GHOLAMI MANSOUR

Professor

Update: 2025-11-02

GHOLAMI MANSOUR

Faculty of Agriculture / Department of Horticultural sciences

P.H.D dissertations

  1. بررسی برخی پاسخ های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی انگور به نفتالین استیک اسید تحت تنش خشکی
    2022
    چکیده: خشکی به عنوان مهم ترین تنش محیطی، رشد و نمو گیاهان را به شدت مختل و تولید و عملکرد را بیش از هر عامل محیطی دیگری محدود می کند. راهکارهای مختلفی مانند انتخاب ارقام متحمل، استفاده از شیوه های جدید و مؤثر آبیاری، استفاده از تنظیم کننده های رشد گیاهی و همچنین مدیریت عناصر غذایی برای مقابله با تنش خشکی توسعه پیدا کرده‎ ‎ اند. در این پژوهش استفاده از پتانسیل ارقام متحمل به خشکی و کاربرد تنظیم کننده‎های رشد گیاهی به منظور کاهش اثرات تنش خشکی در انگور (Vitis vinifera L.) در قالب دو آزمایش مجزا بررسی شد. در آزمایش نخست تحمل به تنش خشکی 20 رقم انگور ایرانی و خارجی، شامل 15 رقم انگور ایرانی (بیدانه سفید، بیدانه قرمز، تبرزه سفید، تبرزه قرمز، حسینی، خلیلی سفید، رشه، شیرازی، عسکری، فخری، قزل اوزوم، گچی امجگی، گزندایی، لعل قرمز و یاقوتی) و پنج رقم خارجی (بلک سیدلس، پرلت، ترکمن 4، روبی سیدلس و فلیم سیدلس) در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا شد. ارقام انگور ایرانی و خارجی یکساله ریشه دار، با استقرار و رشد کافی، تحت دو تیمار 90 (شاهد) و 50 (تنش خشکی) درصد آب قابل دسترس قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که پس از سه ماه اعمال تنش خشکی، ویژگی های رشدی تعداد برگ، سطح برگ، وزن تر و خشک برگ، قطر ساقه، طول شاخه سال جاری، طول میانگره و وزن تر و خشک اندام هوایی همه ارقام انگور مورد بررسی به صورت معنی داری کاهش پیدا کرد. ارقام رشه و خلیلی سفید به ترتیب با 7/17 و 7/15 برگ، بیش ترین تعداد برگ و ارقام خلیلی سفید و رشه به ترتیب با 67/72 و 33/69 سانتی متر بیش ترین طول شاخه سال جاری را داشتند. در شرایط تنش خشکی، ویژگی های طول ریشه و حجم ریشه در برخی از ارقام انگور افزایش و در برخی دیگر کاهش پیدا کرد، در حالی که وزن تر و خشک ریشه در همه ارقام انگور مورد مطالعه با کاهش مواجه شد. تحت تنش خشکی، ارقام عسکری، تبرزه قرمز، قزل اوزوم، روبی سیدلس، لعل قرمز، خلیلی سفید، یاقوتی، شیرازی و بیدانه قرمز با افزایش طول ریشه و ارقام فخری، تبرزه قرمز و خلیلی سفید با افزایش حجم ریشه مواجه شدند. ویژگی های کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل و کاروتنوئید در معرض تنش خشکی، در برخی ارقام انگور با کاهش مواجه شدند، ولی این ویژگی ها در برخی از ارقام دیگر افزایش پیدا کردند. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، تنش خشکی باعث ک
  2. بررسی پروفایل بیان microRNAهای درگیر در پاسخ های فیزیولوژیک و بیوشیمیایی به تنش سرما در توت فرنگی
    2022
    پژوهش حاضر با هدف بررسی اهمیت برخی ویژگی های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی مرتبط با مکانیسم های سازگاری به سرما و میزان تأثیرگذاری آنها در تحمل به سرمای زمستانه در دو رقم توت فرنگی و تعیین شاخص های مناسب و کارآمد برای شناسایی ارقام متحمل و حساس به سرما صورت گرفت. بررسی ویژگی های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی تحت چندین تیمار سرمایی مختلف روی بافت های دو رقم توت فرنگی سلوا و کوئین الیزا انجام شد. گیاهچه های تهیه شده از ساقه رونده سال جاری پس از کشت در گلدان تا اواخر آبان در محیط آزاد نگهداری شدند تا کم کم به دمای پایین سازگار شوند. پس از سازگاری گیاهان، تیمارهای دمایی(با توجه به شرایط هر آزمایش در دامنه 4+تا 18- درجه سانتیگراد) با استفاده از سردخانه آزمایشگاهی قابل تنظیم اعمال شد. نمونه ها به مدت سه ساعت در تیمار نهایی سرما نگه داری شده و سپس از دستگاه خارج شدند و برای اندازه گیری ویژگی های مختلف به آزمایشگاه منتقل شدند. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. نتایج نشان داد سطوح آنزیم های آنتی اکسیداتیو شامل سوپر اکسید دیسموتاز، گایاکول پراکسیداز و کاتالاز بطور معنی داری تحت تأثیر نوع رقم قرار گرفته است. علاوه بر این تیمار بافت-دما سطح تمام آنزیم ها را بطور معنی داری تحت تأثیر قرار داده است. همچنین مشخص شد که با کاهش دما میزان نشت یونی، پرولین، پروتئین، پراکسید هیدروژن، پراکسیداسیون چربی های غشاء و کربوهیدرات محلول افزایش یافته و این مقادیر عموماً در رقم کوئین الیزا بیشتر از سلوا بودند. افزایش سطح این فاکتورها در روند کاهش دما در بافت طوقه مشهود تر بود. محتوای نسبی آب هم با کاهش دما کاهش یافته که در کل این نتایج متحمل بودن رقم کوئین الیزا به سرما را تایید می کنند.از آنجائیکه miRNA ها (RNAهای کوچک غیر کد کننده) نقش مهمی در تنظیم رشد گیاه و تطابق با شرایط دارند، در بخش دیگری از این آزمایش به بررسی پروفایل بیان miRNA ها تحت تنش سرما پرداخته شد. در بررسی صورت گرفته با استفاده از داده های RNA-Seq و miR-Seq موجود در پایگاه های داده به شناسایی miRNA های القاء شده در توت فرنگی تحت تنش سرما پرداخته شد. نتایج نشان داد که بیان miRNA ها بر حسب شرایط و نوع بافت متفاوت است. برخی miRNA ها همواره در بافت های یکسان بیان ثابتی دارند و کاندید اختصاصی بافت (Tissue specific) هستند
  3. فراتحلیل مطالعات ترنسکریپتومی صورت گرفته در گیاهان تحت تنش سرما و بررسی تاثیر ملاتونین بر برخی ویژگی های فیزیولوژیکی گیاه توت فرنگی رقم پاروس تحت تنش سرما
    2022
    تنش دمایی یکی از شایع ترین تنش های محیطی است که از طریق ایجاد آسیب های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی، سبب کاهش عملکرد در گیاهان می شود. راهکار های متعددی مانند به نژادی و همچنین کاربرد برخی مواد شیمیایی و تیمار تنظیم کننده های رشد جهت مقابله با تنش های محیطی از جمله تنش سرما وجود دارد.براین اساس این پژوهش متشکل از دو بخش است. در بخش نخست 2 پژوهش جداگانه با هدف شناسایی ژن های مشترک و محافظت شده ای که در شرایط تنش سرما به گیاهان برای کاهش آسیب های ناشی از تنش کمک می کنند، به منظور کاربُرد در به نژادی گیاهان توسط اصلاح گران و در بخش دوم نیز 2 پژوهش در راستای بررسی اثر گذاری هورمون ملاتونین جهت کاهش آسیب های ناشی از تنش سرما در گیاه توت فرنگی صورت گرفته است. در بخش اول فراتحلیلی بر روی داده های حاصل از پژوهش های ترنسکریپتومی مختلفی که در آن ها توالی یابی RNA، در ارقام حساس و مقاوم برخی گونه های گیاهی تحت تنش سرما، صورت گرفته بود، انجام شد. حجم عظیمی از داده های حاصل از توالی یابی RNA ، در بررسی های ترنسکریپتومی، در گیاهانی که در معرض انواع مختلف تنش های محیطی قرار گرفته اند ایجاد شده است. با بکارگیری روش فراتحلیل، مقایسه این داده ها ممکن می شود و می توان به کمک آن ویژگی های مولکولی حفاظت شده (ژن ها، مجموعه های ژنی، مسیر ها، شبکه های ژن/پروتئین) مرتبط با مکانیسم های اساسی در تحمل/مقاومت به انواع تنش ها را در بین گیاهان مختلف شناسایی کرد. جستجو در بین پژوهش های دارای معیار های مورد نظر، منجر به انتخاب 6 پژوهش و دریافت داده های خام آن ها از پورتال NCBI SRA ، جهت انجام تجزیه و تحلیل های بعدی گردید. برنامه ها و نرم افزار های مختلفی در چهارچوب مورد نیاز برای انجام این فراتحلیل مورد استفاده قرار گرفت. در مرحله نخست جهت تجزیه و تحلیل داده های خام دریافت شده از نتایج توالی یابی های RNA در پژوهش های انتخاب شده، از NCBI SRA Toolkit، Cutadapt، HISAT2، edgeR، blastp استفاده شد. در مرحله بعد نرم افزار های MapMan، PageMan و NetworkAnalyst جهت بررسی عملکردی ژن های افتراقی بدست آمده از تجزیه و تحلیل های مرحله نخست بکار گرفته شد. این فراتحلیل منجر به شناسایی 15553 ژن شد. از این تعداد، 7714 ژن، افزایش بیان داشته و 7889 ژن کاهش بیان نشان دادند. تعداد کل ژن هایی که در همه تجزیه و تحلیل ها به صور
  4. آنالیز ژنتیکی جمعیت کاردامینه هیرسوتا و تهیه نقشه لینکاژی با تکنیک Tn5
    2022
    استفاده از ارگانیزمهای مدل بطور گسترده در بخش بزرگی از تحقیقیات زیستی با استفاده از ابزار و تکنولوژی های قدرتمند ژنتیکی بکار گرفته شده است با این وجود چالش اساسی در تشخیص ژنهایی است که این تنوع زیستی را ایجاد کرده اند و ارگانیزمهای مدل به ما امکان میدهند فقط بخش کوچکی از این تنوع را مطالعه و بررسی کنیم. تکنولوژی توالی یابی در هر دو گیاهان مدل و غیر مدل اگر چه قدرت ما را در مقایسه و پیدا کردن اختلافات بین انها افزایش داده است. متاسفانه فقط بخش کوچکی از این اختلافات در تنوع فنوتیپی شرکت دارند و پیدا کردن ارتباط بین تغییرات ژنوتیپی با تغییرات فنوتیپی مشکل است. بنابراین ابزار ژنتیکی برای ارزیابی عملکرد تکامل یافته توالی های DNA ضروری است اما ارگانیزمهای کمی به عنوان سیستم های ژنتیکی مناسب برای این منظور توسعه یافته اند.
  5. اثر برخی ترکیبات القا کننده تولید رسوراترول در کشت تعلیق سلولی انگور
    2021
    بافت کالوس گیاهی قابلیت های متنوعی دارد از آن جمله می توان به کاربرد آن در تهیه کشت های تعلیق سلولی به منظور تولید متابولیت های ثانویه و ترکیبات مفید طبیعی اشاره نمود. به منظور القای کالوس در ریزنمونه های چهار رقم انگور رجبی سفید شیراز، بی دانه قرمز، شاهانی و مکر قوچان از دو گروه 2،4-دی (در سه سطح) به همراه بنزیل آدنین و نفتالین استیک اسید (در سه سطح) و به همراه کاینتین استفاده شد. در اغلب ریزنمونه ها بیشترین درصد القا در سطح سه نفتالین استیک اسید مشاهده شد که تفاوت معنی داری با سظح دو نشان نداد. در بخش القا و پرآوری پاسخ ریزنمونه ها به سطوح مختلف تنظیم کننده های رشد گیاهی متفاوت و وابسته به رقم بود. غلظت 0.7 میلی گرم در لیتر و کاینتین 0.2 میلی گرم در لیتر به منظور استحصال کشت تعلیق سلولی انتخاب شد که با چندین واکشت با کیفیت مطلوب حاصل گردید. بررسی محتوای رسوراترول سلول کشت های تعلیق سلولی نشان داد بیشترین محتوای ترنس رسوراترول مربوط به کشت تعلیق سلولی رقم رجبی سفید شیراز بود. تفاوت در ذخیره ژنتیکی ارقام از مهمترین دلایل تفاوت در محتوای رسوراترول در انگور کشت سلولی آنها معرفی شده است.
  6. اثر سولفات روی بر برخی ویژگی های فیزیولوژی، بیوشیمیایی و رشد دو پایه پسته تحت تنش شوری
    2020
    شوری خاک ناشی از کلرید سدیم یکی از مشکلات مناطق پسته کاری کشور می باشد و این مشکل با کمبود منابع آبی در حال تشدید است، در این حالت به کارگیری پایه مناسب و تغذیه صحیح نقش مهمی ایفا می کند. نقش تغذیه با ترکیبات حاوی روی در کم کردن صدمه اکسیداتیو در تنش شوری در گیاهان به طور روشن درک نشده است. اثر تغذیه ای ترکیبات حاوی روی بر میزان رشد برخی گونه های باغی در معرض شوری توسط محققان گزارش می شود اما اطلاعات کمی در خصوص اثر آن بر ویژگی های مختلف پایه های پسته در دسترس می باشد. مطالعه حاضر به بررسی اثر تیمار سولفات روی بر برخی ویژگی های فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و رشد دو پایه پسته تحت تنش شوری می پردازد و هدف آن کاهش اثرات زیان بار تنش شوری در خاک است. آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار درگلخانه تحقیقاتی سازمان پارک های شهرداری قم طی سال های 97-1396 انجام گرفت. تعداد 1512 عدد بذر دو پایه پسته بادامی زرند و قزوینی از موسسه تحقیقات پسته کشور تهیه و تحت تیمارهای جوانه زنی قرار گرفتند. جهت پایش دقیق تغذیه با سولفات روی، ریشه دانهال ها با محلول 50 درصدی هوگلند (کودآبیاری) در شرایط گلخانه ای و کشت هیدروپونیک به مدت 4 ماه (تا رسیدن به ارتفاع و رشد مورد نظر) تغذیه شدند، دانهال های رشد کرده در معرض چهارسطح شوری شامل صفر(شاهد)، 100، 200، 350 میلی مولار کلرید سدیم و سه سطح روی از منبع سولفات روی آبدار شامل شاهد، یک و پنج میکرومولار قرار گرفتند. دانهال ها جهت بررسی صفات مورد نظر به آزمایشگاه گروه باغبانی دانشگاه بوعلی سینا منتقل شدند. صفت های ارتفاع نهال، وزن تر برگ، وزن خشک برگ، کسر مولی کلسیم در ریشه، کسر مولی کلسیم در برگ، گروه های سولفوهیدریل ریشه، نفوذپذیری غشاء ریشه، نشت یونی روی از ریشه، میزان مالون دی آلدئید در برگ، وزن خشک ریشه، وزن تر ریشه، غلظت پرولین، آنزیم کاتالاز، تعداد برگ، غلظت سدیم ریشه، غلظت سدیم برگ، غلظت پتاسیم ریشه، غلظت پتاسیم برگ، نسبت پتاسیم به سدیم برگ، نسبت پتاسیم به سدیم ریشه، نشت پتاسیم از ریشه، نشت مس از ریشه، نشت کلسیم از ریشه، فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز برگ، کلروفیل برگ، فسفر ریشه، فسفر برگ، کلر ریشه، کلر برگ، منگنز ریشه، منگنز برگ، مس ریشه، مس برگ، غلظت روی ریشه، غلظت روی برگ، جذب روی ریشه، جذب روی برگ، غلظت کلسیم ریشه، غلظ
  7. اثر تیمار ترکیبی متیل جازمونات و تابش پرتو فرابنفش c روی تولید برخی ترکیبات فنولی در انگور تازه خوری رقم بیدانه سفید
    2018
    این پژوهش به منظور بررسی اثر متیل جازمونات (MJ) و پرتو فرابنفش نوع C (UV-C) بصورت مجزا یا در ترکیب با هم روی برخی از شاخص های فنلی، ظرفیت آنتی اکسیدانی، فعالیت آنزیمی و اجزای فنلی در پوست حبه انگور تازه خوری رقم بیدانه سفید صورت گرفت. این آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. به همین منظور خوشه های انگور دو روز پیش از برداشت با MJ در غلظت های 0، 1، 5 و 10 میلی مولار (mM) محلول پاشی شدند. پس از برداشت حبه ها از خوشه جدا شده و در معرض تابش UV-C در شدت های 0، 8/0، 2/1 و 2/4 کیلوژول بر مترمربع (kJm-2) قرار گرفتند. حبه ها پس از بسته بندی در انبار در دمای 15 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی85 درصد در تاریکی به مدت 6 روز نگهداری شدند. نمونه برداری بطور روزانه انجام گرفت و پوست حبه ها برای انجام آزمایش های مورد نظر در فریزر 80- نگهداری شدند. آزمایش های انجام گرفته عبارت بودند از میزان فنل کل، فلاونوئید کل، تانن کل، کاتکین، اپی کاتکین، فلاوانول کل، کوئرستین، روتین، فلاونول کل، پیسید و رسوراترول و فعالیت آنزیم های آنت اکسیدانی دخیل در سیستم دفاعی و متبولیسم ترکیبات فنلی یعنی PAL، PPO و POD و همچنین فعالیت آنتی اکسیدانی به روش های DPPH، ABTS و FRAP. نتایج نشان داد حبه های تیمار شده با MJ و UV-C حاوی میزان فنل کل بیش تر در مقایسه با شاهد بودند. اثرمتقابل UV-C و MJ و زمان روی فلاونوئید کل نشان داد بیش ترین میزان فلاونوئید با کاربرد غلظت 10 میلی مولار MJ در معرض تابش 8/0 kJm-2 پس از 5 روز نگهداری مشاهده شد. محرک های مورد استفاده و اثرات متقابل آن ها اثر معنی داری روی میزان تانن کل پوست حبه ها نداشت. در نتیجه ی اثرمتقابل MJ و زمان بیش ترین ظرفیت پاکسازی رادیکال آزاد DPPH• در نمونه های تیمار شده با MJ در روز 5 مشاهده شد. همچنین در نتیجه ی اثرمتقابل MJ و UV-C بیش ترین ظرفیت پاک سازی رادیکال آزاد DPPH• با کاربرد ترکیبی از MJ در غلظت 10 mM و UV-C در شدت 8/0 kJm-2 مشاهده شد. نتایج مربوط به فعالیت آنتی اکسیدانی نشان داد بیش ترین ظرفیت آنتی اکسیدانی در نمونه های تیمار شده با شدت های کم UV-C مشاهده شدند و تابش شدید سبب کاهش ظرفیت آنتی اکسیدانی شد. با این وجود کاربرد تیمار ترکیبی با MJ سبب برطرف شدن این اختلاف ها میان نمونه ها گردید. طبق نتایج این پژوهش بیش ترین
  8. ارزیابی پاسخ های سلولی تکوینی القا شده توسط کلرید کادمیوم در گیاه تاتوره (.Datura stramonium L) و درمنه خزری (Artemisia annua L.) و مطالعه تاثیر نانوذرات کیتوسان در پتانسیل گیاه پالایی
    2018
    چکیده: آلودگی محیط زیست با فلزات سنگین یک مشکل زیست محیطی مهم محسوب می شود. در میان فلزات سنگین، کادمیوم یکی از سمی ترین فلزات و آلاینده های محیط زیست به شمار می رود. اهداف این پژوهش عبارتند از: ارزیابی تحمل درمنه خزری و تاتوره به کادمیوم اتمسفری؛ ارزیابی توان گیاه پالایی خاک آلوده به کادمیوم توسط تاتوره؛ ارزیابی پاسخ های مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی درمنه خزری و تاتوره به کادمیوم؛ ارزیابی اثر افزودن EDTA، هورمون های گیاهی(کینتین و IAA)، کیتوسان، نانوذرات کیتوسان و قارچ های میکوریزی بر توان گیاه پالایی تاتوره و یافتن تیمار مناسب جهت افزایش کارایی گیاه پالایی و بررسی اثر ژنوتوکسیسیتی کادمیوم. چهار سطح کلرید کادمیوم (0، 75، 150 و 225 میلی گرم در لیتر) به منظور تیمار اسپری برگی انتخاب شد. همچنین برای ارزیابی توان گیاه پالایی، چهار سطح کادمیوم (0، 75، 150 و 225 میلی گرم در کیلوگرم) برای تیمار خاک و سطوح مختلف عوامل افزایش دهنده کارایی گیاه پالایی شامل EDTA (0، 3، 6 و 12 میلی مول در کیلوگرم)، کینتین و IAA (0، 1، 10 و 100 میلی گرم در لیتر)، کیتوسان و نانوذرات کیتوسان (0، 1/0 و 5/0 درصد وزنی/ وزنی) و کنسرسیوم قارچ-های میکوریزی به عنوان گروه های آزمایشی مختلف مورد استفاده قرار گرفت. تعیین مقادیر کادمیوم کل و قابل دسترس خاک و بافت های گیاهی با استفاده از اسپکتروفتومتر جذب اتمی انجام شد. فاکتور تجمع زیستی، فاکتور انتقال، پارامترهای رشد، محتوای نسبی آب بافت، شاخص پایداری غشا، محتوای رنگیزه های فتوسنتزی، محتوای کربوهیدرات های محلول، محتوای پروتئین کل، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی، نیمرخ های پروتئین بذر در گروه های مختلف تیماری تعیین گردید. در این تحقیق، ویژگی های رویان زایی گیاهان شاهد و تحت تیمار کادمیوم مورد مطالعه قرار گرفت. اثرات ژنوتوکسیسیتی کادمیوم بر تاتوره با استفاده از روش RAPD و اثرات کادمیوم بر تولید اسکوپولامین، بیان ژن هیوسسیامین 6β-هیدروکسیلاز (H6H) و الگوی متیلاسیون در تاتوره مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایشات مربوط به تیمار کادمیوم به تنهایی (تیمار اسپری برگی و تیمار خاک) نشان داد که که مقدار جذب کادمیوم با افزایش غلظت کادمیوم تیماری افزایش یافته است. کاهش در شاخص های رشد، محتوای نسبی آب بافت، شاخص پایداری غشا، محتوای رنگیزه های فتوسنتزی، محتوای کربوهیدرات های م
  9. ارزیابی پاسخ های سلولی تکوینی القا شده توسط نانوذرات اکسید روی و دی اکسید سریم در گیاه لوبیا (Phaseolus vulgaris L)
    2018
    چکیده: خواص منحصر به فرد فیزیکوشیمایی نانومواد منجر به توسعه قابل توجه استفاده از نانوفناوری در زمینه های مختلف مانند صنعت، پزشکی، کشاورزی و تولید غذا شده است. با این وجود، افزایش روزافزون این دسته از نانومواد نگرانی هایی را در مورد سرنوشت و تأثیر آنها بر موجودات زنده و در نتیجه انسان بوجود آورده است. در فناوری در حال پیشرفت، نانوذرات بر پایه اکسیدهای فلزی در صنعت و علم مواد از توجه ویژه ای برخوردار هستند. در این مطالعه، تأثیرات نانوذرات اکسید روی، سولفات روی و دی اکسید سریم بر روی گیاه زراعی و مدل phaseolus vulgaris بررسی شد. آزمایش ها در سه روش مجزای اعمال نانوذرات و غلظت های مختلف در طرح کاملاً تصادفی طراحی شدند. در روش اول بذر لوبیا در معرض غلظت های پایین نانوذرات (25، 50 و 100 میلی گرم بر لیتر) در محیط کشت پایه آگار به مدت 30 روز قرار گرفت. در روش دوم گیاهان لوبیا در مرحله 3-5 برگی با اضافه کردن سوسپانسیون نانوذرات (غلظت های 250، 500، 1000 و 2000 میلی گرم بر لیتر) به محیط خاک به مدت دو هفته تیماردهی شدند. به طور مشابه، گیاهان لوبیا در مرحله 3-5 برگی به صورت اسپری کردن سوسپانسیون نانوذرات (غلظت های 250، 500، 1000 و 2000 میلی گرم بر لیتر) به مدت دو هفته تیماردهی شدند. پارامترهای مختلف رشد، فیزیولوژیکی، بیوشیمایی، مطالعات تشریحی، تکوین تولید مثلی اندام های نر و ماده و همچنین مطالعات جامع اومیکس (متابولومیکس با استفاده از UHPLC/ QTOF-MS، پروتئومیکس با استفاده از LC-MS/MS (Q-TOF) و یونومیکس) با توجه به نوع روش ارزیابی شدند. در این مطالعه سعی بر این شد که هر دو اثرات مثبت و منفی احتمالی دو نانوذره مذکور مورد بررسی قرار گیرند. نتایج روش اول نشان داد که نانوذرات دی اکسید سریم تأثیر بهبود دهنده ای بر روی رشد گیاهان داشتند، به طوری که حتی در بالاترین غلظت نیز اثرات منفی ناشی از نانوذرات چه در سطح فیزیولوژیکی و چه در سطح متابولیسم سلولی مشاهده نشد. همچنین فراتنظیم شدن اکثر متابولیت ها از جمله لیپیدها، استروئیدها کاروتنوئیدها، فلاونوئیدها، فنولیک ها و ترپن ها، که اکثر آنها به عنوان آنتی اکسیدان های غیرآنزیمی عمل می کنند، تأییدی بر نقش مثبت نانوذرات دی اکسید سریم بر مسیرهای بیوسنتزی این متابولیت ها است. از طرف دیگر، بررسی های یونومیکس نشان داد که نانوذرات دی اکسید سریم باعث
  10. بررسی اثرات ازن بر برخی ویژگی های مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی دو رقم توت فرنگی
    2018
    پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر آلاینده ازن در غلظت های متفاوت و دوره های زمانی مختلف بر برخی از ویژگی های مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و فتوسنتزی توت فرنگی ارقام آروماس و سلوا و امکان مقابله با تنش ازن با کاربرد دو ماده شیمیایی در رقم آروماس انجام گرفت. پژوهش در قالب پنج آزمایش جداگانه به شرح ذیل طراحی شد. آزمایش اول تا چهارم به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام گرفت. در آزمایش اول بوته های توت فرنگی های ارقام آروماس و سلوا تحت تنش ازن کوتاه مدت سه روزه با غلظت های صفر (هوای دارای ازن طبیعی- شاهد)، 50 و 100 میلی گرم ازن در متر مکعب هوا قرار گرفتند. در آزمایش دوم در زمان های 6، 18 و 38 روز و در هر روز به مدت هشت ساعت تحت تنش تدریجی ازن قرار گرفتند، پس از دو روز تهویه، در روزهای هشتم، بیستم و چهلم صفات فتوسنتزی اندازه گیری گردیدند. در آزمایش سوم و چهارم تنش تدریجی ازن به ترتیب به مدت هجده و سی و هشت روز با سه غلظت صفر (هوای دارای ازن طبیعی- شاهد)، 50 و 100 میلی گرم ازن در متر مکعب هوا روی بوته های توت فرنگی اعمال شد. آزمایش پنجم در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار شامل شاهد 1 (آب مقطر به صورت محلول پاشی برگی)، شاهد 2 (آب مقطر به صورت درون خاکی)، اتیلن دی اورآ (100 و 200 میلی گرم در لیتر) و اسید سالیسیلیک (25/0 و 5/0 میلی مولار) انجام شد. اتیلن دی اورآ به صورت خاکی پای بوته و اسید سالیسیلیک به صورت محلول پاشی برگی استفاده شدند. تیمار ازن نیز به روش آزمایش سوم اعمال گردید. نتایج نشان داد که تنش سه روزه سبب آسیب به برگ و بروز علائم آسیب ازن شامل نقاط نکروزه در برگ در هر دو رقم شد و سپس به تدریج نقاط نکروزه گسترده شدند. پس از اتمام تیمار گیاهان شروع به تولید گل کردند. طی تنش و با افزایش غلظت ازن، رقم سلوا درصد ماده خشک، کلروفیل و کربوهیدرات محلول بیشتر و رقم آروماس ظرفیت پاد اکسایشی کل و پرولین آزاد بالاتری را نشان دادند. علائم آسیب برگ در رقم آروماس کمتر مشاهده شد و تولید گل های طبیعی را در ماه های پس از اتمام تنش داشت. با توجه به آسیب کمتر رقم آروماس از نظر مورفولوژیکی و افزایش پرولین آزاد و ظرفیت پاد اکسایشی کل می توان گفت رقم آروماس نسبت به رقم سلوا در مقابل تنش یکباره و با غلظت بالای ازن رقم متحملتری است. کمترین فتوسنتز، هدایت روزنه ای و تعرق در
  11. برهمکنش های متقابل ارقام انگور و کنه نمدی برگ مو(Acari: Eriophyidae) Colomerus vitis (Pagenstecher) با تأکید ویژه بر مقاومت گیاه میزبان
    2018
    کنه نمدی برگ مو Colomerus vitis، یکی از مهم ترین آفات تاکستان های مناطق غربی کشور محسوب می شود که گاهی اوقات منجر به خسارت قابل توجهی می گردد. اطلاعات اندکی در ارتباط با حساسیت مو به این آفت در دسترس می باشد و آگاهی در ارتباط با آن می تواند در راستای مدیریت تلفیقی کنه نمدی مفید باشد. هدف از مطالعه کنونی بررسی برهمکنش های فیزیولوژیکی ارقام مو به آلودگی کنه نمدی به منظور مقایسه حساسیت/مقاومت برخی از ارقام بومی به این آفت است. این مطالعه بر روی هیجده رقم بومی و رقم موسکات گردو که از میان ارقام رایج غرب و جنوب کشور انتخاب شدند، انجام گردید. به این منظور گیاهان تحت شرایط گلخانه ای در دمای 8/3±32 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±75 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی درون گلدان های هم اندازه کشت شدند. سه ماه پس از آلودگی، اثر کنه نمدی بر اساس سطح و وزن برگ، تعداد و اندازه نمد و درصد برگ های دارای نمد ارزیابی شد. همچنین تراکم کنه روی برگ های دارای نمد (سه ماه پس از آلودگی) و در درون جوانه ها (در مرحله متورم شدن جوانه-ها) شمارش گردید. بعلاوه با توجه به امکان القای مقاومت گیاهان تحت تأثیر آلودگی کنه نمدی، واکنش گیاهان و تراکم کنه در سال دوم و سوم نیز بر روی ارقامی با آلودگی شدید (سزدنگ، خلیلی، قلاتی، ریش بابا)، متوسط (نیشابوری، گزنه، موسکات) و ارقام با آلودگی کم (بی دانه سفید، اتابکی، کلاداری، صاحبی، شاهانی گرد) مورد بررسی قرار گرفت. در این رابطه، میزان درون زاد هورمون های جاسمونیک اسید (JA)، سالیسیلیک اسید (SA) و ایندول استیک اسید (IAA) در طول سه سال مطالعه در برگ های آلوده رقم سزدنگ ردیابی شد. بعلاوه، اثر پنج تراکم این آفت بر روی پارامتر های رویش ارقام شاهانی گرد، صاحبی، خلیلی سزدنگ و قلات مورد بررسی قرار گرفت. گیاهانی که در آزمون های مقدماتی بشدت (خلیلی، قلاتی، ریش بابا و نیشابوری) و بصورت اندکی (بی دانه سفید، اتابکی، کلاداری و صاحبی) تحت تأثیر کنه نمدی قرار گرفته بودند به طور مصنوعی روی گیاهان جدید همان ارقام آلوده شدند و نمونه های جمع آوری شده 7 روز قبل از آلودگی، 7، 14 و 28 روز پس از آلودگی جهت بررسی ده نشانگر زیستی مرتبط با مکانیسم های دفاعی گیاهان در برابر گیاهخواران استفاده شدند: فعالیت آنزیم ها دفاعی- پراکسیداز (POX)، پلی فنل اکسیداز (PPO)، سوپر اکسید دیسموتا
  12. غربال گری برخی ارقام توت فرنگی در پاسخ به دماهای پایین بر اساس ویژگی های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی
    2017
    غربال ارقام توت فرنگی در پاسخ به دماهای پایین بر اساس شاخص های آسیب سرما، برخی ویژگی های فیزیولوژیکی و خصوصیات رشد رویشی و زایشی 21 رقم توت فرنگی در سه آزمایش مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش اول تحمل به سرمای ارقام توت فرنگی تحت تأثیر یخبندان های طبیعی در ایستگاه تحقیقات کشاورزی قاملو ( دهگلان، استان کردستان) مورد ارزیابی قرار گرفت. این آزمایش از سال 1392 به مدت دو سال در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. بر اساس نتایج این آزمایش، درصد بقای ارقام همبستگی مثبت و معنی داری با محتوی آب نسبی طوقه، غلظت کلروفیل برگ، تعداد برگ، طول دوره گلدهی، تعداد گل آذین، تعداد گل، طول دوره میوه دهی، تعداد میوه، وزن میوه و عملکرد بوته داشت. همچنین همبستگی منفی و معنی داری بین درصد بقاء با اندازه سطح برگ، غلظت نیتروژن برگ، نشت یونی برگ و طوقه، آسیب یخزدگی برگ و طوقه، شدت قهوه ای شدن بافت طوقه ودمای LT50 برگ و طوقه مشاهده شد. بر اساس شاخص های ارزیابی آسیب یخزدگی، ارقام کراسنی برگ، کویین الیزا، داچنیتسا، آروماس، کردستان، آلیسو و یالوا به عنوان ارقام متحمل به سرما و ارقام سلوا، تنسی بیوتی، پاجارو، چندلر، بلیک مور، گاویوتا و مک دونانس به عنوان ارقام حساس به سرما شناسایی شدند. در آزمایش دوم هفت رقم توت فرنگی که بر اساس نتایج آزمایش اول دارای درجات مختلفی از تحمل به سرمای زمستان بودند شامل ارقام کراسنی برگ، کویین الیزا، کردستان، یالوا، چندلر، بلیک مور و تنسی بیوتی انتخاب و در شرایط سرمادهی کنترل شده با استفاده از اتاقک سرماساز ترموگرادیان، تحت تأثیر دماهای پایین (4+، 5-، 10-، 15-، 20- و 25- درجه سانتی گراد) بصورت آزمایش اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج این آزمایش نشان داد با کاهش دما، محتوی آب نسبی برگ، غلظت کلروفیل برگ، مؤلفه های فلورسنس کلروفیل و فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز(SOD)و پراکسیداز(POD) کاهش یافت در حالیکه میزان نشت یونی، شاخص آسیب یخزدگی، غلظت کربوهیدرات های محلول، پرولین، پروتئین های محلول، آسکوربیک اسید(AsA) و پراکسیداسیون چربی های غشاء (MDA) در برگ و طوقه افزایش یافت. در ارقام متحمل به سرما ( کراسنی برگ، کویین الیزا و کردستان) میزان نشت یونی، آسیب یخزدگی، غلظت پرولین، محتوی پروتئین محلول و غلظت M
  13. بیوسنتز برخی از مواد فنولی در کشت سوسپانسیون سلولی انگور (Vitis vinifera L.) تحت تاثیر نور و متیل جاسمونات
    2016
    استیلبن های انگور یک خانواده شناخته شده از پلی فنول های گیاهی می باشند که فعالیت های بیولوژیکی متعددی از آن ها در رابطه با سودمندی های سلامتی گزارش شده اند. در پژوهش حاضر، ما اثر دو الیسیتور متیل جاسمونات در غلظت های 25، 50، 100 و 200 میکرو مولار و نور UV-C در زمان های 10، 20 و 30 دقیقه را در ترکیب یا بدون ترکیب با تابش نور مرئی (10000 لوکس) روی یک لاین سلولی کسب شده از انگور رقم شاهانی (V. vinifera L. cv. Shahani) به منظور بررسی مسیر متابولیکی غیر فلاونوئیدی استیلبنوئید ها مورد مطالعه قرار دادیم. نتایج نشان داد که تاریکی نقش موثرتری در القای مسیر بیوسنتزی استیلبن ها نسبت به نور مرئی دارد. در میان تیمارهای مطالعه شده، ترکیب تاریکی + 50 میکرو مولار متیل جاسمونات و تاریکی + 10 دقیقه از نور UV-C به عنوان بهترین تیمارها به ترتیب با ضریب سینرژیستی 96/0 و 60/0 در تولید استیلبنوئید کل (رسوراترول + پیسید)، فنول و فلاونوئید کل شناخته شدند. میزان رسوراترول تولید شده در تیمار 50 میکرو مولار متیل جاسمونات بعد از 7 روز از تیمار به ترتیب 80/52 و 40/50 برابر کشت های کنترل غیر تیمار شده و متانول بود، در حالی که این میزان برای تیمار 10 دقیقه از نور UV-C 29/2 برابر کشت های کنترل بود. فنول کل تولید شده در تیمار 50 میکرو مولار متیل جاسمونات 92/3 و 62/3 برابر کشت های کنترل غیر تیمار شده و متانول بود و این میزان برای فلاونوئید کل 70/5 و 66/6 برابر کشت های مذکور بود. اختلاف معنی داری میان فنول و فلاونوئید کل تولید شده تحت تاثیر تیمارهای UV-C مشاهده نشد. هر دو الیسیتور مطالعه شده در تحریک تولید رسوراترول بسیار موثرتر از پیسید بودند. ماکزیمم تولید پیسید در 25 میکرو مولار متیل جاسمونات به ترتیب 51/2 و 84/3 برابر کشت های کنترل غیر تیمار شده و متانول بود و این میزان در تیمار 30 دقیقه از نور UV-C 47/1 برابر کشت های کنترل بود. نتایج آنالیز همبستگی بین رسوراترول و پیسید نشان داد که در هر دو الیسیتور به کار برده شده یک همبستگی منفی میان این دو ترکیب وجود داشت. ما نشان دادیم که یک ارتباط منفی معنی دار نیز بین هدایت الکتریکی محیط و نتیجتا رشد سلول با متابولیسم ثانویه سلول در میان تیمارهای مطالعه شده وجود دارد. ما امیدواریم که این نتایج اطلاعات ارزشمندی برای تولید انبوه کشت های سلولی برای تولید این ت
  14. بررسی تاثیر برخی ترکیبات فنل و انزیم های اکسیداتیو در استقرار ریز نمونه های گردوی ایرانی در شرایط درون شیشه ای
    2014
    بررسی تاثیر برخی ترکیبات فنل و انزیم های اکسیداتیو در استقرار ریز نمونه های گردوی ایرانی در شرایط درون شیشه ای
  15. تاثیر کاهش دما، منابع غذایی و هورمونی بر تکوین اندام های زایشی انجور در شرایط درون شیشه ای
    2014
  16. اثر اسید آبسازیک و اسید جاسمونیک بر برخی تغییرات متابولیکی در توت فرنگی تحت تنش NaCl
    2014

Master Theses

  1. اثر استفاده از زه‌آب گلخانه رز بر ویژگی‌های کمی و کیفی گل رز شاخه بریده رقم "آوالانژ"
    2025
    چکیده: این پژوهش با هدف بررسی اثر استفاده از زه‌آب گلخانه بر کاهش مصرف عناصر غذایی و آب و تأثیر آن بر ویژگی‌های کمی و کیفی گل رز شاخه‌بریده رقم "آوالانژ" انجام شد. آزمایش به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور طراحی شد. فاکتور اول شامل دو سطح محلول غذایی بود: 1- محلول غذایی کامل (100 درصد هوگلند) و 2- 20 درصد زه‌آب همراه با 80 درصد محلول غذایی کامل. فاکتور دوم شامل زمان، در چهار بازه زمانی 45، 90، 135 و 180 روز بود. نتایج نشان داد که عملکرد گل و قطر سرگل در تیمار ترکیبی زه‌آب و محلول هوگلند در زمان 180 روز به‌طور معنی‌داری بالاتر از سایر تیمارها بود. طول دمگل در زمان 45 روز به بیشترین مقدار خود رسید، اما تفاوت آماری معنی‌داری بین تیمارهای همراه زه‌آب و بدون زه‌آب در این صفت مشاهده نشد. الگوی بازشدگی گل تحت تأثیر استفاده از زه‌آب قرار نگرفت و تفاوت معنی‌داری بین تیمارها مشاهده نشد. از نظر محتوای نسبی آب برگ‌ها، تیمار ترکیبی زه‌آب و محلول هوگلند عملکردی مشابه تیمار 100 درصد هوگلند داشت که نشان‌دهنده توانایی زه‌آب در حفظ آب برگ‌ها بود. استفاده از زه‌آب در مقایسه با تیمار بدون زه‌آب، به‌طور مؤثری موجب افزایش ارتفاع شاخه، قطر ساقه و استحکام ساقه به‌ویژه در زمان 180 روز شد. همچنین زه‌آب سبب افزایش جزئی رنگیزه‌های فتوسنتزی به‌ویژه کلروفیل a و کل شد. حفظ نرخ فتوسنتز، تعرق، هدایت روزنه‌ای و غلظت CO₂ زیر روزنه در تیمار زه‌آب نسبت به محلول غذایی کامل، نشان‌دهنده کارایی بهتر روزنه‌ها در تنظیم تبادل گازها در شرایط استفاده از زه‌آب بود. غلظت عناصر غذایی درتیمار دوم (80 درصد محلول غذایی +20درصد زه آب) نظیر سدیم، کلر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، فسفات و آهن به‌طور قابل‌توجهی بیشتر از تیمار بدون زه‌آب بود. بالاترین غلظت سدیم و فسفات در روز صفر، پتاسیم در روز 90، کلر و منیزیم در روز 180 و کلسیم در روز 135 ثبت شد که بیانگر آن است استفاده از زه‌آب تأثیر مثبتی در جذب و تجمع عناصر غذایی داشته است. به‌طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از زه‌آب گلخانه می‌تواند به‌عنوان روشی کارآمد در حفظ محتوای نسبی آب، بهبود عملکرد، افزایش کیفیت محصول، کاهش مصرف آب و مواد مغذی و بهبود بهره‌وری سیستم‌های کشت هیدروپونیک به‌کار گرفته شده، هزینه‌های تولید را کاهش و به پایداری بیشتر تولید محصول گلخانه‌ای کمک کند.
  2. تاثیر کم آبیاری و مرحله برداشت روی برخی از ویژگی های مورفولوژیکی وفیتوشیمیایی رزماری (Rosmarinus officinalis L.)
    2019
    این پژوهش با هدف بررسی تاثیر کم آبیاری و مرحله برداشت روی برخی از ویژگی های مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی گیاه رزماری ((Rosmarinus officinalis L. انجام شد. بدین منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل با دو فاکتور تنش کم آبی در چهار سطح (ظرفیت زراعی، 75، 50 و 25 درصد آب قابل دسترس) و سن گیاه در دو سطح (یکساله و دوساله) در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. نتایج نشان دادند که تیمار خشکی و سن گیاه اثر معنی داری بر وزن خشک و وزن تر اندام هوایی و ریشه، ارتفاع بوته، محتوای نسبی آب برگ و کلروفیل های a و b داشت. با افزایش شدت تنش خشکی از میزان این صفات کاهش یافت. در مقابل، با افزایش شدت تنش طول ریشه، میزان نشت یونی، پرولین، قند محلول، کارتنوئید، مالون دی آلدهید، فلاونوئیدکل، ظرفیت آنتی اکسیدان و فعالیت آنزیم کاتالاز، پراکسیداز افزایش یافت. سن بوته در تمام صفات وزن خشک و وزن تر اندام هوایی، ریشه، ارتفاع بوته، محتوای نسبی آب برگ و کلروفیل(a،b) معنی دار بود و در گیاهان دوساله بیشتر از گیاهان یکساله بود. در مقابل میزان فلاونوئید کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی کاهش یافت به طوری که به ترتیب از 37/6 میلی گرم در گرم عصاره و 66/75 درصد در سال اول به 79/2 میلی گرم در گرم عصاره و 88/64 درصد در سال دوم کاهش یافت. در مورد فنل کل تنش خشکی سبب افزایش فنل خشکی گردید اما سن بوته بر محتوای فنل کل معنی دار نبود. به طور کلی می توان گفت تیمار کم آبیاری50 درصد آب قابل دسترس و برداشت بوته دوساله بیشترین میزان وزن تر و خشک بوته و عملکرد بهتری را در مقابل تنش نشان داد که با توجه به میزان صرفه جویی در آبیاری تیمار مناسبی می تواند باشد.
  3. بررسی برخی ویژگی های فیتوشیمیایی چند گونه غالب گلسنگ در ایران
    2019
    گلسنگ به عنوان یک همزیستی موفق بین دو شریک (فتوسنتزی و قارچی)، از سازگارترین موجودات کره زمین نسبت به شرایط نامساعد طبیعی بوده که این قابلیت را مرهون طیف وسیع متابولیت های ثانویه تولیدی در تال خود می باشد. علی رغم گستردگی پراکنش گلسنگ ها در کشور ما، تا به امروز مطالعه جامعی در مورد مواد موثره و جنبه های دارویی آن ها انجام نشده است. در پژوهش حاضر 25 نمونه گلسنگ از 8 منطقه مختلف ایران از نظر برخی صفات فیتوشیمیایی مورد مقایسه قرار گرفتند. مقدار رنگیزه های کلروفیل a، کلروفیل b و کاروتنوئید کل در نمونه ها اندازه گیری شد که بالاترین مقدار کلروفیل a در گونه Ramalina pollinaria (916/1 میلی گرم در گرم تال خشک)،کلروفیل b در گونه های Ramalina pollinaria، Umbilicaria aprina و Flavoparmelia caperata ( به ترتیب 675/0، 579/0 و 575/0 میلی گرم در گرم تال خشک) و بیشترین میزان کاروتنوئید کل متعلق به گونه های Collema sp. (606/0 میلی گرم در گرم تال خشک) و Caloplaca sp. (528/0 میلی گرم در گرم تال خشک) بود. محتوای فنل کل گونه ها با استفاده از ماده فولین سیوکالتئو مورد سنجش قرار گرفت و گونه های R. pollinaria، Punctelia borreri، R. hyrcana، F. caperata (جمعیت نور)، F. caperata (جمعیت پونل) و U. aprina دارای بالاترین میزان فنل کل بودند (به ترتیب 75/4، 11/4، 03/4، 82/3، 41/3 و 17/3 میلی گرم در گرم تال خشک). سنجش محتوای فلاونوئید کل در نمونه ها بالاترین محتوای فلاونوئید کل را در گونه Xanthoria parietina (جمعیت کرگان) نشان داد (61/2 میلی گرم در گرم تال خشک). ظرفیت پاداکسایشی عصاره استونی نمونه ها توسط روش زدایندگی رادیکال DPPH (1و1-دی فنیل-2-پیکریل هیدرازیل) سنجیده شد و گونه های R. pollinaria، Diploschistes gypsaceus، R. hyrcana و U. aprina دارای بالاترین ظرفیت پاداکسایشی (به ترتیب 82، 81، 77 و 56 درصد بازداری) و همبستگی قوی با محتوای فنل کل گونه ها بودند (ضریب همبستگی= 617/0). بررسی نمونه ها با استفاده از HPLC نشان داد که گونه های مورد مطالعه، فاقد اسید اورسولیک در تال خود هستند. تجزیه به مولفه های اصلی و تجزیه خوشه ای براساس صفات فیتوشیمیایی مورد سنجش، منتج به گروه بندی گونه های مورد بررسی شد و در نهایت با در نظر گرفتن برخی جوانب به ویژه محتوای فنل کل و ظرفیت پاداکسایشی بالا، گونه U. aprina ب
  4. بررسی روند تغییرات برخی ترکیبات فنولی در انگور رقم شاهانی
    2018
    پژوهش حاضر با هدف بررسی رشد و تغییرات کمی و کیفی ترکیبات فنولی در انگور رقم شاهانی (شانی) در مراحل مختلف رشد انجام شد. برای انجام این پژوهش در پنج مرحله 30، 40، 50 و60 روز پس از گلدهی و در زمان رسیدن میوه ها (بلوغ فیزیولوژیکی)، تعدادی خوشه از قسمت های مختلف بوته به طور تصادفی نمونه برداری شد. صفات حبه، وزن و چگالی، فنول کل، فلاونوئید کل، آنتوسیانین کل، ظرفیت پاد اکسایشی، محتوای مواد جامد محلول، pH و اسیدیته اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که با افزایش تعداد روز پس از گلدهی، اندازه حبه، وزن حبه، مواد جامد محلول، پی اچ و آنتوسیانین کل افزایش یافت و اسیدیته قابل تیتراسیون کاهش یافت. در زمان رسیدن کاهش اندکی در اندازه حبه در مقایسه با زمان قبل از آن مشاهده شد. با افزایش تعداد روز پس از گلدهی تا زمان 50 روز پس از گلدهی میزان فنول کل در حبه افزایش و پس از آن در زمان 60 روز پس از گلدهی کاهش یافت و دوباره در زمان رسیدن به حداکثر مقدار خود رسید. میزان فلاونوئید کل در حبه با افزایش تعداد روز پس از گلدهی کاهش یافته و بیشترین میزان آنها در 30 روز پس از گلدهی و کمترین میزان در زمان رسیدن حاصل شد. با افزایش تعداد روز پس از گلدهی ظرفیت پاداکسایشی در حبه در 50 روز پس از گلدهی افزایش و سپس کاهش پیدا کرد و در نهایت در زمان رسیدن به کمترین مقدار خود رسید. همچنین با افزایش تعداد روز پس از گلدهی مقدار گالیک اسید، کلروژنیک اسید و اپی کاتچین در حبه انگور به طور معنی داری افزایش پیدا کرد و بیشترین مقدار آن ها مربوط به مرحله رسیدن بود کمترین مقدار در 30 روز پس گلدهی حاصل شد، مقدار کافئیک اسید و فلورزین در ابتدا افزایش و در 50 روز پس از گلدهی کاهش و در مرحله رسیدن به بیشترین مقدار خود رسید. مقدار ترکیب فنلی رزمارینیک اسید در مراحل مختلف رسیدن تاثیر معنی داری نشان نداد.
  5. اثرات دو عنصر سنگین کادمیم و سرب روی رشد و برخی از ویژگی های فیزیولوژیکی توت فرنگی رقم کویین الیزا
    2018
    توت فرنگی یکی از میوه های ریز مهم با ساختار بوته ای است که در برخی موارد در مناطق حاشیه شهرها که آلودگی بالایی دارند کشت می شود. لذا در این پژوهش میزان جذب و اثر دو عنصر سنگین سرب و کادمیم بر ویژگی های فیزیولوژیکی و بیوشیمایی توت فرنگی رقم کویین الیزا بررسی شد. مطالعه به صورت طرح کاملاً تصادفی و با هفت تیمار شامل شاهد (خاک معمولی)، خاک آلوده به کادمیم در غلظت های 5 و 25 و 50 میلی گرم در کیلوگرم و خاک آلوده به سرب در غلظت های 100، 500 و 1000 میلی گرم در کیلوگرم، به صورت گلدانی در سال 1396 اجرا گردید. نتایج نشان دادند که با مقایسه گیاهان رشد یافته در خاک شاهد و آلوده به این عناصر، وزن برگ، دمبرگ و ریشه، طول ریشه، تعداد برگ، میزان کلروفیل کل و کارتنوئید برگ تحت تاثیر سرب و کادمیم کاهش یافت. ولی درصد ماده خشک دمبرگ، محتوای نسبی آب برگ، کربوهیدرات کل و فنل کل نسبت به شاهد افزایش یافت. در غلظت 100 میلی گرم در کیلوگرم سرب، وزن اندام های گیاه نسبت به شاهد بیشتر بود. در واقع گیاه با افزایش رشد سعی در مقابله با تنش ملایم داشته است ولی با افزایش غلظت به 500 و 1000 میلی گرم در کیلوگرم، وزن اندام ها کاهش یافت. میزان تجمع این عناصر در اندام های مختلف با افزایش غلظت سرب و کادمیم در خاک افزایش یافت. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، بیش تر سرب و کادمیم جذب شده توسط توت فرنگی در ریشه آن تجمع کرد. پس از ریشه تجمع کادمیم به ترتیب در میوه و دمبرگ بالا بود و برگ مقدار کم تری از این عنصر را تجمع کرد. غلظت 5 میلی گرم در کیلوگرم کادمیم در میزان تجمع و بسیاری از صفات تفاوت معنی داری با شاهد نداشت. میزان تجمع کادمیم در میوه در غلظت 25 میلی گرم در کیلوگرم در آستانه حد مجاز و در غلظت 50 میلی گرم در کیلوگرم از حد مجاز بالاتر بود. میزان تجمع سرب پس از ریشه به ترتیب در برگ و میوه بالا بود و دمبرگ کم ترین میزان تجمع را داشت. میزان تجمع سرب در میوه در هر سه غلظت 100، 500 و 1000 میلی گرم در کیلوگرم بالاتر از حد مجاز بوده و این میوه ها قابلیت خوراکی نداشتند. به طور کلی کادمیم نسبت به سرب عنصر مخرب تری بوده و در غلظت های پایین تر نسبت به سرب، اثرات منفی بیش تری بر رشد و عملکرد گیاه دارد.
  6. تاثیر سیلیسیم و نانوسیلیسیم روی رشد و برخی ویژگی های فیزیولوژیکی توت فرنگی (رقم سلوا) در کشت هیدروپونیک
    2017
    : سیلیسیم یکی از عناصر غذایی مفید برای گیاهان محسوب می شود. مطالعات اخیر نشان داده اند که سیلیسیم باعث افزایش تولید و کیفیت محصول شده و نقش مهمی در مقاومت گیاه در برابر تنش های محیطی دارد. توت فرنگی یکی از بی نظیرترین ریز میوه های مناطق معتدله است که در دهه های اخیر در زمره تولیدات مهم و تجاری قرارگرفته است. این محصول به دلیل عطر، طعم و محتویات سرشار از ویتامین آن به خوبی شناخته شده و جایگاه خود را در رژیم غذایی میلیون ها نفر در جهان پیداکرده است. با پیشرفت علم و تولید عناصر در مقیاس نانو، کاربرد آن ها در صنایع مختلف ازجمله کشاورزی مطرح شده است. لذا هدف از این مطالعه، بررسی اثر نانو ذرات دی اکسید سیلیسیم و سیلیکات پتاسیم در غلظت های مختلف با روش کاربرد محلول دهی ریشه ای طی مراحل رشدی گیاه توت فرنگی رقم سلوا روی برخی از ویژگی های مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی، غلظت و جذب برخی عناصر غذایی بود. این پژوهش به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 8 تیمار و در 4 تکرار و در هر تکرار 4 گیاه در گلخانه و آزمایشگاه تحقیقاتی دانشگاه بوعلی سینا اجرا گردید. فاکتور اول شامل نوع کود در دو سطح (نانو اکسید سیلیسیم و سیلیکات پتاسیم) و فاکتور دوم شامل غلظت کود در چهار سطح (0، 60، 70، 80 میلی گرم بر لیتر) بود که همراه با محلول غذایی اعمال شدند. صفات مورفولوژیکی شامل تعداد برگ، سطح برگ، طول دمبرگ، طول ریشه، وزن تر اندام هوایی و ریشه، وزن خشک اندام هوایی و ریشه و همچنین ویژگی های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی شامل فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز، پروتئین محلول برگ، کربوهیدرات محلول، کلروفیل برگ، محتوای رطوبت نسبی برگ (RWC)، دمای برگ، فتوسنتز، هدایت روزنه ای، CO2زیر روزنه ، تشعشع فعال فتوسنتزی، تعرق، جریان توده و غلظت عناصر نیتروژن، فسفر، پتاسیم، منیزیم، آهن، مس، روی و سیلیسیم در ریشه و برگ مورد ارزیابی قرار گرفت و درنهایت داده ها مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفتند
  7. تعیین میزان پروتئین، روغن و ترکیب اسیدهای چرب در برخی ژنوتیپ های گردو(Juglans regia L.) در استان لرستان
    2017
    گردو (Juglans regia L.) بدلیل داشتن اسیدهای چرب غیراشباع بعنوان یکی از مهم ترین خشک میوه ها از نظر ارزش غذایی می باشد. در این پژوهش 14 ژنوتیپ برتر گردو در سه منطقه از استان لرستان از نظر خصوصیات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی شامل پروتئین، روغن و اسیدهای چرب مورد ارزیابی قرار گرفتند. میزان روغن مغز گردو به روش سوکسله و ترکیب اسیدهای چرب روغن توسط دستگاه کروماتوگرافی گازی اندازه گیری شد میزان پروتئین بین 15تا19 درصد از وزن خشک (در 1 گرم از مغز آسیاب شده گردو) متغیر بود که با استفاده از روش کجلدال درصد ازت نمونه ها محاسبه شد .نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر منطقه بر همه خصوصیات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی مورد بررسی در این پژوهش بجز صفت وزن میوه با پوست سخت در سطح یک درصد معنی دار بود. در 14 صفت دیگر که شامل روغن، طول میوه با پوست سبز، عرض میوه با پوست سبز، طول میوه با پوست سخت، عرض میوه با پوست سخت، وزن پوست سبز، وزن میوه با پوست سبز، طول مغز، عرض مغز، وزن مغز و تعداد بین مناطق مختلف تفاوت مشاهده شد که این اختلاف از لحاظ آماری نیز معنی دار بود. نتایج مقایسه میانگین داده ها نشان داد که ژنوتیپ های منطقه بروجرد در همه صفات مقادیر بالاتری از ژنوتیپ ها در مناطق خرم آباد و الشتر از نظر خصوصیات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی مورد بررسی داشتند. تجزیه واریانس اسیدهای چرب نشان داد اثر ژنوتیپ بر مقدار اسیدچرب مورد بررسی در سطح یک درصد معنی دار شد. مقدار روغن کل در ژنوتیپ های مختلف بین 61-51 درصد از وزن خشک (در 10گرم از مغز آسیاب شده گردو) بود. نتایج مقایسه میانگین مقدار اسیدهای چرب نشان داد که پالمیتیک اسید در ژنوتیپ های بروجرد 1 و 3، اولئیک اسید در ژنوتیپ بروجرد 4، لینولئیک اسید و لینولنیک اسید هر دو در ژنوتیپ چگنی 1 و 3 گادولئیک اسید مشابه پالمیتیک اسید در ژنوتیپ بروجرد بیشترین مقدار را داشت. تجزیه به مؤلفه های اصلی بر اساس صفات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی نشان داد سه عامل اصلی و مستقل که مقادیر ویژه ی آنها بیشتر از یک بودند توانستند در مجموع 30/88 درصد واریانس کل را توجیه نمایند. تجزیه کلاستر صفات مورفولوژیک نشان داد که در ضریب تشابه 36/29 نمونه ها به دو گروه اصلی تقسیم شدند که ژنوتیپ های الشتر به تنهایی در یک خوشه و 11 ژنوتیپ دیگر در خوشه دوم قرار گرفتند. نتایج کلی این پژوهش نشان داد که
  8. مقایسه برخی خواص فیتوشیمیایی میوه و ویژگی های دارویی پسماند در هشت رقم انار ایرانی
    2017
    انار (Punica granatum L.) یکی از مهم ترین میوه های بومی ایران است و رقم های زیادی از آن در ایران کشت و کار می شود. پوست و هسته انار به عنوان پسماندهای جانبی در صنعت آب میوه گیری محسوب می شوند. این پژوهش به منظور بررسی صفات فیزیکی و فیتوشیمیایی پوست و هسته هشت رقم انار ایرانی شامل پوست سیاه شیرین، آلک ترش، تابستانه ی ترش، آلک شیرین، ملس شیرین ساوه، پوست سفید ترش، پوست سفید شیرین و ملس ساوه کشت شده در شرایط یکسان (ایستگاه تحقیقات انار ساوه) با استفاده از 69 صفت کمی انجام شد. همچنین برای مقایسه ی کامل ارقام صفات مرتبط با آب میوه نیز مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و برای هر هشت رقم سه بلوک و هر بلوک پنج میوه با دو مشاهده در نظر گرفته شد. بر اساس نتایج به دست آمده خصوصیات فیزیکی و فیتوشیمیایی میوه انار بسته به نوع رقم و قسمت مورد مطالعه (پوست، آب میوه و هسته) متفاوت بود. در کلیه ی صفات مورد بررسی به غیراز نسبت طول به قطر میوه، درصد گوشت در دانه، درصد هسته در دانه، فنل کل پوست و فعالیت پاداکسایشی آب میوه (DPPH) اختلاف معنی داری در بین ارقام مشاهده شد. اندازه میوه (بلوک) تأثیر معنی داری بر صفات فیتوشیمیایی نداشت. وزن میوه ی ارقام مورد مطالعه در محدوده 40/126 گرم (آلک شیرین) تا 20/347 گرم (پوست سفید ترش) متغیر بود. حجم آب آریل ها در این پژوهش در محدوده 5/69 تا 8/77 درصد مشاهده شد و بیشترین میزان آن در رقم تابستانه ی ترش مشاهده شد. رقم ملس شیرین ساوه (89/41 درصد) و پوست سفید ترش (30/9 درصد) به ترتیب بیشترین و کمترین شاخص طعم را به خود اختصاص دادند. در تمام ارقام بالاترین سطح از محتوای فنل کل، فلاونوئید کل، تانن کل و آنتوسیانین کل مربوط به عصاره پوست بود. نتایج اندازه گیری ظرفیت پاداکسایشی عصاره ها با روش های DPPH، FRAP و ABTS به وضوح نشان دادند که عصاره پوست حاوی مواد پاداکسایشی بیش تری نسبت به عصاره آب میوه و هسته است. بیشترین و کمترین میزان آنتوسیانین در پوست به ترتیب در ارقام پوست سیاه شیرین و پوست سفید شیرین مشاهده شد. پوست رقم پوست سفید شیرین (15/148 میلی گرم تانیک اسید در 100 گرم وزن تر) و پوست سفید ترش (82/145 میلی گرم تانیک اسید در 100 گرم وزن تر) از محتوی تانن کل بیشتری برخوردار بودند و میزان فعالیت پاداکسایشی (ABTS و FRAP) بالاتری نسبت
  9. اثر ازن بر انبارمانی و برخی شاخص های کیفی میوه توت فرنگی رقم پاروس
    2017
    توت فرنگی به دلیل داشتن مقدار آب زیادو فعالیت متابولیکی و تنفس بالا، یکی از میوه های فسادپذیر بوده و ماندگاری پائینی دارد. در این تحقیق، به منظور افزایش کیفیت و انبارمانی میوه های توت فرنگی رقم پاروس، اثر غلظت های مختلف گاز ازن در دمای پایین مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش به صورت فاکتوریل و با دو فاکتور شامل غلظت گاز ازن در سه سطح شاهد )بدون استفاده از ازن( و گاز ازن با غلظت های 21 و 28 روز بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمار های مذکور ،14 ، 0 پی پی ام و زمان انبارداری با چهار سطح 7 / 0/1 و 3 0 تا 28 روز نگهداری شدند. نتایج نشان داد استفاده از ±1 °C به وسیله دستگاه مولد ازن به صورت روزانه اعمال و میوه ها در سردخانه با دمای 0 پی پی ام در مقایسه با شاهد و گاز ازن در / ازن به شکل گازی می تواند به افزایش ماندگاری میوه توت فرنگی کمک کند. گاز ازن در غلظت 1 0 پی پی ام، پوسیدگی میوه ها را به طور معنی داری ) 30 درصد( کاهش داد. زمان نگه داری بر میزان برخی از ترکیبات موجود در میوه / غلظت 3 ازجمله میزان ویتامین ث و فنل کل و همچنین ظرفیت آنتی اکسیدانی و میزان رنگ و ماندگاری میوه توت فرنگی اثر معنی دار داشت. میوه های 0 پی پی ام، میزان سفتی بافت و درصد اسیدیته قابل تیتراسیون بالاتری در مقایسه با میوه های شاهد و / تیمار شده با گاز ازن در غلظت 1 0 پی پی ام در دمای پایین منجر به تأخیر معنی دار ) 15 درصد(، در تخریب ویتامین / 0 پی پی ام نشان دادند. تیمار ازن 1 / تیمار شده با ازن 3 ث شد، اما میوه های تیمار شده با ازن در غلظت بالاتر و میوه هایی که با گاز ازن تیمار نشده بودند، از میزان ویتامین ث کمتری برخوردار بودند. 0 گاز ازن توانست / 0 پی پی ام، درصد کاهش وزن بیشتری مشاهده شد، اما غلظت 1 / در میوه های شاهد و تیمار شده با گاز ازن در غلظت 3 0 پی پی ام بود که این / مربوط به تیمار ازن 1 L* و b* ،a* تأثیر مثبتی بر این ویژگی بگذارد. همچنین بیشترین میزان شاخص های رنگ تأثیر تنها در مؤلفه رنگ L* ازنظر آماری معنی دار بود. با توجه به نتایج حفظ رنگ میوه در تیمار ازن، میزان کروما یا اشباعیت نیز در این تیمار افزایش یافت. استفاده از ازن بر تغییرات پی اچ، میزان مواد جامد محلول، شاخص رسیدگی یا طعم، میزان فنل کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی میوه نسبت به شاهد اثر معنی داری نداشت. درمجموع استفا
  10. تغییرات کمی و کیفی عصاره و اسانس گیاه افسنطین(Artemisia absinthium L.) در سنین متفاوت و مراحل مختلف فنولوژیکی
    2017
    افسنطین (L. Artemisia absinthium) یک گیاه دارویی تلخ و معطر از خانواده کاسنی می باشد و از دیرباز در طب سنتی ایران اثرات درمانی داشته است. سن و میزان توسعه گیاهی و مرحله رشد رویشی و زایشی در زمان برداشت از فاکتور های مؤثر در تعیین محتوای متابولیت های ثانویه در گیاهان دارویی می باشد. در پژوهش حاضر تغییرات کمی و کیفی عصاره و اسانس گیاه افسنطین در مراحل مختلف فنولوژیکی (رویشی، آغاز گلدهی و گلدهی کامل) در سنین مختلف گیاه (یک ساله، دوساله، پنج ساله و شش ساله) مورد ارزیابی قرار گرفت. اندازه گیری صفات مورفولوژیکی گیاه (در گیاهان دوساله و شش ساله) در دو مرحله رویشی و گلدهی کامل شامل: سطح برگ، طول شاخه، تعداد برگ، قطر ساقه و نسبت وزن برگ به کل اندام هوایی و صفات فیتوشیمیایی (در هر چهار سن گیاه) شامل: محتوای فنل کل، فلاونوئید کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی و ترکیبات موجود در اسانس گیاه (به غیراز گیاهان شش ساله) در سه مرحله فنولوژیکی مذکور از سر شاخه ها موردسنجش قرار گرفت. آزمایش به صورت اسپیلیت پلات در زمان در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که ارتفاع گیاه و تعداد برگ از مرحله رویشی به گلدهی کامل افزایش یافت. قطر ساقه در مرحله رویشی هر دو گیاه بیشترین ضخامت را نشان داد. گیاه دوساله نسبت به گیاه شش ساله سطح برگ بیشتری داشت و در مرحله رویشی سطح برگ و نسبت وزن برگ به کل اندام هوایی بالاتر از مرحله گلدهی کامل بود. میزان فنل کل در گیاهان دوساله و شش ساله روند مشابهی را نشان داد، به طوری که هر دو گیاه در مرحله رشد رویشی دارای بیشترین میزان فنل کل بودند. در گیاه پنج ساله مرحله آغاز گلدهی بیشترین میزان فنل کل را داشت، بیشترین محتوای فلاونوئید کل در گیاه پنج ساله در مراحل مختلف برداشت مشاهده گردید. بیشترین فعالیت آنتی اکسیدانی در گیاه پنج ساله به دست آمد و مرحله گلدهی کامل بالاترین درصد خواص ظرفیت آنتی اکسیدانی را داشت. متوسط بیشترین وزن تر بوته از گیاهان دوساله و پنج ساله به دست آمد. بیشترین وزن خشک بوته در مرحله آغاز گلدهی گیاهان دوساله دیده شد. بالاترین عملکرد گیاه در هکتار، در مرحله آغاز گلدهی گیاهان دوساله و بیشترین درصد و عملکرد اسانس نیز در گیاهان دوساله به دست آمد، مرحله رویشی دارای بیشترین میزان درصد اسانس و مرحله آغاز گلدهی بالاترین میزان عملکرد اس
  11. بررسی تأثیر اسید سالیسیلیک و اسپرمیدین بر ویژگی های کیفی و عمر پس از برداشت توت فرنگی رقم گاویتا
    2016
    تاثیر غلظت های مختلف اسید سالیسیلیک و اسپرمیدین بر عمر پس از برداشت میوه توت فرنگی رقم گاویتا در دمای 5 درجه سانتی گراد بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی و در سه تکرار بررسی شد. پیش ازبرداشت، میوه ها با غلظت های 2، 4 و 6 میلی مولار اسید سالیسیلیک و 0.5، 5/1 و 5/2 میلی مولار اسپرمیدین محلول پاشی شده و به همراه میوه های تیمار نشده تیمار خشک) به یخچال (5 درجه سانتی گراد) منتقل شدند. در روزهای یکم، چهارم، هشتم، دوازدهم و شانزدهم پس از شروع انبار داری، میزان کاهش وزن، سفتی بافت، مواد جامد محلول، پی-اچ ، اسیدیته قابل تیتراسیون، آنتوسیانین و فنل کل میوه ها اندازه گیری شد. همچنین درصد پوسیدگی، میزان اتیلن و ارزیابی کیفیت خوراکی میوه در پایان دوره نگه داری اندازه-گیری شد. استفاده از اسید سالیسیلیک و اسپرمیدین به طور معنی داری باعث افزایش عمر انبار مانی توت فرنگی شد، به طوریکه میوه های تیمار خشک و شاهد به ترتیب 8 و 12 روز عمر انبارمانی داشتند، درحالی که میوه های محلول پاشی شده با محلول های2، 4 و 6 میلی مولار اسید سالیسیلیک و 5/0 و 1 میلی مولار اسپرمیدین در روز شانزدهم هنوز قابل عرضه به بازار بودند. علاوه بر این، غلظت 5/2 میلی مولار اسپرمیدین بیش از شانزده روز نیز قابل عرضه به بازار را داشت. تیمار 4 میلی-مولار اسید سالیسیلیک در مقایسه با اسپرمیدین 5/2 میلی مولار کاهش وزن کمتری داشت. بیشترین میزان سفتی نیز در غلظت 2 میلی مولار اسید سالیسیلیک مشاهده شد. اسیدیته میوه در تیمار اسید سالیسیلیک به میزان قابل توجهی نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت. میزان آنتوسیانین نیز در طول دوره نگه داری با تیمار اسید سالیسیلیک افزایش یافت. تیمار اسپرمیدین به ویژه غلظت 5/1 میلی مولار اثر بهتری بر حفظ میزان فنل کل میوه داشت. میزان تولید اتیلن میوه توت فرنگی در غلظت های 4 میلی مولار اسیدسالیسیلیک و 5/2 میلی مولار اسپرمیدین کمترین و شاهد خشک بیشترین بود. غلظت های 6 میلی مولار اسیدسالیسیلیک و 5/1 میلی مولار اسپرمیدین تاثیر بهتری بر جلوگیری از پوسیدگی میوه توت فرنگی داشتند.
  12. مقایسه ویژگی های مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی برخی گونه های زالزالک
    2016
    با توجه به استفاده روز افزون از گیاهان دارویی بررسی و اندازه گیری خواص شیمیایی گونه های دارویی و مقایسه و انتخاب گونه ای که بیشترین خواص دارویی را داشته باشد از اهمیت بالایی برخوردار است. در مطالعه حاضر سه گونه زالزالک (Crataegus): C. azarolus var. aronia، C. persica و C. anatolicus از جهت مورفولوژیکی اندام های اصلی و صفات فیتوشیمیایی مقایسه شدند. صفات مورفولوژیکی شامل تعداد لوب، تعداد دندانه، طول و عرض برگ و کرک دار بودن و نبودن برگ؛ نوع گل آذین، قطر گل، تعداد خامه گل و خصوصیات ریخت شناسی دانه گرده؛ قطر گوشت، قطر هسته، نسبت قطر گوشت به قطر هسته، تعداد هسته و رنگ میوه؛ خار دار بودن یا نبودن و طول آن هستند و صفات فیتوشیمیایی شامل: اندازه گیری محتوای فنل کل، فلاونوئید کل، آنتوسیانین کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی، محتوای روتین و کوئرستین توسط HPLC در هر سه اندام برگ، گل و میوه مورد آزمایش قرار گرفت. گونه ها از مناطق همدان، سنندج و روستای زِنان جمع آوری و مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد برگ این سه گونه از نظر صفات مورفولوژیکی تعداد لوب عمیق، تعداد دندانه، تعداد خامه، طول شیار دانه گرده، تعداد هسته، قطر میوه، قطر گوشت، قطر هسته و نسبت قطر گوشت به قطر هسته تفاوت معنی داری نداشته اند در حالی که گونه C. azarolus var. aronia دارای بیشترین طول محور قطبی در دانه گرده را دارا بود و گونه C. persica دارای بیشترین طول و عرض برگ، طول خار، قطر گل و طول محور استوایی دانه گرده بود و گونه C. anatolicus بیشترین طول و عرض شیار دانه گرده را داشت. در بین صفات فیتوشیمیایی محتوای روتین گل در سه گونه غیر معنی دار بود. گونه C. azarolus var. aronia دارای بالاترین میزان محتوای فلاونوئید کل برگ، محتوای روتین و محتوای کوئرستین برگ بود و گونه C. persica دارای بالاترین میزان محتوای فنل کل، فلاونوئید کل، آنتوسیانین کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی، محتوای کوئرستین در گل و میوه را دارا بود و گونه و C. anatolicus دارای بالاترین میزان محتوای فنل کل، آنتوسیانین کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی در برگ؛ محتوای کوئرستین گل و محتوای روتین میوه بود. در کل به نظر می رسد که با توجه اهمیت محتوای فنل کل، محتوای فلاونوئید کل، آنتوسیانین کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی و محتوای روتین و کوئرستین در خواص دارویی زالزالک و بالاتر بودن این صفات
  13. تاثیر پوشش های خوراکی غنی شده با اسانس های گیاهی در افزایش عمر انباری هلو
    2016
    استفاده از ترکیبات سالم و سازگار با سلامت انسان و طبیعت یکی از دغدغه های مهم محققین تکنولوژی پس از برداشت محصولات باغی است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر پوشش خوراکی ژل آلوئه ورا و اسانس گلپر بر ماندگاری و خصوصیات کیفی میوه هلو رقم زعفرانی بود. تیمار ژل آلوئه ورا در غلظت های صفر، 10 و 20 درصد و تیمار اسانس گلپر در سه سطح صفر و 1/0 و 2/0 درصد اعمال شدند. جهت بهینه سازی داده ها از روش سطح پاسخ استفاده شد. صفات مورد بررسی شامل میزان مواد جامد محلول، pH آب میوه، اسیدهای قابل تیتراسیون، سفتی بافت میوه، فنل کل، خواص ارگانولپتیکی و ویژگیهای رنگی میوه بود. نتایج نشان دادند استفاده از پوشش آلوئه ورا غنی شده با اسانس گلپر موجب کاهش اتلاف وزن و نرم شدن نمونه ها طی دوران انبارداری و افزایش سفتی بافت نمونه ها و حفظ میزان ترکیبات فنولی کل میوه شد. افزایش زمان انبارداری و اسانس گلپر منجر به کاهش میزان اسیدهای آلی و افزایش pH نمونه ها شد اما افزایش غلظت پوشش آلوئه ورا باعث حفظ بیشتر اسیدهای آلی و کاهش pH نمونه های هلوی زعفرانی شد. میزان مواد جامد محلول کل نمونه های هلوی زعفرانی با افزایش زمان انبارداری و اسانس گلپر افزایش یافت اما با افزایش غلظت پوشش آلوئه ورا بریکس نمونه ها کاهش یافت. افزایش غلظت اسانس گلپر و زمان انبارداری باعث افزایش میزان شاخص رنگی L و b و کاهش میزان شاخص رنگی a نمونه های هلوی زعفرانی شد اما با افزایش غلظت ژل آلوئه ورا میزان شاخص رنگی L و b کاهش و شاخص رنگی a (قرمزی) نمونه ها افزایش یافت. استفاده از پوشش آلوئه ورا غنی شده با اسانس گلپر موجب کاهش تخریب خواص حسی طی دوران انبارداری شد.
  14. اثر بنزیل آدنین و امولسیون روغن سویا بر عمر انباری انگور رقم بیدانه سفید
    2016
    انگوریکی از مهم ترین محصولات باغبانی در ایران است که ماندگاری و عمر قفسه ایی آن به دلیل کاهش سفتی، ریزش حبه، پوسیدگی های قارچی، خشک شدن و قهوه ای شدن چوب خوشه محدود می باشد. در این پژوهش اثر بنزیل آدنین به عنوان یکی از سیتوکنین های سنتزی که در بسیاری از فرایندهای رشدی و فیزیولوژیکی گیاه نقش دارد و همچنین اثر امولسیون روغن سویا به عنوان پوشش دهنده ی خوراکی و مقرون به صرفه، روی برخی از صفات کیفی و فیتوشیمیایی انگور رقم بیدانه سفید طی 45 روز انبارداری در دمای 1±1 درجه ی سانتیگراد و میانگین رطوبت نسبی 65 درصد مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتور اول در چهار سطح و شامل تیمارهای شاهد خشک، شاهد تر (محلول پاشی با آب مقطر)، محلول پاشی با بنزیل آدنین (با غلظت 10 میلی گرم بر لیتر، دو روز قبل از برداشت) و غوطه وری پس از برداشت در امولسیون روغن سویا (با غلظت 2/0 درصد) بود و فاکتور دوم شامل زمان انبارمانی در چهار سطح بود. پس از اعمال تیمارها و خشک شدن کامل، خوشه ها در ظرف های پلاستیکی درب دار بسته بندی و به انبار منتقل شدند. اندازه گیری صفات بلافاصله بعد از برداشت و سپس در روزهای 15، 30 و 45 طی انبارداری انجام گرفت. بین تیمارها اختلاف معنی داری از نظر مواد جامد محلول، پی اچ آب میوه، اسیدیته ی قابل تیتراسیون، فنل کل چوب خوشه و شاخص روشنایی رنگ چوب خوشه (L*) مشاهده نشد. در طی مدت انبارداری مواد جامد محلول، پی اچ آب میوه، فنل کل پوست حبه و فنل کل چوب خوشه، همچنین شاخص رنگ a * در چوب خوشه (طیف رنگی سبز تا قرمز) افزایش یافت. اما اسیدیته ی قابل تیتراسیون، سفتی حبه، محتوای نسبی آب چوب خوشه، شاخص روشنایی چوب خوشه (L*)و فعالیت آنتی اکسیدانی پوست حبه کاهش یافتند. به صورت کلی تیمار امولسیون روغن سویا با غلظت 2/0 درصد با حفظ سفتی حبه، فنل کل و فعالیت آنتیاکسیدانی پوست حبه و همچنین با تأثیر مثبت روی برخی از ویژگی های چوب خوشه از قبیل حفظ محتوای نسبی آب، شاخص a* (حفظ رنگ سبز) وکاهش فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز نسبت به سایر تیمارها در حفظ کیفیت انگور رقم بیدانه سفید مؤثرتر واقع شد.
  15. بررسی ویژگی های مورفولوژیکی چند ژنوتیپ برتر گردوی شهرستان تویسرکان
    2015
    باغات گردو در ایران تا کنون اغلب با استفاده از نهال هایی که به صورت بذری تکثیر شده اند احداث گردیده و دارای تنوع ژنتیکی زیادی می باشند. شناسایی ژنوتیپ های امید بخش جهت استفاده در اصلاح گردو و یا تکثیر حائز اهمیت زیادی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و معرفی ژنوتیپ های برتر از بین 15 ژنوتیپ منتخب شهرستان تویسرکان انجام گرفت. این ژنوتیپ ها قبلا از نظر تعداد محدودی از صفات بررسی و بر این اساس از میان توده های مختلف انتخاب شده بودند. بر اساس دستورالعمل ملی آزمون های تمایز، یکنواختی و پایداری در گردو و دستورالعمل های UPOV و IPGRI در مورد هر درخت ثبت شد. قدرت و عادت رشد، میزان باردهی جانبی، میزان تراکم شاخه ها، رنگ شاخه یکساله، زمان باز شدن جوانه برگ، شکل برگچه جانبی، زمان ظهور شاتون، وضعیت دیکوگامی، تعداد شاتون، زمان ظهور و محل قرارگیری گل ماده و زمان رسیدن میوه و در مورد فندقه، اندازه، شکل ، شاخص گرد بودن، محل قرارگیری لبه برچه ها، میزان چسبندگی دو نیمه چوبی و ساختمان سطحی پوست چوبی ثبت شد. در مورد مغز میوه هم شاخص هایی مانند؛ اندازه، درصدوزنی، رنگ و سهولت جدا شدن مغز از پوست چوبی، اندازه گیری شد. درصد باردهی جانبی ژنوتیپ ها از 9 تا 61 درصد بود. رنگ شاخه های یکساله از زرد تیره تا متمایل به سیاه مشاهده شد عادت رشد از باز تا خیلی متراکم، قدرت رشد متوسط تا خیلی قوی و زمان باز شدن جوانه برگ از 23 فروردین تا 16 اردیبهشت بود تعداد شاتون کم تا زیاد، زمان رسیدن میوه 21 شهریور تا 27 مهرماه بود. شاخص گرد بودن 70/0 تا 01/1، اندازه فندقه متوسط تا بزرگ و درصد مغز 2/46 تا 64 درصد متفاوت بود. از لحاظ دیکوگامی نیز تمام ژنوتیپ ها هموگام یا پروتاندر بودند و هیچ یک از آنها پروتوجین شناخته نشدند. مشخص شد که ژنوتیپ های 613، 557، 555، 307 و 299 به دلیل شکوفایی دیرتر نسبت به سایر ژنوتیپ ها احتمال مواجهه کمتری با سرمای دیررس بهاره دارند. ژنوتیپ های 304، 554، 615، 557 و 613 به علت داشتن توام دو صفت رشد قوی یا خیلی قوی و عادت رشد تاج نیمه گسترده یا گسترده نسبت به دیگر ژنوتیپ ها، نیاز به فاصله کشت بیشتری دارند. ژنوتیپ 296 برای مناطقی که فصل رشد در آن ها کوتاه است توصیه می شود. زیرا میوه آن بسیار زودتر از سایر ژنوتیپ ها می رسد(36 روز زودتر از ژنوتیپ 613). تجزیه کلاستر ژنوتیپ ها را در سه گروه اصلی و ه
  16. بررسی اثرات کلرید کلسیم و پوتریسین روی عمر انباری انگور رقم صاحبی
    2015
    بررسی اثرات کلرید کلسیم ....
  17. اثر محلول پاشی برگی اسید سالیسیک بر ایجاد تحمل به سرما در گیاهچه های گوجه فرنگی
    2014
    اثر محلول پاشی برگی اسید سالیسیک بر ایجاد تحمل به سرما در گیاهچه های گوجه فرنگی . . .
  18. تاثیر بستر های حاوی ورمی کمپوست بر جذب عناصر غذایی، شاخص های رشد و عملکرد توت فرنگی رقم سلوا
    2014
    تاثیر بستر های حاوی ورمی کمپوست بر جذب عناصر غذایی، شاخص های رشد و عملکرد توت فرنگی رقم سلوا
  19. ارزیابی واکنش دو رقم انگور (.Vitis vinifera L) به تنش خشکی در شرایط درون شیشه ای
    2014
    ارزیابی واکنش دو رقم انگور (.Vitis vinifera L) به تنش خشکی در شرایط درون شیشه ای .....
  20. تاثیر نوردهی پایان روز روی برخی ویژگی های مورفولوژیکی و گلدهی توت فرنگی رقم کویین الیزا
    2014
    اثیر نوردهی پایان روز روی برخی ویژگی های مورفولوژیکی و گلدهی توت فرنگی رقم کویین الیزا
  21. اثر تنش کم آبی روی برخی ویژگی های مرفولوژیکی و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان در توت فرنگی (Fragaria x ananassa) رقم سلوا
    2014
  22. ریز ازدیادی پایه GN15 (دو رگ هلو × بادام)
    2013
  23. بررسی تاثیر کاربرد کودهای شیمیایی و آلی روی جذب سرب به وسیله گلایول در خاک های آلوده
    2013
  24. مقاومت ارقام مختلف انگور به کنه نمدی برگ مو Colomerus (Acari: Eriophydiae) (Pagenstecher) در غرب ایران
    2012