سعید فراست

استادیار

تاریخ به‌روزرسانی: 1403/10/01

سعید فراست

کشاورزی / خاکشناسی

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. ارزیابی اراضی بر اساس مدل سازی شاخص رسُوب و برخی خصوصیات مورفومتری با استفاده از مدل رقومی زمین در حوضه آبریز بهادُربیگ استان همدان
    یاسمین سگر 1398
    هیدرولوژی یکی از بخش های مهم ارزیابی اراضی برای آمایش سرزمین می باشد که بخش مهمی از مسائل آب و خاک یک کشور را در رابطه با وضعیت رسوب گذاری در حوضه آبریز به عهده دارد، لیکن به دلیل کمبود ایستگاه های هیدرومتری در سرتاسر شبکه آبراهه یک حوضه آبریز، اطلاعات کافی از وضعیت رسوب گذاری وجود ندارد. در این راستا ارزیابی اراضی بر اساس مدل رقومی زمین (DTM) می تواند این کمبود اطلاعات را در سرتاسر یک حوضه آبریز جبران کند. در این پژوهش حوضه آبریز بهادربیگ همدان انتخاب شد. پس از تهیه ی نقشه ی DEM با قدرت تفکیک مکانی مطلوب و رقومی کردن نقشه توپوگرافی، محدوده حوضه آبریز بهادربیگ ترسیم شد. سپس مقادیر برخی عوامل ریخت سنجی زمین هم چون ارتفاع پایین-دست آبراهه، شیب و طول کلی آبراهه، شیب و طول آبراهه مستقیم، پیچ و خم آبراهه و ضریب اُفت آبراهه به همراه شاخص رسوب به ترتیب شاخص قدرت جریان رواناب (SPI)، شاخص انتقال رسوب (STI) و شاخص خیسی (WI) برای چهار رتبه آبراهه در بخش DEM-hydro process نرم افزار ILWIS 3.3 رتبه بندی گشت (1080 داده). در آمار گُسسته، نقشه های رقومی عوامل ریخت سنجی زمین به روش میانگین متحرّک ترسیم شد و در آمار پیوسته، مدل رگرسیون کامل روابط بین شاخص رسوب و عوامل ریخت سنجی زمین برازش گشت و برای معنی دار شدن مدل ها متغیر دبی رواناب و رسوب جزئی محاسبه و پیشنهاد شد. نتایج نقشه های عوامل ریخت سنجی زمین نشان داد که به طور کلی از ارتفاعات به سمت نواحی پست، شاخص SPI و STI افزایش پیدا می کند. نتایج به دست آمده از مدل های رگرسیون کامل نشان داد که پس از دبی رواناب و رسوب جزئی، مهم ترین عوامل ریخت سنجی زمین به ترتیب طول آبراهه مستقیم، شیب کلی آبراهه، طول کلی آبراهه، شیب آبراهه مستقیم، پیچ و خم آبراهه، ضریب اُفت آبراهه و ارتفاع پایین دست آبراهه، شناخته شد. در مناطق کوهستانی به دلیل افزایش شیب و سرعت رواناب و هم چنین کاهش سطح مقطع آبراهه (رتبه)، شاخص SPI (حجم سیلاب) کم می گردد و شاخص STI کاهش می یابد. در مناطق پست و هموار حوضه به علّت کاهش شیب و سرعت رواناب و هم چنین افزایش سطح مقطع آبراهه (رتبه)، SPI زیاد می گردد و STI افزایش می یابد. در نواحی که رسوب ضخامت بیش تری داشت، خاک ها تحوّل و تکامل بالاتری داشتند. در سرتاسر حوضه WI از هیچ روند خاصی تبعیت نکرد. این پژوهش نشان داد که برخی عوامل ریخت
    خلاصه پایان نامه

  2. ارزیابی اراضی بر اساس تجزیه ی رقومی زمین با استفاده از مدل سازی برخی خصوصیات ریخت سنجی و شاخص رُسوب در حوضه آبریز صالح آباد استان همدان
    نسیم تابه زر 1397
    ارزیابی اراضی شامل پنج بخش اقلیم، هیدرولوژی، پستی و بلندی، خاک و پوشش گیاهی می باشد. بخش مهمی از مسائل آب و خاک بر عهده چرخه هیدرولوژی منطقه و وضعیت رسوب گذاری در حوضه آبریز می باشد، لیکن به دلیل کمبود ایستگاه های هیدرومتری در سرتاسر شبکه حوضه آبریز، اطلاعات کافی از وضعیت رسوب گذاری وجود ندارد. در این راستا ارزیابی اراضی بر اساس تجزیه ی رقومی زمین (DTA)و با استفاده از مدل سازی رقومی زمین (DTM) می تواند این کمبود اطلاعات را در سرتاسر یک حوضه آبریز جبران کند. در این پژوهش حوضه آبریز صالح آباد همدان انتخاب شد. پس از تهیه ی نقشه ی DEM با قدرت تفکیک مکانی مطلوب و رقومی کردن نقشه توپوگرافی، محدوده حوضه آبریز صالح آباد ترسیم شد. سپس مقادیر برخی عوامل ریخت سنجی زمین هم چون ارتفاع پایین دست آبراهه، شیب و طول کلی آبراهه، شیب و طول آبراهه مستقیم، پیچ و خم آبراهه و ضریب اُفت آبراهه به همراه شاخص رسوب SPI)، STI و (WI برای چهار رتبه در بخش DEM-hydro processنرم افزار ILWIS 3.3 رتبه بندی گشت (1080 داده). در آمار گُسسته، نقشه های رقومی عوامل ریخت سنجی زمین به روش میانگین متحرّک محاسبه و ترسیم شد. نتایج نقشه های عوامل ریخت سنجی زمین نشان داد که به طور کلی از ارتفاعات به سمت نواحی پست، شاخص قدرت جریان رواناب و انتقال رسوب افزایش پیدا می کند. در آمار پیوسته، به وسیله مدل رگرسیون کامل روابط بین شاخص رسوب و عوامل ریخت سنجی زمین برازش گشت. برای معنی دار شدن مدل ها دبی رواناب و رسوب جزئی محاسبه و پیشنهاد شد. نتایج به دست آمده از مدل ها نشان داد که پس از دبی رواناب و رسوب جزئی، مهم ترین عوامل ریخت سنجی زمین به ترتیب شیب کلی آبراهه، ضریب اُفت آبراهه، شیب آبراهه مستقیم، طول آبراهه مستقیم، طول کلی آبراهه، پیچ و خم آبراهه و ارتفاع پایین دست آبراهه، است. در مناطق کوهستانی به دلیل افزایش شیب و سرعت رواناب و هم چنین کاهش سطح مقطع آبراهه (رتبه)، قدرت جریان رواناب (حجم سیلاب) کم می گردد و میزان انتقال رسوب کاهش می یابد. در مناطق پست و هموار حوضه به علّت کاهش شیب و سرعت رواناب و هم چنین افزایش سطح مقطع آبراهه (رتبه)، قدرت جریان رواناب زیاد می گردد و میزان انتقال رسوب افزایش می یابد. در این راستا روستای وهنان، حصار قره باغی و درّه غول شامل مناطقی بود که در پایین دست ارتفاعات در نواحی مرتفع قرار داشت،
    خلاصه پایان نامه

  3. پی سلسله مراتب خاکدانه سازی در خاک های تیمار شده با بیوچار
    فاطمه محمودی 1396
    چکیده: پیرولیز بقایای گیاهی و تبدیل آن به بیوچار و افزودن به خاک علاوه بر ترسیب کربن و کاهش آلودگی هوا می تواند سبب اصلاح برخی ویژگی های خاک ها شود. هدف از این پژوهش ، ارزیابی تاثیر بیوچار حاصل از پیرولیز دو نوع بقایای گیاهی و حیوانی بر سلسله مراتب خاکدانه سازی در خاک های اسیدی،آهکی و غیرآهکی در به روش الک تر و روش التراسونیک در دو حالت با گالگون و بدون کالگون می باشد. بیوچارهای مورد استفاده از پیرولیز بقایای پوست سخت گردو و بقایای استخوان در دمای 400 و 600 درجه سانتی گراد در شرایط اکسیژن محدود به دست آمد. سپس تاثیر افزودن مقدار 3 درصد بیوچار به خاک به صورت آزمایش فاکتوریل اسپلیت پلات (کرت های خردشده) با سه تکرار بررسی شد. نمونه ها در ظروف پلاستیکی و رطوبت ظرفیت زراعی به مدت 180 روز در دمای آزمایشگاه نگهداری و نمونه برداری در روزهای 30، 60، 120 و 180 صورت گرفت. نتایج نشان داد که تیمارهای مختلف، اثرات متفاوتی بر توزیع اندازه خاکدانه داشته به گونه ای که با افزودن بیوچار به خاک، بسته به نوع بیوچار و نوع خاک، فراوانی خاکدانه های درشت افزایش می یابد. در تمامی خاک های مورد مطالعه تیمارهای پودر استخوان و پوست گردو قبل از تبدیل به بیوچار بیشترین تاثیر را بر میانگین وزنی قطر خاکدانه ها داشتند و در بیوچارهای تولید شده نسبت به خاک شاهد اختلاف معنی داری مشاهده شد و بیوچار استخوان در دمای پیرولیز 400 درجه سانتی گراد بیشترین مقدار MWD را به خود اختصاص داد. در کلاس اندازه ای ریز تیمار شاهد به دلیل نقش کمتر در خاکدانه سازی نسبت به سایر تیمارها فراوانی بیش تری را به خود اختصاص داده است. . در روش التراسونیک توزیع ذرات در اندازه شن در دو حالت با کالگون و بدون کالگون بیشترین مقدار در خاک غیرآهکی تحت تیمارهای پوست گردو و پودر استخوان قبل از تبدیل به بیوچار مشاهده شد و خاک اسیدی تحت تیمار شاهد کمترین مقدار را به خود اختصاص داد. به طور کلی در روش التراسونیک در دو حالت به کار رفته توزیع ذرات در اندازه شن با کاربرد تیمارهای اعمال شده نسبت به خاک شاهد افزایش یافت و مقدار ذرات سیلت و رس کاهش یافت. مقایسه تیمارهای بیوچار در دو دمای 400 و 600 درجه سانتی گراد در پایان دوره 180 روز ظرفیت زراعی دلالت بر افزایش معنی دار کربن آلی در دماهای پایین نسبت به خاک شاهد داشت. نتایج نشان داد که بیش ترین مقدا
    خلاصه پایان نامه

  4. ارزیابی تناسب اراضی استان همدان برای برخی محصولات باغی و تعیین مکانهای دفن زباله
    مهسا وکیلی تنها 1395
    امروزه به سبب افزایش رو افزون جمعیت و پیرو آن گسترش شهرها از امکان افزایش سطح زیر کشت به مرور کاسته می شود و بنابراین نیاز فراوانی به کاربرد بهینه خاک و سرزمین احساس می گردد. هدف از انجام این پژوهش مکان یابی دفن زباله با استفاده از پارامترهای هیدرولوژیک، خاکشناسی، زمین شناسی، زیست محیطی و اقتصادی- اجتماعی و ارزیابی تناسب اراضی برای برخی محصولات باغی و مرتع براساس برخی نیازهای دمایی و خاکی محصولات باغی و مرتع در استان همدان می باشد. به منظور تعیین مکان های مناسب برای دفن زباله ابتدا 15 لایه اطلاعاتی هیدرولوژیک، خاکشناسی، زمین شناسی، زیست محیطی و اقتصادی- اجتماعی استان همدان در محیط GIS ایجاد و ارزش دهی انجام شد و سپس با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)براساس اولویت مکان یابی دفن زباله مقایسه دو به دویی بر روی معیارها انجام و وزن نهایی هر لایه استخراج شد و براساس وزن های هر یک از معیارهای ارزیابی شده نقشه نهایی در محیط GIS از لایه های ایجاد شده استخراج گردید. به منظور ارزیابی تناسب اراضی برای محصولات گردو، مرکبات، زیتون، انگور، میوه های هسته دار، سیب و گلابی و مرتع ابتدا نیازهای خاکی و دمایی هر محصول شناسایی شد و لایه های مربوط به نیازهای خاکی و دمایی ایجاد و هم پوشانی گردیدند. براساس یافته های تحقیق حاضر پهنه های دفن زباله در استان همدان به 4 کلاس طبقه بندی شد. در این میان پهنه های کاملاً مناسب و مناسب بالاترین ارجحیت را جهت دفن زباله دارا می باشند و 1/10 % از اراضی استان همدان را شامل می شوند. به طور کلی مشخص شد اکثر اراضی استان همدان وضعیت مناسبی را برای کشت محصولات باغی ندارند. محدودیت ها برای کشت محصولات باغی به ترتیب به دلیل نامناسب بودن متوسط حداقل دمای فصل زمستان، متوسط حداقل دمای ماه فروردین، متوسط دمای فصل تابستان، متوسط دمای سالانه، عمق و بافت نامناسب خاک، شیب نامناسب، وجود مناطق سیل گیر و زهکشی کم و ناقص بوده است. همچنین مشخص شد که اکثر اراضی استان جهت رویش مرتع وضعیت مناسبی دارند. محدودیت ها جهت کاربری مرتع به ترتیب به دلیل نامناسب بودن پارامترهای عمق و بافت خاک، شیب نامناسب و خطر خشکی بود.
    خلاصه پایان نامه

  5. شناسایی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی ورده بندی خاک ها وارزیابی کیفی تناسب اراضی برای محصولات غالب منطقه چهاردولی با استفاده از سیستم اطلات جغرافیایی(GIS)
    منصور خزایی 1393
    شرکت تعاونی تولید چهاردولی در استان همدان، شهرستان اسدآباد و محدوده جغرافیایی َ60 ْ47 تا َ05 ْ48 طول شرقی و َ52 ْ34 تا َ57 ْ34 عرض شمالی واقع شده است. وسعت اراضی تعاونی در حدود2870 هکتار است که حدود 660 هکتار آن آبی وبقیه دیم می باشد.. براساس آمارهای هواشناسی متوسط بارندگی سالیانه حدود 310تا 350 مـیلی متر می باشد. توزیع زمانی بارندگی بوقوع پیوسته بر اساس آمار ایستگاه منتخب منطقه نشان می دهد که بیشترین درصد بارندگی سالانه در زمستان و سپس در پاییز و حداقل در تابستان حادث می شود ومتوسط حداکثر دمای سالانه 4/17، متوسط حداقل دمای سالانه 3/5 و متوسط میانگین های سالانه 4/11 درجه سانتی گراد است. هم چنین حداکثر دمای مطلق در این ایستگاه 38 و حداقل دمای مطلق 28- درجه سانتی گراد ثبت شده است. ارقام فوق بیانگر سردسیر بودن منطقه طرح و کوتاهی دوره رشد نباتات زراعی و باغی است.از دیگر پارامترهای حائز اهمیت در آب و هوای منطقه، روزهای یخبندان است که خود تابعی از دما می باشد. اطلاعات ایستگاه هواشناسی منطقه نشان می دهد که از ماه مهر تا اواسط فروردین ماه احتمال بروز یخبندان وجود داشته و به طور متوسط در این ماهها حدود 112 روز یخبندان به وقوع می پیوندد.هم چنین بر اساس تحلیلها و محاسبات انجام شده، متوسط تبخیر از تشتک در محدوده 8/1690میلی متر ثبت شده است. بنابراین با توجه به داده های فوق الذکر در ارزیابی اقلیم، منطقه به روش های شناخته شده دومارتن و آمبرژه جزو اقالیم نیمه خشک و خشک سرد طبقه بندی محسوب می گردد و طبقه بندی آب و هوایی منطقه فوق دارای آب و هوای مدیترانه ای سرد با تابستان های نسبتا" معتدل و خشک و زمستان های سرد و مرطوب می باشد که حداکثر بارندگی آن مربوط به فصل های زمستان و بهار می باشد. رژیم رطوبتی منطقه زریک (Xeric ) و رژیم حرارتی Mesic می باشد.. در این مطالعه طبقه بندی تناسب اراضی به روش محدودیت ساده و پارامتریک انجام شد. مطالعه خاکشناسی و طبقه بندی نیمه تفصیلی دقیق اراضی چهاردولی مبنای اطلاعات خاک و زمین قرار گرفت که براساس آن خاک ها در دو رده اینتی سول و اینسپتی سول شناسایی گردید. برای تعیین مشخصات اقلیمی از آمار های هواشناسی ایستگاه های سینوپتیک قروه استفاده شده. سه محصول زراعی گندم ویونجه وسیب زمینی به عنوان تیپ های غالب منطقه انتخاب گردید.مطالعات خاک شناسی نیمه تفصیلی دقیق ان
    خلاصه پایان نامه