ها، سيستم هاي جذب آهن، سموم و توانايي تشكيل بيوفيلم. بيوفيلم جمعيتي از ميكروارگانيسم هاي متصل به يك سطح هستند كه سلول هاي موجود در بيوفيلم داراي توانايي بيشتر انتقال ژن هاي حدت و مقاومت بيشتر در برابر عوامل ضد ميكروبي هستند. در اين مطالعه ميزان فراواني حضور سه ژن دخيل درتشكيل بيوفيلم شامل: ژنهاي pga كه براي تشكيل بهينه بيوفيلم تحت شرايط مختلف رشد باكتري ضروري هستند، ژن csg كد كنندهي كورلي فيمبريا كه امكان اتصال باكتري به سطوح غير جاندار را از طريق افزايش برهمكنش سلول به سطح فراهم ميكند و همچنين مسئول ارتباط سلول به سلول مي باشد و ژن ariR كه در تشكيل، رشد، و ثبات بيوفيلم نقش دارد با استفاده از روش Multiplex PCR بررسي شد. نتايج اين مطالعه نشان داد كه از 100 ايزوله اشريشيا كلي جدا شده از جوجه هاي گوشتي مشكوك به بيماري كلي باسيلوز، 77 ايزوله دراي ژن pgaC، 95 ايزوله داراي ژن csgD و 92 ايزوله داراي ژن AriR هستند. با توجه به فراواني بالاي حضور اين ژنها در اشريشا كليهاي بيماريزاي پرندگان و همچنين نقش مهم اين ژنها در تشكيل بيوفيلم احتمالا ژنهاي مذكور در افزايش قدرت بيماريزايي اين سويهها نقش مهمي را ايفا ميكنند.
Thesis summary
-
بررسي حضور تعدادي از ژن هاي حدت ( stx1، stx2، iss و sitA sitA,stx1,stx2 ,iss) در اشريشيا كلي هاي جدا شده از شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان در گاوداري هاي صنعتي شهرستان همدان
بهزاد رادمهر 2020چكيده: بيماري ورم پستان كه عبارت است از التهاب بافت پستاني به دلايل مختلفي از جمله باكتري ها ايجاد مي شود. باكتري اشريشيا كلي پاتوژن محيطي غالب است و به طور معمول در پستان گاو تشكيل كلني داده و بعنوان يك عامل خطر درايجاد ورم پستان محسوب مي شود. در اشريشيا كلي بيماري زا تعدادي ژن كد كننده فاكتور هاي حدت مانند stx1، stx2، iss و sitA وجود دارد، كه در بيماري زايي باكتري نقش مهمي دارند. هدف از انجام اين مطالعه بررسي حضور ژن هاي حدت stx1، stx2، iss و sitA در اشريشيا -كلي هاي جدا شده از شير گاوهاي مبتلا به ورم پستان در گاوداري هاي صنعتي شهرستان همدان بود. روش كار: در اين مطالعه 67 نمونه اشريشيا كلي كه توسط تست مولكولي واكنش زنجيره پليمراز با جستجوي ژن phoA مورد تاييد هويت قرار گرفتند، با استفاده از تكنيك MultiPlex PCR PCR حضور ژن هاي حدت stx1، stx2، iss و sitA مورد بررسي قرار گرفت. نتايج: از 67 جدايه، 29 جدايه (28/43%) داراي ژن sitA،23 جدايه (32/34%) داراي ژن iss، 4 جدايه (97/5%) داراي ژن stx2 و يك جدايه (49/1%) داراي ژن stx1 بودند. از 67 جدايه مورد آزمايش تعداد 17 جدايه (37/25%) فقط داراي يك ژن بودند، كه 11 جدايه (91/17%) فقط ژنsitA ، 5 جدايه (95/8%) داراي ژن iss و يك جدايه (49/1%) داراي ژن stx2 بودند. تعداد 15 جدايه (38/22%) داراي دو ژن iss و sitA با هم بود. تعداد 2 جدايه (98/2%) داراي سه ژن stx2، iss و sitA با هم بودند و تعداد يك جدايه (49/1%) داراي چهار ژن stx1، stx2، iss و sitAبا هم بودند. نتيجه گيري نهايي: نتايج اين بررسي نشان داد كه دو ژن حدت iss و sitA بيشترين فراواني در جدايه ها نسبت به دو ژن حدت stx1 و stx2 داشت لذا اين دو ژن حدت بترتيب در مقاومت نسبت به سرم و فراهم كردن آهن براي باكتري اشريشيا كلي نقش اصلي را دارند و باعث ايجاد ورم پستان كه منجر به تحميل خسارت اقتصادي به صنعت شير مي گردد.
Thesis summary
-
بررسي حضور ژنهاي عامل حدت (fimC، iutA، hlyA و cvaA/B) در اشريشيا كلي هاي جدا شده ازگاوهاي مبتلا به ورم پستان
سعيد احمدلو 2020ورم پستان در گاو، يك معضل محسوب مي شود. عوامل ورم پستان واگير دار و محيطي مي باشد كه اشريشيا كلي جزء عوامل محيطي مي باشد. باكتر ي اشريشيا كلي داراي عوامل حدت بسياري مي باشد. اين مطالعه با هدف بررسي حضور ژن هاي عامل حدت fimC، iutA، hlyA و cvaA/B در اشريشيا كلي مولد ورم پستان انجام شده است. در اين مطالعه تعداد 67 جدايه باكتري اشريشيا كلي از گاوهاي مبتلا به ورم پستان پس از تأييد مولكولي هويت جدايه ها با آزمايش PCR براي جستجوي حضور ژن phoA ، جهت بررسي حضور ژن هاي حدت fimC، iutA، hlyA و cvaA/B با روش MultiplexPCR مورد ارزيابي قرار گرفت. كه67 جدايه (100 %) داراي ژن fimC، 16 جدايه (8/23 %) داراي ژن hlyA، 11 جدايه (42/16 %) داراي ژن cvaA/B و 11جدايه (42/16 %) داراي ژن iutA بودند. از 67 جدايه مورد آزمايش تعداد 40 جدايه ( 7/59 %) فقط داراي يك ژنfimC بودند. تعداد 18 جدايه (8/26 %) فقط داراي دو ژن با هم، تعداد 7 جدايه ( 4/10 %) داراي سه ژن با هم و تعداد 2 جدايه (9/2 %) داراي چهار ژن توأم بودند. تمام جدايه ها داراي ژن fimC بودند كه نشان دهنده حضور موثر فيمبريه نوع 1 در حدت اشريشيا كلي مي باشد. ارتباط معني داري در حضور توأم ژنها به دست نيامد. نتيجه گيري: چنين به نظر مي رسد كه تنها سويه هاي ويژه اي از اشريشيا كلي بطور ذاتي داراي فاكتور حدت مي باشند. فاكتورهاي حدت، اشريشيا كلي را قادر مي سازد تا بيماري ايجاد كند. بيماري ورم پستان كه آنها ايجاد مي كنند، خارج روده اي مي باشد و منجر به اين فرضيه مي شود كه فاكتورهاي حدت منجر به ماندگاري اشريشيا كلي در محيط خارج روده اي مي گردد.
Thesis summary
-
بررسي فنوتيپي و ژنوتيپي الگوي مقاومت آنتي بيوتيكي در آئروموناس هيدروفيلا هاي جدا شده از كپور ماهيان مشكوك به سپتي سمي هموراژيك در استخرهاي پرورش ماهيان گرم آبي استان گيلان
مهدي نوري كلورزي 2020داروهاي ضد ميكروبي از جمله معروفترين داروها هستند كه در صورت استفاده درست از آنها نجات بخش خواهند بود و استفاده نادرست و نابجا، باعث افزايش هزينه، ايجاد عوارض و بروز مقاومت دارويي ميگردد. مقاومت باكتريايي زماني ايجاد ميشود كه تجويز يك آنتيبيوتيك خاص با دوز معمول در بدن يا در محيط كشت قادر به از بين بردن يا مهار رشد يك سويه باكتريايي نباشد. اين موضوع از جنبه عدم موفقيت در درمان بيماريهاي عفوني و از نظر مسائل اقتصادي بسيار اهميت دارد. عفونت هاي ناشي از آئروموناس هيدروفيلا باعث تلفات سنگين در مزارع پرورش ماهي شده و خسارات اقتصادي شديدي را به صنعت آبزي پروري وارد كرده است. كنترل عفونت ناشي از آئروموناس هيدروفيلا منوط به كنترل عوامل استرس زا مي باشد. در صورت شيوع بيماري بعلت عدم امكان تعيين عوامل استرس زا و يا عوامل عفونت زاي اوليه بايستي اقدام به درمان خوراكي آنتي بيوتيك ها نمود. مقاومت باكتريهاي مولد سپتيسمي هموراژيك به آنتيبيوتيكهاي معمول باعث عدم درمان كپور ماهيان مبتلا و گسترش بيماري در استخر هاي پرورش شده و نياز به استفاده از آنتي بيوتيك هاي ديگر را به دنبال دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسي فنوتيپي و ژنوتيپي الگوي مقاومت آنتي بيوتيكي بر روي42 سويه آئروموناس هيدروفيلا كه در مطالعه قبلي از نمونههاي كپور ماهيان مشكوك به سپتي سمي هموراژيك از استخر هاي پرورش ماهيان گرم آبي استان گيلان جدا سازي شده و هويت آنها از نظر فتوتيپي و ژنوتيپي تاييد شده بود، صورت گرفت. ابتدا در مطالعه فتوتيپي به بررسي مقاومت آنتي بيوتيكي به روش انتشار ديسك پرداخته و سپس حضور ژنهاي مقاومت (dfrA1-like، tetA ، sul1، blaTEM و qnrA) با استفاده از تكنيك PCR بررسي شد. در بررسي فنوتيپي الگوي مقاومت آنتي بيوتيكي بيشترين مقاومت در بين جدايه هاي مورد بررسي، مربوط به آنتي بيوتيك هاي كليندامايسين (100 درصد)، اكسي تتراسايكلين (23/95 درصد)، اگزالينيك اسيد (9/88 درصد)، آمپي سيلين (95/80 درصد)، پني سيلين (57/78 درصد)، تتراسايكلين (19/76 درصد) ،كلرامفنيكل (8/73 درصد) و كمترين مقاومت در بين جدايه ها مربوط به آنتي بيوتيك هاي سولتريم (4/19درصد)، آموكسي سيلين و سيپروفلوكساسين(66/16درصد) مشاهده گرديد. بر اساس نتايج الكتروفورز محصولاتPCR ، از تعداد42 ايزوله آئروموناس هيدروفيلايجدا شده ، تعداد 17 جدايه (47/40درص
Thesis summary
-
جداسازي وشناساييآئروموناس هيدروفيلادركپورماهيان مشكوك به سپتي سمي هموراژيك دراستخرهاي پرورش ماهي گرم آبي استان گيلان
جواد طلوعي گيلاني 2020به دنبال رشد و گسترش سريع آبزي پروري در كشور بروز برخي مشكلات منجر به ايجاد خسارت به اين صنعت گرديده است. برآورد مي شود سالانه 10 درصد توليدات آبزيان در كشور به صورت مستقيم در اثر بيماري ها از بين رفته و خسارات بيشتري نيز به صورت غيرمستقيم مانند كاهش توليد، كاهش وزن و كاهش بازدهي غذايي وارد مي شود. الگوي تلفات، علائم درمانگاهي و كالبدگشايي و نيز آزمايش هاي باكتري شناسي نمونه هاي بدست آمده از تلفات اين مزارع حضور گونه هاي آئروموناس هاي متحرك را تأييد كرده است. آئروموناسها از عوامل باكتريايي هستند كه به صورت بسيار پنهان خسارتهاي گسترده اي را به مزارع پرورش ماهي وارد مي نمايند. آئروموناس هيدروفيلا عامل اصلي سپتي سمي هموراژيك در ماهيان آب شيرين از قبيل كپور ماهيان، مار ماهي، شير ماهي، گربه ماهي كانالي، تيلاپيا و آيو مي باشد. اگر چه اين باكتري معمولا پاتوژن ثانويه است، اما در مواقعي نيز به صورت اوليه عامل مرگ و مير زيادي در مزارع پرورش ماهي ميباشد و به عنوان يكي از عوامل مهم بيماريزا در ماهيان گرمابي مطرح است. آئروموناس هيدروفيلا يك باكتري هتروتروف، گرم منفي، ميلهاي شكل و متحرك است كه به وسيله يك تاژك قطبي حركت ميكند و به طور عمده در مناطقي با آب و هواي گرم يافت مي شود . در اين مطالعه، 100 نمونه كپورماهي از مناطق مختلف استان گيلان جمعآوري گرديد و جهت انجام تست هاي تكميلي به آزمايشگاه انتقال يافت. تعداد 85 مورد از كليه ماهي و 15 مورد از پوست و زخمهاي پوستي نمونه برداري صورت پذيرفت. پس از انجام تستهاي بيوشيميايي 51 نمونه آئروموناس هيدروفيلا تشخيص داده شد و سپس تاييد نهاييآئروموناس هيدروفيلا با استفاده از پرايمرهاي اختصاصي و با رديابي قطعهي ژني 16s rRNA rDNA با آزمون PCR انجام شد كه پس از انجام آزمون PCR تعداد 42 جدايه آئروموناس هيدروفيلا تشخيص داده شد. نتايج مطالعه حاضر نشان داد كه از نظر تست هاي بيوشيميايي 51% نمونه ها و با استفاده از روش مولكولي 42% نمونه ها آئروموناس هيدروفيلا بودهاند. بنابراين با توجه به وقوع موارد متعدد باليني بيماري در سال هاي اخير در كشور و مشاهده تلفات سنگين حاصل از بيماري در استخرهاي پرورش كپور ماهيان در فصول گرم سال و نيز با توجه به عدم امكان كنترل عفونت هاي آئروموناسي به دليل وابستگي آن به فاكتورهاي دخيل در وقوع بيماري و عدم امكان در
Thesis summary
-
ﺑﺮرﺳﯽ اﻟﮕﻮي ﻣﻘﺎوﻣﺖ آﻧﺘﯽ ﺑﯿﻮﺗﯿﮑﯽ در اﺷﺮﯾﺸﯿﺎﮐﻠﯽ ﻫﺎي ﺟﺪا ﺷﺪه از ﺟﻮﺟﻪ ﻫﺎي ﮔﻮﺷﺘﯽ ﻣﺸﮑﻮك ﺑﻪ ﮐﻠﯽﺑﺎﺳﯿﻠﻮز در ﻣﺮﻏﺪاري ﻫﺎي ﮔﻮﺷﺘﯽ اﺳﺘﺎن ﻫﻤﺪان
مصطفي محمدميرزايي 2020باكتري اشريشيا كلي جزء فلور طبيعي دستگاه گوارش انسان، پستانداران و پرندگان است كه عموماً بعنوان يك بيماري زاي فرصت طلب محسوب مي شود و حدود 15 درصد از جمعيت اين باكتري را سويه هاي بيماري زا براي پرندگان تشكيل مي دهند. هدف از انجام اين مطالعه بررسي الگوي مقاومت آنتي بيوتيكي در اشريشيا كلي هاي جدا شده از جوجه-هاي گوشتي مشكوك به كلي باسيلوز در مرغداري هاي گوشتي استان همدان بود. در مطالعه حاضر تعداد 100 نمونه از اشريشيا كلي هاي جدا شده از طيور مشكوك به كلي باسيلوز در مرغداري هاي استان همدان كه در مطالعه قبلي جداسازي، شناسايي، تاييد هويت و نگهداري شده بود مورد بررسي قرار گرفتند. در مطالعه فنتوتيپي به بررسي مقاومت آنتي بيوتيكي به روش انتشار ديسك پرداخته و سپس در بررسي ژنوتيپي با استخراج DNA از نمونه ها و انجام تكنيك PCR حضور 5 ژن مقاومت آنتي بيوتيكي شامل: tetA، qnrA،sul1، blaTEM و dfrA1like در ايزوله ها مورد بررسي قرار گرفت. نتايج اين مطالعه نشان داد بيشترين مقاومت آنتيبيوتيكي با استفاده از روش انتشار ديسك به ترتيب نسبت به آنتي بيوتيك هاي پني سيلين(89%)، فلومكوئين(86%)، تتراسايكلين(85%)، انروفلوكساسين(82%)، كوتريماكسازول(74%)، سولتريم(71%)، كلرامفنيكل(68%) و سيپروفلوكساسين(64%) مشاهده شد. .در بررسي ملكولي ميزان حضور ژن هاي مقاومت tetA، sul1، dfrA1like و blaTEM به ترتيب 6268%، 63%، 51% و 30% گزارش شد. . نتايج اين مطالعه نشان داد كه مقاومت نسبت به اكثر آنتي بيوتيك هاي رايج در صنعت طيور ايران گسترده و بالا مي باشد كه لزوم اجراي طرح پايش ملي براي تعيين مقاومت ضدميكروبي ضروري به نظر مي رسد. همچنين با بررسي تنوع و فراواني الگوي مقاومت دارويي جدايه هاي يك منطقه مي توان درخصوص انتخاب آنتي بيوتيك هاي مناسب و موثر براي درمان كلي باسيلوز اطلاعات دقيقي بدست آورد تا از گسترش ژن هاي مقاومت و در نتيجه افزايش مقاومت آنتي بيويتكي در باكتري ها جلوگيري نمود.
Thesis summary
-
تعيين گروههاي فيلوژنيك اشريشيا كلي بيماريزاي پرندگان
( APEC Avian Pathogen Escherichia coli) جدا شده از جوجههاي گوشتي مشكوك به بيماري كليباسيلوز در مرغداريهاي صنعتي استان همدان
سارا جودري 2020كليباسيلوز به هر گونه عفونت موضعي يا سيتميك ناشي از اشريشيا كلي اطلاق ميشود كه معمولا به عنوان بيماري ثانويه زمانيكه سيستم دفاعي ميزبان ضعيف است اتفاق ميافتد.سندرمهاي ناشي از كليباسيلوزشامل: كليگرانولوما، التهاب صفاق، التهاب مجاري تخم، عفونت كيسه زرده والتهاب روده ميباشد. اشريشيا كلي باكتري گرم منفي است كه به عنوان عامل اصلي كليباسيلوز شناخته ميشود. به علاوه ، اين باكتري يكي از عوامل اصلي بيماريهاي انساني نيز ميباشد. اشريشيا كلي داراي 7گروه فيلوژنيك است كه شامل: گروه A، B1، B2،C، D، E وFميباشد. فيلوتايپينگ اشريشيا كلي يك روش مناسب براي ارزيابي نوع پراكندگي گروههاي فيلوژنيك در مناطق مختلف است. اين مطالعه به منظور تعيين گروههاي فيلوژنيك اشريشيا كلي جدا شده از جوجههاي گوشتي مشكوك به كليباسيلوز در مرغداريهاي استان همدان انجام شده است.در اين مطالعه گروههاي فيلوژنيك 100 ايزوله اشريشيا كليجدا شده از جوجههاي گوشتي مشكوك كلي باسيلوز و 100 ايزوله جدا شده از جوجههاي سالم با استفاده از روش Quadriuplex PCR تعيين گرديد. در بين 100 اشريشيا كلي جدا شده از جوجههاي سالم،49%، 27%، 5%، 3%، 5%، 1%، 6%، 1%، 3% به ترتيب در گروههاي فيلوژنتيكيU، E، D، C، A، Clade I، B1،B2، F و در بين 100 اشريشيا كلي جوجههاي مشكوك به كلي باسيلوز،20%، 18%، 19%، 3%، 3%، 11%، 10%، 8%، 8% به ترتيب در گروههاي فيلوژنيكU، D، E، C، A، Clade I، B1، B2 و F قرار گرفتند.نتايج نشان ميدهد كه اكثر جدايههاي اشريشيا كليمتعلق جوجههاي مشكوك به كلي باسيلوز در استان همدان، در گروه فيلوژنيك Uواشريشيا كليهاي جدا شده از جوجههاي سالم نيز در گروه فيلوژنيك Uقرار گرفتند.
Thesis summary
-
بررسي وجود فاكتورهاي حدت fimC و cvaA/B در اشريشيا كلي هاي پاتوژنيك جدا شده از جوجه هاي گوشتي مشكوك به كليباسيلوز
فرنگيس نرگسي 2019كليباسيلوز پرندگان يك بيماري است كه ميتواند با ساير بيماريهاي خارج روده اي همراه باشد. عامل اصلي بيماري اشريشيا كلي هاي پاتوژنيك پرندگان (APEC) مي باشد. بيماريزاييAPEC در ارتباط با سروگروپ ها و فاكتورهاي حدتي است كه به وسيله ژن هاي حدت مربوطه كد مي شوند. در ميان اين ژنهاي حدت، ژن fimC نقش مهمي در بيوسنتز فيمبريه نوع يك دارد كه در چسبندگي باكتري نقش دارد. اكثر سويه هاي APEC داراي پلاسميدكليسين هستند كه به وسيله ي ژن cvaA/B كد گذاري مي شوند. يكي ديگر از ژن هاي حدت، ژن iutA است، كه آئروباكتين (نوعي سيدروفور) است. هدف از اين مطالعه شناسايي ژن هاي حدت fimC، cvaA/B و iutA در اشريشيا كلي هاي پاتوژنيك جدا شده از جوجه هاي گوشتي مشكوك به كليباسيلوز با استفاده از روش MultiPlex PCR بود. در اين مطالعه 100 سويه باكتري اشريشيا كلي جدا شده از كلواك جوجه هاي گوشتي سالم و 100 سويه جدا شده از چهار بافت كيسه هوايي، كبد، كلواك و ترشحات ناي جوجه هاي گوشتي مشكوك به كليباسيلوز براي بررسي ژن هاي حدت مورد بررسي قرار گرفت. نتايج MultiPlex PCR نشان داد كه از تعداد 100 اشريشيا كلي جدا شده از جوجههاي سالم بررسي شده 24 جدايه هرسه ژن حدت، 54 جدايه دو ژن حدت iutA و fimC و 2 جدايه دو ژن حدت fimC و cvaA/B و 1 جدايه دو ژن حدت cvaA/B و iutA و 15 جدايه فقط ژن حدت fimC و 4 جدايه هيچ كدام از ژن هاي حدت را نداشتند. در بين اشريشياكليهاي جدا شده از جوجههاي سالم بيشترين فراواني مربوط به ژن fimC (95جدايه) و كمترين فراواني مربوط به ژن cvaA/B (22 جدايه ) بود. از100 اشريشيا كلي جدا شده از جوجههاي مشكوك به كليباسيلوز 44 جدايه هر سه ژن حدت، 40 جدايه دو ژن حدت iutA و fimC و 9 جدايه دو ژن حدت iutA وcvaA/B و4 جدايه فقط يك ژن حدت iutA و 3 جدايه فقط يك ژن حدت fimC را داشتند. بيشترين تعداد ژنهاي حدت در اين جدايهها مربوط به ژن iutA )97%( و كمترين فراواني مربوط به ژن cvaA/B )52% ) بود. براساس نتايج آماري بدست آمده و با استفاده از نرم افزار SPSS وآزمون مربع كاي بين ميزان حضور ژن iutA در اشريشيا كليهاي جدا شده از جوجههاي گوشتي مشكوك به كليباسيلوز و اشريشيا كليهاي جدا شده از جوجههاي سالم تفاوت معنيدار آماري وجود داشت (000216/0P=) و ژن iutA به طور معنيداري در اشريشيا كليهاي جدا شده از جوجههاي گوش
Thesis summary
-
بررسي تعدادي از عوامل حدت در باكتري اشريشياكلي جداشده از جوجههاي گوشتي مشكوك به كلي باسيلوز در مرغداريهاي صنعتي استان همدان
سجاد ورمزيارنجفي 2019عفونتهايباكترياييهمچنانيكيازمهمترين مشكلاتگلههايطيوربهشمارميروند. از جملهعوامل مهم عفونتهايباكترياييدرطيور، باكترياشريشيا كليازخانوادهانتروباكترياسه ميباشد. در پرندگان حدود 10-15 درصد از جمعيت اشريشياكلي داراي قدرت بيماريزايي بوده (Avian pathoghenic Esherichiacoli) كه اغلب بدنبال آسيب سيستم ايمني و يا تضعيف سد دفاعي پرندگان اهلي، باعث ايجاد عفونتهاي سيستميك يا مزمن ميشود. كليباسيلوز طيور يكي از بيماريهاي عفوني پرندگان است كه باكتري اشريشيا كلي عامل بيماريزاي اوليه يا ثانوي آن است. هدف از انجام اين مطالعه جداسازي و شناسايي اشريشيا كلي در جوجههاي گوشتي مبتلا به كليباسيلوز در مرغداريهاي استان همدان و بررسي ژنهاي حدت در اين جدايهها بود. روش كار: در اين مطالعه از 120 نمونه لاشه مشكوك به بيماري كليباسيلوز از قسمتهاي كبد، كيسههوايي، ترشحات ناي و كلوآك نمونهگيري انجام شد و نمونهها پس از كشت بر روي محيط مككانكي و انجام آزمونهاي بيوشيميايي تاييد و دردماي С ْ20- نگهداري شدند. در ادامه با انجام آزمون PCR و با استفاده از ژن اختصاصي phoA ايزولههاي مشكوك به اشريشيا كلي مورد تاييد نهايي قرار گرفتند همچنين با استفاده از تكنيك MultiPlex PCR حضور ژنهاي حدت issوsitA در ايزولهها بررسي گرديد. ژن iss پروتئين iss را بيان ميكند و در مقاومت به سرم نقش دارد و ژن sitAبه عنوان انتقال دهنده اي است كه به ATP متصل مي شود كه ميتواند مواد را در خلاف يا جهت شيب غلظت حمل كند، اين پروتئين حالت آبگريز دارد. نتايج: از 120 نمونه لاشه طيور مشكوك به بيماري كليباسيلوز، 248 جدايه باكتري اشريشيا كلي جداسازي و شناسايي گرديد كه از قسمت كلوآك 68 جدايه، از كبد 63 جدايه، از ترشحات ناي 57 جدايه و از كيسه هوايي 60 جدايه شناسايي گرديدند. همچنين از اين 248 جدايه 100 نمونه انتخاب شده وحضور ژنهاي حدت iss و sitA مورد بررسي قرار گرفت كه از 25 جدايه كبد 20 جدايه (80%) داراي ژن sitA و 18 جدايه (72%) داراي ژن iss و 4 جدايه (16%) فاقد ژن حدت بود، از 27 جدايه كلوآك 25 جدايه (57/92%) داراي ژن sitA و 26 جدايه (29/96%) داراي ژن iss و يك جدايه (7/3%) فاقد ژن حدت بود، از 24 جدايه ترشحات ناي 22 جدايه (66/91%) داراي ژن sitA و 22 جدايه (66/91%) داراي ژن iss و 2 جدايه (33/8%) فاقد ژن حدت بود، همچنين از 24
Thesis summary
-
شناسايي عفونت هاي روده اي سالمونلايي در گاوداري هاي صنعتي شهرستان همدان در سال 1395
مريم نجفي اصل 2018اسهال گوساله ها مشكل مهمي است كه موجب تحميل هزينه هاي درمان، كاهش توليدات دامي و خسارات اقتصادي فراوان مي شود. باكتري هاي جنس سالمونلا، يكي از عوامل شايع و مهم ايجاد اسهال در گوساله ها مي-باشند. مطالعه حاضر با هدف شناسايي باكتري هاي جنس سالمونلا در نمونه-هاي مدفوعي گوساله هاي زير يك ماه در گاوداري هاي صنعتي شهرستان همدان انجام شد. جدايه هاي سالمونلا ابتدا بر اساس خصوصيات كشت و تست-هاي بيوشيميايي شامل كشت بر روي محيط هايXLD ، سيمون سيترات آگار، TSI وSIM مورد تشخيص قرار گرفتند. سپس هويت جدايه ها با استفاده از آزمون زنجيره اي پلي مراز (PCR) و با بررسي حضور ژن invA مورد تاييد قرار گرفت. بر اساس نتايج بدست آمده، از تعداد 120 نمونه مدفوع جمع آوري شده از 8 گاوداري صنعتي طي نمونه گيري در فصل هاي بهار، تابستان، پاييز و زمستان سال هاي 1395-1396، مجموعاً 22 جدايه به عنوان باكتري هاي جنس سالمونلا شناسايي شدند. نتايج آزمون حساسيت آنتي بيوتيكي اين جدايه ها نشان داد كه تمامي آنها (100 درصد) نسبت به تعدادي از آنتي بيوتيك هاي از جمله جنتامايسين، آموكسي سيلين-كلاولانيك اسيد، كانامايسين و سيپروفلوكساسين حساس بودند، در حاليكه تمامي جدايه ها (100 درصد) نسبت به آنتي بيوتيك هايي همچون كوليستين و تتراسايكلين مقاوم بودند كه با توجه به امكان انتقال ژن هاي مقاومت آنتي بيوتيكي به ساير باكتري ها، اين مساله مي تواند از نظر بهداشت عمومي حائز اهميت باشد. نتايج مطالعه حاضر بيانگر شيوع نسبتا بالاي آلودگي سالمونلايي (33/18 درصد) در گوساله هاي نمونه گيري شده بود. لذا باتوجه به عوارض ناشي از آلودگي به اين باكتري و خسارات اقتصادي متعاقب آن، توصيه مي شود جهت پيشگيري و يا كاهش موارد اسهال ناشي از اين باكتري، اقداماتي همچون ايمن-سازي گاوهاي آبستن برعليه باكتري سالمونلا، رعايت بيشتر اصول بهداشتي در گاوداري ها و همچنين خوراندن آغوز به ميزان كافي و در زمان مناسب به گوساله هاي تازه متولد شده مورد توجه قرار گيرد. بعلاوه، با توجه به اينكه سالمونلوز يك عفونت زئونوز محسوب مي شود و احتمال انتقال باكتري به انسان وجود دارد، شناسايي آلودگي هاي سالمونلايي در اين مطالعه اهميت بيشتري مي يابد.
Thesis summary