دانشکده - دانشکده کشاورزی
دانشیار
تاریخ بهروزرسانی: 1403/10/01
مصطفی ملکی
کشاورزی / علوم دامی
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
اثرات نوع غلات مورد استفاده در استارتر و استفاده از انواع علوفه بر عملکرد گوساله های شیرخوار هلشتاین
1401هدف از این پژوهش بررسی اثرات جیره آغازین با غالبیت جو و ذرت و استفاده از علوفه یونجه و کاه گندم بطور جداگانه بر عملکرد گوساله های شیر خوار می باشد. آزمایش حاضر با 36 راس گوساله هلشتاین در قالب یک طرح کاملا تصادفی بصورت فاکتوریل 2 (استارتر با غالبیت ذرت یا جو) در 3 ( عدم استفاده و یا استفاده از علوفه یونجه و کاه) انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1) تغذیه با استارتر حاوی ذرت بالا ( 75 درصد غلات مورد استفاده در استارتر) بدون علوفه، 2) تغذیه با استارتر حاوی ذرت بالا به همراه یونجه بصورت آزاد، 3) تغذیه با استارتر حاوی ذرت بالا به همراه کاه بصورت آزاد، 4) تغذیه با استارتر حاوی جو بالا (75 درصد غلات مورد استفاده در استارتر) بدون علوفه، 5) تغذیه با استارتر حاوی جو بالا به همراه یونجه بصورت آزاد و 6) تغذیه با استارتر حاوی جو بالا به همراه کاه بصورت آزاد بودند. مصرف خوراک بصورت روزانه و افزایش وزن روزانه و رشد اسکلتی گوساله ها در روزهای 15، 30، 45 و 60 اندازه گیری شد. مدفوع گوساله ها در روزهای 10، 20، 30، 40، 50 و 60 آزمایش مورد ارزیابی قرار گرفتند. در اواخر آزمایش و سه روز بعد از شیرگیری از محتویات شکمبه گوساله ها جهت تعیین غلظت اسیدهای چرب فرار و نیتروژن آمونیاکی نمونه گیری شد. نتایج نشان داد که مصرف کنسانتره، خوراک جامد و کل ماده خشک مصرفی در گوساله های تغذیه شده با جیره غالبیت جو به طور معنی داری بیشتر از جیره غالبیت ذرت در دوره قبل و پس از شیرگیری و میانگین کل دوره بود. ارائه علوفه بصورت آزاد باعث افزایش مصرف علوفه، خوراک جامد و کل ماده خشک مصرفی در دوره قبل و پس از شیرگیری و میانگین کل دوره شد. افزایش وزن روزانه در دوره قبل از شیرگیری و میانگین کل دوره در گوساله های تغذیه شده با جیره غالبیت جو بیشتر از ذرت بود. همچنین علوفه یونجه باعث بهبود افزایش وزن روزانه نسبت به علوفه کاه و تیمار بدون علوفه در دوره پس از شیرگیری و میانگین کل دوره شد. نوع غله تاثیری بر بازده خوراک نداشت اما علوفه یونجه باعث بهبود بازده خوراک نسبت به کاه در دوره پس از شیرگیری شد. همچنین امتیاز مدفوع در گوساله های تغذیه شده با جیره غالبیت جو کمتر از ذرت بود. تغییر نوع غله از ذرت به جو تاثیر معنی داری بر غلظت کل اسیدهای چرب فرار نداشت، اما موجب تغییر پروفایل اسیدهای چرب فرار شد به نحوی که موجب کاهش نسبت
-
تعیین ارزش غذایی کرم آرد و کرم مولد کمپوست (Eisenia) با استفاده از روش های آزمایشگاهی
1401امروزه کمبود مواد پروتئینی، افزایش قیمت منابع پروتئینی وارداتی و بازده تولید کم از عوامل عمده محدود کننده صنعت دام کشور در تولید فرآورده های با ارزش دامی است. رغبت تحقیقات اخیر شامل شناسایی و استفاده از جایگزین کننده های منابع زائد آلی قابل دسترس بعنوان خوراک دام مانند استفاده از برخی منابع تغذیه ای غیرمتعارف (کرم میلورم و کرم ورمی کمپوست) در فرموله کردن جیره دام می باشد. در فرایند تولید ورمی کمپوست با استفاده از کرم ها ، پسماندهای آلی توسط کرم ها خورده شده و به خوراک با ارزش غذایی بالا تبدیل می شوند خوراک کرم خاکی بعنوان یکی از مواد طبیعی می باشد که می تواند بعنوان افزایش ارزش غذایی خوراک دام به جیره اضافه شود. این پژوهش در قالب یک طرح کاملا تصادفی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته است. تیمارها شامل سه مکمل، پایه حاوی کنجاله سویا، حاوی میلورم و مکمل کرم ورمی کمپوست است. نتایج حاصل از آزمایش کینتیک تولید گاز و تعیین ارزش انرژتیک این مکمل ها نشان داد که تجزیه پذیری پروتئین در ساعات 4، 8، 24 و 30 به طور معنی دار در تیمار کرم خاکی بیشتر از میلورم بود. کرم خاکی نسبت به میلورم سبب افزایش بخش کند تجزیه پروتئین و کاهش تجزیه پذیری موثر پروتئین در سرعت عبور 5 و 8 درصد در ساعت نسبت به میلورم شد. میزان پروتئین غیر قابل تجزیه در شکمبه در مکمل کرم خاکی به طور معنی دار بیشتر از مکمل میلورم بود. غلظت کل اسیدهای چرب فرار در دو مکمل کنترل و میلورم به طور معنی دار بیشتر از مکمل کرم خاکی بود. همچنین، پروفایل اسیدهای چرب فرار نیز شامل کاهش نسبت استات و افزایش معنی دار ایزوبوتیرات، والرات و ایزووالرات در مکمل کرم خاکی نسبت به مکمل کنترل و میلورم بود. هضم ظاهری ماده خشک و هضم واقعی ماده خشک و آلی، میزان هضم ظاهری ماده خشک در خوراک حاوی کرم خاکی به طور معنی داری بیشتر از خوراک حاوی پروتئین میلورم بود. حداکثر گاز تولیدی در دو خوراک حاوی پروتئین های میلورم و کرم ورمی کمپوست به طور معنی دار کمتر از یونجه بود. همچنین در خوراک پروتئین کرم ورمی کمپوست مقدار T50 به طور معنی-دار کمتر و نرخ تولید گاز بیشتر از خوراک پروتئین میلورم و کنترل بود. نتایج این تحقیق نشان داد که می توان از ضایعات ورمی کمپوست برای کاهش تجزیه پذیری پروتئین خام در شکمبه و افزایش پروتئین عبوری قابل هضم و همچنین بهبود قابلیت
-
مقایسه دقت برخی از مدل های غیر خطی در توصیف پارامترهای تجزیه پذیری در شکمبه
1400یکی از مهم ترین چالش ها در صنعت دامپروری و تغذیه نشخوارکنندگان، آگاهی از ارزش غذایی مواد خوراکی و میزان تخمیر آن در شکمبه می باشد. برای این منظور، ار روش های مختلفی استفاده می شود. یکی از این روش ها، روش کیسه های نایلونی (Nylon bag) می باشد که به منظور بررسی میزان تجزیه پذیری مواد خوراکی در شکمبه استفاده می شود. این روش، شامل قرار دادن مقدار مشخصی از یک خوراک در داخل یک کیسه منفذ دار غیر قابل تجزیه در شکمبه و اندازه گیری میزان ناپدید شدن اجزای آن خوراک در یک دوره زمانی مشخص می باشد. از آنجایی که روند تجزیه پذیری مواد خوراکی در شکمبه در طول زمان انکوباسیون به صورت یک منحنی می باشد، لذا پیش بینی کینتیک تجزیه پذیری آن در شکمبه، بایست با یک مدل غیر خطی انجام گیرد. برای این منظور، انواع مدل های غیر خطی مختلفی توسط محققین پیشنهاد شده است. اما از آنجائیکه هر کدام از این مدل ها دارای دقت متفاوتی می باشند لذا، تعیین دقت و اختلاف موجود در بین این مدل ها، می تواند در انتخاب یک مدل ایده آل بسیار تاثیر گذار باشد. هدف از این پژوهش، مقایسه دقت برخی از این مدل ها از نظر پیش بینی کینتیک تجزیه پذیری مواد خوراکی در شکمبه می باشد. برای انجام این پژوهش از نتایج تجزیه پذیری ماده خشک به روش کیسه های نابلونی در 98 ماده خوراکی مختلف استفاده شد. این نتایج از طریق جستجو در مقالات معتبر علمی و پژوهشی ارایه شده در مجلات و همایش های داخلی و خارجی معتبر به دست آمد. به منظور پیش بینی درصد تجزیه پذیری ماده خشک در شکمبه از 7 مدل غیر خطی استفاده شد. این مدل ها شامل مدل اکسپونانشیال (EXP)، اکسپونانشیال با زمان تاخیر (EXPL)، فلر (FEL)، گومپرتز (GOM)، میچرلینگ (MIT)، ویبول (WEB) و کوچی (CAU) بودند. ابتدا همه داده های تجزیه پذیری ماده خشک به دست آمده از مقالات مورد نظر با مدل های فوق برازش شدند. نکویی برازش مدل ها با استفاده از آماره های میانگین مربعات خطا (MSE)، ضریب تعیین (R2)، انحراف مطلق میانگین باقیمانده (RMAD) و میانگین درصد خطا (MPE) انجام شد. از آماره های اطلاعات آکائیک (AIC)، نسبت تایید (ER)، آماره اطلاعات بیزی (BIC)، فاکتور صحت (AF)، کارایی نسبی(RE) و از آزمون های دوربین-واتسون (DW)، تست اجرا و رابطه رگرسیون خطی بین مقادیر مشاهده شده و پیش بینی شده به منظور بررسی دقت مدل ها استفاده شد. آنالیز آ
-
اثرات استفاده از سیر و کومبوچا در تغذیه گوساله های هلشتاین بر برخی از شاخص های سلامتی و عملکرد رشد آن ها
1400هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات استفاده از سیر و کومبوچا در تغذیه گوساله های هلشتاین بر برخی از شاخص های سلامتی و عملکرد رشد آن ها بود. برای این منظور آزمایشی با 24 راس گوساله هلشتاین که 3روز بعد از تولد بطور تصادفی در چهار تیمار آزمایشی تقسیم شده و پس از طی یک دوره اداپتاسیون یک هفتگی به تیمارهای آزمایشی به مدت 60 روز مورد پژوهش قرار گرفتند. در این تحقیق از سیر خام بعنوان یک منبع پری بیوتیکی و همچنین محیط کشت کومبوچا بعنوان یک ترکیب حاوی باکتری های پروبیوتیک و اسیدهای آلی استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل گروه شاهد بدون افزودنی، گروه دریافت کننده روزانه 25 سی سی کومبوچا، گروه دریافت کننده روزانه 5/3 گرم سیر بصورت رنده شده در آب و گروه دریافت کننده روزانه 25 سی سی کومبوچا و 5/3 گرم سیر بودند. جهت بررسی افزایش وزن روزانه گوساله ها، پس از تعیین وزن همه گوساله ها در ابتدای آزمایش، گوساله ها در روزهای 15، 30، 45 و 60 وزن کشی شدند. گوساله ها در شروع آزمایش و پایان دوره از لحاظ پارامترهای بیومتریک (جدوگاه و دور سینه) بررسی شدند. خون گیری جهت بررسی فراسنجه های خونی وسط دوره و انتهای دوره از طریق ورید وداج انجام شد. همچنین بعد از شیرگیری که حدود 60 روزگی انجام گرفت در اواخر آزمایش از محتویات شکمبه گوساله ها نمونه گیری شد و غلظت اسیدهای چرب و نیتروژن آمونیاکی آن مورد برسی قرار گرفت. نتایج این آزمایش نشان داد که وزن نهایی، مصرف خوراک روزانه و افزایش وزن روزانه گوساله ها تحت تاثیر افزودن سیر و کومبوچا بصورت مجزا و یا باهم قرار نمی گیرد. نتایج نشان داد که دریافت سیر و کومبوچا توسط گوساله های هلشتاین تاثیر معنی داری بر صفات جدوگاه و دور سینه در آنها ندارد (05/0 -
بررسی آزمایشگاهی اثر منابع مختلف نیترات به همراه سولفات منیزیوم بر تخمیر شکمبه ای جیره های کنسانتره ای و علوفه ای
1399چکیده: این پژوهش به منظور بررسی اثرات نمک های مختلف نیترات درسطوح مختلف به همراه سولفات منیزیوم بر فراسنجه های تخمیر شکمبه ای در جیره های مختلف بصورت آزمایشگاهی در قالب 3 آزمایش صورت پذیرفت، در ابتدا در آزمایش اول از سه نمک نیترات سدیم، نیترات پتاسیم و نیترات کلسیم در سه سطح (صفر، 10، 20 و 30 میلی مولار) و دو جیره علوفه ای و کنسانتره ای استفاده شد، سپس آزمایش دوم با هدف بررسی اثرات نیترات پتاسیم و نیترات کلسیم در سطوح یاد شده در حضور سولفات منیزیوم (در سطوح صفر، 5 و 10 میلی مولار) بر تخمیر شکمبه انجام شد. در نهایت در آزمایش سوم اثرات سطوح انتخابی پایین تر (صفر، 5 و 10 میلی مولار) نیترات سدیم و کلسیم در مقایسه با اوره و اوره آهسته رهش در سه سطح (معادل سطوح نیترات به لحاظ محتوی نیتروژن) در دوجیره پر پروتئین(13%CP=) و کم پروتئین(8.5%CP=) بر شاخص های تخمیر شکمبه صورت گرفت. در آزمایش اول پتانسیل تولید گاز در اثر افزودن هر سه فرم نمک های نیترات کاهش یافت، هرچند در سطوح بالاتر نیترات کلسیم این کاهش کمتر شد فاز تاخیر در اثر افزودن نمک های نیترات به جیره تحت تاثیر قرار نگرفت(05/0P). تولید گاز حاصل از انکوباسیون24 ساعته همانند انکوباسیون 144 ساعته در جیره های علوفه ای و کنسانتره ای در اثر افزایش غلظت نیترات، کاهش یافت(05/0>P). با اینحال کاهش گاز تولیدی به واسطه اثر نیترات ها در جیره علوفه ای بیشتر بود. همچنین در اثر افزودن نیترات ها در غلظت های بالا(20 و 30 میلی مولار) به جیره میزان هضم ماده خشک و آلی کاهش یافت، که این کاهش در نیترات کلسیم و در جیره علوفه ای محسوس تر بود. در دو جیره علوفه ای و کنسانتره ای افزودن نیترات سدیم و پتاسیم منجر به افزایش نسبی ضریب تفکیک گردید(01/0>P) ، اما این افزایش در جیره علوفه ای و با استفاده از نیترات کلسیم محسوس تر بود. در آزمایش دوم اثر سولفات به جهت تسهیل در احیای نیتریت به آمونیاک به همراه سوبسترای علوفه ای بررسی شد. به طور کلی سطوح 5 و 10 میلی مولار سولفات در تیمارهای فاقد نیترات تغییر محسوسی در شاخص های تخمیر ایجاد نکردند. همچنین افزودن سولفات به همراه سطوح مختلف نیترات پتاسیم تغییری در شاخص های هضم و تخمیر م
-
بررسی آزمایشگاهی ارزش غذایی کاه کلزای فرآوری شده با اشعه گاما و سایر روش های فرآوری کلاسیک
1398این تحقیق به منظور بررسی مقایسه ای ارزش غذایی کاه کلزای فرآوری شده به روش های مختلف فیزیکو شیمیایی و بیولوژیکی با استفاده از آزمون تولید گاز انجام شد. لذا قبل از تعیین ارزش غذایی، طی چندین آزمایش، کاه کلزا تحت تیمارهای مختلف فیزیکو شیمیایی قرار گرفت. در آزمایش اول بخشی از کاه کلزا جهت فرآوری با پرتو گاما دزهای (25، 50 و 100 کیلوگری) فرآوری شد. در آزمایش دوم بخشی دیگر از کاه کلزا جهت فرآوری با بخار فوق اشباع تحت فشار بالا استفاده شد. در آزمایش سوم کاه کلزا تحت تیمار غلظت-های مختلف هیدروکسید کلسیم(25/0، 5/0 و 1 درصد وزنی/حجمی) در دماهای( 30، 75 و 120 درجه سانتی گراد) و زمان های (30، 60 و 90 دقیقه) فرآوری شد. فرآوری های مشابهی با اسید سولفوریک، اسید کلریدریک و سود انجام گرفت. همچنین در یک آزمایش جداگانه کاه کلزا ابتدا با هیدروکسید کلسیم غلظت (صفر و 1 درصد) فرآوری شده، سپس با اوره ( صفر، 5/2 و 5 درصد) و ملاس (صفر و 1 درصد) سیلو گردید. این یا پاراگراف پایین؟ این تحقیق به منظور اثر فرآوری کاه کلزا با اشعه گاما ( 25، 50 و 100 کیلوگری)، بخار فوق اشباع تحت فشار بالا ، فرآوری با هیدروکسید کلسیم در غلضت های (25/0، 5/0 و 1 درصد وزنی/حجمی)؛ دماهای ( 30، 75 و 120 درجه سانتی گراد) و زمان های انکوباسیون(30، 60 و 90 دقیقه) ، در قالب طرح فاکتوریل انجام شد. فرآوری های مشابهی با اسید سولفوریک، اسید کلریدریک و سود انجام گرفت. همچنین در یک آزمایش جداگانه کاه کلزا ابتدا با هیدروکسید کلسیم غلظت (صفر و 1 درصد) فرآوری شده، سپس با اوره ( صفر، 5/2 و 5 درصد) و ملاس (صفر و 1 درصد) سیلو گردید. ترکیب شیمیایی تیمارها بعد از فرآوری با روش های استاندارد تعیین شد. آزمون تولید گاز 144 ساعته برای برآورد فراسنجه های کینتیک تولید گاز و آزمون تولید گاز 24 ساعته جهت تعیین شاخصهای هضم و تخمیر شکمبه ای تیمارها در 3 روز مختلف انجام شد. قبلیت هضم انجام شد.نتایج نشان داد که اثر تیمارهای فرآوری های مختلف شده با روش های مختلف فرآوری بر ترکیب شیمیایی معنی دار بود(05/0>p). در مجموع استفاده از هیدروکسید کلسیم موجب کاهش محتوی پروتئین خام و دیواره سلولی گشت. همچنین تهیه سیلاژ با اوره و ملاس موجب افزایش محتوی پروتئین خام و کاهش دیوراه سلولی شد. بیشترین و کمترین پروتئین خام به ترتیب تیمار بخار فوق اشباع تحت فشار بالا و س
-
بررسی ارزش غذایی برخی از گیاهان مرتعی و داروئی مورد تعلیف دام ها به روش آزمایشگاهی
1397na
-
برآورد ارزش های اقتصادی صفات مهم وتعیین شاخص انتخاب درگوسفندان مهربان
1396این مطالعه برای برآورد ضرایب اقتصادی و پارامتر های ژنتیکی صفات مهم اقتصادی و تعیین فرمول شاخص انتخاب در گوسفندان مهربان انجام شد. در این مطالعه پارامترهای تولیـدی، تولیـد مثلـی، مـدیریتی و اقتصـادی حاصـل ازرکورد گیری 1079 راس میش مولد در 5 گله در طول یک چرخه تولید سالانه در سیستم روستائی مورد استفاده قـرارگرفت.به منظور تحلیل هزینه- درآمد و برآورد ضـرایب اقتصـادی صـفات، معادلـه سـود تشـکیل شـد. جهـت محاسـبه ضرایب اقتصادی صفات سطح هر صفت موجود در معادله سود به اندازه یک واحد (1 درصد یا 1 کیلوگرم) افزایش داده شد، در حالی که سایر صفات در حد میـانگین نگـه داشـته شـدند.بـرای محاسـبه ضـرایب اقتصادی نسبی، ضریب اقتصادی مطلق هر صفت به مجموع ضرایب اقتصادی تقسـیم شـد .در این پژوهش، 30530 رکورد مربوط به صفات وزن تولد، وزن از شیرگیری، وزن شش ماهگی،زنده مانی و تعداد بره متولدشده در هر زایش گوسفندان مهربان که توسط معاونت امور دام استان همدان در طی سال های 1373تا 1393جمع آوری شده بود برای برآورد اجزای واریانس و پارامترهای ژنتیکی صفات مورد بررسی استفاده شدند.اجزای واریانس صفات با مدل های حیوانی چند متغیره و الگوریتم میانگین اطلاعات بیشترین درستنمایی محدود شده (AIREML) برآورد شدند. فرمول شاخص انتخاب با استفاده از نتایج ضرایب اقتصادی و پارامترهای ژنتیکی برآورد شده، با نرم افزار SAS به دست آمد. نتـایج نشان دادند که وزن زنـده، پشم تولیـدی و کود تولیـدی، به ترتیب، 82/99 درصـد، 12/0درصـد و 05/0درصـد ازدرآمدها در سیستم یک بار زایش در سال و 87/99، 10/0، 05/0 درصددرآمدها در سیستم سه بار زایش در دوسال را تشکیل می دهند. هزینه های تغذیـه و مـدیریت درسیستم یکبار زایش در سال بـه ترتیـب 73/73و19/24 درصد و در سیستم سه بار زایش در دوسال به ترتیب 63/76 و 37/23 درصد از کل هزینه ها را شامل شدند. سود حاصل از پرورش گوسفند به ازای هر راس میش درهر سال برابر با 515458 ریالدرسیستم یکبار زایش در سال و 1974129ریال در سیستم سه بار زایش در دو سال بود. ضـرایب اقتصـادی نسـبی صفات در گرایش حداکثر سود در سیستم یکبار زایش در سال به صورت76/17 برای زنده مانی میش ها، 94/17 برای میزان آبستنی، 22/15 برای فراوانی بره-زایی، 44/14 برای تعداد بره متولد شده در هر زایش مـیش، 29/17 برای وزن بره در حین فروش، 95/0 برای پشم تولیـدی،
-
مطالعۀ آزمایشگاهی اثرات سطوح و اشکال مختلف سیر و سالینومایسین بر تخمیرشکمبه
1396هدف از انجام این پژوهش بررسی اثرات سطوح مختلف سیر تر و خشک، روغن اسانسی سیر و آنتی بیوتیک سالینومایسین بر فراسنجه های هضم و تخمیر شکمبه بود. این تحقیق در قالب دو مجموعه انکوباسیون شامل انکوباسیونهای 144 ساعته برای تعیین کینتیک تولید گاز و انکوباسیونهای 24 ساعته برای تعیین اثرات تیمارها بر هضم شکمبه ای، غلظت اسیدهای چرب فرار و آمونیاک مایع شکمبه انجام شد. همچنین اثرات تیمارها بر ترکیب میکروبی شکمبه با استفاده از روش های مولکولی و آزمایش Real Time PCR مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش در قالب یک طرح کاملا تصادفی برای هر کدام از اشکال سیر و سالینو مایسین بطور جداگانه انجام شد که تیمارها به ترتیب شامل سطوح سیر تر و خشک بر اساس ماده خشک برابر با 0، 5/1، 3، 6 و 12 گرم بر لیتر بود. سطوح روغن اسانسی سیر برابر با 0، 150، 300، 450 و 600 میلی گرم بر لیتر و سطوح مورد استفاده برای آنتی بیوتیک سالینومایسین برابر با 0، 2، 4، 8 و 16 میلی گرم بر لیتر بودند و هر آزمایش 3 بار تکرار گردید. مایع شکمبه از 3 راس گوسفند فیستولا گذاری شده نژاد مهربان از مزرعه عباس آباد دانشگاه بوعلی سینا همدان استحصال گردید. جیره مورد استفاده شامل یونجه، جو و کاه بود که با نسبت 60 به 40 علوفه به کنسانتره مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بدست آمده از کینتیک تولید گاز در این آزمایش نشان داد که در تیمارهای دریافت کننده سیر تر و خشک پتانسیل تولید گاز و نرخ تولید گاز نسبت به تیمار شاهد افزایش داشت ولی زمان رسیدن به حداکثر گاز تولیدی کاهش یافت )05/0(P<. در تیمارهای دریافت کننده روغن اسانسی سیر مشاهده گردید که حداکثر گاز تولیدی نسبت به تیمار شاهد افزایش معنی داری داشت و مدت زمان رسیدن به حداکثر گاز تولیدی نیز کاهش یافت )05/0(P<. تیمارهای دریافت کننده سالینومایسین نشان د ادند که در سطوح 16، 8 و 4 میلی گرم بر لیتر پتانسیل گاز تولیدی به لحاظ آماری بالاتر از تیمار شاهد گردید )05/0(P<، اما فاز تاخیر در مجموع بموازات افزایش سالینو مایسین افزایش یافت )05/0(P<. در آزمایشات 24 ساعته مشاهده گردید که تیمارهای دریافت کننده سطوح سیر خشک و سیر تر در اندازه گیری های ذیل: مقدار گاز تولیدی در 24 ساعت، قابلیت هضم ظاهری و واقعی ماده خشک، قابلیت هضم واقعی ماده آلی، فاکتور تفکیک و اسیدهای چرب فرار نسبت به تیمار شاهد مقادیر بالاتری داشتند )
-
تعیین ارزش غذایی سیلاژ کمپوست قارچ و مقایسه آن با سیلاژ ذرت به روشin vivo و in vitro
1396هدف از این مطالعه تعیین ارزش غذایی ضایعات کمپوست قارچ و بررسی امکان سیلو کردن آن بود و مقایسه آن با سیلوی ذرت بود. برای این منظور از علوفه کامل ذرت، ضایعات کمپوست قارچ و ملاس چغندر قند استفاده شد. قبل از سیلو کردن ضایعات کمپوست قارچ، بخشی از آن با آب شسته شد و در معرض هوای آزاد قرار داده شد تا درصد ماده خشک آن به اندازه مناسب برای سیلو کردن برسد. بخشی از ضایعات کمپوست قارچ شسته شده و شسته نشده بدون افزودنی و بخشی دیگر با اضافه کردن دو سطح 5 /7 و 15 درصد ملاس به آن هاسیلو گردید. تیمارهای آزمایشی شامل 1) سیلاز ذرت 2) سیلاژ کمپوست قارچ 3) سیلاژ کمپوست قارچ با سطح 5 /7 % ملاس 4) سیلاژ کمپوست قارچ با سطح 15 % ملاس 5) سیلاژ کمپوست قارچ شسته شده با سطح 5 /7 % ملاس 6) سیلاژ کمپوست قارچ شسته شده با سطح 15 % ملاس بودند. ترکیب شیمیایی سیلاژها در روزهای صفر، 30 و 60 پس از سیلو کردن و قابلیت هضم آن هابهروشدرونتنی در روز 60 پس از سیلو کردن تعیین شد. خصوصیات کیفی سیلاژها شامل اندازه گیری pH، غلظت کربوهیدرات-هایمحلولدرآب،اسیدلاکتیک،کلاسیدهایچربفراروآمونیاکدرزمان های 30 و 60 بعد از سیلو کردن اندازه گیری شد.همچنین کینتیک تولید گاز سیلاژها و پتانسیل هضم و تخمیر آنها در روزهای 30 و 60 اندازه گیری شد. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که ترکیب شیمیایی تیمارها تحت تاثیر سیلو کردن قرار گرفت. مقدار NDF و ADF در تیمارهای 3، 4، 5 و 6 کاهش معنی داری یافت (05 /0>p). قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، NDF و ADF سیلاژهای ضایعات کمپوست قارچ تحت تاثیر سطوح مختلف ملاس قرار گرفت و افزایشیافت اما این مولفه ها در سیلاژهای کمپوست قارچ پایین تر از سیلاژ ذرت بود (05 /0>p). سیلوکردن باعث کاهش معنی داری در میزان کربوهیدرات هایمحلول در آب و pH تیمارها شد. مقادیر حاصل از آزمون تولید گاز نشان داد که در بین تیمارها از نظر پارامترهایA و L تفاوت معنی داری وجود داشت (05 /0>p) و سیلاژ ذرت در هر دو زمان 30 و 60 روز نسبت به سایر تیمارها بالاترین مقدار A را داشت. همچنین با افزایش سطح ملاس مقدار گاز تولیدی افزایش یافت. نتایج نشان داد که با افزایش سطح ملاس در سیلاژهای ضایعات کمپوست قارچ مقدار قابلیت هضم واقعی ماده خشک، انرژی قابل متابولیسم و قابلیت هضم ماده آلی افزایش یافت. بطور کلی نتایج نشان داد که سیلاژ ضایعات
-
تاثیر منابع مختلف چربی و سطوح مختلف متیونین در جیره بر عملکرد، خصوصیات لاشه، وزن اندام های گوارشی و وضعیت سیستم ایمنی بلدرچین ژاپنی
1395این آزمایش به منظور بررسی تاثیر منابع مختلف چربی و سطوح مختلف متیونین در جیره بر عملکرد، خصوصیات لاشه، وزن اندام های گوارشی و وضعیت سیستم ایمنی بلدرچین های ژاپنی انجام شد. تعداد 768 قطعه بلدرچین ژاپنی از سن 15 تا 35 روزگی در قالب یک آزمایش فاکتوریل 3×4 به12 تیمار و هر تیمار دارای چهار تکرار و هر تکرار شامل 16 قطعه بلدرچین ژاپنی اختصاص داده شدند. فاکتورهای مورد بررسی شامل منبع چربی (بدون چربی، روغن سویا، روغن ماهی کیلکا و چربی طیور) و سطح متیونین جیره (در سطح توصیه NRC(1994)، 10 درصد بیشتر از توصیه NRC(1994) و 20 درصد بیشتر از توصیه NRC (1994) بودند. مقدار خوراک مصرفی، افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی هر واحد آزمایشی بطور هفتگی اندازه گیری و تعداد تلفات هر واحد آزمایشی بصورت روزانه ثبت شدند. در سن 16 روزگی واکسن نیوکاسل به صورت آشامیدنی داده شد و در سن 22 روزگی نمونه های خون به منظور تعیین تیتر آنتی بادی بر علیه واکسن نیوکاسل به طور تصادفی از دو قطعه پرنده از هر واحد آزمایشی گرفته شدند. در سن 22 روزگی سوسپانسیون 5 درصد گلبول قرمز خون گوسفند به پرنده های خونگیری شده از هر واحد آزمایشی تزریق و در سن 28 روزگی نمونه های خون به منظور تعیین تیتر آنتی بادی در پاسخ به اولین تزریق سوسپانسیون 5 درصد گلبول قرمز خون گوسفند از همان دو پرنده از هر قفس گرفته شدند. در سن 28 روزگی مجددا سوسپانسیون 5 درصد گلبول قرمز خون گوسفند به همان دو پرنده خونگیری شده از هر قفس تزریق و در سن 34 روزگی نمونه های خون به منظور تعیین تیتر آنتی بادی در پاسخ به دومین تزریق سوسپانسیون 5 درصد گلبول قرمز خون گوسفند از همان دو پرنده از هر قفس گرفته شدند. در پایان آزمایش (سن 35 روزگی) از هر واحد آزمایشی دو قطعه پرنده به طور تصادفی انتخاب و کشتار شدند و وزن نسبی (درصد) لاشه و اجزای لاشه شامل سینه، ران ها، گردن، بال ها، پشت و پا و وزن نسبی (درصد) اندام های داخلی شامل قلب، کبد، سنگدان، لوزالمعده، پیش معده، طحال، غده بورس فابریسیوس و همچنین چربی محوطه شکمی و وزن نسبی (درصد) قسمت های مختلف روده باریک شامل دوازدهه، تهی روده و ایلئوم و طول قسمتهای مختلف روده شامل دوازدهه، تهی روده، ایلئوم و روده های کور اندازه گیری شدند. نتایج این آزمایش نشان دادند که در کل دوره پرورش مقدار مصرف خوراک، افزایش وزن و وزن بدن بلدرچین های
-
بررسی تاثیر استفاده از پسمانده پایه قارچ دکمه ای در تغذیه بره های نر مهربان
1395هدف از مطالعه حاضر تعیین ترکیب شیمیایی، ارزش انرژی زایی و همچنین تجزیه پذیری شکمبه ای پسماند پایه قارچ دکمه ای و بررسی اثرات استفاده از آن در جیره بره های پرواری بر قابلیت هضم جیره، عملکرد رشدی بره ها و برخی فراسنجه های خونی آنها بود. ارزش انرژی زایی پسماند قارچ درمقایسه با یونجه در آزمایش اول با استفاده از آزمون تولید گاز به دست آمد. تجزیه پذیری شکمبه ای پروتئین پسماند قارچ در آزمایش دوم با استفاده از کیسه های نایلونی تعیین شد. در آزمایش سوم و چهارم، اثرات استفاده از پسماند قارچ بر عملکرد رشدی بره های پرواری و گوارش پذیری جیره با استفاده از 24 راس بره نر مهربان با میانگینوزن زنده 9/3± 8/25 کیلوگرم و 3تا4 ماه سن در قالب یک طرح کاملا تصادفی در 4 تیمار به مدت به ترتیب 60 و 15 روز مورد بررسی قرار کرفت. جیره های آزمایشی متشکل بود ازیک جیره پایه برای بره های پرواری که با سطوح مختلف پسماند قارچ و تفاله چغندر قند مکمل شده بودند شامل: جیره شاهد (بدون ضایعات قارچ)؛ جیره حاوی 100 گرم پسماند قارچ؛ جیره حاوی 200 گرم پسماند قارچ؛ و جیره حاوی 200 گرم پسماند قارچ و 156گرم تفاله چغندر قند بود. به منظور اندازه گیری پارامترهای خونی در روزهای 30 و 60 خون گیری از همه بره ها صورت پذیرفت. جهت بررسی فراسنجه های تخمیری در روز آخر آزمایش اول از 24 راس از بره ها مایع شکمبه استحصال شد. نتایج مربوط به ترکیب شیمیایی پسماند پایه قارچ حاکی از محتوی نسبتا بالای پروتئین خام (5/24 درصد) و NDF نسبتا پایین (9/34 درصد) بود. محتوی انرژی قابل متابولیسم آن 7/7 مگا ژول بود که 20 درصد کمتر از یونجه بود. در آزمایش دوم مشخص شد که پسماند قارچ دارای پروتئین با تجزیه پذیری شکمبه ای بالا می باشد، به طوری که بخش با تجزیه پذیری شکمبه ای (RDP) معادل 6/70درصد و تجزیه پذیری موثر شکمبه ای پروتئین آن در نرخ عبور 5 درصد 5/81 درصد بود. استفاده از پسماند قارچ در سطوح 10% و 20% ویا 20% به علاوه تفاله چغندر تاثیر معنی داری بر عملکرد رشدی بره های پرورای نداشت (05/0 -
تاثیر سطوح مختلف پودر آویشن شیرازی و جوانه میخک در جیره بر عملکرد، خصوصیات لاشه و وضعیت سیستم ایمنی جوجه های گوشتی
1395به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف پودر آویشن شیرازی و جوانه میخک در جیره بر عملکرد، خصوصیات لاشه و وضعیت سیستم ایمنی جوجه های گوشتی، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار، چهار تکرار و 18 پرنده در هر تکرار به مدت 6 هفته انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره شاهد، جیره حاوی 02/0 درصد آنتی بیوتیک محرک رشد ویرجینیامایسین، جیره حاوی 50/0 درصد پودر آویشن شیرازی و 2/0 درصد پودر جوانه میخک، جیره حاوی 50/0 درصد پودر آویشن شیرازی و 4/0 درصد پودر جوانه میخک، جیره حاوی 1 درصد پودر آویشن شیرازی و 2/0 درصد پودر جوانه میخک و جیره حاوی 1 درصد پودر آویشن شیرازی و 4/0 درصد پودر جوانه میخک بودند که برای سه دوره پرورش و بر طبق احتیاجات مواد مغذی سویه تجاری راس 308 تنظیم شدند. افزایش وزن، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی به صورت هفتگی، پایان هر دوره پرورش و نیز در کل دوره آزمایش اندازه گیری شدند. در سن 19 روزگی، واکسن نیوکاسل به صورت آشامیدنی به جوجه ها داده شد و در سن 25 روزگی نمونه های خون از دو قطعه پرنده از هر تکرار جمع آوری شدند. در پایان دوره آزمایش (سن 42 روزگی)، دو قطعه پرنده از هر تکرار به طور تصادفی انتخاب و کشتار شدند و ویژگی های لاشه شامل وزن نسبی (درصد) لاشه خالی شده گرم، سینه، ران، پشت، بال، گردن و چربی محوطه شکمی و همچنین وزن نسبی (درصد) اندام های محوطه شکمی شامل قلب، کبد، سنگدان، پیش معده، لوزالمعده، طحال، بورس فابریسیوس، دوازدهه، تهی روده، ایلئوم و روده های کور و نیز طول بخش های مختلف روده شامل دوازدهه، تهی روده، ایلئوم و روده های کور مورد اندازه گیری قرار گرفتند. نتایج این مطالعه نشان دادند که در کل دوره پرورش، اثر تیمارهای آزمایشی بر مصرف خوراک (گرم)در سن 14 تا 21 روزگی بین تیمار شاهد و 02/0 ویرجینیامایسین و 5/0 پودر آویشن شیرازی و4/0درصد پودر جوانه میخک به طور معنی داری بیشتر از جوجه های تغذیه شده با جیره حاوی 1 درصد پودر آویشن شیرازی و 2/0 درصد پودر جوانه میخک (05/0 > P) بود. اثر تیمارهای آزمایشی بر میانگین افزایش وزن جوجه ها (گرم) در سن 14تا21روزگی بین تیمارشاهدو02/0ویرجینیا میسین به طور معنی داری بیشتراز جوجه های تغذیه شده با جیره حاوی 5/. درصد پودر آویشن شیرازی و2/0درصد پودر جوانه میخک و 1 درصد پودر آویشن شیرازی و2/0درصد پودر جوانه میخک و 1 درصد پودر آویشن شی
-
مطالعه اثرات سطوح مختلف سیر بر صفات عملکردی و برخی فراسنجه های خون بره های پرواری
1394هدف از این مطالعه، بررسی اثرات سطوح مختلف سیر خام و سیر خشک بر عملکرد، فراسنجه های تخمیر، جمعیت پروتوزوآها، قابلیت هضم و فراسنجه های خون در بره های پرواری بود. برای این منظور، 30 راس بره نر نژاد مهربان با متوسط وزن بدن 9/3± 8/25 کیلوگرم و 8-9 ماه سن در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 سطح مورد استفاده قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی تحت تغذیه یک جیره پرواری که با سطوح مختلف سیر (گرم در کیلوگرم بر اساس ماده خشک) که شامل: شاهد (بدون سیر)، 31، 62 گرم سیر خشک و 75 و 150 گرم سیر خام بود. به جهت اندازه گیری پارامترهای خونی و بدست آوردن سرم و پلاسما در روزهای 30 و 60 خون گیری از همه بره ها صورت پذیرفت. جهت بررسی فراسنجه های تخمیری و جمعیت پروتوزوآها در روز آخر آزمایش از 15 راس از بره ها مایع شکمبه استحصال شد. قابلیت هضم با دو روش کلاسیک(15 بره) و استفاده از مارکر (30 بره) انجام شد. نتایج نشان داد که استفاده از سیر خام و سیر خشک در جیره باعث بهبود عملکرد بره های پرواری شد. افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراک دام های تیمار 150 و 75 گرم سیر خام در کیلوگرم و 31 و 62 گرم سیر خشک در کیلوگرم و همینطور افزایش وزن این دام ها در بین روزهای 30 تا 60 با تفاوت معنی داری بالاتر از تیمار شاهد بود (P<0/05). ولی خوراک مصرفی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت (P>0/05). نتایج اندازه گیری فراسنجه های خونی نشان داد که سطوح گلوکز، آلبومین، پروتئین تام، HDL-کلسترول و آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز تحت تاثیر سیر خام و سیر خشک با تفاوت آماری بالاتر از تیمار شاهد بودند(P<0/05) و سطوح کلسترول، LDL-کلسترول، اوره و آنزیم آلکالین فسفاتاز در تیمار شاهد با تفاوت آماری بالاتر از سایر تیمارها بود (P<0/05). در مورد میزان تری گلیسیرید تنها تیمار 150 گرم در کیلوگرم سیر خام بالاتر از تیمار شاهد بود و باقی تیمارها با اختلاف آماری پایین تر از تیمار شاهد بودند. براساس نتایج اندازه گیری فراسنجه های تخمیری، کل اسیدهای چرب فرار تولیدی،میزان پروپیونات و نسبت پروپیونات به استات افزایش ولی میزان استات تولیدی کاهشی را در تیمارهای دریافت کننده سیر با تفاوت آماری نسبت به تیمار شاهد نشان دادند. اما بوتیرات، والریک و ایزو-والریک تفاوتی نداشت آمونیاک نیز با وجود تفاوت عددی اختلاف معنی داری نداشت. تفاوت بین نتایج حاصل از شمارش پروتوزو
-
تعیین ارزش غذایی برخی از گو نه های غالب جلبک های دریایی ایران با استفاده از روش های آزمایشگاهی
1393هدف از این پژوهش تعیین ارزش غذایی برخی از گونه های غالب جلبک دریایی ایران با استفاده از روشهای آزمایشگاهی در قالب طرح کاملا تصادفی به صورت 3 آزمایش جداگانه انجام شد. گونه های جلبک عبارت بودند از: انترومورفا1، انترومورفا2، اولوا لینزیا، ساراگاسوم، گراسیلاریوپسیز پرسیکا، هئیپنا فلجلفرمیس. آزمایش اول جهت تعیین کینتیک تولید گاز نمونه ها، آزمایش دوم جهت تعیین قابلیت هضم و تخمیر شکمبه ای نمونه ها انجام شد و آزمایش آخر بمنظور بررسی استفاده از جلبکهای انترومورفا 1 و 2 (در سطوح 15 و 30%)، ساراگاسوم (15 و 30%) و گراسیلاریوپسیز (25 و 50%) در یک جیره عملی انجام شد. در آزمایشات اول و دوم نمونه ها با یک نمونه یونجه استاندارد مقایسه شدند. نتایج آزمایشات نشان دادند که خاکستر و پروتئین انترومورفا2 به طور معنی داری از سایر تیمارها بالاتر می باشد (05/0>P) در بین گونه های جلبک،گراسیلاریوپسیز بالاترین NDF و هیپنئا فلجلیفرمیس بالاترین ADF را داشتند. در آزمایش کینتیک، گراسیلاریوپسیز بالاترین پتانسیل تولید گاز (a) و ساراگاسوم پایین ترین نرخ تولید گاز (µ) را در بین جلبکها داشتند (05/0>P). در آزمایش دوم میزان تولید گاز طی 24 ساعت انکوباسیون (24GP) و غلظت اسید های چرب فرار کل(VFA) در گراسیلاریوپسیز بالاتر از همه گونه های جلبک بود (05/0>P). همچنین میزان هضم ماده خشک (IVTDMD) و آلی (IVOMD) در گونه های انترومورفا2 و اولوا لینزا و توده میکروبی (MB) در گونه ساراگاسوم نسبت به سایر گونه ها به صورت معنی داری (05/0>P) بیشتر بود. در آزمایش سوم و در بین جیره ها، جیره با 30 درصد انترومورفا1 دارای بالاترین قابلیت هضم واقعی بود(05/0>P). نتایج این آزمایش نشان داد که اضافه کردن جلبکها به جیره باعث افزایش قابلیت هضم ظاهری، قابلیت هضم واقعی، قابلیت هضم ماده آلی می شود. استفاده از جلبکها در جیره علاوه بر کاهش هزینه ها، در نسبتهای پایین موجب افزایش غلظت اسیدهای چرب فرار و در نسبتهای بالاتر موجب افزایش توده میکروبی گردید.
-
تعیین ارزش غذایی ضایعات بوجاری دانههای ماشک، گاودانه و عدس به روشهای برون تنی
1393اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺗﺮﮐﯿﺐ ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ و روﻧﺪ ﺗﺠﺰﯾﻪﭘﺬﯾﺮی ﺷﮑﻤﺒﻪای و همچنین برخی شاخصهای تولید گاز ﺿﺎﯾﻌﺎت ﺣﺎﺻﻞ از ﺑﻮﺟﺎری داﻧﻪﻫﺎی ﻣﺎﺷﮏ، ﮔﺎوداﻧﻪ و عدس اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺖ. در ابتدا ﺗﺮﮐﯿب ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی ﺿﺎﯾﻌﺎت ﺑﻮﺟﺎری داﻧﻪها ﺷﺎﻣﻞ ﻣﺎده ﺧﺸﮏ، ﭘﺮوﺗﺌﯿﻦ ﺧﺎم، ﭼﺮﺑﯽ ﺧﺎم، ﻣﺎده آﻟﯽ، ﺧﺎﮐﺴﺘﺮ ﺧﺎم، اﻟﯿﺎف ﻧﺎﻣﺤﻠﻮل در ﺷﻮﯾﻨﺪه ﺧﻨﺜﯽ (NDF) و اﻟﯿﺎف ﻧﺎﻣﺤﻠﻮل در ﺷﻮﯾﻨﺪه اﺳﯿﺪی (ADF) اﻧﺪازه ﮔﯿﺮی ﺷﺪﻧﺪ. در آزﻣﺎﯾﺶ اول، ﺗﺠﺰﯾﻪ ﭘﺬﯾﺮی شکمبه ای ضایعات ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از 3 راس ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻧﺮ ﻣﻐﺎﻧﯽ ﻓﯿﺴﺘﻮﻟﻪ ﮔﺬاری ﺷﺪه در زﻣﺎنﻫﺎی 2، 4، 8، 12، 24، 48 و 72 ﺳﺎﻋﺖ تعیین شد. در آزمایش دوم کینتیک تولید گاز و در آزمایش سوم قابلیت هضم و تخمیر ضایعات با استفاده از آزمون تولید گاز مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش آخر اثرات جایگزینی نسبتهای مختلف از ضایعات در جیره بر میزان هضم و تخمیر آنها بررسی شد. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﻣﯿﺰان ﺗﺠﺰﯾﻪ ﭘﺬﯾﺮی شکمبه ای ﻣﺎده ﺧﺸﮏ ﺿﺎﯾﻌﺎت ﺑﻮﺟﺎری داﻧﻪ ﻣﺎﺷﮏ 18/70، گاودانه 48/73 و عدس 57/68 درصد و میزان تجزیه پذیری موثر ﻣﺎده ﺧﺸﮏ ﺑﺎ ﻧﺮخ ﻋﺒﻮر 2 درﺻﺪ در ضایعات بوجاری مذکور بترتیب 77/70، 98/72 و 4/76 درﺻﺪ بود. درآزمایش دوم، حداکثر تولید گاز در ضایعات بوجاری دانههای ماشک،گاودانه و عدس بترتیب 53/72، 22/69 و 95/63 میلی لیتر بر 200 میلی گرم ماده خشک بود. قابلیت هضم حقیقی ماده خشک ضایعات بوجاری مذکور نیز بترتیب 3/83، 6/83 و 87/78 درصد. غلظت اسیدهای چرب فرار نیز در ضایعات بوجاری گاودانه بیشتر از دیگر ضایعات بود. همچنین با جایگزینی سطوح 5/17 و 35 درصد این ضایعات بوجاری در جیره برههای در حال رشد موجب افزایش تولید گاز در مقایسه با شاهد گردید. بیشترین میزان تولید پروتئین میکروبی در جیره حاوی 35 درصد عدس و کمترین میزان این مولفه در جیرههای حاوی 35 درصد گاودانه و 5/17 درصد ماشک بود. غلظت کل اسیدهای چرب فرار در جیره شاهد کمترین و در جیره حاوی 35 درصد گاودانه بیشترین مقدار را به خود اختصاص داد. جیرهها از نظر قابلیت هضم ظاهری و حقیقی ماده خشک و قابلیت هضم حقیقی ماده آلی اختلاف معنی داری با هم نداشتند.
-
مقایسه مدل های مختلف رگرسیون تصادفی لژاندر دارای ساختارهای متفاوت واریانس باقی مانده برای برآورد مولفه های واریانس وزن بدن در گوسفند مغانی
1393پژوهش حاضر به منظور مقایسه مدل های رگرسیون تصادفی دارای توابع لژاندر و ساختارهای متفاوت واریانس باقی مانده برای برآورد اجزای واریانس وزن بدن گوسفند مغانی انجام شد. داده های به کار برده شده در این پژوهش شامل 10354 رکورد وزن بدن 63 تا 416 روزگی مربوط به 2931 راس گوسفند مغانی بود که در طی سال های 1373 تا 1392 در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند مغانی واقع در شهرستان جعفرآباد مغان استان اردبیل جمع آوری شده بودند. نرم افزارهای Excel، Access و Minitab جهت ویرایش و آماده سازی داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. اثرات ثابت موثر بر وزن بدن با کمک تجزیه مدل های خطی تعمیم یافته با نرم افزار SAS تعیین شدند. مدل های رگرسیون تصادفی به کار برده شده برای برآورد اجزای واریانس، شامل اثرات ثابت گروه های هم دوره (سال تولد - فصل تولد - نوع تولد - جنس) و سن مادر هنگام زایش، یک رگرسیون ثابت برای برازش میانگین تغییرات وزن بدن در جمعیت و رگرسیون های تصادفی برای برازش اثرات تصادفی ژنتیکی افزایشی مستقیم، محیط دائمی، ژنتیکی افزایشی مادری و محیط مادری بودند. در مدل های مورد بررسی، توابع لژاندر درجه 3 یا 4 برای رگرسیون ثابت و رتبه های رگرسیون های تصادفی ژنتیک افزایش مستقیم، ژنتیکی افزایشی مادری و محیط دائمی و رتبه 2 یا 3 برای رگرسیون تصادفی محیط مادری برازش شدند. مدل ها به صورت کامل یا کاهش یافته دارای دو یا سه اثر تصادفی برازش شدند. در مدل های کاهش یافته دارای سه اثر تصادفی، اثر محیط مادری و در مدل های کاهش یافته دارای دو اثر تصادفی اثرات محیط مادری و ژنتیکی افزایشی مادری از مدل حذف شدند. در همه مدل ها واریانس باقیمانده به صورت همگن یا ناهمگن در فاصله های زمانی 10 روزه، یک ماهه یا سه ماهه در نظر گرفته شد. اجزای واریانس با کمک نرم افزار Wombat برآورد شدند و مدل ها بر اساس معیار آکایک (AIC)، معیار اطلاعات بیزین (BIC) و آزمون نسبت درست نمایی (LRT) مورد مقایسه قرار گرفتند. ساختار واریانس باقیمانده در برخی از مدل ها برآوردهای واریانس ژنتیک افزایشی مستقیم و مادری را تحت تاثیر قرار داد، به گونه ای که بیشتر تفاوت بین مدل های دارای ساختارهای همگن و ناهمگن واریانس مشاهده شد. در مدل های دیگر، ساختارهای متفاوت واریانس باقیمانده تاثیری بر واریانس ژنتیکی افزایشی مستقیم و مادری نداشتند. ساختارهای واریانس باقیم
-
مطالعه اثرات سطوح مختلف روغن های اسانسی گل مریم و بومادران بر تخمیر شکمبه ای با استفاده از تکنیک تولید گاز
1392 -
مقایسه مدل های مختلف رگرسیون تصادفی با ترکیب چندجمله ای های بی اسپلاین و معمولی در برآورد مولفه های واریانس وزن بدن گوسفند مغانی
1392 -
بررسی آزمایشگاهی اثرات روشهای مختلف فرآوری بر ارزش غذایی اندام هوایی سیب زمینی
1392 -
مطالعه اثرات نوع و سطوح مختلف چربی بر پتانسیل هضم و تخمیر شکمبه ای و نیاز میکروبی شکمبه به عنصر روی با استفاده از آزمون تولید گاز
1392 -
استفاده از شاخ و برگ فرآروری شده سیب زمینی در تغذیه بره های مهربان
1391