دانشکده - دانشکده کشاورزی
دانشیار
تاریخ بهروزرسانی: 1403/10/01
داریوش علیپور
کشاورزی / علوم دامی
رساله های دکتری
-
سنتز اوره آهسته رهش و تاثیر آن بر فراسنجه های گوارش نشخوارکنندگان
1396این پژوهش به منظور تهیه سامانه اوره آهسته رهش و ارزیابی اثرات آن بر عملکرد پروار، گوارش پذیری ظاهری، متابولیسم نیتروژن، فرا سنجه های تخمیر شکمبه، برخی فرا سنجه های خونی و اندازه گیری نیمه کمی ریز جانداران شکمبه بره های نژاد مهربان بود. قبل از انجام آزمایش درون تنی، نرخ و مقدار آزادسازی منابع اوره آهسته رهش در آب و ناپدید شدن شکمبه ای اندازه گیری شد. در آزمایش عملکرد تعداد 30 راس بره نر نژاد مهربان 5-4 ماهه با میانگین وزن 8/1 ± 7/34 کیلوگرم بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار و 6 تکرار مورداستفاده قرار گرفتند و این آزمایش شامل 20 روز دوره سازش پذیری و 56 روز دوره پروار بود. فرا سنجه های گوارش پذیری و تعادل نیتروژن در 15 راس بره نر نژاد مهربان در یک آزمایش 21 روزه شامل 16 روز عادت پذیری بـه شـرایط آزمـایش و 5 روز بـرای جمع آوری نمونه ها انجام شد. جیره ها حاوی انرژی و پروتئین یکسان بود. جیره های غذایی شامل 1)یونجه و کنجاله سویا، 2) کاه و کنجاله سویا، 3) کاه و اوره معمولی، 4) کاه و مکمل اوره آهسته رهش تجاری اپتیژن و 5) کاه و اوره آهسته رهش (SRU ) ساخته شده در آزمایشگاه بودند. در روز 57 آزمایش، عمل خون گیری در ساعات قبل و 1، 3، 5، 8 ساعت پس از خوراک دهی انجام شد و فاکتورهای نیتروژن اوره ای ، آلبومین، کراتنین و پروتئین کل اندازه گیری گردید. در روز 58 آزمایش، نمونه مایع شکمبه در ساعت های قبل و 3 ساعت پس از خوراک دهی جهت اندازه گیری فاکتورهای pH، نیتروژن آمونیاکی و پروفایل اسیدهای چرب جمع آوری شد. تاثیر مصرف جیره های آزمایشی بر جمعیت نسبی برخی از ریزجانداران شکمبه با استفاده از DNA استخراج شده از مایع شکمبه با استفاده از سامانه Real-Time PCR ارزیابی گردید. میزان ناپدید شدن اوره در شکمبه برای اپتیژن و SRU، 1 و 12 ساعت پس از انکوباسیون به ترتیب حدود 82 و 86 درصد بود. گوارش پذیری پروتئین و ماده آلی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت، درحالی که گوارش پذیری NDF و ADF تفاوت معنی داری (05/0 ˂ P) را نشان دادند. میانگین گوارش پذیری NDF و ADF به ترتیب در جیره حاوی SRU 07/31 و 20/26 درصد بود که به صورت معنی داری (05/0 ˂ P) بالاتر از جیره حاوی یونجه و کنجاله سویا (92/22 و 62/12 درصد) و جیره حاوی کاه و کنجاله سویا (58/26 و 19/17) بودند. میزان اضافه وزن و ضریب تبدیل غذایی، تحت تاثیر
-
جداسازی، شناسایی و کاربرد باکتریهای شکمبه ای مصرف کننده لاکتات به عنوان تغذیه مستقیم میکروبی در تغذیه گاوهای شیری
1395هدف از انجام این طرح جداسازی و شناسایی باکتریهای مصرف کننده اسیدلاکتیک و استفاده از آن به صورت تغذیه مستقیم میکروبی در گاوهای شیری بود. در مرحله اول مطالعه، مایع شکمبه از گاوهای هلشتاین جمع آوری شده و با استفاده از محیط کشت اختصاصی، باکتریهای مصرف کننده ی اسید لاکتیک جداسازی شدند. با رنگ آمیزی جدایه های بدست آمده مشخص شد که تمام آنها کروی و گرم منفی بودند. چهار جدایه انتخاب و شناسایی آنها با استفاده از توالی یابی توالی نوکلئوتیدی RNAی ریبوزومی S16 انجام شد. نتایج توالی یابی نشان داد که جدایه ها بیشترین قرابت ژنتیکی را با باکتری مگاسفرا السدنی DSM20460 دارند. در مرحله دوم، توانایی جدایه ها در جلوگیری از تجمع اسید لاکتیک و حفظ pH در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور دو آزمایش طراحی شد. در آزمایش اول دو سطح از هر چهار جدایه (SA1، SA2، SA3 و SA4) (یک میلی لیتر و نیم میلی لیتر حاوی 108×5 cfu/ml) در ویالهای حاوی مایع شکمبه و سوبسترای سریع تخمیر (شامل 90درصد گلوکز و 10درصد کاه) تلقیح شد. یک تیمار آنتی بیوتیک (ویرجینیا مایسین) و یک تیمار شاهد که تلقیحی برای آن انجام نشد نیز در نظر گرفته شد. برای هر تیمار سه تکرار در نظر گرفته شد و طرح به صورت کاملا تصادفی انجام شد. ویالها به مدت شش ساعت مورد انکوباسیون قرار گرفتند. تولید گاز، pH، اسید لاکتیک و اسیدهای چرب فرار، اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که تمام جدایه ها در مقایسه با تیمار ویرجینیا مایسین و تیمار شاهد، غلظت اسیدلاکتیک را کاهش و تولید گاز را افزایش دادند. ولی کمترین غلظت اسیدلاکتیک و بیشترین تولید گاز در تیمار دریافت کننده ی سطح یک میلی لیتر SA3 مشاهده شد. این جدایه همچنین غلظت اسیدهای چرب فرار را به طور معنی داری نسبت به سایر تیمارها افزایش داد. در ازمایش دوم، جدایه ی SA3 انتخاب و اثر آن در خوراک کم یا پرکنسانتره مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش شامل چهار تیمار بود: 1) جیره پرکنسانتره، 2) جیره پرکنسانتره تلقیح شده با باکتری SA3، 3) جیره کم کنسانتره، 4) جیره کم کنسانتره تلقیح شده با باکتری SA3. میزان یک گرم از خوراک کم یا پرکنسانتره و40 میلی لیتر مایع شکمبه درون هر ویال قرار داده شد و 2میلی لیتر از محیط کشت حاوی جدایه ی SA3 به آن تلقیح شد. ویال ها به مدت 9 ساعت مورد انکوباسیون قرار گرفتند. تولیدگاز، pH و
-
اثرات سطوح مختلف پوست انار بر جمعیت میکروبی شکمبه، برخی فراسنجه های خونی و شکمبه ای و عملکرد بره های پرواری مهربان
1394این پژوهش در قالب دو آزمایش انجام شد: آزمایش اول به منظور تعیین اثرات سیلو کردن پوست انار با سطوح مختلف پلی اتیلن گلیکول بر ترکیب شیمیایی، محتوای تاننی و تولید گاز در شرایط برون تنی و خصوصیات تخمیری انجام شد. پوست تازه انار و به قطعات 30-20 میلی متری خرد شد و سپس در سیلوهای کوچکی که از لوله های پلی وینیل کلرید ساخته شده بودند به مدت 70 روز سیلو گردید. پنچ سطح پلی اتیلن گلیکول: 0(شاهد)، 5، 10، 15 و 20 درصد پوست تازه انار (براساس ماده خشک) مورد مطالعه قرار گرفت. کل ترکیبات فنولی، کل تانن ها، پروتئین خام، خاکستر خام، دیواره سلولی، دیواره سلولی فاقد همی سلولز و pH با افزایش سطوح پلی اتیلن گلیکول کاهش یافتند، در حالیکه ماده خشک، کربوهیدرات های غیرفیبری، ترکیبات فنولی غیرتاننی و غلظت اسید لاکتیک و همچنین ظرفیت بافری افزایش نشان دادند(05/0>P). کربوهیدرات های محلول در آب، چربی خام و کل اسیدهای چرب فرار تحت تاثیر افزودن پلی اتیلن گلیکول قرار نگرفتند(05/0P). اما گوارش پذیری ظاهری ماده خشک بین تیمارها تفاوتی نشان نداد(05/0
P). حداکثر گاز تولیدی و نرخ تولید گاز در سیلاژهای فرآوری شده با پلی اتیلن-گلیکول بالاتر بود (05/0>P).به طور کلی سیلو کردن پوست انار با پلی اتیلن گلیکول باعث بهبود خصوصیات تخمیری آن شد. هدف از انجام آزمایش دوم بررسی اثرات سطوح مختلف پوست انار با و یا بدون پلی اتیلن گلیکول بر جمعیت پروتوزوآیی و برخی فراسنجه های خونی و شکمبه ای، عملکرد، گوارش پذیری مواد مغذی و ابقا نیتروژن در بره های پرواری مهربان بود. سی راس بره نرمهربان 5-4 ماهه با میانگین وزن ابتدایی 1/1±29 کیلوگرم به صورت فاکتوریل 1+2×2 در قالب طرح کاملا تصادفی استفاده شد. جیره های آزمایشی شامل: شاهد (بدون پوست انار)، حاوی 8 درصد پوست انار، 8 درصد پوست انار همراه با پلی-اتیلن گلیکول ، 16درصد پوست انار، 16 در
-
طراحی ماتریکس حاوی تیمول با خواص آهسته رهش و ارزیابی اثرات آن در دام
1393این پژوهش به منظور طراحی ماتریکس حاوی تیمول با خواص آهسته رهش و بررسی اثرات آن در دام انجام شد. پژوهش شامل دو بخش مجزا بود. در بخش اول میکروذرات تیمول ساخته شد. جهت تهیه میکروذرات از پلیمرهای سنتتیک مختلف شامل اتیل سلولز، متیل سلولز، هیدروکسی پروپیل متیل سلولز کربوپل p934، سدیم آلژینات و سدیم کربوکسی متیل سلولز استفاده شد. روش های استفاده شده در ساخت میکروذرات عبارت بودند از ژل سازی یونی، جایگزینی حلال، خشک کردن افشانی و روش استخراج/تبخیر حلال. در هر روش مقادیر مختلف پلیمر، سورفاکتانت، عوامل ایجاد اتصالات متقاطع و دماهای متفاوت با تهیه ی چند فرمولاسیون بررسی شد. در ارزیابی میکروذرات ساخته شده صفاتی از قبیل درصد بازده ساخت تیمول، درصد بارگیری تیمول در میکروذرات، درصد کارایی محبوس سازی، بررسی اندازه ذره ای تیمول، نحوه رهش تیمول از میکروذرات، آنالیز حرارتی میکروذرات، مورفولوژی ذرات، مخاط چسبی، درصد تورم، کنیتیک رهاسازی تیمول از میکروذرات و پایداری تیمول در میکروذرات مطالعه شد. طبق نتایج به دست آمده، در میکروذرات ساخته شده به روش ژل سازی یونی، خشک کردن افشانی و تبخیر حلال (با استفاده از پلیمرهای کربوکسی متیل سلولز و کربوپل p934) درصد بارگیری و کارایی محبوس سازی تیمول پایین بود. با کاربرد اتیل سلولز در فرمولاسیون در روش استخراج تبخیر حلال درصد بارگیری و کارایی محبوس سازی بهبود یافت، اما میزان تیمول آزاد شده از این پلیمر پس از 24 ساعت 54 درصد بود. در فرمولاسیون دیگر با استفاده از نسبت های مختلف هیدروکسی پروپیل متیل سلولز و اتیل سلولز (1:1، 2:1، 5:1/2، 3:1، 4:1، 5:1، 6:1 و 7:1) بازده ساخت، بارگیری و کارایی محبوس سازی تیمول افزایش یافت. در این گروه فرمولاسیون، میانگین اندازه ذرات 02/0 03/1 میلی متر بود. بررسی میکروسکوپ الکترونی نشان داد که میکروذرات از نظر شکل ظاهری کمی نامنظم، با سطحی ناهموار و متخلخل بودند. در نسبت 5:1 از هیدروکسی پروپیل متیل سولز و اتیل سلولز بالاترین درصد بارگیری (8/38) و کارایی محبوس سازی (2/61) مشاهده شد. همچنین در این نسبت از پلیمر بهترین روند رهش تیمول مشاهده شد. مناسب ترین کینتیک رهاسازی تیمول برای میکروذرات مدل انتشار ماتریسی Fickian (مقدار تیمول آزاد شده در برابر43/0t) بود. بررسی FTIR و آنالیز حرارتی احتمال اثر متقابل بین تیمول و پلیمرها را نشان
-
سنتز نانو سلنیوم و مقایسه اثرات آن با سایر منابع این عنصر در جیره های غنی از چربی بر تولید شیر، پاسخ آنتی اکسیدانی و پارامتر های تخمیری شکمبه گاوهای شیرده
1393این مطالعه جهت بررسی اثر افزودن منابع مختلف سلنیوم به جیره غذایی گاو های شیری تغذیه شده با سطوح بالای پنبه دانه طراحی و اجرا شد. 12 راس گاو شیری هلشتاین با میانگین تولید 4 ± 40 کیلوگرم در غالب طرح مربع لاتین مستقل ناقص با 4 تیمار و 3 تکرار مورد استفاده قرار گرفتند. آزمایش در 3 دوره 28 روزه شامل 21 روز دوره سازگاری و 7 روز نمونه برداری اجرا شد و تیمار های آزمایشی شامل: 1 (جیره پایه محتوی 20% پنبه دانه بدون مکمل سلنیوم)؛ 2 (جیره شاهد + 3/0 میلی گرم سلنیوم معدنی در کیلوگرم ماده خشک، از منبع سلنیت سدیم)؛ 3 (جیره شاهد +3/0 میلی گرم سلنیوم آلی در کیلوگرم ماده خشک، از منشا مخمر غنی از سلنیوم) و 4 (جیره شاهد +3/0 میلی گرم نانو سلنیوم در کیلوگرم ماده خشک) بودند. نمونه گیری از شیر، مدفوع، محتویات شکمبه و خون دام های مورد آزمایش و همچنین تعیین وزن و امتیاز بدنی و مقدار خوراک مصرفی هر دام در ابتدا و انتهای هر دوره آزمایشی انجام شد. نتایج حاصل از آزمایش با رویه GLM و نرم افزار SAS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مصرف ماده خشک روزانه بین تیمارها اختلاف معنی داری نداشت (05/0P)، بطوریکه تیمار شاهد کمترین و تیمار حاوی سلنیوم آلی بیشترین مقدار این فراسنجه را نشان دادند. در این مطالعه افزودن منابع مختلف سلنیوم، بویژه مخمر سلنیومی (تیمار 3) و نانو سلنیوم (تیمار 4)، به جیره پایه موجب افزایش درصد و مقدار چربی و پروتئین شیر و در مقابل کاهش تعداد محتوی سلول بدنی شیر شد (05/0P<).
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
بررسی اثرات متقابل منبع علوفه و درصد رطوبت خوراک کاملا مخلوط شده(TMR) بر عملکرد گوساله شیرخوار هلشتاین
1401این پژوهش به منظور بررسی اثرات متقابل منبع علوفه و رطوبت خوراک در جهت روشن نمودن نقش منبع علوفه خوراک کاملا مخلوط شده بر عملکرد و فراسنجه های تخمیری شکمبه و متابولیتهای خونی گوساله های شیر خوار انجام گرفت
-
اثر تزریق مولتی ویتامین+ اسید آمینه به همراه یک آرامبخش هنگام تلقیح مصنوعی میش به روش لاپاراسکوپی بر بازده تولید مثلی و برخی فراسنجه های خونی
1401در گوسفند، تلقیح مصنوعی به روش لاپاراسکوپی باعث القاء تنش به حیوان می شود. در تنش های حاد، ممکن است استفاده از آرامبخش ها، الکترولیت ها و یا مکمل های حاوی اسیدهای آمینه و ویتامین اثرات نامطلوب ناشی از تنش را در شرایط مزرعه ای کاهش دهد. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی اثر آسپرومازین بعلاوه یک مکمل حاوی اسیدهای آمینه و مولتی ویتامین در زمان لاپاراسکوپی بر پاسخ محور تنش، وضعیت آنتی اکسیدانی، برخی فراسنجه های خونی و بازده تولید مثلی بود. چرخه فحلی پنجاه راس میش ماده غیر آبستن نژاد افشار (با وزن زنده و نمره بدنی تقریبا یکسان) توسط اسفنج آغشته به 60 میلی گرم فلوجستون استات (به مدت 14 روز) و 500 واحد بین المللی هورمون eCG در زمان خارج سازی اسفنج، همزمان شد. میش ها پس از تزریق eCG به دو گروه 25 راسی تقسیم شدند. در تیمار1 (شاهد) فقط سرم فیزیولوژی به میش ها تزریق شد. در تیمار2 هر حیوان هنگام خارج سازی اسفنج و لاپاراسکوپی، 10میلی لیتر مکمل مولتی آمینوجکت دریافت کرد. همچنین در این گروه هر حیوان، 20 دقیقه قبل از لاپاراسکوپی، 0834/0 میلی گرم آسپرومازین به ازای هر کیلوگرم وزن زنده بصورت داخل-رگی دریافت نمود. همه میش ها 54 ساعت پس از تزریق eCG به روش لاپاراسکوپی تلقیح مصنوعی شدند. برای ارزیابی پاسخ محور تنش پس از لاپاراسکوپی، از هر تیمار 5 راس میش به طور تصادفی انتخاب و کینتیک کورتیزول پلاسما از طریق خونگیری های سریالی اندازه گیری و تغییر فراسنجه های متابولیکی و هماتولوژیکی ارزیابی شد. همچنین غلظت استروژن و پروژسترون و وضعیت آنتی اکسیدانی پلاسما در زمان خارج سازی اسفنج، در زمان لاپاراسکوپی و 3 روز پس از آن اندازه گیری شد. چهل و پنج روز پس از تلقیح مصنوعی، میزان آبستنی میش ها به روش سونوگرافی تعیین شد. غلظت کورتیزول پلاسما 20 دقیقه پس از لاپاراسکوپی بطور معنی داری نسبت به غلظت پایه بیشتر بود. همچنین40 دقیقه پس از لاپاراسکوپی کورتیزول در تیمار2 نسبت به شاهد تمایل به افزایش داشت. تعداد گلبول های سفید خون و غلظت گلوکز 40 دقیقه بعد از لاپاراسکوپی افزایش و درصد هماتوکریت و غلظت هموگلوبین کاهش یافت. از زمان خارج سازی اسفنج تا 3 روز پس از لاپاراسکوپی اثر متقابل تیمار×زمان برای هیچکدام از فراسنجه ها معنی دار نبود. تیمار2 غلظت گلوکز، پروتئین کل و آلبومین پلاسما را نسبت به شاهد افزایش و توان
-
ارزیابی وضعیت مدیریت تغذیه ای مزارع پرورش گاو شیری در استان همدان
1400هدف از این پژوهش، ارزیابی وضعیت مدیریت تغذیه در گاوداری های شیری استان همدان بود. در ابتدا پرسشنامه ای در سه بخش شامل 1) ویژگی های فردی 2) امکانات و ظرفیت واحد دامپروری و 3) مدیریت تغذیه طراحی شد. اطلاعات 41 واحد گاوداری در شهرستان های بهار، فامنین، کبودرآهنگ، اسدآباد، همدان، رزن و ملایر جمع اوری شد
-
اثر سطوح مختلف جایگزینی منبع سولفات روی با روی متیونین بر عملکرد بره های نر مهربان
1398بره مهربان، روی، عملکرد، نیتروژن، اسید چرب فرار، جمعیت پروتوزایی شکمبه
-
اثر منابع مختلف نیتروژن بر سنتز پروتئین میکروبی و گوارش پذیری مواد مغذی در بره های نر مهربان
1397اثر منابع مختلف نیتروژن بر سنتز پروتئین میکروبی و گوارش پذیری مواد مغذی در بره های نر مهربان
-
اثر بلوس آهسته رهش حاوی سطوح مختلف سلنیوم قبل از دوره آبستنی بر عملکرد و برخی فراسنجه های خونی میش های لری بختیاری و بره های آنها
1397به منظور بررسی اثر بلوس آهسته رهش سطوح مختلف سلنیوم قبل ازدوره آبستنی برعملکرد تولیدمثلی، وزن تولد، وزن دو ماهگی، افزایش وزن روزانه بره ها، تولید شیر و ترکیبات شیر، غلظت عناصر سرم خون، فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز خون کامل و کراتین فسفوکیناز، غلظت ترییدوتیرونین، تیروکسین و نسبت تیروکسین به ترییدوتیرونین سرم این آزمایش طراحی گردید. به منظور انجام این آزمایش44 راس میش بامیانگین وزنی 4/5±5/45 کیلوگرم انتخاب و در قالب طرح کاملا تصادفی به مدت15 روزقبل ازآبستنی استفاده شد. تیمارها شامل:1)میش های شاهد بدون دریافت بلوس سلنیوم (15 راس). 2)میش های دریافت کننده بلوس سلنیوم با نرخ رهش 2/0 میلی گرم سلنیوم در روز (14 راس). 3) میش های دریافت کننده بلوس سلنیوم با نرخ رهش 4/0 میلی گرم سلنیوم در روز (15 راس).درروزاول آزمایش تمامی میش ها جهت همزمان سازی فحلی سیدر گذاری شدند و در همان روز به گروه های دریافت کننده بلوس خورانده شد. درادامه میش ها در تمامی روزهای آزمایش دریک گله نگهداری وبه چراگاه رفتند و هیچگونه مکمل معدنی دیگری دریافت ننمودند. از میش ها درروز76 پس از قوچ اندازی (اواسط دوره آبستنی) و یک ماه پس از زایمان خونگیری صورت گرفت. همچنین ازبره های متولد شده در 30 و60 روزگی نمونه خون تهیه شد. نتایج بدست آمده نشان دادندکه اثر تیماربر شاخص های تولیدمثلی معنی دارنبود(05/0 < P). میانگین حداقل مربعات وزن تولد، وزن دو ماهگی و افزایش وزن روزانه به طور معنی داری در بره های متولد شده از مادران دریافت کننده سطح 4/0 میلی گرم سلنیوم در روز نسبت به تیمار شاهد بالاتر بود (05/0 > P). اما بره های متولد شده از مادران دریافت کننده سطح 2/0 میلی گرم سلنیوم در روز نسبت به تیمار شاهد و بره های متولد شده از مادران دریافت کننده سطح 4/0 میلی گرم سلنیوم در روز تفاوت معنی داری نداشتند (05/0 < P). تولید شیر، مقدار چربی، مقدار پروتئین و مقدار مواد جامد بدون چربی شیر به طور معنی داری در میش های دریافت کننده سطح 4/0 میلی گرم سلنیوم در روز نسبت به سایر تیمارها بالاتر بود (05/0 >P). همچنین میش های دریافت کننده سطح 2/0 میلی گرم سلنیوم در روز نیز نسبت به تیمار شاهد به طور معنی داری تولید شیر، مقدار چربی، مقدار پروتئین و مقدار مواد جامد بدون چربی شیر بالاتری داشتند (05/0 > P). غلظت سلنیوم شیر میش های دریافت کنند
-
اثر تزریق ویتامین E و سلنیوم قبل از جفت گیری بر بازده تولید مثلی، فعالیت آنتی اکسیدانی و برخی فراسنجه های خونی در میش های همزمان شده مهربان
1397هدف تعیین اثر تزریق ویتامین E و سلنیوم قبل از جفت گیری بر بازده تولید مثلی، فعالیت آنتی اکسیدانی و برخی فراسنجه های خونی در میش های همزمان شده مهربان بود. جهت انجام این آزمایش چهل راس میش مهربان (2-3 ساله) به دو گروه (20n=) تقسیم و از پسچر مزارع غلات بعنوان جیره پایه تغذیه نمودند. چرخه تولیدمثلی با استفاده از سیدر پروژسترون و هورمون eCG همزمان و 48 ساعت پس از برداشت سیدر، میش ها در معرض قوچ های بارور قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل تیمار 1: فقط پسچر مزارع غلات استفاده نمود، تیمار 2: پسچر مزارع غلات بعلاوه دریافت سه بار تزریق سلنیوم و ویتامین E هر یک به فاصله 2 هفته (بار اول 2 هفته قبل از سیدرگذاری، بار دوم هنگام سیدرگذاری، بار سوم هنگام خارج سازی سیدر) بود. در هر بار 5 میلی لیتر مکمل سلنیوم و ویتامینE به صورت داخل عضلانی تزریق شد که هر میلی لیتر حاوی 5/0 میلی گرم سلنیوم به صورت نمک سلنیت سدیم و50 واحد بین المللی ویتامین E به صورت دی ال آلفاتوکوفریل بود. نمونه خون میش ها در زمان های روز صفر، سیدرگذاری، خارج سازی سیدر، 5، 10 و 15روز پس از قوچ اندازی از طریق ورید وداج جمع آوری و پس از جداسازی سرم و پلاسما، در دمای 0C 70- نگهداری شد. فراسنجه های متابولیکی خون (غلظت سرمی گلوکز، پروتئین تام، آلبومین، گلوبولین، تری گلیسیرید، کلسترول، آلکالین فسفاتاز، آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز) اندازه گیری شد. غلظت سرمی پروژسترون به روش الایزا، ظرفیت آنتی اکسیدانی کل به روش FARPو مالون دی آلدهید به روش واکنش تیوباربیتوریک اسید اندازه گیری شد. شاخص های باروری، دوقلوزایی، تزاید گله، وزن تولد بره ها و درصد زنده مانی بره ها ثبت و محاسبه گردید. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی بود. داده های گلوکز، پروتئین تام، آلبومین، گلوبولین، تری گلیسیرید، کلسترول، آلکالین فسفاتاز، آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز، پروژسترون، ظرفیت آنتی اکسیدانی کل و مالون دی آلدهید به روش آنالیز واریانس و با استفاده از نرم افزار آمار SAS و رویه MIXED و داده های مربوط به درصد باروری، دوقلوزایی، زنده مانی و تزاید گله از طریق آزمون کای مربع و رویه GENMOD آنالیز و مقایسه میانگین ها در سطح معنی داری 5% انجام شد. غلظت های گلوکز، آلبومین، آلکالین فسفاتاز، آلانین آمینوترانسفراز، فسفر در همه ی زما
-
طراحی نرم افزار جیره نویسی گاوهای شیری
1396امروزه از نرم افزار های مختلفی جهت جیره نویسی دام های شیری در ایران استفاده می شود که برخی از آن ها تحت ویندوز هستند و برخی دیگر بر پایه صفحات گسترده اکسل طراحی شده اند. تمام این نرم افزار ها به زبان انگلیسی هستند و از آن جایی که بیش از 75 درصد گاوداری های ایران به صورت سنتی اداره می شود استفاده از آن ها برای کاربران ایرانی و دامپروران سنتی و تا حدودی برای دامپروران صنعتی مشکل است. همچنین نرم افزار های رایج در کشور متناسب با نیاز های ایران نیستند و خوراک های موجود در کتابخانه خوراک آن ها با خوراک هایی که در دامداری های ایران استفاده می شود تفاوت دارد. نرم افزار جیره نویسی BASU Dairy یک نرم افزار تحت ویندوز به زبان فارسی است که از رابط کاربری ساده و روانی برخوردار است. این نرم افزار متناسب با نیاز کاربران ایرانی و بر اساس خوراک و شرایط موجود در ایران طراحی و توسعه پیدا کرده است. برای طراحی این نرم افزار از زبان برنامه نویسی سی شارپ استفاده شد و دیتابیس اکسس برای کتابخانه خوراک آن انتخاب شد. این نرم افزار بر اساس استاندارد NRC 2001 نوشته شده است و سعی شده تا ایرادات نرم افزار مشابه خود را برطرف نماید و با ظاهری کاملا متفاوت جیره نویسی برای دام های شیری را در سریعترین زمان و ساده ترین شکل ممکن به انجام برساند.
-
توانایی سویه های مختلف باکتری مصرف کننده لاکتات جداسازی شده از شکمبه شتر و گاومیش در کنترل اسیدوز شکمبه
1395اسیدوز لاکتیکی در نشخوارکنندگان پس از مصرف کربوهیدرات هایی با قابلیت تخمیر بالا و تولید بیش از حد اسید های آلی رخ می دهد. این بیماری باعث کاهش pH شکمبه و از بین رفتن تعادل میکروبی آن می شود. راه کارهای متعددی برای پیش گیری و کنترل این اختلال استفاده می شود. یکی از جدیدترین روش ها دستکاری تخمیر شکمبه با استفاده از میکروب های زنده است. به منظور بررسی توانایی سویه های مختلف باکتری مصرف کننده لاکتات جداسازی شده از شکمبه شتر، گاومیش، گوسفند و بز در کنترل بیماری اسیدوز، در شرایط آزمایشگاهی، آزمایشی به شرح زیر طراحی گردید. در این آزمایش ابتدا به منظور جداسازی باکتری های مصرف کننده اسید لاکتیک، مایع شکمبه از گوسفند و بز های نر، با استفاده از تروب دهانی که به جیره حاوی 70 درصد کنسانتره سازگار شده بودند گرفته شد. 5 سی سی از نمونه شیرابه شکمبه به دست آمده را با 45 سی سی از محلول ADS در شرایط بی هوازی مخلوط شد سپس درب آن پلمپ شد و با محلول ADS تا رقت 9-10 رقیق شد. از رقت های مورد نظر مقدار 5/0 میلی لیتر به محیط کشت مایع درون لوله های هانگیت اضافه شد و در دمای 39 درجه سانتی گراد نگه داری شدند. با مشاهده رشد باکتری در این محیط، به محیط کشت حاوی آگار منتقل شدند. از این مرحله به بعد، انتقال به محیط جامد به روش رل تیوب روی یخ انجام شد و لوله ها به انکوباتور39 درجه سانتی گراد منتقل شدند. پس از رشد، کلنی ها به درون لوله هانگیت حاوی محیط کشت BM10 مایع منتقل شدند. این مراحل تا زمانی که کلنی های منفرد و با تراکم کم در محیط جامد مشاهده شدند، ادامه یافت. سویه های خالص شده به منظور ادامه آزمایش ها به محلول گلیسرول منتقل و در فریزر20- درجه سانتی گراد نگهداری شدند. در مرحله دوم آزمایش از تست اسیدوز به منظور بررسی توانایی سویه ها استفاده شد. ابتدا 1 گرم خوراک(50 درصد سیلوی ذرت + 25 درصد آرد جو + 25 درصد کنجاله سویا) را در هر ویال وزن کرده و سپس 40 میلی لیتر مایع شکمبه تحت گاز CO2 در هر ویال ریخته و درب آن ها پلمپ شد. تیمارها شامل: شاهد، آنتی بیوتیک (ویرجینیا مایسین) و سویه های باکتری مگاسفرا السدنی بود. ویال ها در بن ماری 39 درجه سانتی گراد قرار گرفت و در ساعت های 3، 5، 7 و 9 (بعد از زمان تزریق) میزان گاز تولیدی خوانده شد. سپس در ساعت 6 مقدار pH نمونه ها اندازه گیری شد و بعد از سانتریفیوژ (15
-
اثرات جایگزینی کنجاله سویا با سطوح مختلف کنجاله افتابگردان مکمل شده با انزیم پروتئاز بر صفات عملکردی و مورفولوژی روده باریک در مرغ های تخمگذار
1394این آزمایش به منظور بررسی اثرات جایگزینی کنجاله سویا با سطوح مختلف کنجاله آفتابگردان مکمل شده با آنزیم پروتئاز بر صفات عملکردی، کیفی تخم مرغ، خصوصیات دستگاه گوارش، جمعیت میکروبی سکوم و مورفولوژی روده باریک در مرغ های تخم گذار از سن 78 تا 85 هفتگیانجام شد. مجموعا" 120 قطعه مرغ تخم گذار سویه بونز در 6 تیمار، 5 تکرار و 4قطعه مرغ در هر تکرار بصورت آزمایشفاکتوریل 2×3 در قالب طرح کاملا" تصادفیاستفاده شد. تیمار های آزمایشی شامل 3 سطح (صفر، 45 و 90 درصد جایگزینی کنجاله سویا با آفتابگردان؛ به ترتیب صفر، 78/6 و 56/13 درصد) و 2 سطح آنزیم پروتئاز (صفر و 200 گرم در تن) می باشد.مصرف خوراک، وزن تخم مرغ و میزان تخم گذاری اندازه گیری و از داده های فوق توده تخم مرغ و سپس ضریب تبدیل غذایی محاسبه شدند. خصوصیات دستگاه گوارش، جمعیت میکروبی سکوم و مورفولوژی روده باریک در سن 85 هفتگی اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که 45 درصد جایگزینی کنجاله آفتابگردان، میزان تخم گذاری را نسبت به تیمار شاهد افزایش داد (05/0P≤). آنزیم، موجب افزایش معنی دار خوراک مصرفی گردید (05/0P<). همچنین، خوراک مصرفی در تیمار 90 درصد کنجاله آفتابگردان با آنزیم، نسبت به سطوح صفر و 90 درصد کنجاله آفتابگردان بدون آنزیم و 45 درصد با آنزیم افزایش یافت (05/0P<). سطح 45 درصد جایگزینی، موجب کاهش معنی دار شاخص زرده گردید (05/0P<). آنزیم پروتئاز، صفات کیفی تخم مرغ از جمله شاخص شکل، شاخص زرده، واحد هاو و وزن پوسته را بهبود داد (05/0P<). افزایش سطح کنجاله آفتابگردان به 90 درصد در جیره،وزن نسبی سنگدان را نسبت به تیمار شاهد بطور معنی داری افزایش داد (05/0p<). جمعیت میکروبیسکوم شامل باکتری های تولید کننده اسید لاکتیک و اشریشیاکلی تحت تاثیر تیمار های آزمایشی قرار نگرفتند (05/0P>). ارتفاع پرز دئودنوم تحت تاثیر آنزیم کاهش معنی دارییافت (05/0P<).ضخامت پرز های دئودنوم در تیمار 90 درصد جایگزینی کنجاله آفتابگردان بدون آنزیم، کاهش یافت (05/0P>). ارتفاع پرز دئودنوم تحت تاثیر آنزیم کاهش یافت (05/0P<). نتایج نهایی آزمایش نشان داد می توان کنجاله آفتابگردان را تا سطح 90 درصد همراه با آنزیم در جیره مرغ-های تخم گذار با کنجاله سویا جایگزین نمود بدون اینکه هیچگونه اثر منفی بر صفات عملکردی داشته باشد. ولی تیمار 90 درصد جایگزینی کنجاله آفتابگردان بدون آ
-
مطالعه اثرات سطوح مختلف سیر بر صفات عملکردی و برخی فراسنجه های خون بره های پرواری
1394هدف از این مطالعه، بررسی اثرات سطوح مختلف سیر خام و سیر خشک بر عملکرد، فراسنجه های تخمیر، جمعیت پروتوزوآها، قابلیت هضم و فراسنجه های خون در بره های پرواری بود. برای این منظور، 30 راس بره نر نژاد مهربان با متوسط وزن بدن 9/3± 8/25 کیلوگرم و 8-9 ماه سن در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 سطح مورد استفاده قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی تحت تغذیه یک جیره پرواری که با سطوح مختلف سیر (گرم در کیلوگرم بر اساس ماده خشک) که شامل: شاهد (بدون سیر)، 31، 62 گرم سیر خشک و 75 و 150 گرم سیر خام بود. به جهت اندازه گیری پارامترهای خونی و بدست آوردن سرم و پلاسما در روزهای 30 و 60 خون گیری از همه بره ها صورت پذیرفت. جهت بررسی فراسنجه های تخمیری و جمعیت پروتوزوآها در روز آخر آزمایش از 15 راس از بره ها مایع شکمبه استحصال شد. قابلیت هضم با دو روش کلاسیک(15 بره) و استفاده از مارکر (30 بره) انجام شد. نتایج نشان داد که استفاده از سیر خام و سیر خشک در جیره باعث بهبود عملکرد بره های پرواری شد. افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراک دام های تیمار 150 و 75 گرم سیر خام در کیلوگرم و 31 و 62 گرم سیر خشک در کیلوگرم و همینطور افزایش وزن این دام ها در بین روزهای 30 تا 60 با تفاوت معنی داری بالاتر از تیمار شاهد بود (P<0/05). ولی خوراک مصرفی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت (P>0/05). نتایج اندازه گیری فراسنجه های خونی نشان داد که سطوح گلوکز، آلبومین، پروتئین تام، HDL-کلسترول و آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز تحت تاثیر سیر خام و سیر خشک با تفاوت آماری بالاتر از تیمار شاهد بودند(P<0/05) و سطوح کلسترول، LDL-کلسترول، اوره و آنزیم آلکالین فسفاتاز در تیمار شاهد با تفاوت آماری بالاتر از سایر تیمارها بود (P<0/05). در مورد میزان تری گلیسیرید تنها تیمار 150 گرم در کیلوگرم سیر خام بالاتر از تیمار شاهد بود و باقی تیمارها با اختلاف آماری پایین تر از تیمار شاهد بودند. براساس نتایج اندازه گیری فراسنجه های تخمیری، کل اسیدهای چرب فرار تولیدی،میزان پروپیونات و نسبت پروپیونات به استات افزایش ولی میزان استات تولیدی کاهشی را در تیمارهای دریافت کننده سیر با تفاوت آماری نسبت به تیمار شاهد نشان دادند. اما بوتیرات، والریک و ایزو-والریک تفاوتی نداشت آمونیاک نیز با وجود تفاوت عددی اختلاف معنی داری نداشت. تفاوت بین نتایج حاصل از شمارش پروتوزو
-
تعیین ارزش غذایی تفاله گوجه فرنگی و پوست پسته فرآوری شده با قارچ پلوروتوس ساجور کاجو با استفاده از روش های آزمایشگاهی
1394هدف از انجام این پژوهش تعیین ارزش غذایی تفاله گوجه فرنگی و پوست پسته فرآوری شده با قارچ پلوروتوس ساجور کاجو بود. تیمارهای آزمایشی شامل پوست پسته شاهد، پوست پسته شاهد مثبت، پوست پسته فرآوری شده با اسپان قارچ، تفاله گوجه فرنگی شاهد، تفاله گوجه فرنگی شاهد مثبت، تفاله گوجه فرنگی فرآوری شده با میسلیوم و تفاله گوجه فرنگی فرآوری شده با اسپان بودند. کشت خالص قارچ پلوروتوس ساجور کاجو به مدت یک هفته بر روی محیط کشت سیب زمینی دکستروز آگار صورت گرفت تا مایه فعال قارچ به دست آید. از مایه فعال برای کشت بر روی دانه های گندم، کاه و کلش استفاده شد. 25 گرم از هر یک از نمونه ها در سه تکرار در تیمارهای مختلف به درون ارلن ریخته شد. از دانه های گندم و کاه و کلش به عنوان بذر برای تلقیح قارچ بر روی نمونه ها استفاده شد. ارلن ها در درون انکوباتور در دمای 25 درجه سانتی گراد برای رشد میسلیوم قارچ نگه داری شدند. بعد از مدت سه هفته، نمونه ها برای اندازه گیری فراسنجه های ارزش غذایی مورداستفاده قرار گرفتند. فرآوری پوست پسته و تفاله گوجه فرنگی با قارچ موجب افزایش ماده خشک، خاکستر خام، پروتئین خام و اجزای دیواره سلولی شد درحالی که ماده آلی کاهش یافت. ترکیبات فنولیک در پوست پسته به طور معنی داری کاهش یافت در حالی که میزان آن در تفاله گوجه فرنگی تغییرات معنی داری نکرد. میزان گاز تولیدی 24 ساعته، قابلیت هضم ظاهری ماده خشک، قابلیت هضم ماده آلی، تولید پروتئین میکروبی و اسیدهای چرب کوتاه زنجیر در تفاله گوجه فرنگی فرآوری شده نسبت به شاهد به طور معنی داری کاهش یافت. در تیمارهای پوست پسته از لحاظ فراسنجه های آزمون تولید گاز 24 ساعته تغییرات معنی داری مشاهده نشد. در آزمون تولید گاز 144 ساعته فراسنجه حداکثر تولید گاز در تفاله گوجه فرنگی فرآوری شده با اسپان نسبت به تیمار شاهد به طور معنی داری کاهش یافت. فراسنجه نصف زمان حداکثر تولید گاز و درجه سیگموئیدی در پوست پسته تغییرات معنی داری نشان نداد. نتایج این آزمایش نشان داد میزان پروتئین خام نمونه های آزمایشی افزایش یافت و میزان ترکیبات فنولیک پوست پسته کاهش یافت که منجر به افزایش ارزش غذایی می شود اما به دلیل افزایش اجزای دیواره سلولی در نمونه های عمل آوری شده نسبت به شاهد قابلیت هضم به طور مطلوبی تحت تاثیر قرار نگرفته است.
-
اثر جاذب رطوبه های مختلف بر کیفیت سیلاژ تفاله مرطوب سیب زمینی
1393هدف از این مطالعه بررسی اثر 7 نوع جاذب الرطوبه ی مختلف بر کیفیت تخمیر سیلاژ تفاله ی سیب زمینی در قالب طرح کاملاً تصادفی بود. تیمارها عبارت بودند از: 100% تفاله سیب زمینی(شاهد)، 80% تفاله سیب زمینی و 20% سبوس، 80% تفاله سیب زمینی و 20% پسماند دم کشمش، 71% تفاله سیب زمینی و 29% کشمش وازده، 80% تفاله سیب زمینی و 20% تفاله انار، 80% تفاله سیب زمینی و 20% کاه گندم و 80% تفاله سیب زمینی و 20% چوب خوشه انگور. سیلوها پس از 74 روز جهت انجام آزمایش ها، باز شدند. افزودن جاذب الرطوبه به سیلاژ تفاله سیب زمینی به صورت معنی داری باعث افزایش ماده خشک، محتوای دیواره سلولی، ماده آلی، نقطه فلیگ و کاهش pH، پروتئین خام، کربوهیدرات محلول و ازت آمونیاکی شد. افزودن جاذب الرطوبه های مختلف مقدار تولید گاز طی 24 ساعت انکوباسیون و پتانسیل تولید گاز را کاهش و سرعت تخمیر و تولید گاز را افزایش داد. افزودن جاذب الرطوبه های مختلف باعث کاهش قابلیت هضم واقعی شد. نتایج نشان داد که تیمارهای حاوی کشمش وازده، تفاله انار، دم کشمش و چوب خوشه انگور به دلیل pH پائین تر، میزان بالای اسیدلاکتیک تولیدی و کیفی بهتر سیلاژ به ترتیب جاذب مناسبی در فرآیند سیلو سازی تفاله سیب زمینی بودند.
-
بررسی ارزش تغذیه ای ضایعات قارچ خوراکی در تغذیه دام
1392 -
دستکاری تخمیر شکمبه ای با استفاده از اسید هیومیک و یونوفر موننسین در شرایط آزمایشگاهی
1392 -
برسی اثر روغن های اسانسی آویشن و مرزه بر فرانسجه های تخمیر و جمعیت و جمعیت میکروبی شکمبه به روش آزمایشگاهی
1392 -
جداسازی و شناسایی باکتری های اسید لاکتیکی از شکمبه گوسفند مهربان
1392 -
اثرات پیشگیری کننده دو نوع اسانس روغنی علیه اسیدور شکمبه ای، ارزیابی آزمایشگاهی
1392 -
مقایسه مدل های مختلف رگرسیون تصادفی با ترکیب چندجمله ای های لژاندر و بی اسپلاین در برآورد مولفه های واریانس وزن بدن در گوسفند مغانی
1392 -
ارزیابی ارزش غذایی یونجه همدانی تحت تاثیر کود آلی پوهوموس و کودهای شیمیایی
1392